در ده مي عشق يک دم اي ساقي

در ده مي عشق يک دم اي ساقي شاعر : عطار تا عقل کند گزاف در باقي در ده مي عشق يک دم اي ساقي بگذر که گذشت عمر اي ساقي زين عقل گزاف گوي پر دعوي تا کي ز نفاق و زرق و خناقي دردي در ده که توبه بشکستم از روي و ريا نهفته زراقي ما ننگ وجود پارسايانيم کامروز تو دست گير عشاقي اي ساقي جان بيار جام مي فاني گرديم و جاودان باقي تا باز رهيم يک زمان از خود تو خود نه ز فوق و نه ز آفاقي رفتيم به بوي تو همه آفاق زيرا که تو در خودي خود طاقي کس...
شنبه، 6 فروردين 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
در ده مي عشق يک دم اي ساقي
در ده مي عشق يک دم اي ساقي
در ده مي عشق يک دم اي ساقي

شاعر : عطار

تا عقل کند گزاف در باقيدر ده مي عشق يک دم اي ساقي
بگذر که گذشت عمر اي ساقيزين عقل گزاف گوي پر دعوي
تا کي ز نفاق و زرق و خناقيدردي در ده که توبه بشکستم
از روي و ريا نهفته زراقيما ننگ وجود پارسايانيم
کامروز تو دست گير عشاقياي ساقي جان بيار جام مي
فاني گرديم و جاودان باقيتا باز رهيم يک زمان از خود
تو خود نه ز فوق و نه ز آفاقيرفتيم به بوي تو همه آفاق
زيرا که تو در خودي خود طاقيکس مي نرسد به آستان تو
بر آتش عشق تو ز مشتاقيبس جان که بسوختند مشتاقان
با ما که تخلقوا به اخلاقيبنماي به خلق رخ که خود گفتي
امروز محققي به اطلاقيعطار برو که در ره معني


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط