فرجام راه: آیین یگانگی

جنبش عرب برای یگانگی سیاسی که از اواخر قرن سیزدهم هجری (اوائل قرن بیستم) بتدریج دامنه گرفت از یک حیث نتیجه ی تأثیر نسبی جریان سه گانه ی پیروی از تمدن غرب و تجدد فکر دینی و میهن پرستی بود و از حیث دیگر
شنبه، 2 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
فرجام راه: آیین یگانگی
فرجام راه: آیین یگانگی

نویسنده: حمید عنایت



 
جنبش عرب برای یگانگی سیاسی که از اواخر قرن سیزدهم هجری (اوائل قرن بیستم) بتدریج دامنه گرفت از یک حیث نتیجه ی تأثیر نسبی جریان سه گانه ی پیروی از تمدن غرب و تجدد فکر دینی و میهن پرستی بود و از حیث دیگر نتیجه ی ناتوانی آن جریانها از رسیدن به هدفهای فوری خود.
تأثیر نسبی آن جریانهای سه گانه روی همرفته این بود که سنتها و ارزشهای کهن را سست تر کرد و کم کم جامعه ی سنی را از رکودی که به یک تعبیر از زمان ابن حنبل (در گذشته ی 241هـ) و به تعبیر دیگر پس از ابن رشد (درگذشته ی 595هـ) به آن دچار بود بیرون آورد.
در بخشهای گذشته دیدیم که این سستی کم و بیش از اواخر قرن دوازدهم (اواخر قرن نوزدهم) در امپراطوری عثمانی، و به تبع آن، در جامعه ی عرب آغاز شده بود.
صدور خط شریف گلخانه در 1839 و خط همایون در1856، رسمیت نخستین قانون تجارت در 1858، و تشکیل دادگاههای عرفی و تدوین قانون مدنی معروف به «مجله» در زمان سلطان عبدالحمید، و انتشارغیر رسمی مجموعه ای همانند آن به نام «مرشد الحیران» نوشته ی قدری پاشا در مصر، و نفوذ افکار مشروطه خواهی و اعتقاد به ضرورت تنظیم قانون اساسی، همگی تحولاتی بود که حکومت انحصاری فقه اسلامی را چه بر معاملات مسلمانان با یکدیگر و چه بر روابط آنان با بیگانگان بتدریج از میان می برد.(1) تدوین این قوانین خود نشانه ی تحول بزرگ دیگری بود که در اندیشه ی مسلمانان سنی روی می داد و در نتیجه، این آگاهی برای آنان دست می داد که سنتها و ارزشهای اجتماعی تا ابد پایدار نیستند و اراده ی اجتماعی می تواند برخی ازآنها را که مانع راه پیشرفتند بآسانی در هم شکند. ولی از سوی دیگر آن جریانهای سه گانه، با وجود آثار مثبتی که داشت، نه امیدهای آنی بنیادگذاران خود را برآورد و نتوانست شکافی را که بر اثر تجددخواهی، در نظام فکری و اجتماعی مسلمانان پیدا شده بود برکند.
تا پیش از رواج اروپایی مأبی و گسترش فرهنگ غربی در جوامع عرب، گروهها و طبقات گوناگون اجتماعی با همه ی نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی خود، دست کم از برکت میراث فرهنگی مشترک با هم نوعی یگانگی و سازگاری داشتند. مثلاً طبقات متوسط از طریق «اصناف» یعنی سازمانهای صنفی و «طرق» یعنی انجمنها و فرقه های درویشی با هم انس و الفتی داشتند، و عامه ی مردم بر اثر پرورش در مکتبهای قدیمی (به عربی «کتاب»ها) از معارف کهن اسلامی بهره می گرفتند. ولی اینک گروهی اندک اما پر نفوذ در داخل جامعه ی باسوادان پیدا شده بود که در شیوه ی اندیشه و سلیقه و نظام ارزشهای اجتماعی خویش با توده ی مردم تفاوت بسیار داشت و چه در زمینه ی حکومت و چه تربیت، برای ترویج راه و رسمی تازه و بیگانه با تاریخ و فرهنگ اسلامی و عرب و عقاید رایج می کوشید. تجددخواهی دینی نیز بطبع در میان پیشوایان دینی نفاق انداخته بود و جانبداران سنت را واداشته بود تا با تعصب بیشتر به دفاع از آن برخیرند، و علاوه برآن چون مشرب تجدد خواهی دستاویزی برای سلطان عبدالحمید در توجیه استبداد خویش بر عرب شده بود، برخی از استقلال طلبان عرب را وا می داشت تا برای بی اثر کردن نیرنگهای عبدالحمید با تجدد خواهان بستیزند. جنبشهای میهن پرستان مصری و سوری برای رهایی از تسلط عثمانی و دفع خطر استعمار غربی نیز همه ناکام درآمده و درآستانه ی جنگ جهانی اول، مصر و الجزایر و مراکش و تونس به دست دولتهای غربی افتاده بود و سوریه و لبنان زیر بار ستم عثمانی کمر خم کرده بودند.
دعوت به یگانگی عرب می توانست این نتایج منفی را تا اندازه ای خنثی کند، زیرا در برابرخطر سستی ارزشها و سنتهای فکری و اخلاقی و کاهش حرمت بزرگتران و تزلزل رسم اطاعت از«اولی الامر»، امید می رفت که آرمان ملت واحد عرب، رشته های گسسته را دوباره به هم بپیوندد و راهی به بیرون از بن بست بگشاید. بدین گونه بود که پیشوایان قومیت عرب کوشیدند تا با یادآوری شکوه تمدن گذشته ی عرب - که در واقع چیزی جز شکوه تمدن اسلامی نبود- ارج و حرمت میراث فرهنگی کهن را زنده کنند و غرور پیشین عربان را با آگاهاندنشان از زمینه های یگانگی خویش، یعنی زبان و تاریخ و عادات و یادگارهای مشترک، بازگردانند.
