اي لبت ختم کرده دلبندي

اي لبت ختم کرده دلبندي شاعر : عطار بنده بودن تو را خداوندي اي لبت ختم کرده دلبندي بر گرفته ز ره به فرزندي آفتاب سپهر رويت را من بميرم ز آرزومندي ديده‌ام آب زندگاني تو گر بميرم به درد نپسندي در غم آب زندگاني تو همچو زلفت به پاي افکندي تا به زلفت دراز کردم دست چون به موييم در فروبندي چون به زلف تو دست بگشاديم بگشايي به حکم دلبندي قلعه‌ي آسمان به يک سر موي زره زلف چند پيوندي عاشقان چون سپر بيفکندند گم شود عقل را خردمندي ...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اي لبت ختم کرده دلبندي
اي لبت ختم کرده دلبندي
اي لبت ختم کرده دلبندي

شاعر : عطار

بنده بودن تو را خداوندياي لبت ختم کرده دلبندي
بر گرفته ز ره به فرزنديآفتاب سپهر رويت را
من بميرم ز آرزومنديديده‌ام آب زندگاني تو
گر بميرم به درد نپسنديدر غم آب زندگاني تو
همچو زلفت به پاي افکنديتا به زلفت دراز کردم دست
چون به موييم در فروبنديچون به زلف تو دست بگشاديم
بگشايي به حکم دلبنديقلعه‌ي آسمان به يک سر موي
زره زلف چند پيونديعاشقان چون سپر بيفکندند
گم شود عقل را خردمنديچون کرشمه کني به نرگس مست
سرو را بن ز بيخ بر کنديتا به آزادي آمدي در کار
چند عطار را جگر بنديبوسه‌اي بي جگر بده آخر


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط