ترجمه: حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
چ
منبع:راسخون
چ
مسلمانان آمریکا مخصوصاً از زمان حملات 11 سپتامبر تا کنون با چالشهایی در زمینهی باورهای دینی خود و زندگی در این کشور رو به رو گردیدهاند.
مسلمانان، که پیروان اسلام نیز خوانده میشوند (واژهی اسلام به معنی "تسلیم شدن در برابر خدا" است)، معتقدند که الله یگانه خدای واقعی است و پیام خود را توسط پیامبر اسلام حضرت محمد به پیروانش منتقل نموده است.
اسلام بعد از مسیحیت دومین دین بزرگ بر روی زمین محسوب میشود. با این حال، هم چنان که از تعداد پیروان مسیحیت هر ساله کمتر میشود بر تعداد پیروان اسلام افزوده میشود.
مسلمانان "پنج رکن دین اسلام" را به جا میآورند که در واقع عبارتند از پنج اصل که بایستی توسط مسلمانان مورد تبعیت قرار گیرند. به علاوه، مسلمانان هم چنین از دستور العملهایی پیروی میکنند که توسط "شریعت"، یا قوانین اسلامی، تعیین گردیدهاند.
پنج رکن فوق الذکر عبارتند از شهادت، یا بیان اعتقاد؛ نماز؛ زکات، یا پرداخت صدقه؛ روزه در طول ماه رمضان؛ و حج، یا زیارت از مکهی مکرمه.
شهادت در واقع اظهار باور و اعتقاد است (احتمالاً شبیه دعای ربانی در مسیحیت است) که بدین شکل بیان میشود: "شهادت میدهم که خدایی جز الله وجود ندارد و شهادت میدهم که محمد فرستادهی خداست." این اظهاریه به تکرار قرائت میشود و بنیان ایمان و اعتقاد مسلمانان محسوب میشود.
نماز دعایی است که در پنج زمان مشخص در طول روز به جا آورده میشود. در کشورهای مسلمان، در این پنج زمان مشخص مسلمانان دعوت به نماز میشوند و سپس همه نماز را به جا میآورند. نماز میبایستی رو به سمت مکه ادا شود و فرصتی جهت برقراری ارتیاط با خدا و شکر نعمت قلم داد میشود. اگر برای مسلمانی این امکان وجود نداشته باشد که کار خود را در آن زمان مشخص رها کند، در آن صورت میتواند هر وقت فرصت یافت نماز خود را به جا آورد.
زکات عبارت است از سهیم شدن مال و دارایی با افراد بی بضاعت و برای کسانی که خواهان تعدیل نا برابریهای مالی هستند یک لازمه به شمار میرود.
عمل روزه گرفتن در اغلب موارد در طول ماه مبارک رمضان به جا آورده میشود. در طول این ماه، انتظار میرود مسلمانان از طلوع خورشید تا غروب خورشید روزه بگیرند تا بدین طریق به خدا نزدیکتر شوند. همانند آیین چله روزهی مسیحیان، مسلمانان در طول ماه روزه باید مواظب باشند که گناه نکنند، با دیگران مهربانی و مدارا کنند و از خشم، حرص، حسادت و غیره پرهیز کنند. هدف از روزه گرفتن در ماه رمضان هم چنین درک بهتر گرسنگان است.
حج به سفر یا زیارت شهر مقدس مکه اطلاق میشود. با این که از مسلمانان انتظار نمیرود که هر ساله به زیارت مکه بروند، اما بر هر فرد مسلمانی واجب است که دست کم یک بار در طول عمر خود حج را به جا آورد.
تبعیت از این آیینهای مذهبی برای آن دسته از پیروان اسلام که در کشورهای مسلمان زندگی میکنند کار نسبتاً ساده و آسانی است، زیرا در این کشورها مسلمانان اکثریت مردم را تشکیل میدهند.
اما در آمریکا این گونه نیست. در آمریکا که مسیحیان اکثریت جمعیت را تشکیل میدهند و فرهنگ مردم مبتنی بر دین مسیحیت است این روزها مسلمانی به یک چالش تبدیل گردیده است.
بین 2 تا 7 میلیون مسلمان در آمریکا زندگی میکنند. در حال حاضر اسلام بعد از مسیحیت و یهودیت سومین دین بزرگ آمریکا بشمار میرود. اگرچه ادعا میشود که تحمل مذاهب در آمریکا بسیار بالاست، اما مسلمانان آمریکا گزارش نمودهاند که مخصوصاً از زمان حملات 11 سپتامبر به بعد میزان تحمل مذاهب کاهش یافته است.
علاوه بر چالش انگیز یافتن فرهنگ آمریکایی که مثلاً به جا آوردن پنج وعده نماز در روز را امکان پذیر نمیسازد، مسلمانان این کشور از این که درک پایینی از تعطیلات و آیینهای مذهبیشان وجود دارد سر خورده شدهاند.
با این که مسلمانانِ زادهی آمریکا گاهی اوقات میتوانند خود را با تفسیر آمریکاییها از تعطیلات مسیحی هم چون کریسمس و عید پاک تطبیق دهند، اما مسلمانانی که در دیگر کشورها به دنیا آمدهاند و به آمریکا مهاجرت کردهاند در طول تعطیلات مسیحی خود و فرزندانشان را منزوی مییابند آن هم در حالی که همگان صرف نظر از مسیحی دانستن یا مسیحی ندانستن خود آن مناسبتها را جشن میگیرند. یک زن مسلمان آمریکایی سومالی تبار میگوید: "غوطهور شدن در فرهنگ آمریکایی که متمرکز بر مسیحیت است کار دشواری است. حتی با این که میدانم این فرهنگ و مذهب دو چیز متمایزند، به راحتی میتوان این دو را با هم اشتباه گرفت، اما باید به خاطر داشت که عدم تشخیص این دو میتواند باعث سوء تعبیر گردد. سوء تفاهم نسبت به مسلمانان غالباً به همین شکل رخ میدهد."
وی به این موضوع اشاره نمود که "در برخی کشورهای عربی زنان ملزم هستند خودشان را بپوشانند، اما این موضوع در مورد همه کشورهایی که در آنها اسلام دین اصلی است صادق نمیباشد و این امر باعث سر در گمی فرهنگی میشود. رسانههای دارای اطلاعات غلط نیز غالباً به این سردرگمی دامن میزنند."
مسلمانان آمریکا میگویند از زمان حملات 11 سپتامبر به بعد همسایگانشان معمولاً اسلام را مساوی با تروریسم میدانند و این امر نا امید کننده است.
همان گونه که یک وبلاگ نویس در یک میز گرد اینترنتی دربارهی اسلام نوشته است، "تا زمانی که همهی مسلمانان را در یک طبقه قرار دهیم نخواهیم توانست بر شکافی که ما را از هم جدا میکند غلبه کنیم. جنگ ما بر علیه مسلمانان نیست بلکه بر علیه "تروریسم" است و همهی مسلمانان هم تروریست نیستند. اگر همهی مسلمانان را تروریسم بدانیم مثل این است که همهی افراد بلوند را احمق بدانیم، همهی ایتالیاییها را عاشق بدانیم، همهی سیاهپوستان را رقصندههای بزرگی بدانیم یا همهی آلمانیها را نازی بدانیم."
پس همهی مسلمانان مثل هم نیستند. در میان مسیحیان و یهودیان هم میتوان افرادی را یافت که متدین و دین دار هستند و هر روز به اعتقاداتشان پای بندند و هم چنین میتوان افرادی را یافت که تنها در روزهای تعطیل به کلیسا میروند. متأسفانه میتوان افراد بنیاد گرای افراطی و حتی افرادی که به خاطر آرمانشان آدم میکشند را در هر دین و مذهبی یافت،. این افراد به طور کلی دین و مذهب خود را نمایندگی نمیکنند.
همان طور که زن مسلمان سومالیایی میگوید، این مسأله مهم است که مردم معتقد به هر دین و مذهبی دیگران را بر اساس روی دادهای افراطی صورت گرفته قضاوت نکنند. وی میگوید: "قرآن از قتل و آدم کشی نمیگذرد، و من نمیدانم چرا اگر از دینی انتقاد شود برخی از پیروان آن دست به آدمکشی میزنند." وی میافزاید که اسلام دین صلح است.
عکس از آناستازیا موت آستین
مسلمانان آمریکا هم چون پیروان دیگر ادیان به شما خواهند گفت که پیروان دینشان از افرادی که آیینهای دینی را به جا نمیآورند گرفته تا افراد زاهد و دین دار و همچنین افراد تند رو و افراطی را شامل میشوند.مسلمانان، که پیروان اسلام نیز خوانده میشوند (واژهی اسلام به معنی "تسلیم شدن در برابر خدا" است)، معتقدند که الله یگانه خدای واقعی است و پیام خود را توسط پیامبر اسلام حضرت محمد به پیروانش منتقل نموده است.
اسلام بعد از مسیحیت دومین دین بزرگ بر روی زمین محسوب میشود. با این حال، هم چنان که از تعداد پیروان مسیحیت هر ساله کمتر میشود بر تعداد پیروان اسلام افزوده میشود.
مسلمانان "پنج رکن دین اسلام" را به جا میآورند که در واقع عبارتند از پنج اصل که بایستی توسط مسلمانان مورد تبعیت قرار گیرند. به علاوه، مسلمانان هم چنین از دستور العملهایی پیروی میکنند که توسط "شریعت"، یا قوانین اسلامی، تعیین گردیدهاند.
پنج رکن فوق الذکر عبارتند از شهادت، یا بیان اعتقاد؛ نماز؛ زکات، یا پرداخت صدقه؛ روزه در طول ماه رمضان؛ و حج، یا زیارت از مکهی مکرمه.
شهادت در واقع اظهار باور و اعتقاد است (احتمالاً شبیه دعای ربانی در مسیحیت است) که بدین شکل بیان میشود: "شهادت میدهم که خدایی جز الله وجود ندارد و شهادت میدهم که محمد فرستادهی خداست." این اظهاریه به تکرار قرائت میشود و بنیان ایمان و اعتقاد مسلمانان محسوب میشود.
نماز دعایی است که در پنج زمان مشخص در طول روز به جا آورده میشود. در کشورهای مسلمان، در این پنج زمان مشخص مسلمانان دعوت به نماز میشوند و سپس همه نماز را به جا میآورند. نماز میبایستی رو به سمت مکه ادا شود و فرصتی جهت برقراری ارتیاط با خدا و شکر نعمت قلم داد میشود. اگر برای مسلمانی این امکان وجود نداشته باشد که کار خود را در آن زمان مشخص رها کند، در آن صورت میتواند هر وقت فرصت یافت نماز خود را به جا آورد.
زکات عبارت است از سهیم شدن مال و دارایی با افراد بی بضاعت و برای کسانی که خواهان تعدیل نا برابریهای مالی هستند یک لازمه به شمار میرود.
عمل روزه گرفتن در اغلب موارد در طول ماه مبارک رمضان به جا آورده میشود. در طول این ماه، انتظار میرود مسلمانان از طلوع خورشید تا غروب خورشید روزه بگیرند تا بدین طریق به خدا نزدیکتر شوند. همانند آیین چله روزهی مسیحیان، مسلمانان در طول ماه روزه باید مواظب باشند که گناه نکنند، با دیگران مهربانی و مدارا کنند و از خشم، حرص، حسادت و غیره پرهیز کنند. هدف از روزه گرفتن در ماه رمضان هم چنین درک بهتر گرسنگان است.
حج به سفر یا زیارت شهر مقدس مکه اطلاق میشود. با این که از مسلمانان انتظار نمیرود که هر ساله به زیارت مکه بروند، اما بر هر فرد مسلمانی واجب است که دست کم یک بار در طول عمر خود حج را به جا آورد.
تبعیت از این آیینهای مذهبی برای آن دسته از پیروان اسلام که در کشورهای مسلمان زندگی میکنند کار نسبتاً ساده و آسانی است، زیرا در این کشورها مسلمانان اکثریت مردم را تشکیل میدهند.
اما در آمریکا این گونه نیست. در آمریکا که مسیحیان اکثریت جمعیت را تشکیل میدهند و فرهنگ مردم مبتنی بر دین مسیحیت است این روزها مسلمانی به یک چالش تبدیل گردیده است.
