جانا دهني چو پسته داري جانا دهني چو پسته داريشاعر : عطار در پسته گهر دو رسته داريجانا دهني چو پسته داريزان قند که مغز پسته داريصد شور به پسته در فتاده استزين بيش مرا چه خسته داريقنديم فرست و مرهمي سازصد فتنهي نانشسته داريدر هر سر موي زلف شستتصد عهد چنين شکسته داريگفتي به درست عهد کردمصد ابلق تنگ بسته داريدر تاز و جهان بگير کز حسنوانگاه هزار دسته دارييک گل ندهي ز رخ به عطار