پاسخ های علامه طباطبایی پیرامون رسول اکرم (ص)

البته موَحِّد بودند، و به دین حضرت ابراهیم علیه السلام عمل می کردند. توضیح اینکه: شریعت حضرت ابراهیم علیه السلام به دو شعبه تقسیم گردید
دوشنبه، 4 دی 1391
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پاسخ های علامه طباطبایی پیرامون رسول اکرم (ص)
 پاسخ های علامه طباطبایی پیرامون رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)

نویسنده: محمدحسین رخ شاد



 

 


دین اجداد رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

س 1- آیا اجداد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به دین حضرت عیسی علیه السلام عمل می کردند؟
ج- البته موَحِّد بودند، و به دین حضرت ابراهیم علیه السلام عمل می کردند. توضیح اینکه: شریعت حضرت ابراهیم علیه السلام به دو شعبه تقسیم گردید:
یکی، شعبه بنی اسرائیل که حضرت موسی علیه السلام با تورات و احکام آن، و نیز حضرت عیسی علیه السلام با انجیل و تصدیق تورات، به سوی آنان فرستاده شدند.
شعبه دیگر، اعراب حجاز بودند که عمل حجّ را نیز داشتند و اجداد پیغمبر اکرم صلی الله علیه و‌آله و سلم از دسته دوم بودند.

دین رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیش از بعثت

س 2- حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیش از بعثت چه دینی داشته است؟
ج- در روایت آمده است که آن حضرت متدیّن به دین حضرت ابراهیم علیه السلام بوده اند، (1) و در حدیثی آمده است: «شریعت هر یک از انبیای اولواالعزم که دارای کتاب و شریعت بودند، تا شریعت اولواالعزم دیگر جاری بود و به آن عمل می شد، از حضرت نوح علیه السلام تا حضرت ابراهیم علیه السلام به شریعت حضرت نوح علیه السلام عمل می شد، تا اینکه شریعت حضرت ابراهیم علیه السلام آن را نسخ کرد و تا زمان حضرت موسی علیه السلام ادامه داشت. و انبیای دیگر تا شریعت حضرت عیسی علیه السلام تابع شریعت قبل بودند، تا اینکه شریعت ایشان، شریعت حضرت موسی علیه السلام را نسخ نمود، و پیغمبران بعد تا شریعت حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و‌آله وسلم، تابعِ حضرت عیسی علیه السلام بودند». (2)
س 3- پس چرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم دین حضرت عیسی علیه السلام را نداشتند، مگر دین حضرت عیسی علیه السلام، ناسخ دین حضرت ابراهیم علیه السلام و جهانی نبود؟
ج- دین حضرت ابراهیم علیه السلام انشعاب پیدا کرد و به دو شعبه تقسیم گردید:
شعبه نخست که در بنی اسرائیل بود و از حضرت اسحاق گرفته تا حضرت یعقوب حضرت موسی و عیسی علیه السلام را شامل می شد.
شعبه دیگری که در میان اعراب بود و از حضرت اسماعیل گرفته تا حضرت یَسَعْ و ذُوالْکِفْل را شامل می شد.
«وَ اذْکُرْ اِسمعیلَ وَ الیَسُعَ وَ ذَالکَفْلِ، وَ کَلِّ مِنَ الاخْیارِ.» (ص: 48)
- و اسماعیل و یَسَع و ذُوالکِفْل را به یادآور، که همه از نیکانند.
اینان فرضیه حج نیز جزو دینشان بود، برخلاف شعبه اول که حجّ نداشتند و در تورات و انجیل هم اثری از آن نیست.
توضیح اینکه: بزرگ بنی اسماعیل، شخصی به نام، «عَمرو بن لُحی» بود که ‍[ظاهراً] با طائفه «تیمیها» جنگ و بر آنها غلبه کرد و زمامدار مکه شد و تمام آنها موحّد و به دین حضرت ابراهیم علیه السلام گرویدند؛ ولی «عَمرو» بیمار شد و به دستور پزشکان جهت تغییر آب و هوا، به شامات (سوریه) مسافرت کرد، و تحت تأثیر مردم آن سامان که بت پرست بودند، بت پرست شده و بت «هُبَل» را با خود به مکه آورد و مردم را به بت پرستی دعوت نمود، و در نتیجه تمام عربستان بت پرست شدند؛ بجز اجداد پیغمبر اکرم که همچنان صلی الله علیه و آله و سلم موحّد و به دین حضرت ابراهیم علیه السلام باقی ماندند، و بدین ترتیب پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز تا پیش از بعثت متدیّن به دین حضرت ابراهیم علیه السلام بود.

