ما چو بي‌ماييم از ما ايمنيم

ما چو بي‌ماييم از ما ايمنيم شاعر : عطار از تولا و تبرا ايمنيم ما چو بي‌ماييم از ما ايمنيم وز تغير همچو دريا ايمنيم از تفاخر همچو گردون فارغيم هم ز پستي هم ز بالا ايمنيم چون گذر کرديم از بالا و پست هم ز نادان هم ز دانا ايمنيم چون نه نادان و نه دانا مانده‌ايم هم ز شنوا هم ز گويا ايمنيم چون زبان از نيک و بد دربسته‌ايم لاجرم ز امروز و فردا ايمنيم چون قرار کار ما رفتست دي گر نهان شد ور هويدا ايمنيم نام و ننگ ما در اقصاي جهان زانکه...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ما چو بي‌ماييم از ما ايمنيم
ما چو بي‌ماييم از ما ايمنيم
ما چو بي‌ماييم از ما ايمنيم

شاعر : عطار

از تولا و تبرا ايمنيمما چو بي‌ماييم از ما ايمنيم
وز تغير همچو دريا ايمنيماز تفاخر همچو گردون فارغيم
هم ز پستي هم ز بالا ايمنيمچون گذر کرديم از بالا و پست
هم ز نادان هم ز دانا ايمنيمچون نه نادان و نه دانا مانده‌ايم
هم ز شنوا هم ز گويا ايمنيمچون زبان از نيک و بد دربسته‌ايم
لاجرم ز امروز و فردا ايمنيمچون قرار کار ما رفتست دي
گر نهان شد ور هويدا ايمنيمنام و ننگ ما در اقصاي جهان
زانکه از ناايمني ما ايمنيمروز و شب بي راه مي‌جوييم راه
از سرير لاف و سودا ايمنيمچون سر عطار گوي راه شد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط