اي در درون جانم و جان از تو بي خبر شاعر : عطار وز تو جهان پر است و جهان از تو بي خبر اي در درون جانم و جان از تو بي خبر در جان و در دلي دل و جان از تو بي خبر چون پي برد به تو دل و جانم که جاودان پير از تو بي نشان و جوان از تو بي خبر اي عقل پير و بخت جوان گرد راه تو نام تو بر زبان و زبان از تو بي خبر نقش تو در خيال و خيال از تو بي نصيب وآنگه همه به نام و نشان از تو بي خبر از تو خبر به نام و نشان است خلق را در وادي يقين و گمان از تو بي خبر...