مقامات معنوی رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیش از بعثت

س 4- آیا حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم قبل از بعثت صاحب مقامی از مقامات بودند؟
ج- طبق روایات، علامات و معنویّاتی از ایشان ظهور و بروز داشته است، و در حالی که کودک بود، مَلَک قلبش را شستشو داد. (3) بدون تردید مقصود شستشوی مادّی نبود به این صورت که واقعاً قلبش شکافته شود و مَلَک داخل آن گردد، بلکه تمثّل بوده، مانند قصّه حضرت مریم علیه السلام که خداوند می فرماید:
«فَتَمَثَّلَ لَها بَشَراً سَویاً» (مریم: 17)
- پس به شکل بشری معتدل برای او نمایان شد.
یعنی واقعاً حقیقت جبرئیل علیه السلام بشر نشد، بلکه تمثّل بود و در دید جناب مریم علیه السلام به صورت بشر و انسان نمایان گردید. درباره حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نیز در روایت آمده است:
«وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ اعْظَمَ مَلَکٍ مُنْذٌ فُطِمَ». (4)
- از زمانی که از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته را قرین و همدم او نمود.
مقصود از «اعظم مَلَکٍ» همان روح است که آفریده ای اعظم از جبرئیل است که همیشه آن بزرگوار به او مؤید بوده اند و این معنی را خداوند متعال در قصّه حضرت ابراهیم علیه السلام نیز نقل نموده و می فرماید:
«وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّهً یَهْدُونَ باَمْرِنا وَ اَوْحَیْنا اِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ...»(انبیاء:73)
- و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که [مردم را] به فرمان ما هدایت می کردند، و انجام دادن کارهای نیک را به ایشان وحی کردیم...
در این جمله، «مصدر» یعنی کلمه «فِعْلَ» به «مفعول خودش» یعنی کلمه «الْخَیراتِ» اضافه شده و علمای ادب گفته اند: هرگاه مصدر به مفعول خودش اضافه شود تحقّق را می رساند؛ پس منظور این است که فعل خیرات از آنها محقّق است، زیرا به نحو فعلی نفرموده است: «اَوْحَیْنا اِلَیهِمْ فِعْلَ الْخَیراتِ» که در این صورت افاده تحقّق نمی کرد؛ بنابراین، از این آیه شریفه می توان استفاده کرد که امام و هر پیغمبری که دارای مقام امامت است، افعالش خیر است و همیشه به وحی «روح القدس» مؤید است.

نماز خواندن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیش از نبوت

س 5- آیا از آیات سوره عَلَق استفاده نمی شود که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیش از نبوّت نماز می خوانده است، آنجا که می فرماید:
«اَرَایْتَ الَّذِی یَنْهی عَبْداً اِذا صَلّی؟» (علق: 9 و 10)
- آیا دیدی آن کسی را که باز می داشت، بنده ای را آنگاه که نماز می گذارد؟
ج- بله، بنابر اینکه تمام سوره در شب مبعث نازل شده باشد، استفاده می شود که پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم قبل از نبوّت نماز می خوانده و کسانی بوده اند که ایشان را از نمازگزاران باز می داشتند.

نبوت قبل از رسالت

س 6- آیا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم پیش از رسالت، نبوت داشته و بعد رسالت پیدا کرده است؟
ج- بله، پیش از مبعوث شدن به رسالت، نبوّت داشته اند. و در بعضی از احادیث آمده است: «شش ماه قبل از رسالت، به نبوّت مشرف شدند.» (5)

نبوت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم پیش از انبیاء علیهم السلام
س 7- معنای فرمایش زیر حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم چیست که می فرماید:

«کُنْتُ نَبِیّاً وَ آدَمُ بَیْنَ الْماءِ والطِّینِ.»(6)
- در حالی که حضرت آدم علیه السلام میان آب و گِل بود، من پیامبر بودم.
ج- یعنی امضای نبوّت حضرت صلی الله علیه و آله و سلم از آن وقت بوده است.
س 8- آیا تمام انبیا علیهم السلام چنین هستند؟
ج- گویا همه انبیا علیهم السلام چنین باشند.

دلیل افضلیت پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر سایر انبیاء علیهم السلام

س 9- دلیل افضلِیّت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر سایر انبیا علیهم السلام چیست؟
ج- شریعت حضرت، و خود حضرت، و مقاماتش، و اینکه او رسول است تا آخر عالم و برای همه، و کتاب او که قرآن است حجّت برای اهل عالم، و بهترین لیل برای افضلِیّت ایشان می باشد.
س 10- آیا دلیلی بر افضلیّت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، غیر از قرآن داریم؟
ح- حالات حضرت و دعوت ایشان به معارف الهی و توحیدی که «لَمْ یَاتِ بِهَا الاَنْبیاءُ السّابِقُونَ علیهم السلام»: (که پیامبران پیشین علیهم السلام مانند آن را نیاورده اند.)

پیغمبر جن و انس

س 11- آیا پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر جنیّان هم مبعوث گردیده است؟
ج- خداوند متعال می فرماید:
«وَ اِذْ صَرفْنا اِلَیکَ نَفَراً مِنَ الجِنَّ یَسْتَمِعُونَ الْقُرآنَ، فَلَمّا حَضَرُوهُ قالُوا: انْصِتُوا، فَلَمّا قُضِیَ، وَ لَّوْا اِلی قَوْمِهِمْ مُنْذِرینَ.» (احقاف: 29)
- و چون تنی چند از جنّ را به سوی تو روانه کردیم که قرآن را بشنوند، پس چون بر آن حاضر شدند، به یکدیگر گفتند: گوش فرا دهید. و چون به انجام رسید، برای انذار به سوی قوم خود بازگشتند.
از این آیه شریفه استفاده می شود که پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم بر آنان نیز مبعوث گردیده است.

بنده محض خدا

س 12- چرا خداوند متعال در برخی از آیات قرآن، از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به عنوان «عبد» یاد کرده؟
جمله می فرماید:
«سُبْحانَ الَّذی اَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدَ الْحَرامِ اِلَی الْمَسجِدَ الاَقْصی...» (اسراء: 1)
- منزه است آن خداوندی که بنده اش را شبانگاهی از مسجدالحرام به سوی مسجدالاقصی سیر داد...
و نیز می فرماید:
«فَاوْحی اِلی عَبْدِهِ ما اَوحی» (نجم: 10)
- آنگاه به بنده اش آنچه را باید وحی کند، وحی فرمود.
ج- اطلاق «عبد» به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم، تشریفی است.
س 13- آیا واقعیّت ندارد؟
ج- دارد.

پیامبر خاتم

س 14- آیا خاتمیت دلیل عقلی دارد؟
ج- دلیل قرآنی و استدلال به قرآن که جهانی و جاودانی است، دلیل خاتمیّت است.
س 15- آیا دلیل عقلی هم دارد؟
ج- دلیل عقلی در کلیّات و نبوّت عامّه است، نه در جزئیات و نبوّت خاصّه.

اطاعت از پیامبر، عین اطاعت از خداوند

س 16- آیا اطاعت از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اطاعت از خداوند متعال است؟
ج- خیر، بلکه اطاعت از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اطاعت از خدا؛ و سرپیچی از اوامر و نواهی او، سرپیچی از اوامر و نواهی خدا است. خداوند متعال می فرماید:
«مَنْ یُطِعِ الرَّسُولَ، فَقَدْ اَطاعَ اللهَ» (نساء: 80)
- هر کس از پیامبر فرمان برد، در حقیقت خدا را فرمان برده است.

