گفتگو با دکتر اوتی گین کومیس بایف
روابط ایران و کشورهای آسیای مرکزی از چنان سابقه طولانی و گسترده ای برخوردار است که به درستی نمی توان زمان خاصی را برای شروع آن در نظر گرفت. در این میان عنصر فرهنگ و به ویژه ادبیات و شعر نقش بسیار بارزی دارد. آنچه در پی می آید، گفتگویی در همین زمینه است.من اوتی گین کومیس بایف هستم از شهر آلماتی قزاقستان؛ مدیر کرسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه الفارابی قزاقستان. موضوع مورد توجه من، تاثیر شاعران ایران بر شاعران قزاق است. عظمت شاعران ایرانی از لحاظ داستانهای ایرانی، غزلها، رباعیات ایرانی معلوم است؛ قسمتهایی از شاهنامه فردوسی را شاعر به قزاقی ترجمه کرده است. همین طور از زبانهای فارسی، عربی و ترکی ترجمه کرده اند و داستان ملی می سازند. من در مورد شاهنامه فردوسی در ادبیات قزاق تحقیق کرده ام و کتابی به نام ادبیات قزاق و شرق و تاثیر ادبیات فارسی بر ادبیات قزاقستان نوشته ام. پایان نامه ام در دانشگاه مسکو به نام داستان «رستم در ادبیات قزاق» بود. تاثیر داستانهای فردوسی در ادبیات ما خیلی وسیع است.
چرا و چگونه؟
داستانهای رستم شاهنامه به قزاقی ترجمه شده و قزاقها خیلی آن را دوست دارند؛ اما متاسفانه نمی توانند آن را به زبان فارسی بخوانند، بلکه از ترجمه بانو لاهوتی به روسی استفاده می کنند. با این همه علاقه مردم به شاهنامه زیاد است؛ چون اولاً شاهنامه فردوسی در ادبیات عالم خیلی مشهور است و ثانیاً همه انسانیت را دوست دارند، محبت و مردمها را دوست دارند و شاهنامه همین اخلاقیات را بیان می کند. مردم قهرمان فردوسی یعنی رستم دستان را خیلی دوست دارند.
در حال حاضر وضعیت زبان فارسی در قزاقستان چگونه است؟
در پنج دانشگاه زبان و ادبیات فارسی می آموزند؛ مثلاً در دانشگاه ما الفارابی، دانشگاه خواجه احمد یسوی در ترکستان، دانشگاه گهیلوب در آستانه، دانشگاه آبلای خان در آلماتی و... زبان و ادبیات فارسی تدریس می شود. در هر دانشگاه بین 25 تا 30 دانشجو هستند؛ دانشجویان کرسی سوم در مرکز آموزش دهخدا در ایران آموزش می بینند. پنج ماه زبان پراکتیک (عملی).
انگیزه آنها برای آموزش زبان فارسی چیست؟
شاعران کلاسیک قزاقستان مثل «آبای قونان بایف» که شاعر بزرگ ماست، زبان فارسی را دوست دارند. ضمن آنکه برخی شاعران قزاقی به فارسی سروده اند، مثل تور محمد اسلوب که اولین ترجمه از داستانهای شاهنامه را صورت داده و چهار هزار بیت از آن را به قزاقی برگردانده است. او به خوبی زبانهای فارسی، عربی و ترکی را می دانست. البته در کشور ما تاجیکان بسیاری هستند که به تاجیکی صحبت می کنند. ایرانیان هم هستند، اما اندک. عده ای تاجر و استاد هستند که به زبان مادری صحبت می کنند. «آبای قونان بایف» شاعر بزرگ قزاقستان پند نامه ای دارد که در آن می گوید: «فرزندان ما خوب است در ابتدا زبان مادری خود را، بعد زبان ترکی را و سپس فارسی و عربی و نیز روسی را فرا بگیرند.» او خودش اشعار فردوسی، نظامی، سعدی و حافظ را به فارسی و گاهی از روی ترجمه خوانده بود. برادر زاده و شاگرد بزرگش «شاه کریم قودای بردی» که شاعر معروفی است و به ادبیات عرفانی قزاقی توجه زیادی کرده، به همه این زبانها آشنایی داشت و تحت تاثیر حافظ بود.
شاه کریم در شعری که ترجمه اش این است، می گوید: «تعجب مکنید اگر من عاشق یار شده ام؛ چون قبل از آفرینش جهان، نور خدا در وجودم بود!» حافظ می گوید:
نبود نقش دو عالم که رنگ الفت بود
زمانه طرح محبت، نه این زمان انداخت
*
در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند
تا ابد سرشکنده وز سر پیمان نرود
بنابراین ارتباط مردم دو کشور از قدیم برقرار بوده و حالا ما باید آن را بیشتر کنیم.
مردم قزاقستان درباره ایران چه نظری دارند؟
آنها ایران را خیلی دوست دارند و پرزیدنت خاتمی به آنجا آمده است. او پروفسور دانشگاه ماست و من خود شعری درباره خاتمی گفته ام: سلامت باش بزرگوار اردکان / فرزند یزد و قم و اصفهان / یا خاتمی خوش آمدی به قزاقستان/ وطن دارم مانند عقاب، بلند پرواز/ با کشورها روابط خوب و خوش دارد / وطن ما جهان معلوم بود / دوست ایران و قزاقستان / یا خاتمی خوش آمدی به قزاقستان!
آیا در دانشگاه قزاقستان کرسی ایران شناسی هم دارید؟
هم ادبیات فارسی داریم، هم ایران شناسی. در زبان قزاقی سه هزار واژه فارسی وجود دارد؛ مثل دختر، آسمان، شکر، دوست، استاد، آدم، انسانیت، پاییز و... چهل درصد کلمات قزاقی از عربی و فارسی است.
زبان فارسی و ایران شناسی چه اهمیتی برای قزاقها دارد؟
پس از اینکه حکومت کمونیستی برقرار شد، از حدود 70 سال پیش عده ای قزاق به ایران آمدند و من شنیده ام که الان در بندر آباد حدود سی هزار قزاق زندگی می کنند. سوای این موضوع، ایران برای قزاقستان خیلی اهمیت دارد؛ زیرا از قدیم از لحاظ ادبیات و مدنیت ایران نفوذ زیادی داشت. پدرمان، مادرمان، استادمان داستانهای فردوسی، رباعیات عمر خیام، غزلهای حافظ را خیلی خوب می دانستند. ایران برای ما اولین کشور دوست محسوب می شود و کشور قدرتمند، خوب، عالی و بزرگی است. مردم ما خیلی راحت می توانند به ایران بیایند. آوازهای ایرانی و قزاقی به یک صورت است. دوست دارند آثار باستانی و توریستی اینجا را ببینند؛ چون کشور خیلی قشنگی است. تاریخ باستانی ایران عالی است و مردم ما اینها را دوست دارند، آداب و رفتار ایرانیها را دوست دارند؛ ایران قدرت اسلام است.
منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.