درين ره گر بترک خود بگويي شاعر : فخرالدين عراقي يقين گردد تو را کو تو، تو اويي درين ره گر بترک خود بگويي درين ره در نگنجي، گر چه مويي سر مويي ز تو، تا با تو باقي است روان شو سوي دريا، زانکه جويي کم خود گير، تا جمله تو باشي مجرد شو، ز سر برکش دو تويي چو با دريا گرفتي آشنايي اگر يک بار دست از خود بشويي درين دريا گليمت شسته گردد که آنجا آبرو ريزد دورويي ز بهر آبرو يک رويه کن کار به هرزه گرد عالم چند پويي؟ چو با توست آنچه ميجويي به...