ما نخستین انسان هایی هستیم که در طول تاریخ بشر خاطرات خود را به صورت آنلاین ثبت می کنیم اما چه مقدار از آن، پس از مرگ مان جاودان خواهد ماند؟
شبکه های اجتماعی: اگر فیس بوک از مرگ هر یک از اعضای خود مطلع شود، یا برای فرد متوفی یادبودی ایجاد می کند و یا پروفایل فرد را حذف می کند. سیاست وب سایت های دیگر نیز تا حدودی مشابه این است و برخی نیز متفاوت تر از آن. جالب است بدانید که حتی با حذف پاره ای از داده های موجود در پروفایل، در صورتی که شرکت تشخیص دهد آن اطلاعات مهم هستند نسخه ای از آنها را در پایگاه داده ای خود حفظ می کند.
موتورهای جستجو: کاربران با ایجاد بلاگ و یا قراردادن اطلاعات جدید در فضای مجازی، اطلاعات موتورهای جستجو در مورد خود را تغییر دهند با این همه نتایج حاصله از جستجو، بیانگر دانشی است که که وب در مورد یک فرد در اختیار دارد. امکان حذف برخی صفحات وب از طریق گوگل اندکی دشوار است با این حال در صورت افزودن امکان "حق فراموش کردن" این امر نیز محقق خواهد شد.
توییتر: جستجو در توییتر تنها به اطلاعات چند روز قبل ختم می شود، بنابراین برای ثبت اطلاعات باید با استفاده از ابزاری مشخص از داده ها بکاپ تهیه شود. نکته مهمی که نباید به راحتی از کنار آن گذشت این است که وب سایت توییتر آرشیو خود را به تعدادی از مؤسسات مختلف اهدا کرده است و این بدان معناست که انجمن بایگانی ایالات متحده بهتر از خود شما می داند که یک سال قبل ناهار چه خورده اید.
همسرم کمی قبل از مرگش از من خواست که کاری برایش انجام دهم. به من گفت: "مطمئن شو که مردم مرا به خاطر می آورند. احوال امروزم را نمی گویم بلکه منظور من احوال سال های قبلم است." کاترین که بیشتر لحظات عمرش را به عنوان زنی جسور، بلندپرواز و زیبا گذرانده بود، نمی خواست آنچه که مردم از او به خاطر خواهند آورد تحت تأثیر آخرین سال زندگی اش باشد. زیرا در آن سال آسیب های ناشی از بیماری و شیمی درمانی مداوم، نشاط، سرزندگی و زیبایی اش را از بین برده بود.
به نظرم رسید که اینترنت بهترین روش برای برآوردن خواسته کاترین است - قطعاً خیلی بهتر از یک سنگ قبر یا مراسم یادبود. بنابراین برای تجلیل زندگی اش یک وب سایت یادبود ساختم و در انتخاب عکس ها و متن های آن دقت فراوانی به خرج دادم. در آن زمان، تصمیم من عملی غیر متعارف بود و گمان می کردم از دید برخی افراد این کار وجهه خوبی ندارد.
شش سال بعد، همه چیز بکلی تغییر کرد. با گسترش کاربران اینترنت و مرسوم شدن استفاده از آن، دیگر ایجاد صفحات یادبود و وب سایت های تجلیل کار غیر معمولی نبود. اما اگر اندکی در این حلقه اخلاقی دقیق تر شویم درخواهیم یافت که یادبودهای رسمی تنها راه گرامی داشتن خاطرات رفتگان نیست. من مدیریت وب سایت ها و وبلاگ های بسیار زیادی را چه شخصی و چه حرفه ای به عهده دارم بعلاوه پروفایل هایی در فیس بوک، فلیکر، توییتر و بسیاری دیگر. تمام این ها خواهند گذشت و افراد بی شماری چنین میراث مشابهی از خود برجای خواهند گذاشت.
ما هر روز و حتی هر دقیقه در حال ساخت این میراث دیجیتال هستیم. بیش از یک چهارم از میلیون ها کاربر فیس بوک امسال و در تنهایی خواهند مرد. اطلاعات موجود در این وب سایت بخشی از سلایق، علایق و روابط ما را در بر می گیرد و در واقع آینه ایست از خود ما. به تعبیر هنس پیتر بروندمو، رئیس خدمات و نرم افزارهای اجتماعی نوکیا در سانفرانیسیکو، این مجموعه اطلاعات "روح دیجیتال افراد" هستند.
به لطف ذخیره ارزان و کپی کردن آسان، روح دیجیتال ما قابلیت جاودانه ماندن به معنای حقیقی را داراست. اما آیا واقعاً خواستار حفظ تمام فعالیت های آنلاین خود برای آیندگان هستیم؟ و اساساً آیا تمایلی به بر جای ماندن کامنت های شخصی، اسنپ های وب کم یا عادات گشت و گذارهای شرم آور خود در نت داریم؟ مکتب فکری طرفداران حفاظت اطلاعات بر این بارو است که حفظ این اطلاعات دِینی است که بشر امروز در قبال فرزندان خود بر گردن دارد. مکتب فکری دیگری به نام دیلی شنیست معتقد است که افزودن قابلیت فراموش کردن اطلاعات، به فضای مجازی ضروری است. در هر حال این اختلاف عقیده اثرات قابل توجهی بر سرنوشت روح دیجیتال کاربران خواهد داشت.
تلفیق بدون مرز اینترنت با تمامی تجربیات بشر امکان ثبت آنلاین زندگی روزمره را بیش از هر زمان دیگری فراهم نموده است. در سال گذشته، دو سوم از جمعیت آمریکا، اطلاعات شخصی شان را بر روی سرور یک ابر که مسافت زیادی هم با این کشور فاصله دارد ذخیره کردند و این در حالی است که در آن زمان حدود نیمی از جمعیت این کشور عضو شبکه های اجتماعی بودند.
امروزه این اطلاعات توسط شرکت های اینترنتی ذخیره می شود و فیس بوک و گوگل نیز مصمم هستند که تا جایی که می توانند اطلاعات کاربران خود را تا هر زمان که امکان پذیر باشد ذخیره کنند. و جالب است بدانید شرکت هایی که بدنبال تبلیغات هدفمند بر روی مشتریان خود هستند داده ای از قبیل عبارات جستجو شده در اینترنت و مرورهای انجام شده را هم ثبت می کنند.
این اطلاعات از دید جامعه شناسان، باستان شناسان و انسان شناسانی که در حال تحقیق بر روی نقطه آغاز عصر دیجیتال هستند هم پوشیده نیست. برای آنها زندگی روزمره می تواند به اندازه لحظات مهم و حساس تاریخی جالب توجه باشد. تا به امروز تحقیقات محققین به شواهد فیزیکی وابسته بود و این در حالی است که میراث دیجیتال این امکان را به بازماندگان بشر می دهد تا در صورت تمایل اطلاعات مربوط به خود را از صفحه روزگار حذف نماید.
سرویس جئوسیتیز این امکان را به کاربر می دهد که با استفاده از جلوه های تصویری هیجان انگیز و الگوهایی جالب و در عین حال غیر حرفه ای، برای خود صفحات وب بسازند. با ورود حریفان قدر به این حوزه، جئوسیتیز جذابیت و همچنین کاربران خود را از دست داد و به تدریج مملو از هرزنامه شد. پس از یک دهه شکیبایی (یا به قول برخی بی توجهی) در سال 2009 یاهو مالک این سایت از ادامه فعالیت بسیاری از این صفحات ممانعت به عمل آورد.
خطر حتمی توقف ادامه فعالیت، اسکات را به وحشت انداخت. وی و طرفدارانش به سرعت تعداد زیادی از صفحات جئوسیتیز را باطل کرده و 641 گیگابایت فضای خالی برای آرشیو ایجاد کردند. اما پیش از ثبت مجدد این حاظه 641 گیگابایتی در reocities.com، فضای ذخیره یاد شده توسط بسیاری از شبکه های اشتراک گذاری فیلم مورد استفاده قرار گرفت.
بنا به گفته اسکات پرسش متداول آن زمان این بود که "چرا برای ذخیره این مزخرفات به خودمان زحمت بدهیم؟" پاسخ اسکات به این پرسش هم شنیدنی است: به اعتقاد وی اینها مزخرفات نیستند بلکه خود تاریخ اند. جئوسیتیز نوعی ماشین زمان است که بشر را به دوران طفولیت تارنمای جهانی می برد. جنبه های مختلف طراحی این تارنما حاکی از محدودیت هایی است که برای اتصال به آن وجود داشته و ساختار آن هم زمانی را به تصویر می کشد که در آن خبری از وب گردی و ساخت صفحات آنلاین به میان نبود. تعاملات کاربران اینترنت از طریق ایمیل و ثبت کانت در وب سایت ها آنهم بدون هیچگونه ترسی از گرفتار شدن در دام هرزنامه ها نشانگر درکی گرانبها از تولد فرهنگ آنلاین است.
سرنوشت سرویس هایی مانند جئوسیتیز هم چندان دور از این امر نیست و احتمالاً اغلب سایت ها چنین عاقبتی در پیش خواهند داشت. تاریخ نشان داده است که حتی مشهورترین شرکت های تکنولوژی نیز به سرعت توسط رقبا یا مشتریان شان کنار گذاشته می شوند: مثل IBM یا مایکروسافت. شرکت هایی مانند فیس بوک که به صورت رایگان سرویس های خود را در اختیار کاربران گذاشته و ذخیره داده بر روی آنها را میسر می کنند در مقابل ارائه این خدمات فعالیت های آنلاین، کاربران خود را تحت نظر گرفته و با دریافت اطلاعات شخصی آنها دست به تبلیغات هدفمند می زنند. اما بالاخره یک روز مجبور می شوند که به دنبال راه های دیگری برای کسب درآمد باشند و دیگر نیازی به میزبانی عکس های مربوط به حیوان خانگی کاربران خود نباشند.
در ماه دسامبر سال گذشته، یاهو اعلام کرد که در نظر دارد ارائه پاره ای از سرویس های مشهور خود از قبیل بوک مارکینگ را متوقف نماید. بدنبال آن شایعاتی در مورد ورشکستگی عظیم ترین سایت به اشتراک گذاری عکس یعنی فلیکر انتشار یافت. با وجود رد تمامی این شایعات از سوی مقامات یاهو، نگرانی کاربران فلیکر در مورد عدم تعهد سایت به وعده هایش ادامه یافت.
در صورت تعطیلی چنین سایت هایی بی شک احساسی فراتر از گم کردن یک آلبوم عکس به کاربران آن دست خواهد داد. خودم شخصاً، عکس های زندگی چند ساله ام در فلیکر ذخیره شده و به وب سایت یادبود کاترین متصل است. من از تمامی عکس ها بک آپ دارم اما عکس های روی فلیکر، تاریخچه ای است از تعاملات اجتماعی من با گروه هایی که عضو آنها بودم و کامنت هایی که دوستانم در مورد عکس ها برایم گذاشته اند. این تاریخچه، درست همانند عکس ها، بخشی از روح دیجیتال من است. در مورد شبکه های اجتماعی هم داستان به همین منوال است: دوستی ها، علایق و لینک ها همگی بخشی از اندوخته های من هستند.
تعداد زیادی از طرفداران حفاظت اطلاعات معتقدند که سپردن اطلاعات احساسی و عاطفی به شرکت های بی ثبات و بی برنامه کار چندان معقولی نیست و درنتیجه در تلاشند تا روش های مناسب تری برای کنترل بهتر میراث دیجیتال کاربران اینترنت ارائه نمایند. در طول سال های گذشته، ابزارهایی ساخته شده اند که به کاربر امکان می دهند تا اطلاعات خود را از چنین سایت هایی خارج کند. در حال حاضر نوعی کارگاه خانگی هم با هدف اطمینان دادن به کاربران از بابت گردآوری و توزیع میراث دیجیتال کاربران پس از مرگ و مطابق با میل و خواست شخصی شان راه اندازی شده است. در همین راستا بسیاری از متخصصین این حوزه از جمله کارشناسان امنیتی، مأموران کفن و دفن مجازی، شرکت های ذخیره داده ها و بالاخره وکلا، در اوایل ماه می در سانفرانسیسکو نشستی با موضوع روز مرگ دیجیتال برپا کردند.
جرمی لیتون جان، متصدی نسخه های دستنویس الکترونیکی در کتابخانه بریتانیای لندن می گوید: "به جذابیت ثبت پیشینه خانوادگی فکر کنید. ایده ساخت یک آرشیو شخصی برای فرزندان بسیار جالب و خاطره انگیز خواهد بود."
اما گردآوری یک چنین میراثی آسان نیست. فیس بوک و دیگر سایت های نظیر آن تلاش فراوانی در جهت مرتب نمودن و فراهم کردن امکان دسترسی به این اطلاعات، انجام داده اند، کاری که حتی خود ما نیز اهمیت چندانی به آن نمی دهیم. بنا به گفته جان در حدود یک سوم افراد فایل های دیجیتال شخصی خود را گم می کنند. وی می گوید: "روزی را تصور کنید خاطرات مربوط به بزرگ شدن فرزندتان را فراموش کرده اید. اما نگران نباشید زیرا امروز ریسک بروز چنین اتفاقی بسیار پایین است. با این حال این موضوع دغدغه بسیاری از افراد است."
نسل تازه سرویس های ارائه شده توسط شبکه های اجتماعی شاید علاوه بر تضمین کنترل داده، سازماندهی آن را نیز آسان تر کنند. یکی از شبکه های اجتماعی تازه کار، دیاسپورا نام دارد که در سانفرانسیسکو مستقر است. نکته جالب در مورد دیاسپورا آن است که سرورهای این شبکه توسط کاربران آن تعمیر و نگهداری می شود. در حالی که فیس بوک درست بر عکس آن است. این وب سایت سرورهای مخصوص به خود را داشته و درنتیجه بر تمامی اطلاعات کاربرانش نظارت دارد. یکی از معایب دیاسپورا و دیگر شبکه های اجتماعی DIY، آن است که مرتب باید مراقب عملکرد و فعال بودن سرورها بود چرا که در غیر اینصورت اطلاعات کاربران یک شبه نابود خواهد شد.
با این همه شاید در نهایت این امر امکان پذیر شود که تنها با چند کلیک ساده اموال مجازی خود را گردآوری کنیم و برای بازماندگان خود به میراث بگذاریم که معادل اینترنتی آن می شود اهدای نامه ها و کاغذهای خصوصی خود به دیگران. از سال 1996 میلادی تاکنون آرشیو اینترنت در کالیفرنیا مشغول به گردآوری مجموعه ای عمومی از صفحات وب و پیام های چند رسانه ای است و به امید اهدای چنین اموالی از سوی کاربران چشم به آینده دوخته است. بروستر کیل، بنیان گذار این آرشیو ابراز امیدواری کرده است که این امر، کاربران را ترغیب به اهدای نامه های بیشتر کرده و بالاخره شاهد اهدای میلیونها نامه از سوی آنها باشیم. اگر چنین اتفاقی بیفتد، میراث دیجیتال ما در نهایت برای آیندگان حفظ خواهد شد.
با این همه آیا لازم است که این اندازه برای حفظ داده ها شتاب زده عمل شود؟ ویکتور مایر اسکونبرگر از انجمن اینترنت بریتانیا که به مطالعه قوانین و مقررات اینترنت پرداخته، می گوید: "فراموش کاری از جمله ویژگی های بشر است و به همین دلیل در طول هزاران سال انسان به دنبال راه هایی برای حفظ خاطراتش بوده است." با وجود این امروزه ذخیره هر بیت کوچک از داده های دیجیتال بشر بسیار آسان تر از دسته بندی و معدوم نمودن داده های ناخواسته است. به عبارت دیگر، حجم خاطراتی که ایجاد می کنیم بیشتر از مقداری است که بتوانیم آن را به خاطر بسپاریم.
بشر امروز توان روبرو شدن تمامی خاطرات گذشته خود را ندارد. برای مثال، فیس بوک به طور مداوم قابلیت موسوم به "داستان های به یادماندنی" را مورد آزمایش قرار می دهد و به این ترتیب به روز رسانی حالات گذشته کاربر نیز در این قسمت به نمایش درخواهد آمد. واکنش عمومی به افزودن این قابلیت تنها سردرگمی بوده است؛ کاربرانی که نمی دانند با این اطلاعات بجای مانده از گذشته چه کنند. نمی توان دلیل روشنی برای بروز رسانی اطلاعات گذشته بیان کرد؛ با این همه برای برخی یادآوری زمان های گذشته ناخوشایند است و مثلاً آنها را به یاد یک جدایی تلخ می اندازد.
دلیل قانع کننده دیگری نیز برای پذیرش فراموشی آنلاین وجود دارد. ماندگاری ابدی اطلاعات در برخی وب سایت ها، فضای مجازی را از داده های منسوخ پر خواهد کرد و این بدین معنا خواهد بود که مردگان بر زندگان پیشی خواهند
گرفت. اگر نام کاترین را در گوگل سرچ کنید، اولین نتیجه ای که نشان داده می شود سایت یادبودی است که برای وی ساخته شده است. با این همه همسر کاترین دقیقاً نمی داند که افراد همنام وی با دیدن این وب سایت، چه احساسی را تجربه می کنند! مایر اسکینبرگر در کتاب سال 2009 خود با نام Delete پیشنهاد ساخت نوعی تکنولوژی را می دهد که به واسطه آن کاربران می توانند در صورت تمایل داده های مورد نظر خود را از فضای مجازی پاک کنند. وی در کتاب خود به کاربران اینترنت توصیه می کند که فایل های خود را به همراه تاریخ انقضا ثبت کنند تا پس از یک دوره زمانی خاص خود به خود نابود شوند. نکته مهم دیگری را در این کتاب "فرسایش دیجیتالی" ارائه داده است: اصالت فایل ها به تدریج از بین می روند، مگر آنکه فرد تمام تلاش خود را برای حفظ آنها به خرج دهد. همچنین با گذشت زمان امکان دسترسی به فایل های قدیمی کمتر می شود و این درست مانند آن است که عکسهای قدیمی را بجای قرار دادن در اتاق به قسمت زیر شیروانی انتقال دهید.
ایده های ذکر شده تنها توسط شرکت های معدودی به مرحله اجرا درآمده است. شرکت تازه تأسیس کوچکی به نام اکس پایر در آلمان، در ماه ژانویه نرم افزاری را به بازار عرضه کرد که این امکان را برای افراد فراهم می کند تا هنگام آپلود عکس در سایت هایی مانند فیس بوک، تاریخ انقضایی برای آنها تعیین کنند تا عکس ها پس از مدتی معین از بین بروند. بنابراین دوستان تان می توانند مثلاً تا روز بعد به عکس ها دسترسی داشته باشند و جای هیچگونه نگرانی در مورد مطلع شدن کارفرمای چند سال بعد فرد، از این عکس ها نخواهد بود.
اما باید به خاطر داشت که مشکل اصلی چنین برنامه هایی احتمال کپی برداری از آنهاست. زیرا فایل های موجود در اینترنت هر چند با زحمت فراوان قابل کپی کردن هستند. ذات بشر اینگونه است و احتمال آنکه یک داده و یا عکس مشخص مورد کپی برداری قرار بگیرد هم بسیار بالاست. اگر خوش شانس باشیم، دستاوردهایمان کپی برداری می شوند و در غیر این صورت شکست هایمان. مشکل دیگر کوچک بودن و ناشناخته بودن شرکت های عرضه کننده چنین سرویس هایی می باشد. یک شرکت نوپا چگونه می تواند تمامی میراث شما را از گوگل یا فیس بوک بیرون بکشد؟
خوشبختانه حتی اگر قادر به حذف داده ها نباشیم، پنهان کردن آنها امکان پذیر است. شرکت گوگل در پی شکایت چندین تن به آژانش حفاظت از داده ها در ماه فوریه و طبق حکم یک دادگاه اسپانیایی، مجبور به حذف حدود 100 لینک از دیتابیس خود به دلیل ارائه اطلاعات منسوخ از افراد شد. اکثر لینک های مزبور بر پایه مقالات روزنامه ها و یادداشت های عمومی بود، اما گوگل از اطاعت سرباز زد. به هر حال طبق "قانون فراموشی" که به عنوان هدف اصلی استراتژی حفاظت از داده های اتحادیه اروپا در سال2011 عنوان شده، احتمالاً شکایات بیشتر و برزگ تری در مورد عملکرد فیس بوک به مراجع قضایی اروپا تسلیم می شود. اتحادیه اروپا سابقه طولانی، در تغییر نحوه استفاده از اینترنت دارد و به موجب همین امر احتمالاً مهم ترین موضوع بعدی که در دستور کار این اتحادیه قرار خواهد گرفت همان پاک شدن داده های شخصی کاربران اینترنت است. اکنون زندگی انسان در لحظه خاصی از تاریخ بشر قرار دارد. بشر امروز می داند که چگونه میراث دیجیتال خود را ایجاد نماید اما هنوز درباره چگونگی نظم بخشیدن به این اطلاعات چیزی نمی داند. نسل های قبل هیچ ردپای دیجیتالی از خود بر جای نگذاشته اند و آیندگان نیز ممکن است جز تعدادی زندگی نامه سانسوز شده، اطلاعات دیگری از خود به یادگار نگذارند. تصویری که از بشر امروز باقی خواهد ماند تحت تأثیر مجموعه ای تصادفی از بهترین و بدترین لحظات زندگی اش خواهد بود.
خاطراتی که اکنون با تمام تلخی ها و شیرینی ها پشت سر می گذاریم گنجینه ای بی نظیر خواهد شد در دست مورخان قرن های آتی. در حقیقت دنیای مجازی امروز، جامع ترین و حقیقی ترین تصویری است که تا کنون از نسل بشر بر جای مانده است.
شاید هم مطالعه دقیق تر این یادداشت ها مورخان آینده را با مردی آشنا کند که در غم از دست دادن همسر جوانش در سرآغاز عصر دیجیتال، به فکر ساخت یک یادبود آنلاین از وی افتاد.
منبع: نشریه بزرگراه رایانه شماره 143
خاطرات فراموش شده و ارواح ناخواسته
بشر امروزی همچنان مشغول فراگیریِ ایجادِ میراث دیجیتال برای نوادگان خود است. تاکنون راه کاری تمام عیار برای این مسأله ارائه نشده ولی با این حال در این مقاله به ارائه نکاتی کوتاه در مورد گردآوری میراث دیجیتال خواهیم پرداخت.تلفیق داده های مشتریان توسط فرآیندهای دیجیتال:
شرکت های تبلیغاتی همواره در پی تشخیص کلمات وارد شده از سوی کاربران هستند تا این بخش از میراث بشر را نیز از آن خود کنند. با این حال اگر طرفداران رعایت حریم خصوصی افراد همچنان به فعالیت های خود در این زمینه ادامه دهند دیگر شاهد سوء استفاده شرکت های تبلیغاتی نخواهیم بود.احتمال 1/5
هارد درایو: کنترل مطلق بر تصاویر و فایل های کامپیوتر، تنها از آن خود کاربر است با این حال می توان تنها با تهیه یک بکاپ از آنها این فایل ها را برای هیمشه حفظ کرد. برای این منظور توصیه می شود که از فرمت های رایج استفاده کنید تا دسترسی و شناسایی فایل ها برای نوادگان تان آسان تر باشد.شبکه های اجتماعی: اگر فیس بوک از مرگ هر یک از اعضای خود مطلع شود، یا برای فرد متوفی یادبودی ایجاد می کند و یا پروفایل فرد را حذف می کند. سیاست وب سایت های دیگر نیز تا حدودی مشابه این است و برخی نیز متفاوت تر از آن. جالب است بدانید که حتی با حذف پاره ای از داده های موجود در پروفایل، در صورتی که شرکت تشخیص دهد آن اطلاعات مهم هستند نسخه ای از آنها را در پایگاه داده ای خود حفظ می کند.
موتورهای جستجو: کاربران با ایجاد بلاگ و یا قراردادن اطلاعات جدید در فضای مجازی، اطلاعات موتورهای جستجو در مورد خود را تغییر دهند با این همه نتایج حاصله از جستجو، بیانگر دانشی است که که وب در مورد یک فرد در اختیار دارد. امکان حذف برخی صفحات وب از طریق گوگل اندکی دشوار است با این حال در صورت افزودن امکان "حق فراموش کردن" این امر نیز محقق خواهد شد.
توییتر: جستجو در توییتر تنها به اطلاعات چند روز قبل ختم می شود، بنابراین برای ثبت اطلاعات باید با استفاده از ابزاری مشخص از داده ها بکاپ تهیه شود. نکته مهمی که نباید به راحتی از کنار آن گذشت این است که وب سایت توییتر آرشیو خود را به تعدادی از مؤسسات مختلف اهدا کرده است و این بدان معناست که انجمن بایگانی ایالات متحده بهتر از خود شما می داند که یک سال قبل ناهار چه خورده اید.
همسرم کمی قبل از مرگش از من خواست که کاری برایش انجام دهم. به من گفت: "مطمئن شو که مردم مرا به خاطر می آورند. احوال امروزم را نمی گویم بلکه منظور من احوال سال های قبلم است." کاترین که بیشتر لحظات عمرش را به عنوان زنی جسور، بلندپرواز و زیبا گذرانده بود، نمی خواست آنچه که مردم از او به خاطر خواهند آورد تحت تأثیر آخرین سال زندگی اش باشد. زیرا در آن سال آسیب های ناشی از بیماری و شیمی درمانی مداوم، نشاط، سرزندگی و زیبایی اش را از بین برده بود.
به نظرم رسید که اینترنت بهترین روش برای برآوردن خواسته کاترین است - قطعاً خیلی بهتر از یک سنگ قبر یا مراسم یادبود. بنابراین برای تجلیل زندگی اش یک وب سایت یادبود ساختم و در انتخاب عکس ها و متن های آن دقت فراوانی به خرج دادم. در آن زمان، تصمیم من عملی غیر متعارف بود و گمان می کردم از دید برخی افراد این کار وجهه خوبی ندارد.
شش سال بعد، همه چیز بکلی تغییر کرد. با گسترش کاربران اینترنت و مرسوم شدن استفاده از آن، دیگر ایجاد صفحات یادبود و وب سایت های تجلیل کار غیر معمولی نبود. اما اگر اندکی در این حلقه اخلاقی دقیق تر شویم درخواهیم یافت که یادبودهای رسمی تنها راه گرامی داشتن خاطرات رفتگان نیست. من مدیریت وب سایت ها و وبلاگ های بسیار زیادی را چه شخصی و چه حرفه ای به عهده دارم بعلاوه پروفایل هایی در فیس بوک، فلیکر، توییتر و بسیاری دیگر. تمام این ها خواهند گذشت و افراد بی شماری چنین میراث مشابهی از خود برجای خواهند گذاشت.
ما هر روز و حتی هر دقیقه در حال ساخت این میراث دیجیتال هستیم. بیش از یک چهارم از میلیون ها کاربر فیس بوک امسال و در تنهایی خواهند مرد. اطلاعات موجود در این وب سایت بخشی از سلایق، علایق و روابط ما را در بر می گیرد و در واقع آینه ایست از خود ما. به تعبیر هنس پیتر بروندمو، رئیس خدمات و نرم افزارهای اجتماعی نوکیا در سانفرانیسیکو، این مجموعه اطلاعات "روح دیجیتال افراد" هستند.
به لطف ذخیره ارزان و کپی کردن آسان، روح دیجیتال ما قابلیت جاودانه ماندن به معنای حقیقی را داراست. اما آیا واقعاً خواستار حفظ تمام فعالیت های آنلاین خود برای آیندگان هستیم؟ و اساساً آیا تمایلی به بر جای ماندن کامنت های شخصی، اسنپ های وب کم یا عادات گشت و گذارهای شرم آور خود در نت داریم؟ مکتب فکری طرفداران حفاظت اطلاعات بر این بارو است که حفظ این اطلاعات دِینی است که بشر امروز در قبال فرزندان خود بر گردن دارد. مکتب فکری دیگری به نام دیلی شنیست معتقد است که افزودن قابلیت فراموش کردن اطلاعات، به فضای مجازی ضروری است. در هر حال این اختلاف عقیده اثرات قابل توجهی بر سرنوشت روح دیجیتال کاربران خواهد داشت.
تلفیق بدون مرز اینترنت با تمامی تجربیات بشر امکان ثبت آنلاین زندگی روزمره را بیش از هر زمان دیگری فراهم نموده است. در سال گذشته، دو سوم از جمعیت آمریکا، اطلاعات شخصی شان را بر روی سرور یک ابر که مسافت زیادی هم با این کشور فاصله دارد ذخیره کردند و این در حالی است که در آن زمان حدود نیمی از جمعیت این کشور عضو شبکه های اجتماعی بودند.
امروزه این اطلاعات توسط شرکت های اینترنتی ذخیره می شود و فیس بوک و گوگل نیز مصمم هستند که تا جایی که می توانند اطلاعات کاربران خود را تا هر زمان که امکان پذیر باشد ذخیره کنند. و جالب است بدانید شرکت هایی که بدنبال تبلیغات هدفمند بر روی مشتریان خود هستند داده ای از قبیل عبارات جستجو شده در اینترنت و مرورهای انجام شده را هم ثبت می کنند.
این اطلاعات از دید جامعه شناسان، باستان شناسان و انسان شناسانی که در حال تحقیق بر روی نقطه آغاز عصر دیجیتال هستند هم پوشیده نیست. برای آنها زندگی روزمره می تواند به اندازه لحظات مهم و حساس تاریخی جالب توجه باشد. تا به امروز تحقیقات محققین به شواهد فیزیکی وابسته بود و این در حالی است که میراث دیجیتال این امکان را به بازماندگان بشر می دهد تا در صورت تمایل اطلاعات مربوط به خود را از صفحه روزگار حذف نماید.
با این حال هیچ چیز قطعی نیست
نمی توان با اطمینان از دوام اطلاعات دیجیتالی هم سخن گفت. مارک وبر از موزه تاریخ کامپیوتر در مونتین ویو، کالیفرنیا، می گوید: "یادداشت های دیجیتال بیشتر به حکایاتی شفاهی هستند تا مستند. اگر به طور منظم آنها را کپی نکنید، به سادگی ناپدید می شوند." وی با ابراز نگرانی از کوتاهی های صورت گرفته در این حوزه اظهار داشت: "اگر مراقب نباشیم، دوره ما می تواند به عنوان عصر تاریک پایان یابد. بشر امروز بی آنکه تلاشی برای حفظ اطلاعات خود انجام دهد تنها داده های مورد نیاز خود را به فرمت دیجیتال در می آورد و دیگر کاری با آن ندارد."بایگانی آماتورهار
امروز زمان آن فرا رسیده تا از بابت حفظ اطلاعات خود مطمئن شویم و این کار نیز جز از طریق آماتورهای علاقمند و پیشتاز میسر نخواهد شد. یکی از این افراد، فرد فیلم سازی است به نام جیسون اسکات که به تازگی برای ذخیره geocities (مجموعه بسیار وسیعی از وب سایت های شخصی که به سال 1994 باز می گردد) تلاش خود را آغاز کرده است.سرویس جئوسیتیز این امکان را به کاربر می دهد که با استفاده از جلوه های تصویری هیجان انگیز و الگوهایی جالب و در عین حال غیر حرفه ای، برای خود صفحات وب بسازند. با ورود حریفان قدر به این حوزه، جئوسیتیز جذابیت و همچنین کاربران خود را از دست داد و به تدریج مملو از هرزنامه شد. پس از یک دهه شکیبایی (یا به قول برخی بی توجهی) در سال 2009 یاهو مالک این سایت از ادامه فعالیت بسیاری از این صفحات ممانعت به عمل آورد.
خطر حتمی توقف ادامه فعالیت، اسکات را به وحشت انداخت. وی و طرفدارانش به سرعت تعداد زیادی از صفحات جئوسیتیز را باطل کرده و 641 گیگابایت فضای خالی برای آرشیو ایجاد کردند. اما پیش از ثبت مجدد این حاظه 641 گیگابایتی در reocities.com، فضای ذخیره یاد شده توسط بسیاری از شبکه های اشتراک گذاری فیلم مورد استفاده قرار گرفت.
بنا به گفته اسکات پرسش متداول آن زمان این بود که "چرا برای ذخیره این مزخرفات به خودمان زحمت بدهیم؟" پاسخ اسکات به این پرسش هم شنیدنی است: به اعتقاد وی اینها مزخرفات نیستند بلکه خود تاریخ اند. جئوسیتیز نوعی ماشین زمان است که بشر را به دوران طفولیت تارنمای جهانی می برد. جنبه های مختلف طراحی این تارنما حاکی از محدودیت هایی است که برای اتصال به آن وجود داشته و ساختار آن هم زمانی را به تصویر می کشد که در آن خبری از وب گردی و ساخت صفحات آنلاین به میان نبود. تعاملات کاربران اینترنت از طریق ایمیل و ثبت کانت در وب سایت ها آنهم بدون هیچگونه ترسی از گرفتار شدن در دام هرزنامه ها نشانگر درکی گرانبها از تولد فرهنگ آنلاین است.
سرنوشت سرویس هایی مانند جئوسیتیز هم چندان دور از این امر نیست و احتمالاً اغلب سایت ها چنین عاقبتی در پیش خواهند داشت. تاریخ نشان داده است که حتی مشهورترین شرکت های تکنولوژی نیز به سرعت توسط رقبا یا مشتریان شان کنار گذاشته می شوند: مثل IBM یا مایکروسافت. شرکت هایی مانند فیس بوک که به صورت رایگان سرویس های خود را در اختیار کاربران گذاشته و ذخیره داده بر روی آنها را میسر می کنند در مقابل ارائه این خدمات فعالیت های آنلاین، کاربران خود را تحت نظر گرفته و با دریافت اطلاعات شخصی آنها دست به تبلیغات هدفمند می زنند. اما بالاخره یک روز مجبور می شوند که به دنبال راه های دیگری برای کسب درآمد باشند و دیگر نیازی به میزبانی عکس های مربوط به حیوان خانگی کاربران خود نباشند.
در ماه دسامبر سال گذشته، یاهو اعلام کرد که در نظر دارد ارائه پاره ای از سرویس های مشهور خود از قبیل بوک مارکینگ را متوقف نماید. بدنبال آن شایعاتی در مورد ورشکستگی عظیم ترین سایت به اشتراک گذاری عکس یعنی فلیکر انتشار یافت. با وجود رد تمامی این شایعات از سوی مقامات یاهو، نگرانی کاربران فلیکر در مورد عدم تعهد سایت به وعده هایش ادامه یافت.
در صورت تعطیلی چنین سایت هایی بی شک احساسی فراتر از گم کردن یک آلبوم عکس به کاربران آن دست خواهد داد. خودم شخصاً، عکس های زندگی چند ساله ام در فلیکر ذخیره شده و به وب سایت یادبود کاترین متصل است. من از تمامی عکس ها بک آپ دارم اما عکس های روی فلیکر، تاریخچه ای است از تعاملات اجتماعی من با گروه هایی که عضو آنها بودم و کامنت هایی که دوستانم در مورد عکس ها برایم گذاشته اند. این تاریخچه، درست همانند عکس ها، بخشی از روح دیجیتال من است. در مورد شبکه های اجتماعی هم داستان به همین منوال است: دوستی ها، علایق و لینک ها همگی بخشی از اندوخته های من هستند.
تعداد زیادی از طرفداران حفاظت اطلاعات معتقدند که سپردن اطلاعات احساسی و عاطفی به شرکت های بی ثبات و بی برنامه کار چندان معقولی نیست و درنتیجه در تلاشند تا روش های مناسب تری برای کنترل بهتر میراث دیجیتال کاربران اینترنت ارائه نمایند. در طول سال های گذشته، ابزارهایی ساخته شده اند که به کاربر امکان می دهند تا اطلاعات خود را از چنین سایت هایی خارج کند. در حال حاضر نوعی کارگاه خانگی هم با هدف اطمینان دادن به کاربران از بابت گردآوری و توزیع میراث دیجیتال کاربران پس از مرگ و مطابق با میل و خواست شخصی شان راه اندازی شده است. در همین راستا بسیاری از متخصصین این حوزه از جمله کارشناسان امنیتی، مأموران کفن و دفن مجازی، شرکت های ذخیره داده ها و بالاخره وکلا، در اوایل ماه می در سانفرانسیسکو نشستی با موضوع روز مرگ دیجیتال برپا کردند.
جرمی لیتون جان، متصدی نسخه های دستنویس الکترونیکی در کتابخانه بریتانیای لندن می گوید: "به جذابیت ثبت پیشینه خانوادگی فکر کنید. ایده ساخت یک آرشیو شخصی برای فرزندان بسیار جالب و خاطره انگیز خواهد بود."
اما گردآوری یک چنین میراثی آسان نیست. فیس بوک و دیگر سایت های نظیر آن تلاش فراوانی در جهت مرتب نمودن و فراهم کردن امکان دسترسی به این اطلاعات، انجام داده اند، کاری که حتی خود ما نیز اهمیت چندانی به آن نمی دهیم. بنا به گفته جان در حدود یک سوم افراد فایل های دیجیتال شخصی خود را گم می کنند. وی می گوید: "روزی را تصور کنید خاطرات مربوط به بزرگ شدن فرزندتان را فراموش کرده اید. اما نگران نباشید زیرا امروز ریسک بروز چنین اتفاقی بسیار پایین است. با این حال این موضوع دغدغه بسیاری از افراد است."
نسل تازه سرویس های ارائه شده توسط شبکه های اجتماعی شاید علاوه بر تضمین کنترل داده، سازماندهی آن را نیز آسان تر کنند. یکی از شبکه های اجتماعی تازه کار، دیاسپورا نام دارد که در سانفرانسیسکو مستقر است. نکته جالب در مورد دیاسپورا آن است که سرورهای این شبکه توسط کاربران آن تعمیر و نگهداری می شود. در حالی که فیس بوک درست بر عکس آن است. این وب سایت سرورهای مخصوص به خود را داشته و درنتیجه بر تمامی اطلاعات کاربرانش نظارت دارد. یکی از معایب دیاسپورا و دیگر شبکه های اجتماعی DIY، آن است که مرتب باید مراقب عملکرد و فعال بودن سرورها بود چرا که در غیر اینصورت اطلاعات کاربران یک شبه نابود خواهد شد.
با این همه شاید در نهایت این امر امکان پذیر شود که تنها با چند کلیک ساده اموال مجازی خود را گردآوری کنیم و برای بازماندگان خود به میراث بگذاریم که معادل اینترنتی آن می شود اهدای نامه ها و کاغذهای خصوصی خود به دیگران. از سال 1996 میلادی تاکنون آرشیو اینترنت در کالیفرنیا مشغول به گردآوری مجموعه ای عمومی از صفحات وب و پیام های چند رسانه ای است و به امید اهدای چنین اموالی از سوی کاربران چشم به آینده دوخته است. بروستر کیل، بنیان گذار این آرشیو ابراز امیدواری کرده است که این امر، کاربران را ترغیب به اهدای نامه های بیشتر کرده و بالاخره شاهد اهدای میلیونها نامه از سوی آنها باشیم. اگر چنین اتفاقی بیفتد، میراث دیجیتال ما در نهایت برای آیندگان حفظ خواهد شد.
با این همه آیا لازم است که این اندازه برای حفظ داده ها شتاب زده عمل شود؟ ویکتور مایر اسکونبرگر از انجمن اینترنت بریتانیا که به مطالعه قوانین و مقررات اینترنت پرداخته، می گوید: "فراموش کاری از جمله ویژگی های بشر است و به همین دلیل در طول هزاران سال انسان به دنبال راه هایی برای حفظ خاطراتش بوده است." با وجود این امروزه ذخیره هر بیت کوچک از داده های دیجیتال بشر بسیار آسان تر از دسته بندی و معدوم نمودن داده های ناخواسته است. به عبارت دیگر، حجم خاطراتی که ایجاد می کنیم بیشتر از مقداری است که بتوانیم آن را به خاطر بسپاریم.
بشر امروز توان روبرو شدن تمامی خاطرات گذشته خود را ندارد. برای مثال، فیس بوک به طور مداوم قابلیت موسوم به "داستان های به یادماندنی" را مورد آزمایش قرار می دهد و به این ترتیب به روز رسانی حالات گذشته کاربر نیز در این قسمت به نمایش درخواهد آمد. واکنش عمومی به افزودن این قابلیت تنها سردرگمی بوده است؛ کاربرانی که نمی دانند با این اطلاعات بجای مانده از گذشته چه کنند. نمی توان دلیل روشنی برای بروز رسانی اطلاعات گذشته بیان کرد؛ با این همه برای برخی یادآوری زمان های گذشته ناخوشایند است و مثلاً آنها را به یاد یک جدایی تلخ می اندازد.
فراموش با بزرگواری
گاه یادآوری خاطرات مربوط به گذشته انسان را آزار می دهد. مایر اسکینبرگر می گوید: "از خانمی که محکومیت جنایی طولانی مدتش به طور کاملاً اتفاقی در اینترنت فاش شد، برای شرکت در یک برنامه رادیویی دعوت کردم. متأسفانه این امر موجب نابودی زندگی وی در اجتماع و از بین رفتن شروع تازه ی وی که سال ها برای بدست آوردن آن زحمت کشیده بود، شد. حتی خود او مسئول این اتفاق نیست، بلکه شخص دیگری آن را نقل کرده است. "بخشیدن و فراموش کردن چنین اتفاقاتی بسیار دشوار است."دلیل قانع کننده دیگری نیز برای پذیرش فراموشی آنلاین وجود دارد. ماندگاری ابدی اطلاعات در برخی وب سایت ها، فضای مجازی را از داده های منسوخ پر خواهد کرد و این بدین معنا خواهد بود که مردگان بر زندگان پیشی خواهند
گرفت. اگر نام کاترین را در گوگل سرچ کنید، اولین نتیجه ای که نشان داده می شود سایت یادبودی است که برای وی ساخته شده است. با این همه همسر کاترین دقیقاً نمی داند که افراد همنام وی با دیدن این وب سایت، چه احساسی را تجربه می کنند! مایر اسکینبرگر در کتاب سال 2009 خود با نام Delete پیشنهاد ساخت نوعی تکنولوژی را می دهد که به واسطه آن کاربران می توانند در صورت تمایل داده های مورد نظر خود را از فضای مجازی پاک کنند. وی در کتاب خود به کاربران اینترنت توصیه می کند که فایل های خود را به همراه تاریخ انقضا ثبت کنند تا پس از یک دوره زمانی خاص خود به خود نابود شوند. نکته مهم دیگری را در این کتاب "فرسایش دیجیتالی" ارائه داده است: اصالت فایل ها به تدریج از بین می روند، مگر آنکه فرد تمام تلاش خود را برای حفظ آنها به خرج دهد. همچنین با گذشت زمان امکان دسترسی به فایل های قدیمی کمتر می شود و این درست مانند آن است که عکسهای قدیمی را بجای قرار دادن در اتاق به قسمت زیر شیروانی انتقال دهید.
ایده های ذکر شده تنها توسط شرکت های معدودی به مرحله اجرا درآمده است. شرکت تازه تأسیس کوچکی به نام اکس پایر در آلمان، در ماه ژانویه نرم افزاری را به بازار عرضه کرد که این امکان را برای افراد فراهم می کند تا هنگام آپلود عکس در سایت هایی مانند فیس بوک، تاریخ انقضایی برای آنها تعیین کنند تا عکس ها پس از مدتی معین از بین بروند. بنابراین دوستان تان می توانند مثلاً تا روز بعد به عکس ها دسترسی داشته باشند و جای هیچگونه نگرانی در مورد مطلع شدن کارفرمای چند سال بعد فرد، از این عکس ها نخواهد بود.
اما باید به خاطر داشت که مشکل اصلی چنین برنامه هایی احتمال کپی برداری از آنهاست. زیرا فایل های موجود در اینترنت هر چند با زحمت فراوان قابل کپی کردن هستند. ذات بشر اینگونه است و احتمال آنکه یک داده و یا عکس مشخص مورد کپی برداری قرار بگیرد هم بسیار بالاست. اگر خوش شانس باشیم، دستاوردهایمان کپی برداری می شوند و در غیر این صورت شکست هایمان. مشکل دیگر کوچک بودن و ناشناخته بودن شرکت های عرضه کننده چنین سرویس هایی می باشد. یک شرکت نوپا چگونه می تواند تمامی میراث شما را از گوگل یا فیس بوک بیرون بکشد؟
خوشبختانه حتی اگر قادر به حذف داده ها نباشیم، پنهان کردن آنها امکان پذیر است. شرکت گوگل در پی شکایت چندین تن به آژانش حفاظت از داده ها در ماه فوریه و طبق حکم یک دادگاه اسپانیایی، مجبور به حذف حدود 100 لینک از دیتابیس خود به دلیل ارائه اطلاعات منسوخ از افراد شد. اکثر لینک های مزبور بر پایه مقالات روزنامه ها و یادداشت های عمومی بود، اما گوگل از اطاعت سرباز زد. به هر حال طبق "قانون فراموشی" که به عنوان هدف اصلی استراتژی حفاظت از داده های اتحادیه اروپا در سال2011 عنوان شده، احتمالاً شکایات بیشتر و برزگ تری در مورد عملکرد فیس بوک به مراجع قضایی اروپا تسلیم می شود. اتحادیه اروپا سابقه طولانی، در تغییر نحوه استفاده از اینترنت دارد و به موجب همین امر احتمالاً مهم ترین موضوع بعدی که در دستور کار این اتحادیه قرار خواهد گرفت همان پاک شدن داده های شخصی کاربران اینترنت است. اکنون زندگی انسان در لحظه خاصی از تاریخ بشر قرار دارد. بشر امروز می داند که چگونه میراث دیجیتال خود را ایجاد نماید اما هنوز درباره چگونگی نظم بخشیدن به این اطلاعات چیزی نمی داند. نسل های قبل هیچ ردپای دیجیتالی از خود بر جای نگذاشته اند و آیندگان نیز ممکن است جز تعدادی زندگی نامه سانسوز شده، اطلاعات دیگری از خود به یادگار نگذارند. تصویری که از بشر امروز باقی خواهد ماند تحت تأثیر مجموعه ای تصادفی از بهترین و بدترین لحظات زندگی اش خواهد بود.
خاطراتی که اکنون با تمام تلخی ها و شیرینی ها پشت سر می گذاریم گنجینه ای بی نظیر خواهد شد در دست مورخان قرن های آتی. در حقیقت دنیای مجازی امروز، جامع ترین و حقیقی ترین تصویری است که تا کنون از نسل بشر بر جای مانده است.
شاید هم مطالعه دقیق تر این یادداشت ها مورخان آینده را با مردی آشنا کند که در غم از دست دادن همسر جوانش در سرآغاز عصر دیجیتال، به فکر ساخت یک یادبود آنلاین از وی افتاد.
منبع: نشریه بزرگراه رایانه شماره 143