چو ديگران نه به ظاهر بود عبادت ما شاعر : صائب تبريزي حضور قلب نمازست در شريعت ما چو ديگران نه به ظاهر بود عبادت ما که پيش خلق درازست دست حاجت ما ازان ز دامن مقصود کوته افتاده است چو غنچه بر سر زانوست خواب راحت ما نکردهايم چو شبنم بساطي از گل پهن که بر گريز بود موسم فراغت ما نهال خوش ثمر رهگذار طفلانيم که تا به سايهي دستي کند حمايت ما؟ چراغ رهگذريم اوفتاده در ره باد که غنچه ماند در جيب، دست رغبت ما درين حديقهي گل صائب از مروت نيست ...