علت فرستادن صلوات بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

س 17- صلوات فرستادن ما بر پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و آل او علیهم السلام برای ترفیع درجه ما است، و یا پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان او علیهم السلام؟
ج- برای ترفیع درجه ما است، چرا که پیغمبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم اشرف موجودات است، پس باید یک کمال وجودی ای داشته باشد که «لا کَمالَ فَوْقَهُ»:(هیچ کمالی بالاتر از آن نباشد).
بنابراین، اعطای کمال جدیدی به ایشان که دارای آن نباشد، تصوّر نمی شود؛ پس صلوات ما یک نحوه تعظیم و تکریم است، که در اثر آن به کمال و مرتبه آن بزرگوار هیچ اضافه نمی شود. و عیناً مثل این می ماند که یک سیب به باغ سیب ببرند و برای تعظیم و تکریم صاحب باغ، به او بدهند؛ زیرا هر مزیّت و دنیایی از برکات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است و آن حضرت صاحب همه خیرات و مبرّات می باشد.
س 18- پس فرمایش شهید قدس سره (7) تمام نیست؟
ج- به حسب ظاهر تمام است.
س 19- جمله «وَ تَقَبَّل شَفاعَتَهُ وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ»:(8) (و شفاعت او را بپذیر، و منزلتش را والا گردان.) به چه معنی است؟
ج- یک نوع تعظیم و تکریم است نسبت به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم، و مطلوب، و جزء دعا است.
س 20- در روایت از خود رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آمده است:
«تَناکَحُوا، تناسَلُوا، فَانّی اُباهی بِکُمُ الاُمَمَ یَوْمَ القِیامَهِ وَ لَوْ بِالسّقْطِ.» (9)
- با یکدیگر ازدواج، و زاد و ولد کنید، زیرا من در روز قیامت به وجود شما بر دیگر امّتها افتخار می کنم، هر چند سقط باشد.
آیا از این حدیث استفاده نمی شود که این امور (از جمله دعا و صلوات) موجب ترفیع منزلت ایشان می شود؟
ج- با این امور مقام رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بالاتر نمی رود، بلکه موقعیت آن بزرگوار برای دیگران روشنتر می شود، زیرا دعوت، دعوت ایشان است و هر چه این دعوت بیشتر شود، و از جمله کثرت مسلمانها بیشتر گردد، موقعیت آن حضرت برای دیگران روشن تر می گردد.

شفاعت کبرای رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم

س21- شفاعت کبری منظور است، در حدیثی از امام باقر علیه السلام آمده است: «همه انبیاء و اولیاء علیهم السلام محتاج به شفاعت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم هستند.» (10) و دیگران هم که از این خوان لقمه ای برمی دارند به رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم ملحق می گردند.

اندوه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سوگ فرزندش

س22- حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در سوگ فرزندش ابراهیم فرمود:
«القَلبُ یَحزَنُ، و العَینُ تَدمَعُ، و لا أقُولُ الا الحَقَّ.»(11)
- دل اندوهگین می گردد، و اشک می ریزد، ولی جز سخن حق بر زبان جاری نمی کنم.
آیا این حزن پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با آیه شریفه «الا اَنَّ اَولیاءَ اللهِ لا خوفُ عَلَیهِم، وَ لا هُم یَحزنُونَ» (یونس: 62)
ج- حزن مراتب دارد، بعضی از مراتب حزن نسبت به بعض دیگر حزن محسوب نمی شود.

پی نوشت ها :

1. بحارالانوار، ج15، ص 220، روایت 39، و ص 144، روایت 76، و ج 35، ص 81، روایت 22.
2. ر، ک: بحارالانوار، ج16، ص 353، روایت 38.
3. ر، ک: بحارالانوار، ج 15، ص 352، روایت 13.
4. مشابه: بحارالانوار، ج 14، ص 475، روایت 37، و ج 15، ص 361، روایت 18، و ج 18، ص 271، روایت 38، و ج 38، ص 320، روایت 33.
5. ر، ک: بحارالانوار، ج 61، ص 178، بیان روایت 40.
6. ر، ک: بحارالانوار، ج16، ص 402، روایت 1، و ج 18، ص 278، روایت 38، و ج 68، ص 27، بیان روایت 49، و ج 101، ص 155، بیان روایت 4.
7. ظاهراً شهید اول قدس سره منظور است، ر، ک: کتاب دروس شهید اول.
8. ر، ک: بحارالانوار، ج 82، ص 268، روایت 15، و ج 85، ص 287، روایت 85، و ص 288، روایت 16، و ص 290، روایت 22، و ص 293، روایت 23، و ...
9. ر، ک: مستدرک الوسائل، ج 14، ص 153، روایت 16346، و بحارالانوار، ج 17، ص 259، روایت 4، و ج 103، ص 220، روایت 24.
10. ر، ک: بحارالانوار، ج8، ص 38، روایت 16.
11. مشابه: وسائل الشیعه، ج3، ص 280، روایت 3651، و 3652.
منبع: رخ شاد، محمد حسین؛ (1380)، در محضر علامه طباطبایی(ره) پرسشها و پاسخهای اعتقادی، اخلاقی، تفسیری، حدیثی و عرفانی، قم: انتشارات نهاوندی، چاپ پنجم. تابستان 1389.

منبع:رخ شاد، محمد حسین؛ (1380)، در محضر علامه طباطبایی(ره) پرسشها و پاسخهای اعتقادی، اخلاقی، تفسیری، حدیثی و عرفانی، قم: انتشارات نهاوندی، چاپ پنجم. تابستان 1389.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط