اي پاي دل ز عشق تو در گل بمانده

اي پاي دل ز عشق تو در گل بمانده شاعر : عطار از ديده دور گشته و در دل بمانده اي پاي دل ز عشق تو در گل بمانده تو با مني و من ز تو غافل بمانده جانا عجب بمانده‌ام از خود که روز و شب باري است اوفتاده و مشکل بمانده کاري است پر عجايب و پوشيده کار تو ما از نهيب موج به ساحل بمانده دري نهفته‌اي تو به درياي عشق در مست اوفتاده بر سر و در گل بمانده جان‌ها ز يک شراب الست تو تا به حشر نه نقش حق نه صورت باطل بمانده از يک شراب عشق تو بر لوح جان ما ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي پاي دل ز عشق تو در گل بمانده
اي پاي دل ز عشق تو در گل بمانده
اي پاي دل ز عشق تو در گل بمانده

شاعر : عطار

از ديده دور گشته و در دل بماندهاي پاي دل ز عشق تو در گل بمانده
تو با مني و من ز تو غافل بماندهجانا عجب بمانده‌ام از خود که روز و شب
باري است اوفتاده و مشکل بماندهکاري است پر عجايب و پوشيده کار تو
ما از نهيب موج به ساحل بماندهدري نهفته‌اي تو به درياي عشق در
مست اوفتاده بر سر و در گل بماندهجان‌ها ز يک شراب الست تو تا به حشر
نه نقش حق نه صورت باطل بماندهاز يک شراب عشق تو بر لوح جان ما
بي زاد و توشه بر سر منزل بماندهمردان پاک‌رو ز درازي راه تو
واحسرتا ز عشق تو حاصل بماندهسرگشتکان کوي تو را در عتاب تو
در شرح راه عشق تو مقبل بماندهخاک سگان کوي تو عطار تا ابد


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط