نگاهبان اينترنت كيست؟

اگر تنها يكي از كابل هاي قطوري كه براي ارتباطات اينترنتي در زيرآب كشيده شده قطع شود، ارتباط جهاني اينترنت ميان برلين، دوبي و ديگر نقاط جهان از دست خواهد رفت. در اين مقاله به افرادي مي پردازيم كه نگاهبان...
دوشنبه، 26 تير 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نگاهبان اينترنت كيست؟

نگاهبان اينترنت كيست؟
نگاهبان اينترنت كيست؟


 

نويسنده: جيمز گيري
مترجم: مجتبي صادقيان




 
اگر تنها يكي از كابل هاي قطوري كه براي ارتباطات اينترنتي در زيرآب كشيده شده قطع شود، ارتباط جهاني اينترنت ميان برلين، دوبي و ديگر نقاط جهان از دست خواهد رفت. در اين مقاله به افرادي مي پردازيم كه نگاهبان اين شبكه وسيع هستند
در پنج سال گذشته، "جان رني" (John Rennie) در دل اقيانوس اطلس شمالي موج ها را شكافته تا شما بتوانيد اي ميل هاي خود را به راحتي دريافت كنيد. او كه يك مهندس اسكاتلندي است، براي ناوگان زيردريايي انگلستان كار مي كند و كار او و همكارانش محافظت از سامانه هاي جهاني زيردريايي است كه در زير آب اقيانوس ها تعبيه شده است. او با گشت زني در زير آب اقيانوس ها، كابل هاي ناقص اين سامانه را تعمير و نگهداري مي كند، كابل هايي قطور از جنس فيبرنوري كه ارتباطات اينترنتي و تلفني تمام نقاط جهان را از قاره اي به قاره ديگر ممكن مي سازد.
هر روز در گوشه اي از جهان احتمال پارگي يا قطع شدن اين كابل ها در اثر ضربات ناشي از تورهاي ماهيگيري و يا لنگر كشتي ها وجود دارد. پارگي در يك قسمت به معناي قطع ارتباط ميان بسياري از نقاط است، و همين مسئله وظيفه رني و همكارانش را سنگين مي كند. در يكي از عمليات اخير، اين گروه 12 روز را در عمق 250 پايي و در فاصله 24 كيلومتري از ساحل جنوبي انگلستان در جست و جوي كابل پاره شده اي بود كه ارتباط ميان انگلستان و ايرلند را به هم زده بود. اين گروه براي جست و جوي خود از يك زيردريايي غول پيكر به وزن 6 تن و با ارزشي بالغ بر 10 ميليون دلار استفاده مي كند كه قابليت كنترل از راه دور را دارد و بسياري نيز آن را "جانور" (TheBeast) مي نامند. اين دستگاه غول پيكر مي تواند تا عمق دو و نيم كيلومتر فرو رفته و در چاله هاي بزرگ بستر دريا كار خود را انجام دهد و سرعت آن تا 3 گره در ساعت قابل افزايش است. رني و گروه شش نفره او با استفاده از يك فرمان دوربين هاي ويديويي و صوتي آن را به كار انداخته و با استفاده از يك فرمان دوربين هاي ويديويي و صوتي آن را به كار انداخته و با استفاده از حسگرهاي فلزي مكان دقيق كابل پاره شده را تشخيص مي دهند. پيدا كردن يك كابل پاره شده در كف اقيانوس دقيقاً شبيه به پيدا كردن يك سوزن در انبار كاه است. جريان آب گاهي آن قدر پر قدرت است كه حركت ماشين را با دشواري همراه مي كند و يا حتي اجازه توقف آن را در محل كابل نمي دهد. گاهي سطح ديد بسيار پايين است و همين مسئله بعضي اوقات پيدا كردن كابل را بسيار طولاني مي كند و آن را به فرايند بلندي از آزمون و خطار شبيه مي سازد. اما از همه اينها دشوارتر، قطع كابل پاره شده و جدا كردن آن است چرا كه اين قسمت از كار بايد با سرعت و ظرافت هرچه تمام تر انجام گيرد و تنها با يك تصوير ويديويي امكان انجام عمل وجود دارد.
در عمليات اخير وقتي گروه تحقيق، كابل پاره شده را در سواحل جنوبي انگليس يافتند، بازوهاي مكانيكي و قابل كنترل ماشين كابل را بريده و دو سر جدا شده را با سرعت به سطح آب آوردند و روي عرشه زيردريايي آن را تعمير كرده و براي اطمينان از اتصال كامل آن را زير پرتو ايكس قرار دادند و پس از آزمايش دوباره به كف دريا برگرداندند. از آنجا كه فشار زيادي از سوي شركت هاي صاحب شبكه براي اتصال مجدد آن وجود دارد، عملاً اين فرايند بايد در نهايت سرعت و ظرافت انجام شود. البته خيلي از كاربران متوجه بسياري از پارگي هاي رخ داده در شبكه كابلي نمي شوند، چرا كه شبكه آن قدر گسترده است كه مثلاً دانلود كردن يك فيلم تنها يك صدم ثانيه يا شايد كمتر از آن به تأخير مي افتد و اين به دليل وسعت كابل هاي قرار گرفته در كف اقيانوس است. نگاه به نقشه هاي اين شبكه سيمي، پيچيدگي و گستردگي آن را بيشتر نمايان مي كند. شركت هاي اينترنتي هنگام قطع شدن يك كابل مي توانند به صورت موقت تغيير مسير داده و از سيم ديگري استفاده كنند. اما اگر چند كابل در يك حادثه با هم قطع شود، مشكل دشوارتر خواهد شد.
در 19 دسامبر سال گذشته، آسيب ديدگي سه كابل در بستر اقيانوس مديترانه ارتباط اينترنتي خاورميانه و نقاطي از آسياي جنوب شرقي را قطع كرد. در اين ميان مصر بيشترين زيان را ديد و حدود 80 درصد شبكه خود را از دست داد.
 
دسترسي به اينترنت در عربستان سعودي و كشورهاي حاشيه خليج فارس نيز تا حدود زيادي محدود شد و در كشورهايي چون مالزي و تايوان نيز شبكه به هم ريخت. هندوستان كه يكي از پشتوانه هاي نرم افزاري غرب محسوب مي شود نيز با اختلال عظيمي مواجه شد. در ماه ژانويه و فوريه نيز اختلالي مشابه در همين كشورها به وجود آمده بود. اين حادثه يك نكته مهم را در مورد ماهيت اينترنت فاش مي كند و آن اين كه اين وسيله ارتباطي نياز به نظارت و حفاظت فيزيكي هميشگي دارد و بدون كساني چون "رني"، كل شبكه به تدريج از دست خواهد رفت.
اگر كابل هاي پاره شده به موقع تعمير نشوند، در مرحله اول كل ترافيك شبكه و حجم بالاي آن بر روي چند كابل متمركز خواهد شد و سپس ارتباط نقاط ديگر نيز شروع به اختلال خواهد كرد. در نتيجه، فعاليت هاي تجاري و صنعتي تا حدود زيادي زيان خواهد ديد.

شبكه كجاست؟
 

از آنجا كه در سال هاي گذشته ارتباطات ماهواره اي گسترش چشمگيري پيدا كرده، بسياري از مردم گمان مي كنند، اينترنت در امواجي است كه اطراف ما حركت مي كنند. كافي است كه از يك فرد معمولي اين سوال را بپرسيد و او بلافاصله از فناوري ماهواره سخن خواهد گفت. اما حقيقت اين است كه ماهواره ها تنها 10 درصد از بار اينترنت را به دوش مي كشند. در واقع، اينترنت در شبكه كابلي 800هزار كيلومتري قرار دارد كه در زير آب درياها تعبيه شده است. اينترنت برخلاف تصور بسايري از مردم، يك زيرساخت فيزيكي بسيار گسترده دارد كه به لحاظ پيچيدگي و ابعاد بسيار شگفت انگيز است و البته به همين ميزان نيز آسيب پذيري بالايي دارد.
بسياري از مردم عادي هنوز نمي دانند كه اطلاعات اينترنتي چطور در جهان جابه جا مي شود. در واقع، صنعت ارتباطات و مخابرات، هم اكنون به اينترنت تغيير شكل داده و اين ساختار گستره آسيب پذيري بالايي دارد و گاهي نيز در هنگام جنگ ها و درگيري هاي نظامي مي تواند مورد حمله افراد درگير قرار گيرد. در جنگ گرجستان، تابستان گذشته، اگر چه زيرساخت هاي اينترنتي مورد حمله قرار نگرفت و صرفاً اين حمله يك حمله مجازي بود، اما در صورت تجاوز به شبكه زيرساخت، مي توانست نتايج ويرانگري به همراه داشته باشد. حملات مجازي و ويروسي را با تمهيدات مختلف مي توان پاسخ گفت، اما حمله فيزيكي به زيرساخت هاي پيچيده و گسترده اينترنت مسئله اي نيست كه بتوان به راحتي با تبعات آن مقابله كرد. چرا كه درصد زيادي از فعاليت هاي مالي، تجاري و اجتماعي بشر در سال هاي گذشته روي اينترنت رفته و پيامدهاي خرابي و اخلال در آن به سختي قابل جبران است.
در قطعي اينترنت در خاورميانه بسياري گمان مي كردند توطئه اي در كار است و با توجه به حضور نظامي آمريكا در منطقه و نياز مبرم نيروي ارتش اين كشور به ارتباطات اينترنتي، سر و صداي زيادي به پا شد؛ اما بعد مشخص شد كه پارگي كابل در ماه دسامبر حاصل فعاليت هاي لرزه نگاري و پارگي آن در ماه ژانويه و فوريه در اثر لنگرگيري كشتي ها بوده است. خاورميانه به دليل زيرساخت ضعيف و آسيب پذيري كه دارد، همواره مي تواند در معرض خطر قطعي اينترنت باشد؛ و اگر غربي ها مي خواهند ارتباطي ايمن تر و سالم تر را با اين منطقه و ديگر مناطق آسيا داشته باشند، بايد سرمايه گذاري بيشتري در اين حوزه انجام دهند. در مناطقي چون جنوب چين نيز اين وضعيت كم و بيش وجود دارد. در زلزله سال 2006، قطع سيم هاي ارتباطي ميان تايوان و فيليپين تا 90 درصد ارتباطات در منطقه را فلج كرد و اگرچه در يكي دو روز اول بعد از حادثه شبكه اي ابتدايي براي رفع نياز منطقه احداث شد، اما تعمير كامل آن بيش از يك ماه طول كشيد.

