نویسنده: زمانی سمیه
پیشرفت فناورى و تکنولوژى موجب تجربه نوین بشر از ارتباط و تعامل اجتماعى در فضاى مجازى شده است. شبکه هاى اجتماعى؛ از جمله تجربه هاى بشرى است که اجازه تجربه تعاملاتى فارغ از هنجارهاى حاکم بر جامعه را به فرد مى دهد. شبکه اجتماعى، ساختار اجتماعى است که از گروه هایى که عموماٌ فردى یا سازمانى هستند تشکیل شده و توسط یک یا چند نوع از وابستگى ها به هم متصل اند. شبکه هاى اجتماعى در بستر یک جامعه اطلاعاتى پیچیده، کارکرد مؤثر شبکه ها را تصویر مى کنند. این شبکه ها به تقویت تعاملات انسانى فارغ از محدودیت هاى فضاى واقعى کمک مى نمایند که البته با گذشت زمان بر اهمیت نقش و کارکرد شبکه هاى اجتماعى افزوده شده است. در ماه هاى اخیر و با آغاز روند تحولات سیاسى کشورهاى عربى، بار دیگر چگونگى و میزان اثرگذارى شبکه هاى اجتماعى بر تحولات به موضوعى براى بررسى بدل شد. بر این اساس، نوشتار مزبور، به چگونگى و چرایى تأثیر شبکه هاى اجتماعى بر تحولات عربى مى پردازد.
آنچه در این اصطلاح به چگونگى و کیفیت این رابطه اشاره دارد، واژه "شبکه" است که مى توان آن را به "هر مجموعه یا سیستم درون پیوندى(4) نسبت داد که هدف آن به اشتراک گذاشتن یک قابلیت یا توانایى بین دو یا چند نظام در محدوده مکان و زمان است و در حالت مطلوب، محدودیت مکانى و زمانى ندارد"( علیمرادى، 1388). حال اگر محور این شبکه افراد انسانى باشد و حول ارتباط انسان ها بچرخد، شبکه اجتماعى تشکیل شده است. به عبارت دیگر، شبکه هاى اجتماعى ساختارى اجتماعى هستند که افراد و سازمان هاى انسانى میان خود ایجاد کرده اند تا در موضوعات و مقوله هاى از پیش تعیین شده با یکدیگر تعامل کنند. ساده ترین شبکه اجتماعى را مى توان خانواده، بستگان، قبیله، دوستان و همکاران دانست.
پایگاه هاى اینترنتى شبکه هاى اجتماعى نیز از گونه هاى دیگر شبکه هاى اجتماعى هستند، که با پیدایش فناورى هاى ارتباطى جدید رواج یافتند که در آن موجودات انسانى در یک تعامل چند سویه، علاقه مندى ها و فعالیت هاى خود را به اشتراک مى گذارند یا علاقه مند به جستجوى علاقه مندى ها و فعالیت هاى دیگران هستند. جامعه اى برخط(5) که کاربران آن، مجاز به اشتراک اطلاعات، تصاویر، فیلم ها، نرم افزارها و برقرارى ارتباط با دیگران و کشف نشانى ارتباط افراد جدید هستند که در آن، اعضاء با مشارکت و هم فکرى و با استفاده از برنامه ها به ساختن محتواى وب مى پردازند.
هم چنین بیشتر شبکه هاى اجتماعى راه هاى گوناگونى؛ مانند: رایانامه، خدمات پیام فورى، اشتراک تصاویر، موسیقى، صوت و فیلم براى تعامل کاربران فراهم مى کنند. به عبارت دیگر، در این دست از پایگاه ها عناصر ارتباطى؛ مانند ایمیل، تابلوى پیام، پیام فورى و گپ با وسایل رسانه اى شنیدارى، دیدارى و نوشتارى با هم به صورت ترکیبى در یکجا وجود دارند (2008 ,Craig).
با توجه به افزایش حوزه انتخاب فردى در جهان که به خصوص با فناورى هاى نوین اطلاعاتى بر آن افزوده شده است، افراد، مجموعه ها و فضاى اجتماعى جدیدى را جستجو مى کنند که در آن شیوه هاى جدید زندگى و هویت هاى اجتماعى نوظهور تجربه و تعریف مى شوند. از این منظر، پایگاه هاى شبکه هاى اجتماعى؛ هم چون فیس بوک و توییتر این زمینه را فراهم مى کنند تا کاربر، هویت جدیدى را در محیطى تجربه کند که فارغ از هنجارهاى بیرونى اجازه فعالیت و کنش جمعى را به او و دیگر کاربرانى که با اتصالى چندگانه به هم مرتبط هستند را بدهد.
یک رابطه متقابل بین مشارکت و کاهش هزینه در بهره ورى اطلاعاتى موجب عضویت افراد در شبکه هاى اجتماعى مى شود، که افراد براى تولید سود، در تعاملات و شبکه هاى اجتماعى شرکت مى کنند و منابع موجود در شبکه هاى مشارکت، باعث افزایش سود مى شود. البته تعاملات و شبکه هاى مشارکت به چند دلیل منجر به افزایش سود درجامعه مى گردند؛ شبکه هاى اجتماعى، جریان گردش و مبادله اطلاعات را تسریع و تسهیل مى کنند و اطلاعات مفیدى در مورد فرصت ها و گزینه هاى مختلف در اختیار فرد قرار مى دهند و میزان هزینه ها را به مقدار زیادى در تعاملات اجتماعى کاهش مى دهند. شبکه ها پیوندهاى اجتماعى را تقویت کرده و منجر به انباشت قدرت اجتماعى مى شوند. این امر نقش مهمى در تصمیمات و گزینش خط مشى بازیگران اجتماعى دارد. بعضى از پیوندهاى اجتماعى به واسطه موقعیت هاى استراتژیک خود در بردارنده منابع با ارزشى هستند که قدرت تصمیم گیرى و تأثیرگذارى فرد را افزایش خواهد داد. شبکه از فرد در مقابل تهاجمات و تجاوزات دفاع مى کند. هم چنین شبکه هاى اجتماعى هویت و شناخت فرد را تقویت مى کنند. دسترسى افراد به منابع از طریق شبکه ها امکان پذیر است و فرد به وسیله پیوندهاى اجتماعى، شایستگى خود را تقویت مى کند (اختر محققى، 1385).
البته این امر براى حکومت ها، بستر ارزیابى فرصت - تهدید را فراهم مى کند و این نمى تواند یک اصل عمومى تلقى شود، که همه جوامع برخورد یکسانى با شبکه هاى اجتماعى دارند. در برخى کشورها، نگاهى امنیتى به این ساختار نوین اجتماعى دارند؛ ساختار نوینى که فرصت هاى جدیدى را براى کنش گران خلق مى کند. این امر به خصوص با تحولات سیاسى کشورهاى عربى بازنمون شد.
به هر حال، فناورى نوین ارتباطى بر اهمیت هر چه بیشتر پایگاه هاى شبکه اجتماعى مى افزاید و همین امر موجب مى شود تا در تحلیل تحولات سیاسى - هم چون تحولات کشورهاى عربى - به نقش این ساختار اجتماعى اشاره کرد.
براى آنکه بتوان به یک چارچوب تحلیلى براى بررسى نقش شبکه هاى اجتماعى بر تحولات سیاسى به طور اعم و به طور خاص کشورهاى عربى دست یافت، نگارنده شبکه اجتماعى را در حوزه نظرى سرمایه اجتماعى و رابطه آن با جنبش هاى اجتماعى مورد بررسى قرار مى دهد. البته مفروض نگارنده دراین نوشتار این است که تحولات عربى در چارچوب نظرى جنبش هاى نوین اجتماعى قابل بررسى است.
علاوه بر موارد فوق، از منظر پوتنام، شبکه هاى اجتماعى، مردم را به همکارى و اعتمادپذیرى در برخوردهایشان تشویق مى کنند تا شرایط کاملاٌ اتمیزه و انفرادى شود، مانند (مصاحبه با تاج بخش، 1384). بنابراین، زمینه کنش جمعى مهیا مى شود.
علیرغم نگاه مثبت وى به شبکه هاى اجتماعى، امّا در نظر وى استفاده مثبت و منفى و یا خوب و بد(ترجمه مفاهیم به کار رفته توسط پوتنام ) از سرمایه اجتماعى وجود دارد. مانند اقدامات افراطى لیبرال ها در آزادى فردى که به برخى از تشکل هاى اجتماعى آسیب مى زند و یا نمود نابرابرى هاى اجتماعى در سرمایه اجتماعى.
نمونه دوم زمانى رخ خواهد داد که شبکه ها و هنجارهایى که در خدمت یک گروه هستند، راه را بر دیگر گروه ها ببندند، به ویژه هنگامى که هنجارها تبعیض آمیز و یا شبکه هاى اجتماعى از هم جدا باشند که ممکن است سد یکدیگر شوند (پوتنام، 1384).
به نظر مى رسد که این وضعیت، به وضعیت بى نظمى نزدیک است و در این شرایط است که زمینه براى نارضایتى و اعتراض فراهم مى شود. هنگامى که بخش هایى از جامعه براى بروز نارضایتى خود فضاى مجازى را مجرایى براى نمود نظر و دیدگاه خود قرار مى دهند، شبکه هاى اینترنتى و غیره باعث بسط رابطه آنها شده و موجب تسریع در روند اطلاع رسانى مى گردند. این خود در وهله بعد، پیدایش شبکه را در فضاى واقعى به دنبال خواهد داشت. در این مرحله است که جنبه مثبت سرمایه اجتماعى در قالب جنبش هاى اجتماعى خود را نشان مى دهد. درنگاه پوتنام، فرمول خاصى از جنبش هاى اجتماعى با مجموعه به هم پیوسته اى از سرمایه اجتماعى مطلوب و درست وجود دارد، که همان جنبش هاى نوین؛ مانند جنبش حقوق مدنى و زنان است (2002 ,szreter).
جنبش هاى نوین اجتماعى غیر از عدم رهبرى و سازماندهى، خاصیت جوانى و طبقه متوسط، خواست هاى متعلق به کیفیت زندگى، از ابزارهاى نوین نیز استفاده مى کنند. جنبش هاى جدید اجتماعى بیشتر متکى به تکنولوژى جدید ارتباطى هستند، که انقلاب الکترونیکى امکان ایجاد آنها را مهیا ساخته است؛ زیرا این وسایل امکان گفتگو و ایجاد روابط جدیدى بین افراد فراهم ساخته است. آنها امروزه بر تکنولوژى ارتباطى، اینترنت و کامپیوتر تکیه مى کنند(اطهرى،1385). در این میان با توجه به نقش فناورى هاى ارتباطى و آمیختگى شبکه هاى اجتماعى با آن و ایجاد پایگاه هاى نوین ارتباطى در فضاى مجازى، فضاى جنبش ها دوگانه شده است. حرکت بین دو فضاى واقعى و مجازى به گستردگى زمینه فعالیت آنها منجر شده و همین امر خلق جنبش هاى جدید اجتماعى را تسهیل مى کند.
در مجموع، شبکه هاى اجتماعى با هویت بخشیدن به مخاطبان در فضاى مجازى، کنش گران تازهاى را ایجاد مى کنند که علاوه بر فضاى واقعى بستر مناسب دیگرى نیز براى فعالیت ها و اقدامات خود یافته اند و همین امر موجب مى شود تا در دنیاى پیچیده سیاست، در جریان جنبش ها، اعتراضات و آشوب ها شبکه هاى اجتماعى به عنوان مؤلفه اى مهم ارزیابى شوند. علاوه بر این، به دلیل اثرگذارى مثبت و فعال خود بر تقویت سرمایه اجتماعى در صورت بروز جنبش، اعتراض و آشوب در مقابل حکومت ها مى تواند برانگیزاننده و مؤلفه هاى براى بسیج نیروها باشند. اکنون مى توان به پتانسیل موجود در شبکه هاى اجتماعى و میزان توانایى آنها در اثرگذارى بر تحولات سیاسى پى برد.
زمانى که فضاى واقعى محدودیت ایجاد کرد، اولین گام هاى جنبش در سایت ها و اینترنت برداشته شد و سپس با ایجاد اتصالات بعدى و انتشار اطلاعات و ارتباطگیرى سریع در مقابل حکومت هاى موجود، ساخت شبکه هاى مقابله با قدرت حاکم، در صفوف اینترنتى حجیم شد و سپس در مراحل بعدى این شبکه هاى اینترنتى اولین پله هاى ساخت شبکه هاى اجتماعى در دنیاى واقعى گردید و این امر موجب شد تا سرمایه اجتماعى براى جنبش هاى مقاومت تشکیل شود و بدین ترتیب انباشتگى خواست ها و مطالبات در شبکه هاى اجتماعى موجب ایجاد تداوم حرکت هاى اعتراضى و مخالفت ها گردید.
کاربرى این شبکه ها گاه در بسیج و سازماندهى سرمایه اجتماعى نمود مى یافت؛ مانند نمونه تونس و مصر که مخالفان حکومت از طریق فیس بوک و توییتر براى سازماندهى دور نخست اعتراضاتشان در اواخر ژانویه استفاده کردند و چهره نمادین این اعتراضات نیز یک کاربر اینترنتى شرکت گوگل بود؛ جوان 30 سالهاى که پس از آزادى از زندان براى بسیج مردمى علیه مبارک به شدت فعال بود (فرارو، 1389).
در مورد سوریه نیز فعالان دموکراسى طلب سوریه از شبکه هاى اجتماعى؛ مانند فیس بوک و توییتر براى دعوت به تظاهرات بهره مى بردند. در واقع، در این نمونه ها شبکه هاى اجتماعى به عنوان ابزار و مجراى اطلاعاتى و بسیجگر مورد استفاده قرار گرفت.
در عربستان سعودى نیز جوانان سعودى میدان خودشان را در فضاى مجازى اشغال کردند. یک حلقه گسترده از جوانان سیاسى و غیر سیاسى، از تالارهاى گفتگوى اینترنت، چت روم ها، وبلاگ ها و اخیرا از شبکه هاى فیس بوک و توییتر براى بیان نظراتشان، بسیج مردم و به اشتراک گذاشتن انتقادات و نارضایتى ها از وضع موجود نیز استفاده کردند و بدین شکل این فضاى مجازى به مکانى براى طرح نظرات منتقدین و هواداران دولت تبدیل شد (2011 ,Foreignpolicy).
هم چنین در قطر، صفحه روز خشم قطر در فیس بوک ایجاد گردید و از شهروندان قطرى خواسته شد در اعتراض به روابط دوستانه امیر قطر با اسرائیل، استقرار پایگاه نیروهاى مرکزى آمریکا در دوحه و روابط نزدیک با ایران، روز 16 مارس 2011 به خیابان ها بیایند و تجمع اعتراض آمیز برگزار کنند (فرارو، 1389).
نمونه هاى فوق تنها براى نمود چگونگى اثرگذارى و میزان نقش شبکه هاى اجتماعى اینترنتى در تحولات عربى ذکر شد. که البته واکنش به فعالیت هاى فوق از سویى سلبى و ایجابى بوده است. برخى نقش این شبکه هاى اجتماعى را کم و یا خنثى دانسته و برخى حتى از تحولات فوق به انقلاب سایبرى و یا انقلاب اینترنتى یاد مى کنند. بررسى نقش و اثرگذارى فیس بوک، توییتر و سایر شبکه هاى اجتماعى اینترنتى را در تحولات باید با رویکردى منطقى و با توجه به ظرفیت هاى فضاى مجازى، قابلیت دسترسى و میزان قدرت حکومت ها در اعمال ممانعت از کاربرد آنها و مهمتر از آن در خاصیت جنبش هاى نوین اجتماعى در نظر گرفت.
بررسى تحولات سیاسى کشورهاى عربى نشان مى دهد که رشد طبقه متوسط و تحصیل کرده و قشر جوان ناراضى در این کشورها و دستیابى به اینترنت که خود عاملى براى ترقى، رشد و پیشرفت است، دو مؤلفه پیش برنده جنبش ها بوده است.
در نمونه عربستان سعودى با کشورى ثروتمند رو به رو هستیم، که غالب جمعیت جوان آن قادر به یافتن شغل در بخش خصوصى و دولتى نیستند. از قِبل توسعه این اقتصاد 430 میلیارد دلارى، تنها یک بخش کارآفرینِ وابسته، سود برده؛ بخشى که با خاندان سلطنتى در ارتباط بوده و این همان نابرابرى است که در پى هنجارهاى تبعیض آفرین شبکه سلطنتى ایجاد شده است. علاوه بر این، انتقاد از پادشاه و شاهزادگان خاندان سلطنتى در این کشور به نوعى تابو تبدیل شده، بر گرد یک محفل خانوادگى که همه پست هاى دولتى، از مناصب دفاعى گرفته تا مناصب ورزشى را در انحصار خود دارد،هاله اى از قداست کشیده و انتقاد از آنها را عبور از خطوط قرمز تلقى مى کنند. عربستان اکنون کشورى با دو سوم جمعیت زیر 30 سال؛ درکنار عوامل سیاسى، اقتصادى و اجتماعى، زمینه مناسبى براى تحولات سیاسى در پیش رو دارد (2011 ,Foreignpolicy).
در این کشور با توجه به رشد جمعیت جوان، استفاده از شبکه هاى اجتماعى اینترنتى به افزایش آگاهى و انتقال آن در جهت تبدیل رضایت سیاسى به نارضایتى سیاسى مؤثر خواهد بود؛ هر چند با توجه به شرایط این کشور و منافع کشورهایى؛ چون ایالت متحده آمریکا سرعت تغییر و تحولات در آن کند باشد. آغاز این تحولات شاید با بیانیه جمعى از نخبگان این کشور آغازیدن گرفت که گویى از بیم گسترش اعتراض هاى مردمى در این کشور انجام شده است. توجه به نقش شبکه هاى اجتماعى موجب مى شود تا با دیدگاهى امنیتى هر گونه نقد و پرسشى و نیز به چالش کشیدن وضع موجود منجر به بازداشت وبلاگ نویسان، نویسندگان و تحلیل گران در این پایگاه ها شود.
میزان اثرگذارى شبکه هاى اجتماعى، حکومت این کشورها را به مقابله به مثل وادار کرد. پس از آنکه فعالان سیاسى این کشورها به استفاده از شبکه هاى اجتماعى پرداختند؛ رژیم هاى دیکتاتور عرب، مبارزه با مخالفان خود را از طریق ابزار خودشان آغاز کردند. در برخى از این کشورها که با موجى از اعتراضات ضد دولتى روبرو بوده اند، فعالان، از طریق ایمیل، فیس بوک و توییتر تهدید به مرگ شدند. محمد المسکاتى، از فعالان حقوق بشر در بحرین است که هدف یکى از کمپین هاى حامى دولت در فیس بوک قرار گرفت. حامیان دولت، نام و آدرس فیس بوک وى را در انجمن هاى گوناگون درج کرده و خواستار مرگ وى شدند. دولت مصر نیز که در آغاز سال جارى، با موجى از اعتراضات روبرو بوده، دسترسى به اینترنت در سراسر این کشور را قطع کرد.
مقامات سودان نیز به منظور جلوگیرى از این اقدامات، در مواردى با دستگیرى فعالان، به زور شکنجه رمز عبورشان را گرفته و اقدام به پخش اطلاعات غلط مى کنند (فرارو، 1390).
بنابراین، شبکه هاى اجتماعى و اینترنت دو ساختارى هستند که با در آمیختگى یکدیگر به ایجاد یک فضاى نوین براى انجام کنش هاى جمعى پرداختند و افزون بر اینها، روند دستیابى به ابزار و تکنولوژى هاى ارتباطى که یک حکم اجبارى براى همه کشورها است از سویى فرصتى تهدیدزا براى نظام هایى خواهد بود که از یک سو زمینه هاى لازم وکافى را براى ایجاد تحول دموکراسى خواهانه دارا هستند و از سوى دیگر فرصتى مطلوب براى سرمایه اجتماعى که از طریق شبکه هاى تنیده در هم، راه را براى جنبش ها هموار مى سازند و این چنین پیوند مبارک تکنولوژى و یک مفهوم اجتماعى براى دولت هاى عربى مولودى نامبارک را هدیه کرد و پایانى تاریک براى دولت ها و آغازى مبهم براى جوامع عربى را به ارمغان آورد.
منابع:
اختر محققى مهدى (1385) سرمایه اجتماعى،تهران: مهدى اخترمحققى.
اطهرى، سیدحسین (1385) مؤلفه هاى بنیادین جنبش هاى جدیداجتماعى، وبلاگ گفته ها و ناگفته ها.
پوتنام، رابرت(1384)مجموعه مقالات سرمایه اجتماعى: اعتماد، دموکراسى و توسعه، مصاحبه با کیان تاج بخش، مترجمان: افشین خاکباز و حسین پویان، به کوشش کیان تاجبخش، تهران: نشر شیرازه.
علیمرادى، مصطفى(1388) سیر تطور شبکه هاى اجتماعى؛ نگاهى به آغاز و انجام شبکه هاى اجتماعى،سایت ره آورد نور.
qzunijyzgwa.mr.htm==q==www.Fararu.ir/vtpgqjrk.2,oda1Lrrvp4a.rqykwxq9a7=7
www.Fararu.com/vdchxknq.23n6-dftt2.html
www.foreignpolicy.com//:http
wwwbioteams.com/2006/03/28social-Network-analysis.htm://http ,richard ,cross
McAFEESECURITY ,the future of Sicial Networking Sites (2008) Schmugar ,Craig
.2008 ,JORNAL
.Schuste& Touchstone Books by Simon ,Bowling Alone (2001) Robert ,Potnam
,Bringing back in Power,Politics :The state of social Capital (2002) Szereter Simon
.Springer :Published by ,31 .Vol ,Theory and Society ,and history
پى نوشت ها:
1. کارشناس ارشد و پژوهشگر علوم سیاسى :s_zamani_thyahoo.com
Social Network .2
Barnes .3. A ..J
.Interconnected .4
.Online .5
.Rabert Potnam .6
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 217
پیشینه نظرى
شبکه اجتماعى،(2) علیرغم اینکه در دوران کنونى به اصطلاحى فراگیر بدل شده، امّا براى نخستین بار توسط "جى اى بارنز"(3) در سال 1950 میلادى براى بررسى پیوندهاى اجتماعى در روستایى در نروژ مورد استفاده قرار گرفت. او در این مطالعات به این نتیجه رسید که زندگى اجتماعى ممکن است به منزله مجموعه اى از نقاط دیده شود که برخى از آنها با خطوط تنیده به هم متصل اند و یک شبکه کلى از روابط را مى سازند (2006 ,Cross). او این واژه را به گونه اى نظاموار براى نشان دادن الگوهایى از پیوندها با گنجاندن مفاهیمى که عموم مردم به صورت سنتى به کار مى بردند؛ مانند قبیله و خانواده و مفاهیم جامعه شناسان؛ مانند جنسیت و قومیت استفاده کرد.آنچه در این اصطلاح به چگونگى و کیفیت این رابطه اشاره دارد، واژه "شبکه" است که مى توان آن را به "هر مجموعه یا سیستم درون پیوندى(4) نسبت داد که هدف آن به اشتراک گذاشتن یک قابلیت یا توانایى بین دو یا چند نظام در محدوده مکان و زمان است و در حالت مطلوب، محدودیت مکانى و زمانى ندارد"( علیمرادى، 1388). حال اگر محور این شبکه افراد انسانى باشد و حول ارتباط انسان ها بچرخد، شبکه اجتماعى تشکیل شده است. به عبارت دیگر، شبکه هاى اجتماعى ساختارى اجتماعى هستند که افراد و سازمان هاى انسانى میان خود ایجاد کرده اند تا در موضوعات و مقوله هاى از پیش تعیین شده با یکدیگر تعامل کنند. ساده ترین شبکه اجتماعى را مى توان خانواده، بستگان، قبیله، دوستان و همکاران دانست.
پایگاه هاى اینترنتى شبکه هاى اجتماعى نیز از گونه هاى دیگر شبکه هاى اجتماعى هستند، که با پیدایش فناورى هاى ارتباطى جدید رواج یافتند که در آن موجودات انسانى در یک تعامل چند سویه، علاقه مندى ها و فعالیت هاى خود را به اشتراک مى گذارند یا علاقه مند به جستجوى علاقه مندى ها و فعالیت هاى دیگران هستند. جامعه اى برخط(5) که کاربران آن، مجاز به اشتراک اطلاعات، تصاویر، فیلم ها، نرم افزارها و برقرارى ارتباط با دیگران و کشف نشانى ارتباط افراد جدید هستند که در آن، اعضاء با مشارکت و هم فکرى و با استفاده از برنامه ها به ساختن محتواى وب مى پردازند.
هم چنین بیشتر شبکه هاى اجتماعى راه هاى گوناگونى؛ مانند: رایانامه، خدمات پیام فورى، اشتراک تصاویر، موسیقى، صوت و فیلم براى تعامل کاربران فراهم مى کنند. به عبارت دیگر، در این دست از پایگاه ها عناصر ارتباطى؛ مانند ایمیل، تابلوى پیام، پیام فورى و گپ با وسایل رسانه اى شنیدارى، دیدارى و نوشتارى با هم به صورت ترکیبى در یکجا وجود دارند (2008 ,Craig).
با توجه به افزایش حوزه انتخاب فردى در جهان که به خصوص با فناورى هاى نوین اطلاعاتى بر آن افزوده شده است، افراد، مجموعه ها و فضاى اجتماعى جدیدى را جستجو مى کنند که در آن شیوه هاى جدید زندگى و هویت هاى اجتماعى نوظهور تجربه و تعریف مى شوند. از این منظر، پایگاه هاى شبکه هاى اجتماعى؛ هم چون فیس بوک و توییتر این زمینه را فراهم مى کنند تا کاربر، هویت جدیدى را در محیطى تجربه کند که فارغ از هنجارهاى بیرونى اجازه فعالیت و کنش جمعى را به او و دیگر کاربرانى که با اتصالى چندگانه به هم مرتبط هستند را بدهد.
یک رابطه متقابل بین مشارکت و کاهش هزینه در بهره ورى اطلاعاتى موجب عضویت افراد در شبکه هاى اجتماعى مى شود، که افراد براى تولید سود، در تعاملات و شبکه هاى اجتماعى شرکت مى کنند و منابع موجود در شبکه هاى مشارکت، باعث افزایش سود مى شود. البته تعاملات و شبکه هاى مشارکت به چند دلیل منجر به افزایش سود درجامعه مى گردند؛ شبکه هاى اجتماعى، جریان گردش و مبادله اطلاعات را تسریع و تسهیل مى کنند و اطلاعات مفیدى در مورد فرصت ها و گزینه هاى مختلف در اختیار فرد قرار مى دهند و میزان هزینه ها را به مقدار زیادى در تعاملات اجتماعى کاهش مى دهند. شبکه ها پیوندهاى اجتماعى را تقویت کرده و منجر به انباشت قدرت اجتماعى مى شوند. این امر نقش مهمى در تصمیمات و گزینش خط مشى بازیگران اجتماعى دارد. بعضى از پیوندهاى اجتماعى به واسطه موقعیت هاى استراتژیک خود در بردارنده منابع با ارزشى هستند که قدرت تصمیم گیرى و تأثیرگذارى فرد را افزایش خواهد داد. شبکه از فرد در مقابل تهاجمات و تجاوزات دفاع مى کند. هم چنین شبکه هاى اجتماعى هویت و شناخت فرد را تقویت مى کنند. دسترسى افراد به منابع از طریق شبکه ها امکان پذیر است و فرد به وسیله پیوندهاى اجتماعى، شایستگى خود را تقویت مى کند (اختر محققى، 1385).
البته این امر براى حکومت ها، بستر ارزیابى فرصت - تهدید را فراهم مى کند و این نمى تواند یک اصل عمومى تلقى شود، که همه جوامع برخورد یکسانى با شبکه هاى اجتماعى دارند. در برخى کشورها، نگاهى امنیتى به این ساختار نوین اجتماعى دارند؛ ساختار نوینى که فرصت هاى جدیدى را براى کنش گران خلق مى کند. این امر به خصوص با تحولات سیاسى کشورهاى عربى بازنمون شد.
به هر حال، فناورى نوین ارتباطى بر اهمیت هر چه بیشتر پایگاه هاى شبکه اجتماعى مى افزاید و همین امر موجب مى شود تا در تحلیل تحولات سیاسى - هم چون تحولات کشورهاى عربى - به نقش این ساختار اجتماعى اشاره کرد.
براى آنکه بتوان به یک چارچوب تحلیلى براى بررسى نقش شبکه هاى اجتماعى بر تحولات سیاسى به طور اعم و به طور خاص کشورهاى عربى دست یافت، نگارنده شبکه اجتماعى را در حوزه نظرى سرمایه اجتماعى و رابطه آن با جنبش هاى اجتماعى مورد بررسى قرار مى دهد. البته مفروض نگارنده دراین نوشتار این است که تحولات عربى در چارچوب نظرى جنبش هاى نوین اجتماعى قابل بررسى است.
شبکه هاى اجتماعى حد فاصل جنبش ها
در حوزه نظرى سرمایه اجتماعى، نظرات مختلفى وجود دارد که به دلیل کارآیى نظریه پوتنام در این باره به آراى او رجوع شده است. "رابرت پوتنام"(6) از جمله کسانى است که شبکه هاى اجتماعى را به عنوان یکى از عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعى مورد بررسى قرار مى دهد. از نظر پوتنام، شبکه هاى اجتماعى به تولید ارزش هایى مى پردازد که سرمایه اجتماعى را تولید مى کند. در واقع از این نظر بسط شبکه هاى اجتماعى به تقویت سرمایه اجتماعى مى پردازد. از نظر پوتنام، سرمایه اجتماعى و جنبش هاى اجتماعى رابطه بسیار نزدیکى با یکدیگر دارند، رابطه اى پیچیده که نمى توان گفت کدامیک ریشه و یا مولد دیگرى است؛ رابطه اى مانند مرغ با تخم مرغ(2002 ,szreter ). پوتنام نقش انگیزشى ایدئولوژى را کاهش مى دهد؛ در عوض از منظر وى جنبش هاى اجتماعى به ایجاد یک مانیفست و یا هویت جدید منجر مى شود (2001 ,Potnam). در رابطه پیچیده جنبش هاى اجتماعى و سرمایه اجتماعى، شبکه هاى اجتماعى در جایگاه رابط و یا پلکان میانى قرار دارد، که موجب مى شود تا در صورت بروز مسایل و یا زمینه اعتراض و هر گونه ناآرامى، شبکه ها به بسترى براى بسیج نیروها تبدیل شود. براى نمونه کاربران اینترنتى نیکاراگوئه اى اوایل سال 2011 در فضاى مجازى و در صفحات شخصى خود علیه دانیل اورتگا، رئیس جمهور فعلى این کشور نوشتند"اگر مجددا اعلام کاندیداتورى کنى ، ما آرام نخواهیم نشست". سپس حدود 16 هزار "فعال سایبرى" معترض، که اکثر آنها را جوانان تشکیل مى دادند یک "راهپیمایى مجازى" در اینترنت در مخالفت با شرکت مجدد دانیل اورتگا در انتخابات ریاست جمهورى راه اندازى کردند.علاوه بر موارد فوق، از منظر پوتنام، شبکه هاى اجتماعى، مردم را به همکارى و اعتمادپذیرى در برخوردهایشان تشویق مى کنند تا شرایط کاملاٌ اتمیزه و انفرادى شود، مانند (مصاحبه با تاج بخش، 1384). بنابراین، زمینه کنش جمعى مهیا مى شود.
علیرغم نگاه مثبت وى به شبکه هاى اجتماعى، امّا در نظر وى استفاده مثبت و منفى و یا خوب و بد(ترجمه مفاهیم به کار رفته توسط پوتنام ) از سرمایه اجتماعى وجود دارد. مانند اقدامات افراطى لیبرال ها در آزادى فردى که به برخى از تشکل هاى اجتماعى آسیب مى زند و یا نمود نابرابرى هاى اجتماعى در سرمایه اجتماعى.
نمونه دوم زمانى رخ خواهد داد که شبکه ها و هنجارهایى که در خدمت یک گروه هستند، راه را بر دیگر گروه ها ببندند، به ویژه هنگامى که هنجارها تبعیض آمیز و یا شبکه هاى اجتماعى از هم جدا باشند که ممکن است سد یکدیگر شوند (پوتنام، 1384).
به نظر مى رسد که این وضعیت، به وضعیت بى نظمى نزدیک است و در این شرایط است که زمینه براى نارضایتى و اعتراض فراهم مى شود. هنگامى که بخش هایى از جامعه براى بروز نارضایتى خود فضاى مجازى را مجرایى براى نمود نظر و دیدگاه خود قرار مى دهند، شبکه هاى اینترنتى و غیره باعث بسط رابطه آنها شده و موجب تسریع در روند اطلاع رسانى مى گردند. این خود در وهله بعد، پیدایش شبکه را در فضاى واقعى به دنبال خواهد داشت. در این مرحله است که جنبه مثبت سرمایه اجتماعى در قالب جنبش هاى اجتماعى خود را نشان مى دهد. درنگاه پوتنام، فرمول خاصى از جنبش هاى اجتماعى با مجموعه به هم پیوسته اى از سرمایه اجتماعى مطلوب و درست وجود دارد، که همان جنبش هاى نوین؛ مانند جنبش حقوق مدنى و زنان است (2002 ,szreter).
جنبش هاى نوین اجتماعى غیر از عدم رهبرى و سازماندهى، خاصیت جوانى و طبقه متوسط، خواست هاى متعلق به کیفیت زندگى، از ابزارهاى نوین نیز استفاده مى کنند. جنبش هاى جدید اجتماعى بیشتر متکى به تکنولوژى جدید ارتباطى هستند، که انقلاب الکترونیکى امکان ایجاد آنها را مهیا ساخته است؛ زیرا این وسایل امکان گفتگو و ایجاد روابط جدیدى بین افراد فراهم ساخته است. آنها امروزه بر تکنولوژى ارتباطى، اینترنت و کامپیوتر تکیه مى کنند(اطهرى،1385). در این میان با توجه به نقش فناورى هاى ارتباطى و آمیختگى شبکه هاى اجتماعى با آن و ایجاد پایگاه هاى نوین ارتباطى در فضاى مجازى، فضاى جنبش ها دوگانه شده است. حرکت بین دو فضاى واقعى و مجازى به گستردگى زمینه فعالیت آنها منجر شده و همین امر خلق جنبش هاى جدید اجتماعى را تسهیل مى کند.
در مجموع، شبکه هاى اجتماعى با هویت بخشیدن به مخاطبان در فضاى مجازى، کنش گران تازهاى را ایجاد مى کنند که علاوه بر فضاى واقعى بستر مناسب دیگرى نیز براى فعالیت ها و اقدامات خود یافته اند و همین امر موجب مى شود تا در دنیاى پیچیده سیاست، در جریان جنبش ها، اعتراضات و آشوب ها شبکه هاى اجتماعى به عنوان مؤلفه اى مهم ارزیابى شوند. علاوه بر این، به دلیل اثرگذارى مثبت و فعال خود بر تقویت سرمایه اجتماعى در صورت بروز جنبش، اعتراض و آشوب در مقابل حکومت ها مى تواند برانگیزاننده و مؤلفه هاى براى بسیج نیروها باشند. اکنون مى توان به پتانسیل موجود در شبکه هاى اجتماعى و میزان توانایى آنها در اثرگذارى بر تحولات سیاسى پى برد.
تحولات عربى و شبکه هاى اجتماعى
ریشه تحولات کشورهاى عربى - با تمام تنوعات موضوعى - مى تواند در دو ریشه اصلى خلاصه شود: وجود شبکه هاى اجتماعى سنتى؛ چون قبیله و بسته بودن فرآیند چرخه نخبگان و نابرابرى و تبعیض در هنجارهایى که راه را بر دیگر شبکه هاى اجتماعى جدا از دسته حاکم مى بندد، نابرابرى اى که باعث مى شود این نابرابرى در حوزه اقتصاد، آموزش و فرهنگ نیز ملموس شود و کاربران مخالف حکومتى را به استفاده از اینترنت به عنوان ابزار مقابله فرابخواند. استفاده از فضاى مجازى موجب شد تا پایگاه هایى؛ چون فیس بوک و توییتر مکان مناسبى براى بیان اعتراض، نارضایتى ها و مخالفت ها گردد.زمانى که فضاى واقعى محدودیت ایجاد کرد، اولین گام هاى جنبش در سایت ها و اینترنت برداشته شد و سپس با ایجاد اتصالات بعدى و انتشار اطلاعات و ارتباطگیرى سریع در مقابل حکومت هاى موجود، ساخت شبکه هاى مقابله با قدرت حاکم، در صفوف اینترنتى حجیم شد و سپس در مراحل بعدى این شبکه هاى اینترنتى اولین پله هاى ساخت شبکه هاى اجتماعى در دنیاى واقعى گردید و این امر موجب شد تا سرمایه اجتماعى براى جنبش هاى مقاومت تشکیل شود و بدین ترتیب انباشتگى خواست ها و مطالبات در شبکه هاى اجتماعى موجب ایجاد تداوم حرکت هاى اعتراضى و مخالفت ها گردید.
کاربرى این شبکه ها گاه در بسیج و سازماندهى سرمایه اجتماعى نمود مى یافت؛ مانند نمونه تونس و مصر که مخالفان حکومت از طریق فیس بوک و توییتر براى سازماندهى دور نخست اعتراضاتشان در اواخر ژانویه استفاده کردند و چهره نمادین این اعتراضات نیز یک کاربر اینترنتى شرکت گوگل بود؛ جوان 30 سالهاى که پس از آزادى از زندان براى بسیج مردمى علیه مبارک به شدت فعال بود (فرارو، 1389).
در مورد سوریه نیز فعالان دموکراسى طلب سوریه از شبکه هاى اجتماعى؛ مانند فیس بوک و توییتر براى دعوت به تظاهرات بهره مى بردند. در واقع، در این نمونه ها شبکه هاى اجتماعى به عنوان ابزار و مجراى اطلاعاتى و بسیجگر مورد استفاده قرار گرفت.
در عربستان سعودى نیز جوانان سعودى میدان خودشان را در فضاى مجازى اشغال کردند. یک حلقه گسترده از جوانان سیاسى و غیر سیاسى، از تالارهاى گفتگوى اینترنت، چت روم ها، وبلاگ ها و اخیرا از شبکه هاى فیس بوک و توییتر براى بیان نظراتشان، بسیج مردم و به اشتراک گذاشتن انتقادات و نارضایتى ها از وضع موجود نیز استفاده کردند و بدین شکل این فضاى مجازى به مکانى براى طرح نظرات منتقدین و هواداران دولت تبدیل شد (2011 ,Foreignpolicy).
هم چنین در قطر، صفحه روز خشم قطر در فیس بوک ایجاد گردید و از شهروندان قطرى خواسته شد در اعتراض به روابط دوستانه امیر قطر با اسرائیل، استقرار پایگاه نیروهاى مرکزى آمریکا در دوحه و روابط نزدیک با ایران، روز 16 مارس 2011 به خیابان ها بیایند و تجمع اعتراض آمیز برگزار کنند (فرارو، 1389).
نمونه هاى فوق تنها براى نمود چگونگى اثرگذارى و میزان نقش شبکه هاى اجتماعى اینترنتى در تحولات عربى ذکر شد. که البته واکنش به فعالیت هاى فوق از سویى سلبى و ایجابى بوده است. برخى نقش این شبکه هاى اجتماعى را کم و یا خنثى دانسته و برخى حتى از تحولات فوق به انقلاب سایبرى و یا انقلاب اینترنتى یاد مى کنند. بررسى نقش و اثرگذارى فیس بوک، توییتر و سایر شبکه هاى اجتماعى اینترنتى را در تحولات باید با رویکردى منطقى و با توجه به ظرفیت هاى فضاى مجازى، قابلیت دسترسى و میزان قدرت حکومت ها در اعمال ممانعت از کاربرد آنها و مهمتر از آن در خاصیت جنبش هاى نوین اجتماعى در نظر گرفت.
بررسى تحولات سیاسى کشورهاى عربى نشان مى دهد که رشد طبقه متوسط و تحصیل کرده و قشر جوان ناراضى در این کشورها و دستیابى به اینترنت که خود عاملى براى ترقى، رشد و پیشرفت است، دو مؤلفه پیش برنده جنبش ها بوده است.
در نمونه عربستان سعودى با کشورى ثروتمند رو به رو هستیم، که غالب جمعیت جوان آن قادر به یافتن شغل در بخش خصوصى و دولتى نیستند. از قِبل توسعه این اقتصاد 430 میلیارد دلارى، تنها یک بخش کارآفرینِ وابسته، سود برده؛ بخشى که با خاندان سلطنتى در ارتباط بوده و این همان نابرابرى است که در پى هنجارهاى تبعیض آفرین شبکه سلطنتى ایجاد شده است. علاوه بر این، انتقاد از پادشاه و شاهزادگان خاندان سلطنتى در این کشور به نوعى تابو تبدیل شده، بر گرد یک محفل خانوادگى که همه پست هاى دولتى، از مناصب دفاعى گرفته تا مناصب ورزشى را در انحصار خود دارد،هاله اى از قداست کشیده و انتقاد از آنها را عبور از خطوط قرمز تلقى مى کنند. عربستان اکنون کشورى با دو سوم جمعیت زیر 30 سال؛ درکنار عوامل سیاسى، اقتصادى و اجتماعى، زمینه مناسبى براى تحولات سیاسى در پیش رو دارد (2011 ,Foreignpolicy).
در این کشور با توجه به رشد جمعیت جوان، استفاده از شبکه هاى اجتماعى اینترنتى به افزایش آگاهى و انتقال آن در جهت تبدیل رضایت سیاسى به نارضایتى سیاسى مؤثر خواهد بود؛ هر چند با توجه به شرایط این کشور و منافع کشورهایى؛ چون ایالت متحده آمریکا سرعت تغییر و تحولات در آن کند باشد. آغاز این تحولات شاید با بیانیه جمعى از نخبگان این کشور آغازیدن گرفت که گویى از بیم گسترش اعتراض هاى مردمى در این کشور انجام شده است. توجه به نقش شبکه هاى اجتماعى موجب مى شود تا با دیدگاهى امنیتى هر گونه نقد و پرسشى و نیز به چالش کشیدن وضع موجود منجر به بازداشت وبلاگ نویسان، نویسندگان و تحلیل گران در این پایگاه ها شود.
میزان اثرگذارى شبکه هاى اجتماعى، حکومت این کشورها را به مقابله به مثل وادار کرد. پس از آنکه فعالان سیاسى این کشورها به استفاده از شبکه هاى اجتماعى پرداختند؛ رژیم هاى دیکتاتور عرب، مبارزه با مخالفان خود را از طریق ابزار خودشان آغاز کردند. در برخى از این کشورها که با موجى از اعتراضات ضد دولتى روبرو بوده اند، فعالان، از طریق ایمیل، فیس بوک و توییتر تهدید به مرگ شدند. محمد المسکاتى، از فعالان حقوق بشر در بحرین است که هدف یکى از کمپین هاى حامى دولت در فیس بوک قرار گرفت. حامیان دولت، نام و آدرس فیس بوک وى را در انجمن هاى گوناگون درج کرده و خواستار مرگ وى شدند. دولت مصر نیز که در آغاز سال جارى، با موجى از اعتراضات روبرو بوده، دسترسى به اینترنت در سراسر این کشور را قطع کرد.
مقامات سودان نیز به منظور جلوگیرى از این اقدامات، در مواردى با دستگیرى فعالان، به زور شکنجه رمز عبورشان را گرفته و اقدام به پخش اطلاعات غلط مى کنند (فرارو، 1390).
سخن آخر
در روند تحولات کشورهاى عربى شبکه هاى اجتماعى، به دلیل کارکرد اطلاعاتى و ارتباطى از سویى به انتشار اخبار، مطالبات و حتى ایجاد خواست جمعى و از سویى نیز به تسهیل بسیج نیروها کمک کردند. نقش شبکه هاى اجتماعى را باید به صورت عامل میانى، شتابزا، فعال و مؤثر ارزیابى کرد. شبکه هاى اجتماعى در فرآیند تبدیل رضایت به نارضایتى سیاسى، ایجاد اجماع و ساخت یک جبهه مجازى در مقابل حکومت ها فعالیت داشتند. این شبکه ها به ایجاد هویت ها و مطالبات در قالب یک چهره نوین و مغایر با هنجارهاى حکومتى پرداختند که فارغ از ساختارهاى قدرت و الزاماتش نظام هاى موجود را به چالش مى کشید. دولت هاى موجود در این کشورها، از سویى مردم را محدود در ساخت هنجارى خود مى کنند و از سوى دیگر، به دلیل الزامات محیطى و جهانى شدن زمینه استفاده از تکنولوژى ارتباطى را مهیا مى نمایند، که این امر موجب مى گردد تا در پیش روى کنش گران، یک ساختار نوین ایجاد شود که در رابطه اى تنگاتنگ با سرمایه اجتماعى به ایجاد جنبش هاى اجتماعى کمک نماید و تحولاتى را رقم بزند که تاکنون نیز در افت و خیزى نوسان دار ادامه دارد.بنابراین، شبکه هاى اجتماعى و اینترنت دو ساختارى هستند که با در آمیختگى یکدیگر به ایجاد یک فضاى نوین براى انجام کنش هاى جمعى پرداختند و افزون بر اینها، روند دستیابى به ابزار و تکنولوژى هاى ارتباطى که یک حکم اجبارى براى همه کشورها است از سویى فرصتى تهدیدزا براى نظام هایى خواهد بود که از یک سو زمینه هاى لازم وکافى را براى ایجاد تحول دموکراسى خواهانه دارا هستند و از سوى دیگر فرصتى مطلوب براى سرمایه اجتماعى که از طریق شبکه هاى تنیده در هم، راه را براى جنبش ها هموار مى سازند و این چنین پیوند مبارک تکنولوژى و یک مفهوم اجتماعى براى دولت هاى عربى مولودى نامبارک را هدیه کرد و پایانى تاریک براى دولت ها و آغازى مبهم براى جوامع عربى را به ارمغان آورد.
منابع:
اختر محققى مهدى (1385) سرمایه اجتماعى،تهران: مهدى اخترمحققى.
اطهرى، سیدحسین (1385) مؤلفه هاى بنیادین جنبش هاى جدیداجتماعى، وبلاگ گفته ها و ناگفته ها.
پوتنام، رابرت(1384)مجموعه مقالات سرمایه اجتماعى: اعتماد، دموکراسى و توسعه، مصاحبه با کیان تاج بخش، مترجمان: افشین خاکباز و حسین پویان، به کوشش کیان تاجبخش، تهران: نشر شیرازه.
علیمرادى، مصطفى(1388) سیر تطور شبکه هاى اجتماعى؛ نگاهى به آغاز و انجام شبکه هاى اجتماعى،سایت ره آورد نور.
qzunijyzgwa.mr.htm==q==www.Fararu.ir/vtpgqjrk.2,oda1Lrrvp4a.rqykwxq9a7=7
www.Fararu.com/vdchxknq.23n6-dftt2.html
www.foreignpolicy.com//:http
wwwbioteams.com/2006/03/28social-Network-analysis.htm://http ,richard ,cross
McAFEESECURITY ,the future of Sicial Networking Sites (2008) Schmugar ,Craig
.2008 ,JORNAL
.Schuste& Touchstone Books by Simon ,Bowling Alone (2001) Robert ,Potnam
,Bringing back in Power,Politics :The state of social Capital (2002) Szereter Simon
.Springer :Published by ,31 .Vol ,Theory and Society ,and history
پى نوشت ها:
1. کارشناس ارشد و پژوهشگر علوم سیاسى :s_zamani_thyahoo.com
Social Network .2
Barnes .3. A ..J
.Interconnected .4
.Online .5
.Rabert Potnam .6
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 217