ندای یگانگی، نخست بار از شام، یعنی سوریه و لبنان، برخاست. یک علت این امر، پایگاه خاص شام در تاریخ عرب بود، زیرا گذشته از آنکه امویان- که متعصب ترین هواخواهان برتری و فرمانروایی عرب بر اقوام دیگر به شمار می رفتند- آن را مرکز قدرت خویش ساختند، موج مهاجرتی که در سراسر تاریخ از قلب جزیره العرب برخاسته، با همه ی آثار روحی و عاطفی و اخلاقی خود، در شام بیش از نواحی دیگر جهان عرب، مثلاً مصر؛ اثر نهاده است. وانگهی اوضاع و احوال اجتماعی سوریه و لبنان در اواخر قرن سیزدهم هجری (اواخر قرن نوزدهم) به نحوی بود که زمینه ای مساعد برای پرورش فکر یگانگی عرب فراهم می کرد.
از یک سو تعصب «ترکان جوان»، در تحمیل زبان و فرهنگ ترکی بر اتباع امپراطوری عثمانی از انقلاب 1908 به بعد، اعراب سوریه و لبنان را ناخشنود کرده بود. مصر چون در زیرسلطه ی انگلیس به سر می برد و با دولت عثمانی فقط رابطه ای اسمی داشت، از عواقب سیاست «ترک سازی» (Turkification) ترکان جوان برکنار ماند و در نتیجه سوریه و لبنان بیش از نواحی دیگر جهان عرب از این سیاست زیان برد. تا زمانی که ترکان و عربان هر دو به یک اندازه زیر فشار استبداد سلطان عبدالحمید بودن، عربان خود را قومی جداگانه حس نمی کردند و به همین دلیل واکنشی که رنگ خالص عربی داشته باشد از خود نشان نمی دادند، ولی چون ترکان جوان از سال 1908 به بعد با یاران عرب خود پشت کردند و جویای برتری فرهنگ ترکی بر همه ی فرهنگهای تابع امپراطوری عثمانی شدند، عربان هم در پی تأکید هویت عربی خویش برآمدند و در این رهگذر از افتخارات تاریخ اسلامی خود مددگرفتند. چنانکه زین نورالدین زین استاد ایرانی تبار دانشگاه آمریکایی بیروت نوشته است:
«قصد رهبران عرب برای احراز استقلال ملی، به سبب برنامه ی «ترک سازی» ترکان جوان، انگیزه ای نیرومند پیدا کرد که در استوارتر شدن آن مؤثر شد. به جرأت می توان گفت که این سیاست ملی و نژادی ترکان جوان بود که اخگر قومیت عرب را برافروخت».(2)
از سوی دیگر، وضع خاص مسیحیان عرب در سوریه و لبنان از میانه های قرن نوزدهم به بعد نیز به گسترش جنبش وحدت خواهی یاری می کرد، زیرا این مسیحیان از ستمی دوگانه رنج می بردند، هم بعنوان اهل ذمه، مقامی پست تر از مسلمانان داشتند و حتی مسلمانان گاه آنان را به دیده ی دشمن می نگریستند، و هم مانند عامه ی سوریان محکوم استبداد عثمانی بودند.(3) چنانکه در بخش نخست یاد کردیم، جنگ داخلی لبنان میان مارونیان و دروزیان در سال 1841و وضع قانون اساسی تازه ی لبنان که به تقسیم آن سرزمینی به دو بخش شمالی (مارونی) و جنوبی (دروزی) انجامید، درگیری جنگ داخلی دیگر در سال 1845 و سرانجام کشتار مسیحیان در سال 1860 از جانب دروزیان و به تأیید ترکان، سبب دخالت فرانسه در آن سرزمین و اعلان خودمختاری لبنان در سال 1861شد. این خودمختاری که تا جنگ جهانی اول دوام داشت لبنان راپناهگاه تمدن غربی و دژ مقاومت مسیحیان عرب در برابر فشار سلطان عثمانی مبدل کرد. چون ستم عثمانی شدت گرفت گروههای بسیاری از مسیحیان عرب به آمریکای شمالی و جنوبی و مصر مهاجرت کردند، ولی آن شماری که باقی ماندند برای آنکه بهتر بتوانند در برابرعثمانیان ایستادگی کنند و در ضمن، روشی در مبارزه پیش گیرند که از پشتیبانی هر چه بیشتر اعراب مسلمان نیز برخوردار باشد، ندای یگانگی عرب را سردادند. قبول فکر یگانگی مستلزم آن بود که همه ی عربان، خواه مسیحی و خواه مسلمان، در راه احیای نیروی عرب، اختلافهای مذهبی و فرقه ای را فدا کنند. پیداست که چنین وضعی، مسیحیان را از تنگنای سیاسی خود می رهانید.
چون وجه مشترک اعراب مسلمان و مسیحی، زبان و فرهنگ عرب بود، مسیحیان وحدت طلب نیز ادب و زبان عرب را ارج بسیار می نهادند و به همین دلیل، رهبری نخستین مرحله ی جنبش عرب برای یگانگی، از اواسط قرن نوزدهم تا نخستین دهه ی قرن بیستم، با ادیبان و نویسندگان و شاعران بود. ولی درقرن بیستم رهبری به دست مردان سیاسی افتاد که بیشتر برای برانگیختن احساسات مردم و سازمان دادن به پیکار آنان و بهره گیری از رقابت دولتهای بزرگ و گاه بند و بستهای پنهانی با آنها می کوشیدند.

پی نوشت ها :

1. برای آگاهی از تحولات نظام حقوقی جوامع عرب ــــ مقاله ی مجیدخدوری، به عنوان «از قانون دینی تا قانون طبیعی» درکتاب «نوسازی جهان عرب»، ص 37-51.
(From Religious to Natural Law in Modernization of the Arab World, Van Norstand, London, 1966/pp. 37-51).
2. زین. ن. زین، «پیدایی قومیت عرب»، ص79-80.
(Zeine N. Zeine, The Emergence of Arab Nationalism, p. 79-80)
این نکته درخورتوجه است که یکی ازگروه های گوناگون خواهان یگانگی عرب پس از انقلاب 1908 ترکان جوان «قحطانیه» نام داشت (از نام قحطان که یکی از نیاکان پیش از اسلام نژاد عرب پنداشته می شود) و این نمودار تفاخر قوم پرستان عرب به تبار پیش از اسلامی خود بود، همچنانکه ترکان جوان نیز یاد تمدن ترک پیش از اسلام را بزرگ می داشتند. ـــــ حسن صعب، «فدرالیستهای امپراطوری عثمانی)، ص250.
(Hassan Saab, The Arab Federalists of the Ottoman Empire, Djambatan, Amsterdam, 1960, p.250)
3. برای آگاهی بیشتر دراین باره ــــ فائزصایغ «وحدت عرب»
(Fayez Sayegh, Arab Unity, Devin Adair, New York, 1958, p.45)

منبع: عنایت، حمید؛ (1370)، سیری در اندیشه سیاسی عرب: از حمله ناپلئون به مصر تا جنگ جهانی دوم، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ هفتم 1389.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.