دلا چون کس نخواهد ماند دايم هم نماني تو شاعر : عطار قدم در نه اگر هستي طلبکار معاني تو دلا چون کس نخواهد ماند دايم هم نماني تو چو مرگت سايه اندازد سر مويي چه داني تو گرفتم صد هزاران علم در مويي بدانستي که در زندان ناکامي نيابي کامراني تو چو کامت بر نميآيد به ناکامي فرو ده تن که تا چون زين جهان رفتي بدان زنده بماني تو به چيزي زندگي بايد که نبود زين جهان لابد بماني مرده و هرگز نيابي زندگاني تو وگر زنده به دنيا باشي اي غافل در آن عالم خطابت...