عشق را گوهر ز کاني ديگر است

عشق را گوهر ز کاني ديگر است شاعر : عطار مرغ عشق از آشياني ديگر است عشق را گوهر ز کاني ديگر است عشق بازيدن ز جاني ديگر است هرکه با جان عشق بازد اين خطاست وان جهان را آسماني ديگر است عاشقي بس خوش جهاني است اي پسر زانکه عاشق را جهاني ديگر است کي کند عاشق نگاهي در جهان زانکه عاشق را زباني ديگر است در نيابد کس زبان عاشقان هر گروهي را گماني ديگر است کس نداند مرد عاشق را وليک هر زماني در مکاني ديگر است نيست عاشق را به يک موضع قرار لامکان...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عشق را گوهر ز کاني ديگر است
عشق را گوهر ز کاني ديگر است
عشق را گوهر ز کاني ديگر است

شاعر : عطار

مرغ عشق از آشياني ديگر استعشق را گوهر ز کاني ديگر است
عشق بازيدن ز جاني ديگر استهرکه با جان عشق بازد اين خطاست
وان جهان را آسماني ديگر استعاشقي بس خوش جهاني است اي پسر
زانکه عاشق را جهاني ديگر استکي کند عاشق نگاهي در جهان
زانکه عاشق را زباني ديگر استدر نيابد کس زبان عاشقان
هر گروهي را گماني ديگر استکس نداند مرد عاشق را وليک
هر زماني در مکاني ديگر استنيست عاشق را به يک موضع قرار
لامکان او را نشاني ديگر استني خطا گفتم برون است از مکان
جاي ديگر در مياني ديگر استگرچه عاشق خود در اينجا در ميان است
گويي از بحري و کاني ديگر استجوهر عطار در سوداي عشق


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط