روي چو ماه داري زلف سياه داري شاعر : سنايي غزنوي بر سرو ماه داري بر سر کلاه داري روي چو ماه داري زلف سياه داري هم بوسه جاي داري هم بوسه خواه داري خال تو بوسه خواهد ليکن هم از لب تو گفتم که بند دارم گفتا گناه داري زلف تو بر دل من بندي نهاد محکم تا بر گل مورد چون خوابگاه داري يکره بپرس جانا زان زلف مشکبويت تو در ميان آن دل چون جايگاه داري دل جايگاه دارد اندر ميان آتش گر هيچ عقل داري او را نگاه داري مست ثناي عشقست در مجلست سنايي ...