چه خواهد کرد با شاهان ندانم شاعر : سيف فرغاني که با چون من گدايي عشقت اين کرد چه خواهد کرد با شاهان ندانم چو با او مهر ورزيديم کين کرد از اول مهرباني کرد و آنگاه به رفتن آسمانها را زمين کرد گدايي بر سر کويت نشسته سر اندر زير پاي آورد و زين کرد چو اسبان کرهي تند فلک را چنان مردان توانند اين چنين کرد ز ما هرگز نيايد کار ايشان نه شيطان را توان روح الامين کرد نه صاحب طبع را عاشق توان ساخت کليد دولت اندر آستين کرد کسي کز غير تو دامن...