نویسنده: مارتین گریفیتس
مترجم: علیرضا طیب
مترجم: علیرضا طیب
سینتیا اِنلو استاد حکومت و روابط بین الملل در دانشگاه کلارک است و از 1972 در این دانشگاه مشغول تدریس بوده است. او حرفه دانشگاهی را از پژوهشگری در زمینه قومیت و توسعه سیاسی در جنوب شرقی آسیا آغاز کرد و از اوایل دهه 1980 از چهره های محوری تلاش برای آشکار ساختن اهمیت جنسیت در نظریه و عمل روابط بین الملل بوده است. سبک نگارش وی بسیار نو و هدفش برملاساختن نقش های چندگانه ای است که زنان در سرپا نگه داشتن نیروهای اقتصادی جهانی و تعاملات دولت ها، که به اعتقاد خودش بستگی به «روابط» خصوصی زنان با مردان دارد، بازی می کنند. گاه آثار او را گونه ای از تجربه گرایی زن باورانه (-زن باوری) در نظریه روابط بین الملل دانسته اند که عمدتاً به بررسی زنان و نقش جنسیت و آشکارساختن محدودیتهای چارچوب های مسلط تحلیل در این حوزه توجه دارند. زیر با این که رسم جداافتاده ای است که روابط بین الملل را به «بُن نگره» های گوناگونی تقسیم کنند انلو هیچ یک از آن ها را برای تبیین نقش جنسیت در ساخت و پرداخت هویت سیاسی ما و بررسی اثرات آن در روابط بین الملل کافی نمی داند.
بنابراین باید آثار انلو را با توجه شایسته به این واقعیت مطالعه کرد که بُن نگره های موجود، شیوه تفکر ما را درباره روابط بین الملل محدود می سازند. آن ها نه تنها میدان ادراک ما (آن چه مهم ترین بازیگران و روابط «می دانیم») بلکه میدان مفهومی مان را نیز محدود می سازند. افق های فکری به ما کمک می کنند تا تعیین کنیم برای مطالعه چه چیزهایی موضوعیت دارند و در این مقام، نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد، ولی محدودیت آفرین هم هستند. وقتی برخی بخش های واقعیت را از آگاهی خودمان کنار می گذاریم نه تنها در مقام متفکران منفرد یا به منزله نتیجه ناگزیر برخی قوانین جهان روای ادراک بلکه همچنین در مقام موجودات اجتماعی چنین می کنیم. آن چه «مربوط» به شمار می رود عملاً بر اساس قواعد اجتماعی (و به گفته انلو، جنسیتی) حذف است که چنین تعریف می شود. این قواعد اغلب ناگفته اند و ما آن ها را ضمن خوگرفتن به رشته ای که مردان بر آن تسلط دارند می آموزیم. برای نمونه، خواننده باید توجه کند که جدای از اندیشمندان برجسته زن باوری که در این کتاب از آن ها یاد کرده ایم (اِنلو، الشتین، تیکنر) در بین چهل و هفت اندیشمند دیگر نامبرده شده تنها یک زن (سوزان استرنج) وجود دارد! از بازی روزگار این که خیلی دشوار می توان روشن ساخت که کدام یک را «به طور عادی» از قلم انداخته ایم. ولی چیزی که به ما کمک می کند تا از بنیان های تلویحی ولی مقدماتی نظم بین المللی پرده برداریم دقیقاً همین توانایی متمرکز شدن روی آن هایی است که به طور عادی از قلم انداخته ایم. بررسی بافت و پویش اجتماعی حذف ذهنی به ما کمک می کند تا نوع ظریف کنترل اجتماعی را که در عین حال قوی ترین نوع آن نیز هست برملا سازیم؛ نوعی که نه تنها بر نحوه رفتار ما بلکه بر شیوه اندیشیدن ما هم اثر می گذارد.
وانگهی، آن هایی که اغلب از دایره توجه مان کنار می گذاریم افراد و گروه هایی نیستند که به طور اتفاقی از قلم افتاده باشند بلکه معمولاً به مقوله های اجتماعی مشخصی تعلق دارند و از همین رو فوق العاده اهمیت دارد که متوجه دام شناخت شناسانه بدیهی انگاشتن افق های اجتماعی-ذهنی خودمان باشیم. این افق ها ایستا نیستند بلکه می توانند در گذر زمان تغییر کنند به نحوی که شاید گروه های اجتماعی کنار گذاشته شده از نظم سیاسی و اخلاقی، بعدها دیگر کنار گذاشته نشوند. برای نمونه، همین دویست سال پیش، اعطای حقوق سیاسی به زنان در انگلستان خنده دار به نظر می رسید. پییش از آن که اعطای چنین حقوقی به آن ها امکان پذیر شود زنان باید برای «دیده» و شناسایی شدن در مقام شهروندانی برابر با مردان مبارزه می کردند. آثار انلو را باید بخشی از همین مبارزه در عرصه بررسی روابط بین الملل دانست.
برای نمونه، انلو در مشهورترین کتابش به نام توجه برانگیز موزها، سواحل و پایگاه ها (1990) را بر خود دارد کارش را از یک پرسش ساده اولیه آغاز می کند که به سمت و سوهای غیرمنتظره و نتیجه گیری های پیچیده ای راه می برد: اگر در تحلیل خودمان برای تجربیات زندگی زنان جایگاهی محوری قائل شویم چه بر سر شناخت ما از سیاست بین الملل خواهد آمد؟ او در تلاش برای پاسخگویی به این پرسش، نگاه خود را روی هفت زمینه اصلی سیاست بین المللی جنسیتی متمرکز می سازد: گردشکری، ملت گرایی، پایگاه های نظامی، دیپلماسی، و نیروی کار زنان در کشاورزی، نساجی و خدمات خانگی. انلو نشان می دهد که چگونه مشارکت و مداخله زنان موجب تسهیل گردشگری، استعمار، و استثمار دولت های ضعیف به دست دولت های برخوردار از اقتصادی قوی می شود. نقش زنان در صنعت بین المللی گردش گری جنسی، توانایی آنان برای سفر در کمال ایمنی خاطر، و استفاده از تصاویر آنان برای توسعه گردشگری برای عملکرد نظام اقتصادی بین الملل اهمیت گوهری دارد. از دید او «این واقعیت که گردشگری به اندازه نفت یا اسلحه مورد بحث جدی مفسران سیاسی متعارف قرار نگرفته است بیش از آن که درباره مسائل سیاسی گردشگری روشنگر می باشد می تواند حقایقی را درباره ساخت و پرداخت ایدئولوژیک معیار "جدی بودن" مسائل برملا سازد»(Enlon 1990:40).
اما بقای اقتصاد سیاسی بین الملل بستگی به وجود مناسبات سیاسی و نظامی با ثبات میان دولت ها دارد. ایجاد هبمودهای با ثبات دیپلماتیک و نظامی نیز به نوبه خود مسئولیت زنان در مقام همسر، دوست دختر، روسپی و مهماندار بوده است. نیاز به سربازگیری این فرصت را برای زنان به وجود آورده است تا در برخی دولت ها به نیروهای مسلح بپیوندند و به نیروهای نظامی مردم هم این امکان را داده است تا در مأموریت های طولانی خارج از کشور همسران خودشان را نیز به همراه ببرند. انلو در بحث از سیاسیات جنسی در پایگاه های نظامی توجه خود را روی سهم زنان در ایجاد همبودهای نظامی بی جار و جنجال در کشورهای خارجی و ثبات بخشیدن به زندگی نفرات نظامی مستقر در خارج متمرکز می سازد. به همین سان با تمرکز بر زبان دیپلمات ها، شرح جزئیات مسئولیت ها، مشکلات و مزیت های زنانی که به ازدواج دیپلمات ها درمی آیند و نشان دادن این که چگونه خدمات شغلی بدون حقوق و دستمزد آنان به توسعه و حفظ جوی مساعد برای دیپلماسی کمک می کند به بررسی دیپلماسی بین المللی می پردازد.
انلو با بررسی زنان در مقام مصرف کننده، و کارگر خانگی، نساجی و کشاورزی آشکار می سازد که تا چه حد اقتصاد بین المللی به کار زنان وابسته است. موردی که وی به مطالعه می گذارد تکوین و توسعه بازار بین المللی موز است که به ادعای خودش از همان آغاز، صبغه ای جنسیتی داشته است. با تعریف صحیح برخی از انواع کار به عنوان کار «مردانه» نوعی هویت مردانه ملازم با آن نیز پدید آمد. زنان اروپا و ایالات متحده در مقام مصرف کننده مورد توجه قرار گرفتند. گرچه کار زنان در اقتصاد تولید موز ناپیداست، آنان در فراروی و بسته بندی موزها نقشی تعیین کننده دارند. انلو همین نوع تحلیل را در مورد صنایع نساجی و پوشاک و نیز صنعت بین المللی خدمات خانگی انجام می دهد. اگر کسی این بررسی ها را نسبت به «کسب و کار واقعی» اقتصاد بین الملل حاشیه ای بداند باید به او یادآور شویم که آن دسته از زنان فیلیپینی که به عنوان خدمتکار خانه در خارج از آن کشور به کار مشغول اند سالانه بیش از درآمد صنایع شکر و معدن کاوی فیلیپین به اقتصاد آن کشور کمک می کنند.
جدای از این ها، انلو با توجه به تأکیدی که بر تجربه زنان دارد به کندوکاو درباره ابهام اخلاقی مبارزات صورت گرفته برای «تعیین سرنوشت خود» می پردازد. از یک سو، مبارزات ملت گرایان برای دستیابی به استقلال سیاسی به نام آزادی از کنترل استعمارگران صورت می گیرد. ولی انلو خاطر نشان می سازد که ملت گرایی می تواند بدون دست خوردن ساختارهای مردسالارانه داخل مستعمره توسعه یابد و در واقع می تواند شکل های تازه ای از تبعیض جنسی درون زا پدید آورد. به ویژه مبارزه مسلحانه می تواند تأثیر بسیار زیان باری بر اقبال زنان برای دستیابی به آزادی زن باورانه داشته باشد.
نظامی گری به نام بقای ملی، ارزش خاصی به وحدت همبایی می دهد، اولویتی که می تواند انتقادات زنان از رویّه ها و ایستارهای مرد سالارانه را ساکت کند: بدین ترتیب نظامی گری ملت باورانه می تواند مردان را در جایگاه ممتازی قرار دهد.(Enloe 1990:58-9)
زنان در استمرار بخشیدن به استعمار و قربانی شدن خودشان در پای آن نیز نقش تعیین کننده ای دارند و اِنلو به بررسی نقش می پردازد که زنان اروپایی در مقام آموزگار مدارس و پرستار به منزله نیروی «تمدن آفرین» ایفا کرده اند.
انلو در کتاب بعدی خود، صبح روز بعد: سیاست جنسی در پایان جنگ سرد همچنان به جست و جوی پاسخ هایی برای این پرسش می پردازد که «زنان کجا هستند؟». این بار او نگاه خود را روی مناسبات جنسیتی و نقش آن ها در حفظ نظامی گری در طول جنگ سرد و پس از آن متمرکز می سازد. انلو در این کتاب هم می خواند شکل های گوناگون مردانگی و زنانگی و رابطه میان مردان و زنان را که جریان اصلی جنگ سرد به آن ها متکی بود برملا می سازد. همچنین با بررسی پیامدهای جنسیتی نظامی زدایی در دوران پس از جنگ سرد نست به امیدهای خوش بینانه ای هشدار می دهد که با از یادبردن جنسیت در مورد «پاداش صلح» مطرح شده است. روش او در این کتاب هم مانند آثار قبلی اش است و با دستمایه قرار دادن داستان خاص زندگی زنان و مردانی در گرداگرد جهان، نکات کلی تری را که درباره نظامی گری جنسیتی مطرح می سازد و این که چگونه نظامی گری برای بقای خود نیازمند برداشت های جنسیتی از خطر، امنیت و کار است تأیید می کند. به گفته او برای شناخت نظامی گری دو رویکرد برجسته وجود دارد. طبق تعریف، نظامی گری روندی است که از طریق آن یک جامعه توسط ارتش یا به شیوه های نظامی کنترل یا به ارتش و ابزارهای نظامی وابسته می شود. از نظر انلو هر دو رویکرد دولت محور و سرمایه داری محور (-سرمایه داری) به واسطه کنارگذاشتن شیوه های ارتباط یافتن جنسیت هویت ناقص هستند. باید این دو رویکرد را به شکل کامل تری بسط داد تا بُعد جنسیتی نظامی گری هم در نظر گرفته شود. کتاب مورد بحث گستره سیاست جنگ سرد را به شیوه های مختلف فراخ تر می سازد زیرا انلو برای نشان دادن پیوندهای موجود میان نظامی گری، ملت گرایی و جنگ سرد جایگاه و تجربیات زنان را دستمایه قرار می دهد. او پهنه جغرافیایی جنگ سرد را هم فراخ تر می سازد تا نگاه خواننده را از نقشه ها و دسیسه های ابرقدرت ها فراتر برد. انلو ترجیح می دهد توجه خود را بر سربازان زن آمریکایی و تأثیرات گوناگونی متمرکز سازد که زنان شاغل در ارتش بر گروه های طرفدار طالب پیشرفت شغلی، سربازان زن آمریکایی سیاه پوست و اعضای زن باور کنگره گذاشته اند.
انلو می گوید مناسبات خانوادگی زنان در مقام مادر، همسر، دوست دختر و روسپی شالوده های لازم برای «سیاست عالی» را، که خوراک اصلی بیش تر محققان روابط بین الملل است، تشکیل می دهد. نمونه خوب این امر، تحلیلی است که خود او از جنگ 1991 خلیج فارس ارائه می کند. انلو در این تحلیل به جای تکیه بر اقدامات و ذهنیت جورج بوش، فرانسوا میتران و صدام حسین، این جنگ را از چشم زنان خدمتکار فیلیپینی که در شهر کویت به کار مشغول بودند بررسی می کند. خدمتکاران خانگی فیلیپینی از میهن فقرزده خودشان به دولت های ثروتمند خلیج فارس مهاجرت می کردند و به مجرد پیوستن به خلیج حدوداً 30،000 نفری خدمتکاران مشغول به کار در خاورمیانه، دیگر قدرت آن را نداشتند که در برابر تجازوات جنسی و سوء رفتار کارفرمایان خودشان یا در مورد زنان شاغل در کویت در برابر تجاوزات جنسی و سوء رفتار سربازان عراقی ازخود مقاومتی نشان دهند.
بدین ترتیب، انلو با جست و جو به دنبال پاسخی برای پرسشی که خود درباره جایگاه و نقش زنان در روابط بین الملل مطرح می سازد از دستور کار معمول محققان این رشته دور می شود ولی خود او میان دستورکار قدیمی و این دستور کار جدید ارتباطی ناگشودنی قائل است. نیروهای اقتصادی جهانی و سیاست عالی جنگ و دیپلماسی میان قدرت های بزرگ به زندگی روزمره زنان شکل می بخشد. از سوی دیگر، اداره امور خارجی تا حد زیادی بستگی به روابط به اصطلاح «خصوصی» زنان با مردان و نیز ساخت و پرداخت اجتماعی جنسیت دارد که موجب استمرار نظامی گری در جهان دوران نو شده است. بر این اساس او مدعی است که تحلیل گران روابط بین الملل، میزان و گوناگونی قدرتی را که در هرگونه رابطه میان دولت ها وجود دارد دست کم می گیرند و به خطا می پندارند که «نقشه» روایت، به مراتب ساده تر و تک سویه تر از آن چیزی است که ممکن است از کار درآید. یکی از مؤثرترین شیوه هایی که خود من برای برآورد صحیح [میزان و گوناگونی قدرت] می شناسم جدی گرفتن تجربیات و پاسخ های آدم های بی زبانی است که در حاشیه و کف هرم اجتماعی زندگی می کنند.(Enlon 1996:190)
آثار انلون افزون بر افشا کردن عملی نقش مناسبات جنسیتی، شیوه بررسی روابط بین الملل را هم به چالش می کشد. یکی از ویژگی های بیش تر تحقیقات روابط بین الملل، ارزشی است که برای تمایز نظری میان فاعل شناسایی و موضوع شناسایی نیز جمع و جور بودن نظریه قائل اند. بر اساس این رویکرد مرسوم، ارزش نظریه در مقام ابزار تحلیل این است که ما را قادر به ساده سازی موضوع مورد بررسی و تکیه انتخابی روی بازیگران و مناسبات کلیدی می سازد. همان گونه که کریگ مورفی خاطر نشان می سازد آثار انلو و دیگر زن باوران در رشته روابط بین الملل همه ما را وادار به اندیشیدن در این باره می کند که چگونه جانبداری جنسیتی در بررسی روابط بین الملل موجب محدودشدن آن دسته منابع آگاهی که قابل اعتماد می دانیم و معیارهای ارزیابی آن می شود:
این منتقدان نتیجه می گیرند که رشته روابط بین الملل معمولاً برای موارد ذیل ارزشی بیش از اندازه قائل است:1.ایستاری با حفظ فاصله و بی طرفانه در قبال موضوعات این دانش؛ 2.دیدگاه های قدرتمندان؛ و 3. شیوه های مشخصی که برای بسته نگه داشتن بحث عالمانه به کار می گیرد. برعکس، نوشته های جدید بر ارزش این موارد تأکید دارد: 1.مجاز دانستن ارتباط بیش تر با موضوعات؛ 2. به کار گرفتن دیدگاه های محرومان؛ و 3. پرهیز از انسداد فکری.
(Murphy 1996: 53)
حال باید دید چگونه محققان زن باور و در واقع «دستور کار» فراخ تری که پرسش های ناظر بر جنسیت و روابط بین الملل را نیز در بر می گیرد به قالب بندی دوباره کل این رشته کمک می کنند. از یک سو، آثار انلو تأثیر فراوانی در متزلزل ساختن بُن نگره های مسلط داشته و محدودیت های هرگونه چارچوب تحلیلی را که شیوه های پیچیده جنسیتی شدن قدرت را نادیده گیرد برملا ساخته است. از سوی دیگر، روشن نیست که آیا دستور کار تشکیل یافته از پرسش ها و ابزارهای مهفومی قدیمی می تواند با مشکل جدید سازگار شود یا آن که باید از ریشه دگرگون شود. هر چه باشد انلو تصدیق می کند که همه زنان قربانی مرد سالاری و قدرت مردان نیستند. او اذعان دارد که زنانی چون مارگارت تاچر، و جین کرک پاتریک با کاستن از جلوه «مردانه» ستیز بین المللی یا «مردمانه» تر جلوه دادن آن، مردسالاری را تقویت می کنند. افزون بر این، او دست به تحلیل های هوشمندانه ای درباره نقشی زده است که زنان در استمرار بخشیدن به ساختارهای قدرت مثلاً در رویه استعمار و با اشغال مناصب قدرت در رده های میانی مدیریت سازمان های بین المللی بازی می کنند. این حکایت از آن دارد که گرچه انلو و سایر زن باوران اغلب به واقع گرایی به دلیل جانبداری «مردانه» اش حمله می کنند، چه بسا استدلال های واقع گرایان درباره این که جوامع رقیب به واسطه محیطی که در آن کنار هم به سر می برند و قطع نظر از مناسبات قدرتی که میان مردان و زنان خود این جوامع وجود دارد همواره در ستیزند عاری از حقیقت نباشد. رابطه میان نژاد، طبقه، جنسیت و عواملی ملی در ساخت و پرداخت هویت و تأثیرات آن ها بر روابط بین الملل، همچنان به شدت در رشته روابط بین الملل مورد بحث و مناقشه است. با این که سینتیا انلو تلاش فراوانی برای جلب توجه ما به نقش جنسیت به عمل آورده است هنوز دقیقاً معلوم نیست که چگونه باید جنسیت را در دل بررسی کلی تر روابط بین الملل جای دهیم.
ـــ الشتین؛ تیکنر
-1972 Ethnic Conflict and Political Development,Boston,Little,Brown.
-1975 The Politics Of Pollution In a Comparative Perspective:Ecology and Power in Four Nations,New York,Mckay.
-1983 Does Khaki Become You?The Militarisation of Women's Lives,London,Pluto.
-1990 Bananas,Beaches And Bases:Making Feminist Sense of Interntional Politics,Berkely,University of California Press.
-1993 The Morning After:Sexual Politics at the End of The Cold War,Berkely,University of California Press.
-1995 Questions about Identity In International relation (With Marysia Zalewski),In Ken Booth and Steve Smith(eds),Internationa Relations Theory Today,Cambridge,Polity Press,279-305.
1996 Margins,Silences and Bottom rungs:how to overcome the Underestimation of Power In the Study of International Relation,In Steve Smith,Ken Booth And Marysia Zalewski (eds).
International Theory:Positivism And Beyond,Cambridge,Cambridge University Press,186-202.
-1993 Peterson,V.Spikeand Runyan,Anne Sisson,Global Gender Issues:Dilemmas In World Politics,Boulder,Colorado,Westview.
-1996 True,Jacqui,Feminism,In Scott Burchill And Andrew Linklater (eds),Theories of International Relations,London,Macmillan 210-51.
مارتین گریفیتس
منبع مقاله: گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.
بنابراین باید آثار انلو را با توجه شایسته به این واقعیت مطالعه کرد که بُن نگره های موجود، شیوه تفکر ما را درباره روابط بین الملل محدود می سازند. آن ها نه تنها میدان ادراک ما (آن چه مهم ترین بازیگران و روابط «می دانیم») بلکه میدان مفهومی مان را نیز محدود می سازند. افق های فکری به ما کمک می کنند تا تعیین کنیم برای مطالعه چه چیزهایی موضوعیت دارند و در این مقام، نمی توان از آن ها چشم پوشی کرد، ولی محدودیت آفرین هم هستند. وقتی برخی بخش های واقعیت را از آگاهی خودمان کنار می گذاریم نه تنها در مقام متفکران منفرد یا به منزله نتیجه ناگزیر برخی قوانین جهان روای ادراک بلکه همچنین در مقام موجودات اجتماعی چنین می کنیم. آن چه «مربوط» به شمار می رود عملاً بر اساس قواعد اجتماعی (و به گفته انلو، جنسیتی) حذف است که چنین تعریف می شود. این قواعد اغلب ناگفته اند و ما آن ها را ضمن خوگرفتن به رشته ای که مردان بر آن تسلط دارند می آموزیم. برای نمونه، خواننده باید توجه کند که جدای از اندیشمندان برجسته زن باوری که در این کتاب از آن ها یاد کرده ایم (اِنلو، الشتین، تیکنر) در بین چهل و هفت اندیشمند دیگر نامبرده شده تنها یک زن (سوزان استرنج) وجود دارد! از بازی روزگار این که خیلی دشوار می توان روشن ساخت که کدام یک را «به طور عادی» از قلم انداخته ایم. ولی چیزی که به ما کمک می کند تا از بنیان های تلویحی ولی مقدماتی نظم بین المللی پرده برداریم دقیقاً همین توانایی متمرکز شدن روی آن هایی است که به طور عادی از قلم انداخته ایم. بررسی بافت و پویش اجتماعی حذف ذهنی به ما کمک می کند تا نوع ظریف کنترل اجتماعی را که در عین حال قوی ترین نوع آن نیز هست برملا سازیم؛ نوعی که نه تنها بر نحوه رفتار ما بلکه بر شیوه اندیشیدن ما هم اثر می گذارد.
وانگهی، آن هایی که اغلب از دایره توجه مان کنار می گذاریم افراد و گروه هایی نیستند که به طور اتفاقی از قلم افتاده باشند بلکه معمولاً به مقوله های اجتماعی مشخصی تعلق دارند و از همین رو فوق العاده اهمیت دارد که متوجه دام شناخت شناسانه بدیهی انگاشتن افق های اجتماعی-ذهنی خودمان باشیم. این افق ها ایستا نیستند بلکه می توانند در گذر زمان تغییر کنند به نحوی که شاید گروه های اجتماعی کنار گذاشته شده از نظم سیاسی و اخلاقی، بعدها دیگر کنار گذاشته نشوند. برای نمونه، همین دویست سال پیش، اعطای حقوق سیاسی به زنان در انگلستان خنده دار به نظر می رسید. پییش از آن که اعطای چنین حقوقی به آن ها امکان پذیر شود زنان باید برای «دیده» و شناسایی شدن در مقام شهروندانی برابر با مردان مبارزه می کردند. آثار انلو را باید بخشی از همین مبارزه در عرصه بررسی روابط بین الملل دانست.
برای نمونه، انلو در مشهورترین کتابش به نام توجه برانگیز موزها، سواحل و پایگاه ها (1990) را بر خود دارد کارش را از یک پرسش ساده اولیه آغاز می کند که به سمت و سوهای غیرمنتظره و نتیجه گیری های پیچیده ای راه می برد: اگر در تحلیل خودمان برای تجربیات زندگی زنان جایگاهی محوری قائل شویم چه بر سر شناخت ما از سیاست بین الملل خواهد آمد؟ او در تلاش برای پاسخگویی به این پرسش، نگاه خود را روی هفت زمینه اصلی سیاست بین المللی جنسیتی متمرکز می سازد: گردشکری، ملت گرایی، پایگاه های نظامی، دیپلماسی، و نیروی کار زنان در کشاورزی، نساجی و خدمات خانگی. انلو نشان می دهد که چگونه مشارکت و مداخله زنان موجب تسهیل گردشگری، استعمار، و استثمار دولت های ضعیف به دست دولت های برخوردار از اقتصادی قوی می شود. نقش زنان در صنعت بین المللی گردش گری جنسی، توانایی آنان برای سفر در کمال ایمنی خاطر، و استفاده از تصاویر آنان برای توسعه گردشگری برای عملکرد نظام اقتصادی بین الملل اهمیت گوهری دارد. از دید او «این واقعیت که گردشگری به اندازه نفت یا اسلحه مورد بحث جدی مفسران سیاسی متعارف قرار نگرفته است بیش از آن که درباره مسائل سیاسی گردشگری روشنگر می باشد می تواند حقایقی را درباره ساخت و پرداخت ایدئولوژیک معیار "جدی بودن" مسائل برملا سازد»(Enlon 1990:40).
اما بقای اقتصاد سیاسی بین الملل بستگی به وجود مناسبات سیاسی و نظامی با ثبات میان دولت ها دارد. ایجاد هبمودهای با ثبات دیپلماتیک و نظامی نیز به نوبه خود مسئولیت زنان در مقام همسر، دوست دختر، روسپی و مهماندار بوده است. نیاز به سربازگیری این فرصت را برای زنان به وجود آورده است تا در برخی دولت ها به نیروهای مسلح بپیوندند و به نیروهای نظامی مردم هم این امکان را داده است تا در مأموریت های طولانی خارج از کشور همسران خودشان را نیز به همراه ببرند. انلو در بحث از سیاسیات جنسی در پایگاه های نظامی توجه خود را روی سهم زنان در ایجاد همبودهای نظامی بی جار و جنجال در کشورهای خارجی و ثبات بخشیدن به زندگی نفرات نظامی مستقر در خارج متمرکز می سازد. به همین سان با تمرکز بر زبان دیپلمات ها، شرح جزئیات مسئولیت ها، مشکلات و مزیت های زنانی که به ازدواج دیپلمات ها درمی آیند و نشان دادن این که چگونه خدمات شغلی بدون حقوق و دستمزد آنان به توسعه و حفظ جوی مساعد برای دیپلماسی کمک می کند به بررسی دیپلماسی بین المللی می پردازد.
انلو با بررسی زنان در مقام مصرف کننده، و کارگر خانگی، نساجی و کشاورزی آشکار می سازد که تا چه حد اقتصاد بین المللی به کار زنان وابسته است. موردی که وی به مطالعه می گذارد تکوین و توسعه بازار بین المللی موز است که به ادعای خودش از همان آغاز، صبغه ای جنسیتی داشته است. با تعریف صحیح برخی از انواع کار به عنوان کار «مردانه» نوعی هویت مردانه ملازم با آن نیز پدید آمد. زنان اروپا و ایالات متحده در مقام مصرف کننده مورد توجه قرار گرفتند. گرچه کار زنان در اقتصاد تولید موز ناپیداست، آنان در فراروی و بسته بندی موزها نقشی تعیین کننده دارند. انلو همین نوع تحلیل را در مورد صنایع نساجی و پوشاک و نیز صنعت بین المللی خدمات خانگی انجام می دهد. اگر کسی این بررسی ها را نسبت به «کسب و کار واقعی» اقتصاد بین الملل حاشیه ای بداند باید به او یادآور شویم که آن دسته از زنان فیلیپینی که به عنوان خدمتکار خانه در خارج از آن کشور به کار مشغول اند سالانه بیش از درآمد صنایع شکر و معدن کاوی فیلیپین به اقتصاد آن کشور کمک می کنند.
جدای از این ها، انلو با توجه به تأکیدی که بر تجربه زنان دارد به کندوکاو درباره ابهام اخلاقی مبارزات صورت گرفته برای «تعیین سرنوشت خود» می پردازد. از یک سو، مبارزات ملت گرایان برای دستیابی به استقلال سیاسی به نام آزادی از کنترل استعمارگران صورت می گیرد. ولی انلو خاطر نشان می سازد که ملت گرایی می تواند بدون دست خوردن ساختارهای مردسالارانه داخل مستعمره توسعه یابد و در واقع می تواند شکل های تازه ای از تبعیض جنسی درون زا پدید آورد. به ویژه مبارزه مسلحانه می تواند تأثیر بسیار زیان باری بر اقبال زنان برای دستیابی به آزادی زن باورانه داشته باشد.
نظامی گری به نام بقای ملی، ارزش خاصی به وحدت همبایی می دهد، اولویتی که می تواند انتقادات زنان از رویّه ها و ایستارهای مرد سالارانه را ساکت کند: بدین ترتیب نظامی گری ملت باورانه می تواند مردان را در جایگاه ممتازی قرار دهد.(Enloe 1990:58-9)
زنان در استمرار بخشیدن به استعمار و قربانی شدن خودشان در پای آن نیز نقش تعیین کننده ای دارند و اِنلو به بررسی نقش می پردازد که زنان اروپایی در مقام آموزگار مدارس و پرستار به منزله نیروی «تمدن آفرین» ایفا کرده اند.
انلو در کتاب بعدی خود، صبح روز بعد: سیاست جنسی در پایان جنگ سرد همچنان به جست و جوی پاسخ هایی برای این پرسش می پردازد که «زنان کجا هستند؟». این بار او نگاه خود را روی مناسبات جنسیتی و نقش آن ها در حفظ نظامی گری در طول جنگ سرد و پس از آن متمرکز می سازد. انلو در این کتاب هم می خواند شکل های گوناگون مردانگی و زنانگی و رابطه میان مردان و زنان را که جریان اصلی جنگ سرد به آن ها متکی بود برملا می سازد. همچنین با بررسی پیامدهای جنسیتی نظامی زدایی در دوران پس از جنگ سرد نست به امیدهای خوش بینانه ای هشدار می دهد که با از یادبردن جنسیت در مورد «پاداش صلح» مطرح شده است. روش او در این کتاب هم مانند آثار قبلی اش است و با دستمایه قرار دادن داستان خاص زندگی زنان و مردانی در گرداگرد جهان، نکات کلی تری را که درباره نظامی گری جنسیتی مطرح می سازد و این که چگونه نظامی گری برای بقای خود نیازمند برداشت های جنسیتی از خطر، امنیت و کار است تأیید می کند. به گفته او برای شناخت نظامی گری دو رویکرد برجسته وجود دارد. طبق تعریف، نظامی گری روندی است که از طریق آن یک جامعه توسط ارتش یا به شیوه های نظامی کنترل یا به ارتش و ابزارهای نظامی وابسته می شود. از نظر انلو هر دو رویکرد دولت محور و سرمایه داری محور (-سرمایه داری) به واسطه کنارگذاشتن شیوه های ارتباط یافتن جنسیت هویت ناقص هستند. باید این دو رویکرد را به شکل کامل تری بسط داد تا بُعد جنسیتی نظامی گری هم در نظر گرفته شود. کتاب مورد بحث گستره سیاست جنگ سرد را به شیوه های مختلف فراخ تر می سازد زیرا انلو برای نشان دادن پیوندهای موجود میان نظامی گری، ملت گرایی و جنگ سرد جایگاه و تجربیات زنان را دستمایه قرار می دهد. او پهنه جغرافیایی جنگ سرد را هم فراخ تر می سازد تا نگاه خواننده را از نقشه ها و دسیسه های ابرقدرت ها فراتر برد. انلو ترجیح می دهد توجه خود را بر سربازان زن آمریکایی و تأثیرات گوناگونی متمرکز سازد که زنان شاغل در ارتش بر گروه های طرفدار طالب پیشرفت شغلی، سربازان زن آمریکایی سیاه پوست و اعضای زن باور کنگره گذاشته اند.
انلو می گوید مناسبات خانوادگی زنان در مقام مادر، همسر، دوست دختر و روسپی شالوده های لازم برای «سیاست عالی» را، که خوراک اصلی بیش تر محققان روابط بین الملل است، تشکیل می دهد. نمونه خوب این امر، تحلیلی است که خود او از جنگ 1991 خلیج فارس ارائه می کند. انلو در این تحلیل به جای تکیه بر اقدامات و ذهنیت جورج بوش، فرانسوا میتران و صدام حسین، این جنگ را از چشم زنان خدمتکار فیلیپینی که در شهر کویت به کار مشغول بودند بررسی می کند. خدمتکاران خانگی فیلیپینی از میهن فقرزده خودشان به دولت های ثروتمند خلیج فارس مهاجرت می کردند و به مجرد پیوستن به خلیج حدوداً 30،000 نفری خدمتکاران مشغول به کار در خاورمیانه، دیگر قدرت آن را نداشتند که در برابر تجازوات جنسی و سوء رفتار کارفرمایان خودشان یا در مورد زنان شاغل در کویت در برابر تجاوزات جنسی و سوء رفتار سربازان عراقی ازخود مقاومتی نشان دهند.
بدین ترتیب، انلو با جست و جو به دنبال پاسخی برای پرسشی که خود درباره جایگاه و نقش زنان در روابط بین الملل مطرح می سازد از دستور کار معمول محققان این رشته دور می شود ولی خود او میان دستورکار قدیمی و این دستور کار جدید ارتباطی ناگشودنی قائل است. نیروهای اقتصادی جهانی و سیاست عالی جنگ و دیپلماسی میان قدرت های بزرگ به زندگی روزمره زنان شکل می بخشد. از سوی دیگر، اداره امور خارجی تا حد زیادی بستگی به روابط به اصطلاح «خصوصی» زنان با مردان و نیز ساخت و پرداخت اجتماعی جنسیت دارد که موجب استمرار نظامی گری در جهان دوران نو شده است. بر این اساس او مدعی است که تحلیل گران روابط بین الملل، میزان و گوناگونی قدرتی را که در هرگونه رابطه میان دولت ها وجود دارد دست کم می گیرند و به خطا می پندارند که «نقشه» روایت، به مراتب ساده تر و تک سویه تر از آن چیزی است که ممکن است از کار درآید. یکی از مؤثرترین شیوه هایی که خود من برای برآورد صحیح [میزان و گوناگونی قدرت] می شناسم جدی گرفتن تجربیات و پاسخ های آدم های بی زبانی است که در حاشیه و کف هرم اجتماعی زندگی می کنند.(Enlon 1996:190)
آثار انلون افزون بر افشا کردن عملی نقش مناسبات جنسیتی، شیوه بررسی روابط بین الملل را هم به چالش می کشد. یکی از ویژگی های بیش تر تحقیقات روابط بین الملل، ارزشی است که برای تمایز نظری میان فاعل شناسایی و موضوع شناسایی نیز جمع و جور بودن نظریه قائل اند. بر اساس این رویکرد مرسوم، ارزش نظریه در مقام ابزار تحلیل این است که ما را قادر به ساده سازی موضوع مورد بررسی و تکیه انتخابی روی بازیگران و مناسبات کلیدی می سازد. همان گونه که کریگ مورفی خاطر نشان می سازد آثار انلو و دیگر زن باوران در رشته روابط بین الملل همه ما را وادار به اندیشیدن در این باره می کند که چگونه جانبداری جنسیتی در بررسی روابط بین الملل موجب محدودشدن آن دسته منابع آگاهی که قابل اعتماد می دانیم و معیارهای ارزیابی آن می شود:
این منتقدان نتیجه می گیرند که رشته روابط بین الملل معمولاً برای موارد ذیل ارزشی بیش از اندازه قائل است:1.ایستاری با حفظ فاصله و بی طرفانه در قبال موضوعات این دانش؛ 2.دیدگاه های قدرتمندان؛ و 3. شیوه های مشخصی که برای بسته نگه داشتن بحث عالمانه به کار می گیرد. برعکس، نوشته های جدید بر ارزش این موارد تأکید دارد: 1.مجاز دانستن ارتباط بیش تر با موضوعات؛ 2. به کار گرفتن دیدگاه های محرومان؛ و 3. پرهیز از انسداد فکری.
(Murphy 1996: 53)
حال باید دید چگونه محققان زن باور و در واقع «دستور کار» فراخ تری که پرسش های ناظر بر جنسیت و روابط بین الملل را نیز در بر می گیرد به قالب بندی دوباره کل این رشته کمک می کنند. از یک سو، آثار انلو تأثیر فراوانی در متزلزل ساختن بُن نگره های مسلط داشته و محدودیت های هرگونه چارچوب تحلیلی را که شیوه های پیچیده جنسیتی شدن قدرت را نادیده گیرد برملا ساخته است. از سوی دیگر، روشن نیست که آیا دستور کار تشکیل یافته از پرسش ها و ابزارهای مهفومی قدیمی می تواند با مشکل جدید سازگار شود یا آن که باید از ریشه دگرگون شود. هر چه باشد انلو تصدیق می کند که همه زنان قربانی مرد سالاری و قدرت مردان نیستند. او اذعان دارد که زنانی چون مارگارت تاچر، و جین کرک پاتریک با کاستن از جلوه «مردانه» ستیز بین المللی یا «مردمانه» تر جلوه دادن آن، مردسالاری را تقویت می کنند. افزون بر این، او دست به تحلیل های هوشمندانه ای درباره نقشی زده است که زنان در استمرار بخشیدن به ساختارهای قدرت مثلاً در رویه استعمار و با اشغال مناصب قدرت در رده های میانی مدیریت سازمان های بین المللی بازی می کنند. این حکایت از آن دارد که گرچه انلو و سایر زن باوران اغلب به واقع گرایی به دلیل جانبداری «مردانه» اش حمله می کنند، چه بسا استدلال های واقع گرایان درباره این که جوامع رقیب به واسطه محیطی که در آن کنار هم به سر می برند و قطع نظر از مناسبات قدرتی که میان مردان و زنان خود این جوامع وجود دارد همواره در ستیزند عاری از حقیقت نباشد. رابطه میان نژاد، طبقه، جنسیت و عواملی ملی در ساخت و پرداخت هویت و تأثیرات آن ها بر روابط بین الملل، همچنان به شدت در رشته روابط بین الملل مورد بحث و مناقشه است. با این که سینتیا انلو تلاش فراوانی برای جلب توجه ما به نقش جنسیت به عمل آورده است هنوز دقیقاً معلوم نیست که چگونه باید جنسیت را در دل بررسی کلی تر روابط بین الملل جای دهیم.
ـــ الشتین؛ تیکنر
مهم ترین آثار انلو
-1970 Multi-ethnic Politics:The Case of Malaysia,Berkelye,University Of California Press.-1972 Ethnic Conflict and Political Development,Boston,Little,Brown.
-1975 The Politics Of Pollution In a Comparative Perspective:Ecology and Power in Four Nations,New York,Mckay.
-1983 Does Khaki Become You?The Militarisation of Women's Lives,London,Pluto.
-1990 Bananas,Beaches And Bases:Making Feminist Sense of Interntional Politics,Berkely,University of California Press.
-1993 The Morning After:Sexual Politics at the End of The Cold War,Berkely,University of California Press.
-1995 Questions about Identity In International relation (With Marysia Zalewski),In Ken Booth and Steve Smith(eds),Internationa Relations Theory Today,Cambridge,Polity Press,279-305.
1996 Margins,Silences and Bottom rungs:how to overcome the Underestimation of Power In the Study of International Relation,In Steve Smith,Ken Booth And Marysia Zalewski (eds).
International Theory:Positivism And Beyond,Cambridge,Cambridge University Press,186-202.
خواندنی های پیشنهادی
-1996 Murphy,Caraig Seeing Women,recognizing gender,Recasting International relations,International Organization 50,P.53.-1993 Peterson,V.Spikeand Runyan,Anne Sisson,Global Gender Issues:Dilemmas In World Politics,Boulder,Colorado,Westview.
-1996 True,Jacqui,Feminism,In Scott Burchill And Andrew Linklater (eds),Theories of International Relations,London,Macmillan 210-51.
مارتین گریفیتس
منبع مقاله: گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.
/م