سخن عشق جز اشارت نيست

سخن عشق جز اشارت نيست شاعر : عطار عشق در بند استعارت نيست سخن عشق جز اشارت نيست عقل را ذره‌اي بصارت نيست دل شناسد که چيست جوهر عشق عشق از عالم عبارت نيست در عبارت همي نگنجد عشق بعد از آن هرگزش عمارت نيست هر که را دل ز عشق گشت خراب که نکوتر ازين تجارت نيست عشق بستان و خويشتن بفروش هرگز آن لحظه را کفارت نيست گر شود فوت لحظه‌اي بي عشق که دلت را جز اين زيارت نيست دل خود را ز گور نفس برآر که تنت را جز اين طهارت نيست تن خود را به...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سخن عشق جز اشارت نيست
سخن عشق جز اشارت نيست
سخن عشق جز اشارت نيست

شاعر : عطار

عشق در بند استعارت نيستسخن عشق جز اشارت نيست
عقل را ذره‌اي بصارت نيستدل شناسد که چيست جوهر عشق
عشق از عالم عبارت نيستدر عبارت همي نگنجد عشق
بعد از آن هرگزش عمارت نيستهر که را دل ز عشق گشت خراب
که نکوتر ازين تجارت نيستعشق بستان و خويشتن بفروش
هرگز آن لحظه را کفارت نيستگر شود فوت لحظه‌اي بي عشق
که دلت را جز اين زيارت نيستدل خود را ز گور نفس برآر
که تنت را جز اين طهارت نيستتن خود را به خون ديده بشوي
سوي او زهره‌ي اشارت نيستپر شد از دوست هر دو کون وليک
بانگ بر زد که جاي غارت نيستدل شوريدگان چو غارت کرد
زانکه اين کار ما حقارت نيستتن در اين کار در ده اي عطار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط