فرهنگ كار و راهكارهای ارتقای آن
نويسنده:رضا علیاكبری معلم
فرهنگ كار براساس دیدگاههای مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه به فرهنگ كار مشروعیت میبخشد نظمپذیری جمعی، كار دلسوزانه و باورهای عملی به ارزش كار یدی، فكری و سازگار شدن با شرایط، قواعد و رفتارهای صنعتی و تولیدی است. هدف از این پژوهش بررسی فرهنگ كار و ارائه راهكارهایی برای ارتقای آن بوده است. نتایج این پژوهش حاكی از آن است كه فرهنگ كاری بالا با بهرهوری و عملكرد شغلی بهتر رابطه دارد و كسانی كه از فرهنگ كاری بالایی برخوردارند عملكرد شغلی آنان نیز بهتر است.
فرهنگ لغات و بستر فرهنگ را به عنوان مجموعهای از رفتارهای پیچیده انسانی كه شامل افكار، روش زندگی، گفتار، اعمال و آثار هنری كه بر توانایی انسان برای بكارگیری و انتقال دانش به نسل دیگر اطلاق میشود تعریف میكند.
فرهنگ به عنوان یك اصطلاح فنی در نوشتههای انسانشناسان در اواسط قرن نوزدهم وارد شده است. هنگامیكه فرهنگ یك گروه یا جامعه شكل گرفت و به تدریج بهبود یافت افراد آن حوزه فرهنگی، كیفیت تمایلات، ذهنیات و رفتارهای خود را با آن منطبق ساخته و به گونهای رفتار خواهند كرد كه هنجارها و ارزشهای فرهنگی شكسته نشده و فردی غیرعادی شناخته نشوند.
با توجه مطالب فوق میتوان گفت: فرهنگ مجموعهای از باورها، اندیشهها و تراوشات فكری بشر در طول تاریخ است كه زمینهساز و تداوم بخش رشد و تعالی انسان و شكلگیری هویتی خاص برای او بوده است. فرهنگ مجموعهای تبادلپذیر و به اشتراك گذاشتن از مجموعه داشتهها و پیشینههای جوامع انسانی است كه به عنوان سرمایهای قابل انتقال از نسلی به نسل دیگر قابل بررسی است و در عین حال یكی از رایجترین، پیچیدهترین و پرابهامترین مفاهیم است.
استفاده معمول و متداول واژه كار به كار بدنی محدود میشود لیكن این یك معنای عام از واژه كار نیست. لذا هرگونه تعریف علمی از كار باید شامل كوششهای فكری نیز بشود، زیرا در صنایع جدید مغزها به اندازه بازوها مورد احتیاج است. لكن این موضوع نباید سبب شود كه كارگران یدی در موقعیت پایینتری از لحاظ استفاده از نعم مادی موجود در جامعه قرار گیرند. كاربرد معمول و متداول كار به طور كلی محدود به موجود انسانی است. لیكن تمام متخصصان كار را به یك شكل تعریف نكردهاند. آدام اسمیت كار را بر طبیعت و انسان هر دو نسبت میدهد و میگوید «طبیعت همراه انسان زحمت میكشد.
امروزه تمام متخصصان اقتصاد واژه كار را عملاً محدود به كار انسان میدانند. بعضی متخصصان اصطلاح كار را برای كوششهای دشوار و پرزحمت به كار میبرند و هر نوع كوششی كه خوشی ایجاد كند یا به خاطر لذتی صورت گیرد كار نمیدانند. اقتصاددان انگلیسی (William Stanley Jevons) معتقد است كه كار هر نوع تلاش دشوار مغز یا بدن است كه به طور جزیی یا كلی با توجه به سود آینده صورت میگیرد. به هر حال مفهوم جدید این است كه هر كوششی نیازی را ارضاء نماید یا فایدهای را ایجاد كند كار مولد باید حساب آید، مانند كار هنرپیشه، قاضی، زارع و نویسنده. مسلماً هر نوع كوشش انسان كه منظور آن تحصیل مزد باشد كار نامیده میشود لیكن هر كاری مولد نیست. یعنی چیزی تولید نمیكند یا در خدمت تولید قرار نمیگیرد. به هر صورت كار است لیكن كار مولد نیست. در زیر چند تعریف از كار ذكر میگردد.
كار یكی از عوامل تولید كه تمام فعالیتهای اقتصادی انسان، اعم از فكری و یدی، تخصصی و غیرتخصصی برای تولید ثروت را در برمیگیرد.
كار میتواند به عنوان انجام وظایفی تعریف شود كه متضمن صرف كوششهای فكری و جسمی بوده و هدفشان تولید كالاها و خدماتی است كه نیازهای انسانی را برآورده میسازد. شغل یا پیشه كاری است كه در مقابل مزد یا حقوق منظمی انجام میشود. كار در همه فرهنگها اساس نظام اقتصادی است كه شامل نهادهایی است كه با تولید و توزیع كالاها و خدمات سر و كار دارند.
فرهنگ كار از فرهنگ سازمانی نشات میگیرد. فرهنگ سازمانی پدیده مبهمی است. برای تصمیمگیری درباره فرهنگ سازمان و فرهنگ كار تشخیص و تفكیك باورهای راهنمای بنیادی از باورهای روزمره ضروری است. در سازمان باورهای راهنمای عالی زمینه ایجاد باورهای عملی و واقعی كار و زندگی را فراهم میآورند. باورهای راهنما به دو دسته تقسیم میشود: باورهای برونی مربوط به نحوه رقابت و نحوه هدایت كسب وكار و باورهای درونی كه در خصوص نحوه مدیریت و هدایت سازمان است در ایران اصطلاح فرهنگ كار بارها از سوی افراد بكار رفته، لیكن تعریف مشخصی از آن داده نشده است. چنانچه به اختصار فرهنگ را مجموعه ارشها، باورها و دانشهای مشترك و پذیرفته شده یك گروه دانسته و كار را فعالیتهای اقتصادی منجر به ارزش افزوده در نظر بگیریم فرهنگ كار عبارت است از: مجموعه ارزشها، باورها و دانشهای مشترك و پذیرفته شده یك گروه كاری در انجام فعالیتهای معطوف به تولید و یا ایجاد ارزش افزوده به كلام دیگر اینكه، در وجود كاركنان یك سازمان چه ارزشها و نگرشهایی درونی شده و مورد پذیرش جمعی قرار گرفته است، فرهنگ كاری حاكم بر آن سازمان یا گروه را تبیین میكند. براساس این رویكرد میتوان فرهنگ سازمانی را به عنوان پدیده عاملتری در نظر گرفت كه بخشی از آن مربوط به چگونگی انجام كار بوده و به آن فرهنگ كار گفته میشود. بر این اساس هنگامیكه فرهنگ كار در یك سازمان یا جامعه ضعیف ارزیابی میشود این بدین معنا است كه كاركنان به انجام كار مفید و مولد تمایل نداشته و در نتیجه فعالیتهای آنها از راندمان و اثربخشی كمتری برخوردار است و منابع به كار گرفته شده حداكثر بازده ممكن را نخواهد داشت.
۱) احساس مفید بودن سازمانی.
۲) تصویر ذهنی از استعداد كاری خود.
۳) نگرش مثبت به كار.
۴) میزان پذیرش تغییرات و روشهای كاری جدید.
۵) نظام فرهنگی حاكم بر جامعه.
۶) میزان وضوح نقشها و روشهای كار.
۷) میزان عدالت سازمانی.
۸) ارزشهای كار (درونی و برونی).
۹) برخورداری از میزان وجدان كاری بالا.
▪ دایمی و همیشگی بودن كار.
▪ به تولید كالا و خدمات میانجامد.
▪ دستمزدی برای آن در نظر گرفته میشود.
▪ به برقراری تعالی جسمانی و حفظ سلامت روحی و بدنی انسانی منجر میشود.
▪ موجب تقویت روابطاجتماعی و ارضای نیازهای اجتماعی افراد میگردد.
▪ به تزكیه نفس و جلوگیری از مفاسد اجتماعی و اخلاقی منجر میگردد.
▪ وسیلهای برای اندازهگیری نقاط قوت و ضعف انسانها است.
عوامل موثر بر ارتقاء فرهنگ كار عبارتند از:
▪ ارزیابی عملكرد كاركنان و مشخص شدن كار مفید از غیرمفید.
▪ شناسایی و كنترل گلوگاههایی كه در آن بیكاری پنهان وجود دارد.
▪ اندازه پذیر ساختن ساعات كار مفید از طریق شاخصسازی.
▪ تشویث موثر كسانی كه ساعات كاری مفید داشتهاند.
▪ تفویض اختیار به كاركنان و مسئولیت خواهی در قبال كار.
▪ تدوین برنامههای مشخص كاری برای كاركنان.
فرهنگ كار بدون كار مفهومی ندارد. كار كردن و فرهنگ كار بایستی نهادینه شود تا از این طریق بتوان بنیادهای فرهنگ كار را بنا نهاد و در جهت تقویت آن گام برداشت. فرهنگ كار به معنای پذیرش اصول، الگوها، رفتارها و قواعد صنعت تولید است كه با اعمال ساز و كارهایی بایستی آن را ایجاد، مراقبت و كاربردی كرد. بدون تردید ساختار اقتصادی جامعه بر فرهنگ كار موثر است. بدیهی است در شرایطی كه سودهای سرشاری در گروه كثیری از مشاغل كه نتیجه تغییر در ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه هستند وجود دارد و توزیع درآمد به ضرر دارندگان عامل تولید، كار و به نفع دارندگان عامل سرمایه تغییر مییابد فرهنگ كار سست و متزلزل خواهد شد. زمانی كه نرخ تورم بالا به صورت پایدار در اقتصاد جوامع وجود دارد و به علت عدم قابلیت انعطاف مزد با شرایط دائماً در حال تغییر- هزینه جبران خدمات كاری روز به روز كاهش مییابد- نباید انتظار روحیه و اخلاق كاری بالا را داشت. كارشناسان مسایل نیروی كار برای مشخص كردن ویژگیهای نیروی انسانی با كیفیت بالا اعتقاد دارند از جمله كیفیاتی كه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد میتوان احساس تعهد، حساسیت و وفاداری نسبت به سازمان، مهارتهای ارتباطی خوب، تواناییهای مشاركتی، تعهد اجتماعی، مهارتهای فنی و پذیرش تغییر را نام برد. قبل از هر چیز میتوان گفت نیروی انسانیای كه از كیفیت بالا برخوردار است رفتار مولد دارد. تنها رفتار شغلی كارگر، مهندس یا مدیر است كه عملاً سبب میشود تا كارها با مولدیت بیشتر یا كمتر انجام گیرد. این رفتار به نوبه خود نتیجه تركیبات پیچیده اما كاملاً متمایز ویژگیهای فردی، سازمانی و غیره است. مانند: نگرش به كار، دانش، مهارت و فرصتها. بنابراین به منظور تغییر رفتار نیروی كر و مولدتر ساختن آن بایستی روش متوازن و هماهنگ بر ویژگیهای فوق در پیش گرفت. انگیزه، هم پایه و هم معیار نهایی موفقیت در یك سیستم مدیریتی است. در واقع تحرك بخشیدن، هدایت و كنترل تمایل افراد برای كار اهمیت حیاتی در پیشرفت ملتها دارد. كار نقش كلیدی در توازن بخشیدن به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد. میتوان گفت تمام پیآمدهای دیگر زندگی بشر به كار بستگی دارد. از این رو دوام یك سیستم اجتماعی و یك تمدن براساس قدرت آن در حفظ و هدایت تمایل به كار در جهت هدفهای مطلوب قرار دارد. در نهایت آنكه فرهنگ كار اگر چه در بسیاری از عوامل سازمانی به ویژه تولید و سودآوری موثر است، لیكن خود در حالت رونق و تولید ارتقاؤ مییابد و تقویت میگردد.
▪ برای خلوت دیگران احترام قایل شو.
▪ با توجه به تقسیم فیزیكی كار (نظیر نور، دما و سر و صدا) همكاری كن.
▪ پیشنهاد كمك دیگران را با میل بپذیر.
▪ اسرار را حفظ كن.
▪ علیرغم احساس تنفر در كار همكاری داشته باش.
▪ در مقابل بالا دستان خود را خوار مكن.
▪ همكار خود را با اسم كوچك مورد خطاب قرار بده.
▪ موقع لزوم درخواست كمك و نصحیت كن.
▪ هنگام مكالمه به چشمان همكار خود نگاه كن.
▪ بیش از حد در مورد زندگی خصوصی یكدیگر كنجكاو نباشید.
▪ دیون، الطاف و تعارفات را جبران كن هر چند اگر بسیار جزیی باشد.
▪ در غیاب همكار خود از او حمایت كن.
▪ در جمع از همكار خود انتقاد نكن.
▪ پرداخت حقوق مناسب و عادلانه برای انجام گرفتن خوب یك كار.
▪ وضعیت كاری سالم و ایمن.
▪ امكان استفاده از مهارتهای جدید.
▪ ایجاد انسجام اجتماعی در سازمان.
▪ حفظ حقوق فردی.
▪ تعادل در تقسیم كار و استراحت.
▪ ایجاد تعهد كاری و سازمانی.
منابع:
۱- جعفری مصطفی و حبیبی محمد ۱۳۸۱. فرهنگ كار، ماهنامه تدبیر، سال ۱۳، شماره ۱۲۵، ص ۷۳-۷۰.
۲- جواهر دشتی فرانك و دیگران ۱۳۸۲. گزارش فرهنگ كار؛ باورها و ارزشها، ماهنامه تدبیر، سال ۱۴، شماره ۱۳۱ ص ۸۸-۷۸.
۳- سلطانی ایرج ۱۳۸۳. راهكارهای عملی نهادینه كردن فرهنگ صنعتی، سال ۱۵، شماره ۱۵۲.
۴- شورای فرهنگ كار ۱۳۷۶. مقدمهای بر فرهنگ كار، موسسه كار و تأمین اجتماعی، چاپ اول، تهران، ص ۱۴۸.
۵- عطافر علی ۱۳۷۲. فرهنگ سازمانی و نحوه ایجاد تحول در آن، مجموعه مقالات سمینار تكامل فرهنگ كار، جلد اول، وزارت كار و امور اجتماعی ص ۱۲-۱۱.
۶- فرهنگ سخن ۱۳۸۱. فرهنگ بزرگ سخن، انتشارات سخن، جلد ششم، چاپ اول، تهران.
۷- فیوضات ابراهیم ۱۳۸۴. نقش تشكلهای صنفی در تقویت فرهنگ كار، هفتهنامه آتیه، شماره ۵۴۹، دی ۱۳۸۴.
۸- مجتبوی نائینی سید مهدی ۱۳۷۲. فرهنگ اصطلاحات كار و تأمین اجتماعی، موسسه كار و تأمین اجتماعی، تهران، ص ۲۷۰- ۲۵۸.
۹- مریدی سیاوش ۱۳۷۸. فرهنگ بیمههای اجتماعی، چاپ اول، موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی، تهران، ص ۲۳۸.
۱۰- معید فر سعید ۱۳۸۰. فرهنگ كار، موسسه كار و تأمین اجتماعی، تهران ص ۳و ۵۱۷.
۱۱- معیدفر سعید ۱۳۸۳. بررسی میزان اخلاق كار و عوامل اجتماعی موثر بر آن در میان كاركنان ادارات دولتی استان تهران، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، تهران.
۱۲- معین محمد ۱۳۸۳، فرهنگ فارسی معین، دوره یك جلدی، انتشارات معین، چاپ چهارم، تهران.
۱۳- وب سایت شبكه چهر سیمای جمهوری اسلامی ایران http://tv۴.irb.ir
۱۴- The New Webster Dictionary of the English Language volume ۱ VIR Ginia S.thatcher and Alexander mc Queen ۱۹۷۱.
بازار کار
منبع:آفتاب
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : amirpetrucci0261
● مقدمه
● مفهوم فرهنگ
فرهنگ لغات و بستر فرهنگ را به عنوان مجموعهای از رفتارهای پیچیده انسانی كه شامل افكار، روش زندگی، گفتار، اعمال و آثار هنری كه بر توانایی انسان برای بكارگیری و انتقال دانش به نسل دیگر اطلاق میشود تعریف میكند.
فرهنگ به عنوان یك اصطلاح فنی در نوشتههای انسانشناسان در اواسط قرن نوزدهم وارد شده است. هنگامیكه فرهنگ یك گروه یا جامعه شكل گرفت و به تدریج بهبود یافت افراد آن حوزه فرهنگی، كیفیت تمایلات، ذهنیات و رفتارهای خود را با آن منطبق ساخته و به گونهای رفتار خواهند كرد كه هنجارها و ارزشهای فرهنگی شكسته نشده و فردی غیرعادی شناخته نشوند.
با توجه مطالب فوق میتوان گفت: فرهنگ مجموعهای از باورها، اندیشهها و تراوشات فكری بشر در طول تاریخ است كه زمینهساز و تداوم بخش رشد و تعالی انسان و شكلگیری هویتی خاص برای او بوده است. فرهنگ مجموعهای تبادلپذیر و به اشتراك گذاشتن از مجموعه داشتهها و پیشینههای جوامع انسانی است كه به عنوان سرمایهای قابل انتقال از نسلی به نسل دیگر قابل بررسی است و در عین حال یكی از رایجترین، پیچیدهترین و پرابهامترین مفاهیم است.
● مفهوم كار
استفاده معمول و متداول واژه كار به كار بدنی محدود میشود لیكن این یك معنای عام از واژه كار نیست. لذا هرگونه تعریف علمی از كار باید شامل كوششهای فكری نیز بشود، زیرا در صنایع جدید مغزها به اندازه بازوها مورد احتیاج است. لكن این موضوع نباید سبب شود كه كارگران یدی در موقعیت پایینتری از لحاظ استفاده از نعم مادی موجود در جامعه قرار گیرند. كاربرد معمول و متداول كار به طور كلی محدود به موجود انسانی است. لیكن تمام متخصصان كار را به یك شكل تعریف نكردهاند. آدام اسمیت كار را بر طبیعت و انسان هر دو نسبت میدهد و میگوید «طبیعت همراه انسان زحمت میكشد.
امروزه تمام متخصصان اقتصاد واژه كار را عملاً محدود به كار انسان میدانند. بعضی متخصصان اصطلاح كار را برای كوششهای دشوار و پرزحمت به كار میبرند و هر نوع كوششی كه خوشی ایجاد كند یا به خاطر لذتی صورت گیرد كار نمیدانند. اقتصاددان انگلیسی (William Stanley Jevons) معتقد است كه كار هر نوع تلاش دشوار مغز یا بدن است كه به طور جزیی یا كلی با توجه به سود آینده صورت میگیرد. به هر حال مفهوم جدید این است كه هر كوششی نیازی را ارضاء نماید یا فایدهای را ایجاد كند كار مولد باید حساب آید، مانند كار هنرپیشه، قاضی، زارع و نویسنده. مسلماً هر نوع كوشش انسان كه منظور آن تحصیل مزد باشد كار نامیده میشود لیكن هر كاری مولد نیست. یعنی چیزی تولید نمیكند یا در خدمت تولید قرار نمیگیرد. به هر صورت كار است لیكن كار مولد نیست. در زیر چند تعریف از كار ذكر میگردد.
كار یكی از عوامل تولید كه تمام فعالیتهای اقتصادی انسان، اعم از فكری و یدی، تخصصی و غیرتخصصی برای تولید ثروت را در برمیگیرد.
كار میتواند به عنوان انجام وظایفی تعریف شود كه متضمن صرف كوششهای فكری و جسمی بوده و هدفشان تولید كالاها و خدماتی است كه نیازهای انسانی را برآورده میسازد. شغل یا پیشه كاری است كه در مقابل مزد یا حقوق منظمی انجام میشود. كار در همه فرهنگها اساس نظام اقتصادی است كه شامل نهادهایی است كه با تولید و توزیع كالاها و خدمات سر و كار دارند.
● مفهوم فرهنگ كار
فرهنگ كار از فرهنگ سازمانی نشات میگیرد. فرهنگ سازمانی پدیده مبهمی است. برای تصمیمگیری درباره فرهنگ سازمان و فرهنگ كار تشخیص و تفكیك باورهای راهنمای بنیادی از باورهای روزمره ضروری است. در سازمان باورهای راهنمای عالی زمینه ایجاد باورهای عملی و واقعی كار و زندگی را فراهم میآورند. باورهای راهنما به دو دسته تقسیم میشود: باورهای برونی مربوط به نحوه رقابت و نحوه هدایت كسب وكار و باورهای درونی كه در خصوص نحوه مدیریت و هدایت سازمان است در ایران اصطلاح فرهنگ كار بارها از سوی افراد بكار رفته، لیكن تعریف مشخصی از آن داده نشده است. چنانچه به اختصار فرهنگ را مجموعه ارشها، باورها و دانشهای مشترك و پذیرفته شده یك گروه دانسته و كار را فعالیتهای اقتصادی منجر به ارزش افزوده در نظر بگیریم فرهنگ كار عبارت است از: مجموعه ارزشها، باورها و دانشهای مشترك و پذیرفته شده یك گروه كاری در انجام فعالیتهای معطوف به تولید و یا ایجاد ارزش افزوده به كلام دیگر اینكه، در وجود كاركنان یك سازمان چه ارزشها و نگرشهایی درونی شده و مورد پذیرش جمعی قرار گرفته است، فرهنگ كاری حاكم بر آن سازمان یا گروه را تبیین میكند. براساس این رویكرد میتوان فرهنگ سازمانی را به عنوان پدیده عاملتری در نظر گرفت كه بخشی از آن مربوط به چگونگی انجام كار بوده و به آن فرهنگ كار گفته میشود. بر این اساس هنگامیكه فرهنگ كار در یك سازمان یا جامعه ضعیف ارزیابی میشود این بدین معنا است كه كاركنان به انجام كار مفید و مولد تمایل نداشته و در نتیجه فعالیتهای آنها از راندمان و اثربخشی كمتری برخوردار است و منابع به كار گرفته شده حداكثر بازده ممكن را نخواهد داشت.
● عوامل تعیین كننده فرهنگ كار
۱) احساس مفید بودن سازمانی.
۲) تصویر ذهنی از استعداد كاری خود.
۳) نگرش مثبت به كار.
۴) میزان پذیرش تغییرات و روشهای كاری جدید.
۵) نظام فرهنگی حاكم بر جامعه.
۶) میزان وضوح نقشها و روشهای كار.
۷) میزان عدالت سازمانی.
۸) ارزشهای كار (درونی و برونی).
۹) برخورداری از میزان وجدان كاری بالا.
● ویژگیهای كار
▪ دایمی و همیشگی بودن كار.
▪ به تولید كالا و خدمات میانجامد.
▪ دستمزدی برای آن در نظر گرفته میشود.
▪ به برقراری تعالی جسمانی و حفظ سلامت روحی و بدنی انسانی منجر میشود.
▪ موجب تقویت روابطاجتماعی و ارضای نیازهای اجتماعی افراد میگردد.
▪ به تزكیه نفس و جلوگیری از مفاسد اجتماعی و اخلاقی منجر میگردد.
▪ وسیلهای برای اندازهگیری نقاط قوت و ضعف انسانها است.
● راهكارهایی جهت ارتقاء فرهنگ كار
عوامل موثر بر ارتقاء فرهنگ كار عبارتند از:
۱) فرهنگ محیط كار مطلوب
▪ ارزیابی عملكرد كاركنان و مشخص شدن كار مفید از غیرمفید.
▪ شناسایی و كنترل گلوگاههایی كه در آن بیكاری پنهان وجود دارد.
▪ اندازه پذیر ساختن ساعات كار مفید از طریق شاخصسازی.
▪ تشویث موثر كسانی كه ساعات كاری مفید داشتهاند.
▪ تفویض اختیار به كاركنان و مسئولیت خواهی در قبال كار.
▪ تدوین برنامههای مشخص كاری برای كاركنان.
● آثار فرهنگ كار
● بحث و نتیجهگیری
فرهنگ كار بدون كار مفهومی ندارد. كار كردن و فرهنگ كار بایستی نهادینه شود تا از این طریق بتوان بنیادهای فرهنگ كار را بنا نهاد و در جهت تقویت آن گام برداشت. فرهنگ كار به معنای پذیرش اصول، الگوها، رفتارها و قواعد صنعت تولید است كه با اعمال ساز و كارهایی بایستی آن را ایجاد، مراقبت و كاربردی كرد. بدون تردید ساختار اقتصادی جامعه بر فرهنگ كار موثر است. بدیهی است در شرایطی كه سودهای سرشاری در گروه كثیری از مشاغل كه نتیجه تغییر در ساختار اقتصادی و اجتماعی جامعه هستند وجود دارد و توزیع درآمد به ضرر دارندگان عامل تولید، كار و به نفع دارندگان عامل سرمایه تغییر مییابد فرهنگ كار سست و متزلزل خواهد شد. زمانی كه نرخ تورم بالا به صورت پایدار در اقتصاد جوامع وجود دارد و به علت عدم قابلیت انعطاف مزد با شرایط دائماً در حال تغییر- هزینه جبران خدمات كاری روز به روز كاهش مییابد- نباید انتظار روحیه و اخلاق كاری بالا را داشت. كارشناسان مسایل نیروی كار برای مشخص كردن ویژگیهای نیروی انسانی با كیفیت بالا اعتقاد دارند از جمله كیفیاتی كه بیشتر مورد توجه قرار میگیرد میتوان احساس تعهد، حساسیت و وفاداری نسبت به سازمان، مهارتهای ارتباطی خوب، تواناییهای مشاركتی، تعهد اجتماعی، مهارتهای فنی و پذیرش تغییر را نام برد. قبل از هر چیز میتوان گفت نیروی انسانیای كه از كیفیت بالا برخوردار است رفتار مولد دارد. تنها رفتار شغلی كارگر، مهندس یا مدیر است كه عملاً سبب میشود تا كارها با مولدیت بیشتر یا كمتر انجام گیرد. این رفتار به نوبه خود نتیجه تركیبات پیچیده اما كاملاً متمایز ویژگیهای فردی، سازمانی و غیره است. مانند: نگرش به كار، دانش، مهارت و فرصتها. بنابراین به منظور تغییر رفتار نیروی كر و مولدتر ساختن آن بایستی روش متوازن و هماهنگ بر ویژگیهای فوق در پیش گرفت. انگیزه، هم پایه و هم معیار نهایی موفقیت در یك سیستم مدیریتی است. در واقع تحرك بخشیدن، هدایت و كنترل تمایل افراد برای كار اهمیت حیاتی در پیشرفت ملتها دارد. كار نقش كلیدی در توازن بخشیدن به ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد. میتوان گفت تمام پیآمدهای دیگر زندگی بشر به كار بستگی دارد. از این رو دوام یك سیستم اجتماعی و یك تمدن براساس قدرت آن در حفظ و هدایت تمایل به كار در جهت هدفهای مطلوب قرار دارد. در نهایت آنكه فرهنگ كار اگر چه در بسیاری از عوامل سازمانی به ویژه تولید و سودآوری موثر است، لیكن خود در حالت رونق و تولید ارتقاؤ مییابد و تقویت میگردد.
۲) نقش نخبگان و سختكوشی در ارتقاء فرهنگ كار
۳) نقش تشكلهای صنفی در ارتقاء فرهنگ كار
۴) نقش خانواده در ارتقاء فرهنگ كار
۵) نقش مدیریت در ارتقاء فرهنگ كار
۶) انگیزه كار
● ضوابطی برای ارتقای فرهنگ كار در محل كار
▪ برای خلوت دیگران احترام قایل شو.
▪ با توجه به تقسیم فیزیكی كار (نظیر نور، دما و سر و صدا) همكاری كن.
▪ پیشنهاد كمك دیگران را با میل بپذیر.
▪ اسرار را حفظ كن.
▪ علیرغم احساس تنفر در كار همكاری داشته باش.
▪ در مقابل بالا دستان خود را خوار مكن.
▪ همكار خود را با اسم كوچك مورد خطاب قرار بده.
▪ موقع لزوم درخواست كمك و نصحیت كن.
▪ هنگام مكالمه به چشمان همكار خود نگاه كن.
▪ بیش از حد در مورد زندگی خصوصی یكدیگر كنجكاو نباشید.
▪ دیون، الطاف و تعارفات را جبران كن هر چند اگر بسیار جزیی باشد.
▪ در غیاب همكار خود از او حمایت كن.
▪ در جمع از همكار خود انتقاد نكن.
● فرهنگ كار و مشكلات اجتماعی
● فرهنگ كار و كیفیت زندگی كاری
▪ پرداخت حقوق مناسب و عادلانه برای انجام گرفتن خوب یك كار.
▪ وضعیت كاری سالم و ایمن.
▪ امكان استفاده از مهارتهای جدید.
▪ ایجاد انسجام اجتماعی در سازمان.
▪ حفظ حقوق فردی.
▪ تعادل در تقسیم كار و استراحت.
▪ ایجاد تعهد كاری و سازمانی.
منابع:
۱- جعفری مصطفی و حبیبی محمد ۱۳۸۱. فرهنگ كار، ماهنامه تدبیر، سال ۱۳، شماره ۱۲۵، ص ۷۳-۷۰.
۲- جواهر دشتی فرانك و دیگران ۱۳۸۲. گزارش فرهنگ كار؛ باورها و ارزشها، ماهنامه تدبیر، سال ۱۴، شماره ۱۳۱ ص ۸۸-۷۸.
۳- سلطانی ایرج ۱۳۸۳. راهكارهای عملی نهادینه كردن فرهنگ صنعتی، سال ۱۵، شماره ۱۵۲.
۴- شورای فرهنگ كار ۱۳۷۶. مقدمهای بر فرهنگ كار، موسسه كار و تأمین اجتماعی، چاپ اول، تهران، ص ۱۴۸.
۵- عطافر علی ۱۳۷۲. فرهنگ سازمانی و نحوه ایجاد تحول در آن، مجموعه مقالات سمینار تكامل فرهنگ كار، جلد اول، وزارت كار و امور اجتماعی ص ۱۲-۱۱.
۶- فرهنگ سخن ۱۳۸۱. فرهنگ بزرگ سخن، انتشارات سخن، جلد ششم، چاپ اول، تهران.
۷- فیوضات ابراهیم ۱۳۸۴. نقش تشكلهای صنفی در تقویت فرهنگ كار، هفتهنامه آتیه، شماره ۵۴۹، دی ۱۳۸۴.
۸- مجتبوی نائینی سید مهدی ۱۳۷۲. فرهنگ اصطلاحات كار و تأمین اجتماعی، موسسه كار و تأمین اجتماعی، تهران، ص ۲۷۰- ۲۵۸.
۹- مریدی سیاوش ۱۳۷۸. فرهنگ بیمههای اجتماعی، چاپ اول، موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی، تهران، ص ۲۳۸.
۱۰- معید فر سعید ۱۳۸۰. فرهنگ كار، موسسه كار و تأمین اجتماعی، تهران ص ۳و ۵۱۷.
۱۱- معیدفر سعید ۱۳۸۳. بررسی میزان اخلاق كار و عوامل اجتماعی موثر بر آن در میان كاركنان ادارات دولتی استان تهران، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی، تهران.
۱۲- معین محمد ۱۳۸۳، فرهنگ فارسی معین، دوره یك جلدی، انتشارات معین، چاپ چهارم، تهران.
۱۳- وب سایت شبكه چهر سیمای جمهوری اسلامی ایران http://tv۴.irb.ir
۱۴- The New Webster Dictionary of the English Language volume ۱ VIR Ginia S.thatcher and Alexander mc Queen ۱۹۷۱.
بازار کار
منبع:آفتاب
ارسال مقاله توسط کاربر محترم سايت : amirpetrucci0261