پرسشی از محضر علامه مصباح یزدی
پرسش:
آیا حکومت موجود در کشور ما صد در صد اسلامی است؟پاسخ:
پیش از پرداختن به پاسخ، نخست باید دید اسلامی بودن یک حکومت به چه معناست و چگونه تحقّق می یابد تا در پرتو آن بتوانیم میزان اسلامی بودن حکومت موجود در کشورمان را تعیین کنیم:یک حکومت وقتی اسلامی است که بر تمام جوانب و شؤون آن قوانین، معیارها و مبانی دین اسلام حاکم باشد؛ یعنی، در رأس هرم قدرت آن حکومت کسی و نهادی قرار گیرد که با معیارها و ملاک های اسلام به آن منصب دست یافته باشد، قانونگذاری و اجرا -اعم از قوّه ی مجریه و قوّه ی قضائیه- در آن حکومت همگی برگرفته از اسلام و در چارچوب مقرّرات دین و به سمت تأمین مبانی و ارزش های اسلامی باشد. و در یک کلام مشروعیّت حاکمان و کارگزاران حکومت برآمده از اذن الهی، حرکت حکومت در چارچوب احکام تابناک دین اسلام و سمت و سوی حرکت حکومت بطرف تحقّق اهداف اسلامی و تأمین مصالح مادّی و معنوی انسان ها باشد. چنین حکومتی صد درصد اسلامی خواهد بود و البته هرچقدر از این شاخصه ها فاصله بگیریم از درصد اسلامی بودن حکومت کاسته خواهد شد.
به عبارت دیگر: کسانی که عهده دار رهبری و مدیریّت جامعه می شوند، چه به عنوان ولی امر امّت اسلامی، و چه به عنوان قانونگذاران و مجریان همگی باید مأذون از سوی خدا برای تصدّی مسؤولیّت خویش باشند و مشروعیت (1) ایشان از ناحیه ی اذن خدای متعال باشد. از طرفی قوانینی که بر کشور اسلامی حاکم می شود باید عبارت باشد از قوانین ثابت الهی، احکام حکومتی و قوانین متغیّر و موضوعه که همگی در چارچوب احکام ثابت اسلام و در راستای تأمین ملاک ها و اهداف اسلامی -نظیر عدالت اجتماعی به معنای گسترده ی آن، رفع تبعیض ها، از بین بردن شکاف طبقاتی، فقر زدایی، گسترش اخلاق و فضیلت در جامعه، فراهم کردن زمینه ی رشد و تعالی معنوی و مادی انسان، تأمین رفاه نسبی شهروندان، تأمین امنیت و آزادی های مشروع (2) و... -قرار دارد و بالاخره قوای مجریه و قضائیه نیز در کشورهای اسلامی باید مجری احکام ثابت و متغیّر اسلام و باز در راستای تأمین مبانی و معیارهای پیش گفته ی اسلامی باشند.
از این رو رهبری جامعه ی اسلامی باید به وضع سیاست ها و شاخصه های کلانی که برگرفته از اسلام و در واقع همان اهداف دین در حکومت است بپردازد و لایه های میانی، یعنی، قوای سه گانه و لایه های پایینی یعنی، زیر شاخه ها و بدنه ی قوای سه گانه کشور نیز در راستای تحقق سیاستگذاری های کلان مقام رهبری به سیاستگذاری و وضع مقرّرات بپردازند تا اهداف اسلامی برآورده شود.
با توجّه به آنچه گفته شد نتیجه می گیریم که اسلامی بودن حکومت دارای مراتبی است که حداقل آن اجرای احکام اسلامی بدست حاکمان مسلمان است ولی نباید به این مرتبه بسنده کرد بلکه باید مردم تلاش کنند تا اسلامی بودن حکومت را به عالیترین مرتبه ی آن که دارای همه ی شاخصه های حکومت اسلامی باشد برسانند.
با این هدف، مراجعه به واقعیت های موجود در کشور ما نشان می دهد که تاکنون، یعنی تا آغاز دهه ی سوم انقلاب اسلامی، هنوز قوانین و معیارهای اسلامی آنچنان که باید در حکومت پیاده نشده اند و مع الأسف سیاستگذاری هایی که در لایه های میانی و پایینی حکومت صورت می گیرد در بسیاری موارد منطبق با معیارهای اسلامی نیست. البته در موارد زیادی سعی شده است که این برنامه ریزی ها و وضع مقرّرات در ضدیّت و تنافی با اسلام نباشد. اما فرق است بین آن که چیزی با اسلام در تنافی نباشد با آن که چیزی برگرفته از اسلام و تعالیم و احکام آن باشد و به اصطلاح، اسلام در آن موارد بصورت فعّال و ایجابی عمل نماید. در واقع ضعف ها و کاستی های موجود در نظام و کشور ما در بسیاری موارد به دلیل عمل نکردن به همین قوانین و معیارهای دینی است که اگر به آنها عمل شود بطور قطع انبوهی از مشکلات موجود برطرف خواهد شد.
این نکته را نیز ناگفته نگذاریم که رسیدن به جامعه ی ایده آل اسلامی و حاکمیّت کامل اسلام عزیز بر جامعه و تأمین اهداف نورانی دین، از جمله عدالت اجتماعی به معنای تام و دقیق آن تنها در پرتو حکومت دادگستر و جهانی حضرت ولی عصر (عج) بدست خواهد آمد، اما این معنا نیست که تا حصول آن حکومت گرانسنگ و سترگ باید به هیچ اقدامی دست نزد؛ بلکه، با تمام وجود باید سعی و تلاش نمود تا آنچه در زمان غیبت آن وجود مقدّس از حاکمیّت ارزش های اسلامی و احکام آن امکان دارد در جامعه پیاده شود تا راه رستگاری بشر هموار گشته و سعادت مادّی و معنوی و دنیوی و اخروی انسان بدست آید.
پی نوشت ها :
1. البته مقبولیت و کارآمدی این افراد برگرفته از اقبال و آرای عمومی است و این مهم با مشارکت مردم در انتخابات و نیز در قالب بیعت و حمایت مردمی و همکاری با مسؤولان بدست می آید.
2. مقصود از آزادی های مشروع، آزادی در چارچوب قوانین اسلامی -اعم از قوانین ثابت و متغیّر و قوانین موضوعه ی مجلس شورای اسلامی- است.
مصباح یزدی، محمد تقی؛ (1391)، پاسخ استاد به جوانان پرسشگر، قم: انتشارات مؤسسه ی آموزشی و پژوهشی امام خمینی (قدس سرّه)، چاپ اول