تاريخچه كابل گذاري در زير درياها
 

نخستين كابل زيردريايي در سال 1850 ميلادي در آب هاي انگلستان كار گذاشته شد. اين كابل از جنس مس و باروكش ضد آب از جنس يك پلاستيك مقاوم بود. براي مهار اين كابل در كنار دريا، از وزنه هاي مخصوص استفاده شد. اين كابل تا سه روز توانست چند تلگراف را منتقل كند، تا اين كه يك ماهيگير فرانسوي به اشتباه آن را پاره كرد.
كابل هاي جديد امروزي كه از جنس فيبرنوري هستند، مقاومت و توانايي بسيار بيشتري دارند. امروزه 250 تا 300 كابل قطور در بستر اقيانوس كار انتقال اطلاعات را سامان مي دهند و از آنجا كه هر روز تقاضاهاي بيشتري براي افزايش پهناي باند ارائه مي شود، به كابل هاي بيشتر و بيشتري نياز خواهد بود.
اما نكته ديگري كه در اين شكبه گسترده وجود دارد، مراكز تبادل است كه نقش مهمي در خط دهي و سامان دادن به اين شبكه وسيع سيمي را برعهده دارد. اين مراكز كه در روي زمين هستند، از ساختاري بسيار پيچيده برخوردارند و به مغز اين شبكه تشبيه مي شوند. مركز "ترمارك" (Terremark) در ميامي‌(ايالات متحده)، يكي از مهم ترين اين مراكز است. اين ساختمان 6 طبقه و 750 هزار فوت مربعي، هيچ پنجره اي ندارد؛ چرا كه ساكنان اصلي اين ساختمان رايانه ها هستند. در اين ساختمان، سرورهايي از شركت هاي بزرگ جهان چون تله كام آلمان، فيس بوك، وزارت دفاع آمريكا و چند اپراتور بزرگ ديگر حضور دارند. اين ساختمان شايد يكي از پرسيم ترين نقاط جهان باشد. بيش از ده مركز مشابه در ايالات متحده وجود دارد كه كار تبادل اطلاعات را انجام مي دهند. كابل هاي بزرگي كه از اقيانوس اطلس وارد اين ساختمان مي شوند، از كف ساختمان بيرون زده و چند شاخه مي شوند؛ و هر شاخه در اختيار يكي از صاحبان سرور قرار مي گيرد. مهندسان بسيار زيادي در قسمت هاي مختلف اين ساختمان حضور دارند و حتي در هنگام وقوع طوفان هاي شديد، اين كادر 24 ساعت قبل در حال آماده باش قرار مي گيرد و تا زمان اتمام طوفان از ساختمان خارج نمي شوند. تمام فعاليت هاي اين گروه مهندسان نيز تحت نظارت كامل قرار دارد. اين مركز تبادل و ديگر مراكز تبادل، بسيار براي حيات اينترنت ضروري هستند؛ به همين دليل از ديوارهايي 7 اينچي از جنس بتن آرمه براي ساخت آن استفاده شده، ديوارهايي كه مي توانند در برابر شديدترين طوفان ها مقاومت نشان دهند. پايداري محيطي يكي از مهم ترين ويژگي هاي چنين ساختماني است. اين مراكز، ماهانه حدود 630 هزار دلار بهاي برق مصرفي مي پردازد. اما با اين حال، يك سيستم ژنراتوري گسترده نيز براي پشتيباني در زمان قطع برق ساخته شده است؛ دقيقاً مانند مراكز بيمارستاني و پليس. پس ناگفته پيداست كه اين مراكز چه اهميتي به لحاظ زيرساخت براي كشورهايي چون ايالات متحده دارد. از آنجا كه اينترنت اساساً يك "شبكه بي مقياس" است، اتصال ها به طور متوازن توزيع نمي شود. برخي نقاط اتصالات كمتر و برخي مانند مراكز تبادل، اتصالات بيشتري دارند. اين مراكز هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف شبكه مي تواند تلقي شود. چرا كه اگر مركزي از كار بيفتد، مركز ديگر موقتاً جاي آن را مي گيرد؛ اما اگر چند مركز در آن واحد از كار بيفتند، شبكه دچار نقص مي شود. در عمل هيچ راهي براي گريز از اين مسئله وجود ندارد، چرا كه اين از ويژگي هاي يك شبكه بدون مقياس است. تنها راه، حفاظت مداوم از اين زيرساخت است. اما به هر حال خطر حمله به اين مراكز وجود دارد و ارتقاي تمهيدات امنيتي براي حفاظت از آن ها مسئله اي بسيار مهم است. كوچك ترين حمله تروريستي به بخشي از ساختمان اين مراكز، فاجعه اي بزرگ را رقم مي زند كه جبران آن ماه ها طول خواهد كشيد.
منابع:
PopularScience,April 2009 نشريه دانشمند شماره 549




 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط