ما ننگ وجود روزگاريم

ما ننگ وجود روزگاريم شاعر : عطار عمري به نفاق مي‌گذاريم ما ننگ وجود روزگاريم شوريده‌دلان بيقراريم محنت‌زدگان پر غروريم در ميکده رند درد خواريم در مصطبه عور پاکبازيم دلسوختگان سوکواريم جان باختگان راه عشقيم از ظلمت کفر در خماريم ناخورده دمي شراب ايمان قولي به زبان همي برآريم ايمان چه که با دلي پر از بت زنار به زير خرقه داريم ما ممن ظاهريم ليکن دير است که ما در انتظاريم بويي به مشام ما رسيده است نه در خور دستگاه ياريم ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ما ننگ وجود روزگاريم
ما ننگ وجود روزگاريم
ما ننگ وجود روزگاريم

شاعر : عطار

عمري به نفاق مي‌گذاريمما ننگ وجود روزگاريم
شوريده‌دلان بيقراريممحنت‌زدگان پر غروريم
در ميکده رند درد خواريمدر مصطبه عور پاکبازيم
دلسوختگان سوکواريمجان باختگان راه عشقيم
از ظلمت کفر در خماريمناخورده دمي شراب ايمان
قولي به زبان همي برآريمايمان چه که با دلي پر از بت
زنار به زير خرقه داريمما ممن ظاهريم ليکن
دير است که ما در انتظاريمبويي به مشام ما رسيده است
نه در خور دستگاه ياريمنه يار جمال مي‌نمايد
نه در پس پرده مرد کاريمنه پرده ز پيش ما برافتد
تا روز شمار در شماريمدردي که شمار کرد عطار


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.