خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما

خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما شاعر : صائب تبريزي گل به دامن بر سر ديوانه مي‌ريزيم ما خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما آبروي خويش در ميخانه مي‌ريزيم ما قطره گوهر مي‌شود در دامن بحر کرم در گذار سيل، رنگ خانه مي‌ريزيم ما در خطرگاه جهان فکر اقامت مي‌کنيم هر چه در شيشه است، در پيمانه مي‌ريزيم ما در دل ما شکوه‌ي خونين نمي‌گردد گره خون خود چون کوهکن مردانه مي‌ريزيم ما انتظار قتل، نامردي است در آيين عشق هست تا فرصت، برون از خانه مي‌ريزيم ما ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما
خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما
خار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما

شاعر : صائب تبريزي

گل به دامن بر سر ديوانه مي‌ريزيم ماخار در پيراهن فرزانه مي‌ريزيم ما
آبروي خويش در ميخانه مي‌ريزيم ماقطره گوهر مي‌شود در دامن بحر کرم
در گذار سيل، رنگ خانه مي‌ريزيم مادر خطرگاه جهان فکر اقامت مي‌کنيم
هر چه در شيشه است، در پيمانه مي‌ريزيم مادر دل ما شکوه‌ي خونين نمي‌گردد گره
خون خود چون کوهکن مردانه مي‌ريزيم ماانتظار قتل، نامردي است در آيين عشق
هست تا فرصت، برون از خانه مي‌ريزيم ماهر چه نتوانيم با خود برد ازين عبرت‌سرا
آبي از مژگان به دست شانه مي‌ريزيم مادر حريم زلف اگر نگشايد از ما هيچ کار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.