زمینی که زنده است!

در باور مزدایی هر موجود می تواند در حالت «منوک» و «کیتگ» خود اندیشیده شود، زمین نیز در حالت آسمانی خود به عنوان «زم» و در حالت مادی خود به عنوان «زمیک» وصف می شود، سپندارمذ امشاسپند موکل بر زمین است.
چهارشنبه، 21 فروردين 1392
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
زمینی که زنده است!
زمینی که زنده است!

نویسنده: فائقه سرخوش




 

در باور مزدایی هر موجود می تواند در حالت «منوک» و «کیتگ» خود اندیشیده شود، زمین نیز در حالت آسمانی خود به عنوان «زم» و در حالت مادی خود به عنوان «زمیک» وصف می شود، سپندارمذ امشاسپند موکل بر زمین است.

زمین در ذات فرشته ی خود

تصویر فرشته ی زمین، انعکاس صورت امشاسپند سپندارمذ است بر زمین مادی، تصویر فرشته ی زمین برای عموم ساکنان این کره ی خاکی به شکلی یکسان قابل درک نیست بلکه مشخصات شخصی را داشته وتوسط شخص خود که روح در اعماق درون خویش نهفته دارد شهود می گردد. این شخص خود روانی است که به مرحله ی جوشش نوری رسیده و قادر است صورت واقعی «دئنا» (وجدان) خود را در این جهان شهود کند. (معروف است که دئنا در سه شنبه پس از مرگ بر سر چینودپل با روان ملاقات می کند) این ملاقات پیش از مرگ نیز می تواند حادث شود. اما شرط آن، انجام اعمال و عبادات مذهبی است که توسط فرشته ی «چیستی» به شهود غیبی مبدّل می شود. چیستی فرشته ی اعطا کننده ی دید غیب است و میانجی میان روان و خواهر خود، دئنا، محسوب می شود.

رابطه ی دئنا و سپندارمذ

انسان از یک سو فرزند زمین است و از سوی دیگر سپندار مذ مادر اوست، در این رابطه، طرف دوم نسبت مادر- فرزندی شخص انسان است با کلیّت وجود خود. یعنی از «من ملکوتی» پیش از این هستی زمینی تا آن «من ملکوتی» که با آن می باید بشر را به وجود آورد این«من ملکوتی» همان فروشی است که با قبول «هبوط» به کره ی زمین پذیرفت تا یاریگر نیروهای آسمانی نور باشد تا در عوض این نیروها نیز پس از مرگ مدافع او باشند.
بدین ترتیب هر روح نوری با شرکت در لحظه ی دهر «عیون» در کردار نهایی «سوشیانت » ها برای استحاله ی صورت زمین و طرد قدرتهای ابلیسی به خارج از جهان آفرینش مزدایی به نبرد بر می خیزند و این معنای آن دعایی است که می گوید خدا کند ما در زمره ی کسانی باشیم که استحاله ی زمین را عمل خواهند کرد. برای رسیدن روح به این مرحله، مؤمن مزدایی باید سپندار مّتیکیه را در خود معنی بخشد و آن، روش زندگی و خصوصیات اخلاقی سپندارمذ است.

زمین ملکوت

زمینی که بدین سان شهود می گردد درحقیقت انعکاس «تصویر روان» است، چنین زمینی وجود خارجی نداشته و تنها در «تخیل فعال» امکان وجود می یابد. اتفاقات خارق العاده ای که در اوستا و شاهنامه از آنها یاد شده درا ین زمین به وقوع می پیوندد.

جغرافیای خیالی زمین ملکوت

جغرافیای این زمین از همان آغاز ایجاد، به گونه ای متفاوت شکل می پذیرد، گیاهان، حیوانات کوهها، انسانها و... در این سرزمین متفاوت و خارق العاده اند. اما دو ویژگی بارز جغرافیایی این سرزمین که به آن صورتی ملکوتی تر می بخشد، ترکیب گلها و کوههای آن است. گلهای این سرزمین هر یک با نام فرشته یا مهین فرشته ای آمیخته شده که در حقیقت مظهر آن است.
منبع مقاله: سرخوش، فائقه؛ (1389)، اسطوره‌ی آسمان و زمین زمین و آسمان در باور ایرانیان، تهران: ترفند 1389.

 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط