ما درين وحشت سرا آتش عنان افتادهايم شاعر : صائب تبريزي عکس خورشيديم در آب روان افتادهايم ما درين وحشت سرا آتش عنان افتادهايم گر چه چون پرتو به خاک از آسمان افتادهايم نااميد از جذبهي خورشيد تابان نيستيم در رکاب باد چون برگ خزان افتادهايم رفته است از دست ما بيرون عنان اختيار مرغ بيبال و پريم از آشيان افتادهايم نه سرانجام اقامت، نه اميد بازگشت ما عبث در فکر تعمير جهان افتادهايم بر نميدارد عمارت اين زمين شورهزار گر چه در آغوش بحر...