بین 2 تا 7 میلیون مسلمان در آمریکا زندگی میکنند. در حال حاضر اسلام بعد از مسیحیت و یهودیت سومین دین بزرگ آمریکا بشمار میرود. اگرچه ادعا میشود که تحمل مذاهب در آمریکا بسیار بالاست، اما مسلمانان آمریکا گزارش نمودهاند که مخصوصاً از زمان حملات 11 سپتامبر به بعد میزان تحمل مذاهب کاهش یافته است.
علاوه بر چالش انگیز یافتن فرهنگ آمریکایی که مثلاً به جا آوردن پنج وعده نماز در روز را امکان پذیر نمیسازد، مسلمانان این کشور از این که درک پایینی از تعطیلات و آیینهای مذهبیشان وجود دارد سر خورده شدهاند.
با این که مسلمانانِ زادهی آمریکا گاهی اوقات میتوانند خود را با تفسیر آمریکاییها از تعطیلات مسیحی هم چون کریسمس و عید پاک تطبیق دهند، اما مسلمانانی که در دیگر کشورها به دنیا آمدهاند و به آمریکا مهاجرت کردهاند در طول تعطیلات مسیحی خود و فرزندانشان را منزوی مییابند آن هم در حالی که همگان صرف نظر از مسیحی دانستن یا مسیحی ندانستن خود آن مناسبتها را جشن میگیرند. یک زن مسلمان آمریکایی سومالی تبار میگوید: "غوطهور شدن در فرهنگ آمریکایی که متمرکز بر مسیحیت است کار دشواری است. حتی با این که میدانم این فرهنگ و مذهب دو چیز متمایزند، به راحتی میتوان این دو را با هم اشتباه گرفت، اما باید به خاطر داشت که عدم تشخیص این دو میتواند باعث سوء تعبیر گردد. سوء تفاهم نسبت به مسلمانان غالباً به همین شکل رخ میدهد."
وی به این موضوع اشاره نمود که "در برخی کشورهای عربی زنان ملزم هستند خودشان را بپوشانند، اما این موضوع در مورد همه کشورهایی که در آنها اسلام دین اصلی است صادق نمیباشد و این امر باعث سر در گمی فرهنگی میشود. رسانههای دارای اطلاعات غلط نیز غالباً به این سردرگمی دامن میزنند."
مسلمانان آمریکا میگویند از زمان حملات 11 سپتامبر به بعد همسایگانشان معمولاً اسلام را مساوی با تروریسم میدانند و این امر نا امید کننده است.
همان گونه که یک وبلاگ نویس در یک میز گرد اینترنتی دربارهی اسلام نوشته است، "تا زمانی که همهی مسلمانان را در یک طبقه قرار دهیم نخواهیم توانست بر شکافی که ما را از هم جدا میکند غلبه کنیم. جنگ ما بر علیه مسلمانان نیست بلکه بر علیه "تروریسم" است و همهی مسلمانان هم تروریست نیستند. اگر همهی مسلمانان را تروریسم بدانیم مثل این است که همهی افراد بلوند را احمق بدانیم، همهی ایتالیاییها را عاشق بدانیم، همهی سیاهپوستان را رقصندههای بزرگی بدانیم یا همهی آلمانیها را نازی بدانیم."
پس همهی مسلمانان مثل هم نیستند. در میان مسیحیان و یهودیان هم میتوان افرادی را یافت که متدین و دین دار هستند و هر روز به اعتقاداتشان پای بندند و هم چنین میتوان افرادی را یافت که تنها در روزهای تعطیل به کلیسا میروند. متأسفانه میتوان افراد بنیاد گرای افراطی و حتی افرادی که به خاطر آرمانشان آدم میکشند را در هر دین و مذهبی یافت،. این افراد به طور کلی دین و مذهب خود را نمایندگی نمیکنند.
همان طور که زن مسلمان سومالیایی میگوید، این مسأله مهم است که مردم معتقد به هر دین و مذهبی دیگران را بر اساس روی دادهای افراطی صورت گرفته قضاوت نکنند. وی میگوید: "قرآن از قتل و آدم کشی نمیگذرد، و من نمیدانم چرا اگر از دینی انتقاد شود برخی از پیروان آن دست به آدمکشی میزنند." وی میافزاید که اسلام دین صلح است.
/ج