با توجه به نسخه هاي خطي قرآن کريم، اعم از نفيس و هنري و عادي، که در کتابخانه ها و موزه هاي ايران محفوظ است، به نحو معقول مي توان حدس زد که در سراسر جهان اسلام و کل کشورهاي جهان در کتابخانه ها، موزه ها و اماکن مشرفه و مساجد و تکايا و ساير اماکن و مجموعه هاي عتيقه و هنري، حدوداً دويست هزار نسخه ي خطي قرآن کريم، به انواع خطوط از کوفي اوليه، تا شکسته نستعليق وجود دارد. از اين ميان، حدوداً بيست هزار نسخه ي خطي از نظر هنري، يا تذهيب و آرايش، يا قدمت يا کاتب يا کتابت داراي اهميت، و بقيه نسخه ي خطي کمابيش عادي است.
مصاحف امام يا عثماني که در فاصله ي سال 24 تا 28 هجري به دستور عثمان سومين خليفه از خلفاي راشدين به کتابت درآمد، به خط کوفي بود، و بدون هيچ نقطه نشان، و بدون حرکات/ اعراب، و بدون علائم وقف/ سجاوندي، و به اختلاف اقوال بين 4 تا 6 نسخه ي همسان از آن نوشته شد که نسخه اي در مکه، نسخه اي در مدينه نگاه داشته شد و نسخه اي به شام، نسخه اي به کوفه، نسخه اي به بصره و نسخه اي به بحرين فرستاده شد، و يک قرآن شناس هم همراه هر نسخه به اين نواحي گسيل شد، تا به درست خواني آن خط دشوارخوان مدد برساند.
خط کوفي کمالش را براي کتابت قرآن در نيمه ي دوم قرن دوم هجري منتهي به سال 814 ميلادي پيدا کرد (---> القرآن الکريم، رساله اي در معرفي نسخه هاي خطي قرآن کريم که در جشنواره ي بزرگ جهان اسلام در لندن، در 1976 با همکاري کتابخانه ي بريتانيا، به نمايش گذارده شده، به کوشش مارتين لينگز و ياسين حامد صفدي، 1976، ص 12). در قرن سوم هجري، خط کوفي در جهان تحولاتي يافت که مي توان براي تسهيل بحث از آن به کوفي شرقي و کوفي غربي تعبير کرد. کوفي شرقي که بيشتر براي عنوان نويسي و همخواني با تذهيب تناسب داشته، در ايران تا قرن هفتم هجري دوام داشت و چه بسيار نسخه هاي قرآن که به اين خط نوشته شده است. از خط کوفي غربي، خط هاي جديدي که در شمال غربي افريقا و اندلس رايج شد، نشئت گرفت. (پيشين، ص 13).
در قرن اول و دوم هجري، کتابت قرآن کريم، فقط به خط کوفي و انواع آن از شرقي و غربي، و في المثل ايراني و مغربي و انواع و تنوع هاي ديگر همين خط بود. تا آن که به ابتکار خطاط و خط شناسي هنرمند به نام ابن مقله چند قلم يا خط ديگر به ويژه ثلث و نسخ از دل خط کوفي برآمد.
ابن مُقله، ابوعلي محمد بن علي (272-328ق) اديب، خوشنويس، مبتکر و مبدع خطوط مختلف و وزير عباسيان بود. بيشتر کساني که شرح حال وي را نوشته اند او را نخستين مخترع و مبتکر رسم الخط بديع و شيوه ي جديد خط عربي دانسته اند. خطوطي که ابن مقله اختراع کرد عبارتند از محقق، ريحان، ثلث ريحان، توقيع، رقاع و نسخ که مدارا آن ها را بر دايره و سطح نهاد. وي خط نسخ را در 310 ق در زمان المقتدر عباسي و وزارت ابن فرات اختراع و وضع کرد که به مناسبت سهولت در تحرير، ناسخ خطوط ديگر شد و از همين رو «نسخ» نام گرفت و از همان زمان در ممالک اسلامي شايع و رايج گرديد. ابن مقله هر کدام از اين خطوط را براي نوشتن مطلبي مخصوص تعيين کرد (مقاله ي «ابن مُقله»، نوشته ي علي رفيعي، دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 684/4-685).
متأسفانه از ابن مقله قرآن کاملي باقي نمانده است. يا اگر هم نوشته بوده بر اثر تطاول روزگار از بين رفته است. ولي پيگير سبک و هنر او هنرمند بزرگي چون ابن بواب بود. ابن بوّاب، ابوالحسن علي بن هلال (م 413 ق) خوشنويس و مذهّب بزرگي بود. ابن بواب خوشنويسي را از محمد بن اسد و محمد بن سمسامي آموخت و آنان اين هنر را از ابن مقله فراگرفته بودند. هرچند گفته اند که ابن بواب 64 نسخه از قرآن مجيد کتابت کرده است، اما يگانه ي نسخه ي کامل قرآن موجود به خط او در کتابخانه ي چستربيتي نگهداري مي شود که در 391ق/ 1001م کتابت شده است. رايس نوع خط آن را نسخ نوشته، ولي درست آن است که بگوييم نسخ آميخته به ريحان يا به عبارت ديگر نسخ ريحاني است. رايس اين نسخه را که تذهيب آن نيز کار ابن بواب دانسته شده، از هر جهت مورد ارزيابي قرار داده است (---> مقاله ي «ابن بّواب» نوشته ي محمد آصف فکرت، دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 142/3). شيوه ي خوشنويسي ابن بوّاب تا زماني که شيوه ي ياقوت مستعصمي معمول گرديد، رواج تمام داشت (پيشين، همان صفحه).
گفتني است که نسخه ي قرآن موجود و منحصر به فرد ابن بواب (با تاريخ کتابت 391 ق) که در مجموعه ي چستربيتي محفوظ است، در سال 1972 در پاريس به شيوه ي چاپ عکسي به همت رايس در نسخه هايي معدود به چاپ رسيده است. سپس به سفارش آيت الله حسن سعيد، در يک هزار نسخه در سال هاي اخير در ايتاليا به همان شيوه تجديد چاپ شده است و قرار است، همه ي نسخ يا تعدادي از آن ها به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به ايران وارد شود.
ياقوت مستعصمي (م 698 ق) از بزرگ ترين هنرمندان قرآن نويس است که به او نيز کتابت صدها نسخه قرآن نسبت داده اند. «ياقوت از غلامان المستعصم بالله آخرين خليفه ي عباسي (640-656ق) و از دست پروردگان وي بود و به همين جهت خود را مستعصمي مي خواند. با او به شش خط منحصر و متداول شد (ثلث، نسخ، ريحان، محقق، توقيع، رقاع). از اقلام سته همه را به خط ياقوت ديده ايم و به گمان من خط ثلث و ريحان را به مراتب از ساير اقلام خوش تر مي نوشته است» (قرآن نويسان و گزيده ي قرآن هاي نفيس ايراني، نوشته ي محمد عليدوست، ص108). بعضي آثار بازمانده از او عبارتند از:
1. قرآن خشتي کوچک ثلث کتابت خفي عالي با رقم ياقوت المستعصمي، در بقعه ي مولوي در قونيه.
2. قرآن وزيري بزرگ، با تذهيب قرن 9 و 10، با اهدائيه به تاريخ 767 ق، در اونيورسيته ي اسلامبول.
3. قرآن وزيري جلد روغني قديم با تاريخ 674 ق در کتابخانه ي سلطنتي سابق ايران.
4. قرآن وزيري، جلد روغني ممتاز جديد. با تاريخ 630 ق محفوظ در کتابخانه ي سلطنتي سابق ايران.
5. قرآن سلطاني مذهب (تذهيب جديدتر از اصل)، ريحان دودانگ، سر سوره ها رقاع دو دانگ عالي با رقم ياقوت المستعصمي در موزه ي اسلامي ترک.
6. قرآن سلطاني کوچک مذهب نسخ کتابت جلي عالي. با رقم «کتب ياقوت المستعصمي، في سنة خمس و ثمانين و ستّمائه (685ق)...» در موزه ي اسلامي ترک.
7. قرآن وزيري خشتي کوچک مذهب قديم، نسخ کتابت خفي عالي با رقم «کتب ياقوت المستعصمي في الاربعاء رابع شعبان المبارک سنة ثلث و تسعين و ستّمائة (693ق)...» در موزه ي اسلامي ترک.
8. قرآن خشتي جلد ميشن عنابي منگنه، با رقم ياقوت مستعصمي، سال 680ق محفوظ و کتابخانه ي ملک.
9. قرآن خشتي کوچک جلد سوخت معرّق طلاپوش، دو صفحه ي اول تمام مذهب، ثلث جلي عالي، سر سوره ها نسخ کتابت خفي خوش، با رقم ياقوت بن عبدالله، سال 668 ق، محفوظ در موزه ي ايران باستان.
10. قرآن رحلي جلد سوخت معرق طلاپوش. ثلث کتابت عالي با رقم ياقوت المستعصمي، در تاريخ سال 685 ق، محفوظ در موزه ي ايران باستان.
11. قرآن وزيري کوچک، نسخ کتابت خفي خوش. با رقم ياقوت المملوک المستعصمي في شهر ربيع الثاني شهور سنة ثلاث و ثلاثين و ستّمائَة [= 633ق] اين قرآن را به شاه سليم تقديم کرده اند و رقم ياقوت و تاريخ آن مشکوک و اصل خط و نسبتش به ياقوت صحيح است. محفوظ در مجموعه ي مهدوي. (پيشين، صص 109-111).
همچنين 7 جزء از 30 جزء يک قرآن رحلي به قلم محقق عالي از او بازمانده است که هر جزء بخشي از آن در کتابخانه و موزه اي است (براي تفصيل ---> همان مقاله، صص 60-61). همچنين يک قرآن سلطاني کوچک به قلم نسخ کتابت خوش و ثلث دو دانگ جلي و با رقم او و تاريخ شوال 718ق در موزه ي آثار ترک و اسلام استانبول نگاهداري مي شود.
ديگر از خوشنويسان و قرآن نويسان بزرگ پس از ياقوت، يکي از شاگردان او به نام ارغون کاملي (زنده در 745ق) است. او «در کتابت قلم هاي ششگانه به ويژه ريحان چيره دست بود. ارغون را در شمار «استادان سته» و از شاگردان ياقوت مستعصمي دانسته اند» (که البته مانند مورد احمد سهروردي اين نسبت شاگردي در نزد ياقوت مسلم نيست.) ---> مقاله ي «ارغون کاملي»، نوشته ي محمدحسن سمسار، دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج 649/7-651). آثار بازمانده از او:
1. قرآن رحلي کوچک، به قلم محقق و تاريخ 706ق، محفوظ در موزه ي توپکاپي سراي.
2. قرآني سلطاني با تاريخ 720 ق به قلم ريحان عالي محفوظ در موزه ي ترک و اسلام استانبول.
3. قرآني رحلي به تاريخ 730ق به قلم ريحان محفوظ در توپکاپي سراي.
4. قرآن وزيري، با تاريخ 738ق، به قلم ريحان عالي، محفوظ در کتابخانه بايزيد استانبول.
5. قرآني سلطاني با تاريخ 741ق، به قلم ريحان عالي، محفوظ در موزه ي ترک و اسلام استانبول.
6. قرآني وزيري، با تاريخ 745ق، به قلم ريحان خوش، محفوظ در موزه ي ملي ايران (ايران باستان).
7. قرآني سلطاني، بدون تاريخ، به قلم ريحان، محفوظ در کتابخانه ي چستربيتي (مقاله ي پيشين، صص 650-651).
برادر سلطان ابراهيم، يعني بايسنقر ميرزا نيز از هنرمندان و مشوقان هنر و از خوشنويسان نامدار بود. قرآني به خط ثلث (که در واقع خط محقق است) به او منسوب است که تاريخ آن 837 ق يعني سال فوت اوست و به همين جهت و جهات ديگر بعضي در صحت انتساب آن به او ترديد کرده اند. اين قرآن به قطع بسيار بزرگ کتابت شده و هر برگ يا چند برگ آن در کتابخانه يا موزه يا مجموعه اي محفوظ است. کتيبه هاي ثلث آيات قرآني مسجد گوهرشاد مشهد که باني آن گوهرشاد مادر بايسنقر ميرزاست، به قلم اوست.
يکي از بزرگ ترين استادان استادان مسلم خط نسخ و هنرمندان قرآن نويس ايران احمد نيريزي (زنده تا1151ق) است. به او کتابت 99 تا 120 قرآن و 77 جلد صحيفه ي سجاديه نسبت داده اند که درست نيست و تعداد اين گونه آثار او بسيار کمتر از اين است. «شمار قرآن هاي شناخته شده اي که در نسبت آن ها به احمد جاي ترديد نيست، به 10 نسخه نيز نمي رسد» (مقاله ي «احمد نيريزي»، نوشته ي محمدحسن سمسار، دائرة المعارف بزرگ اسلامي، ج7، ص 104).
بعضي از قرآن هاي خطي او در موزه ي کاخ گلستان، و کتابخانه ي چستربيتي، موزه ي ملي ايران محفوظ است. يک نسخه از بهترين قرآن نويسي هاي او همان است که در زمان پهلوي دوم در سال 1344 ش به صورت عکسي به چاپ رسيده است و الحق چاپي نفيس و هنرمندانه است. و امروزه همه ي دوستداران خط و خوشنويسي و کتابت هنري قرآن مجيد، نسخه اي از آن را دارند يا به هر حال آن را ملاحظه کرده اند. در سال هاي بعد از انقلاب انتشارات نگار آن را با تغيير قطع، و همراه با ترجمه ي دکتر ابوالقاسم امامي تجديد چاپ کرده است.
در قرن نهم هجري به ابتکار هنرمند بزرگ ميرعلي هروي، خط نستعليق از دل خط نسخ، يا از پيوند بين نسخ و تعليق (نام نستعليق نيز به شيوه ي نحت از ترکيب اين دو نام درست شده است) خط نستعليق پديد آمده که ايرانيان آن را عروس خط هاي اسلامي- ايراني مي دانند. يکي از کهن ترين نمونه هاي کتابت قرآن به نستعليق، قرآني است به قلم شاه محمود نيشابوري (م 945 ق) که خوشنويس محبوب و مورد حمايت شاه طهماسب بوده و احتمالاً اين نسخه را در تبريز نوشته است که اکنون در موزه ي توپکاپي سراي ترکيه محفوظ است (براي ملاحظه ي دو صفحه ي از آن ---> کتاب هنر خوشنويسي و تذهيب قرآن (به انگليسي)، اثر مارتين لينگز، لندن، 1976، ص 190، و لوحه ي 90). معرفي و نمونه اي از يک قرآن به کتابت نستعليق نيز در فهرست قرآن هاي خطي، تدوين خانم بدري آتاباي آمده است.
در عصر جديد نيز خوشنويسي قرآن کريم در سراسر جهان اسلام رواج دارد. يکي از بزرگ ترين خوشنويسان معاصر ترک استاد حامد الآمدي است که در ثلث و نسخ مهارت بسيار داشته است. از او کتابت چند قرآن به قلم نسخ در کمال ظرافت و نفاست در ترکيه و سوريه و لبنان چاپ شده است.
يکي از بزرگترين استادان قلم ثلث در ايران شادروان مرتضي عبدالرسولي است که شاگرد مرحوم حسن زرين خط، و در اقلام هفت گانه استاد بود و ديوان حافظ به کتابت نستعليق او در سال 1367 همزمان با بزرگداشت جهاني حافظ، از سوي کميسيون ملي يونسکو در ايران به طبع رسيد. ايشان در اواخر عمر نود ساله ي خود به کتابت قرآن به قلم ثلث پرداخت و علي رغم پيري و فرتوتي و بيماري سال هاي آخر عمر، توانست کل قرآن مجيد را به اين قلم بنويسد. اين نسخه اکنون در اختيار فرزند استاد، آقاي مهندس سليمان عبدالرسولي است.
ديگر از ثلث نويسان بزرگ، و در عين حال جوان معاصر، استاد محمدرضا قنبري است که قرآني کامل به خط ثلث سبک ترکي، نوشته است که کميسيون ملي يونسکو آن را زير چاپ دارد. از ديگر خوشنويسان بزرگ معاصر، چنان که اشاره شد استاد محمد احصايي خط محقق را احيا کرده اند و يک سوم قرآن را به اين خط و به دانگ جلي نوشته اند. در آرزوي به پايان رساندن اين اثر بزرگ، براي سلامت و طول عمر استاد دعا مي کنيم. استاد موحد نيز قرآني به خط نسخ کتابت کرده اند که گويا زير چاپ است. از استاد غلام حسين اميرخاني، خوشنويس بزرگ معاصر و رئيس انجمن خوشنويسان، مجموعه اي از آيه نويسي، و خوشنويسي آيات مختلف قرآني به نستعليق و با دانگ جلي و خفي با عنوان برگي چند از قرآن مجيد حکيم در سال 1377 با نفاست تمام از سوي انتشارات کلهر به طبع رسيده است.
در عصر جديد بعضي از خوشنويسان به کتابت نستعليق قرآن کريم روي آورده اند. در اين رشته فضل تقدم با شادروان استاد حسن ميرخاني است که بيش از پنجاه سال از کتابت (هاي) او به نستعليق مي گذرد. همچنين شادروان استاد سيف الله يزداني نيز قرآني به قلم نستعليق نوشته اند که در سال هاي اخير به طبع رسيده است. جديدترين کوشش در زمينه ي نستعليق نويسي قرآن کريم، کتابت خانم فريبا مقصودي کرمانشاهي است که در حال حاضر در دست چاپ است. جديدترين کوشش هنري و خوشنويسي قرآن، کتابت شکسته ي نستعليق استاد يدالله کابلي است که گزيده اي از قرآن است، و در حال حاضر در آستانه ي انتشار. و با شُکر و شادي از آيه نگاري هاي (نقاشي-خط) استاد جليل رسولي ياد مي کنيم که بر تارک هنر معاصر مي درخشد.
اما بعضي از استادان خوشنويس معاصر که غالباً قرآن را به قلم نسخ (و مکرر) کتابت کرده اند عبارتند از: حاج محمود اشرفي تبريزي، علي اکبر اسماعيلي قوچاني، حاج عبدالرحيم افشار زنجاني، استاد احمد زنجاني، ابوالقاسم خوانساري، محمد خالقي، طاهر خوشنويس، محمدصادق خوانساري، ميرحبيب شهلافر، کاظم صادق نجفي، حبيب الله فضايلي، حجة الاسلام مصباح زاده، محمدباقر نيرومند، حسن هريسي، ميرجمال الدين جلالي و رضا سنگي و براي حسن ختام از دو خطاط قرآن نويس بزرگ سوري نام مي بريم: عثمان طه، و عثمان حسين. عثمان طه کتابت خود از قرآن کريم بر مبناي مصحف قاهره که درست ترين و دقيق ترين و علمي ترين قرآن جهان اسلام است، استوار ساخته است. آنچه کتابت نسخ استوار و شيوا و شيرين عثمان طه را عالمگير کرد و کتابت او را به صورت مقبول ترين و مهم ترين کتابت از قرآن کريم در عصر جديد، و در جهان اسلام درآورد، اين واقعيت بود که علماي قرآن شناس عربستان آن را به عنوان بهترين و صحيح ترين کتابت (با رسم الخط عثماني) به رسميت شناختند و همان کتابت را با اندکي تصحيح و چاپ نفيس جديد به صورت مصحف المدينه در تيراژ هر سال حدوداً دو ميليون نسخه منتشر کردند و مي کنند.
اما مهم ترين رويداد عصر جديد در کتابت هنري قرآن کريم، کتابت استاد بهرام سالکي از قرآن کريم، به خط کوفي پيرآموز، با اصلاحات و بهسازي ها، و نيز تذهيب ها و آرايه هاي متعدد شگرف است، که بحمدالله آماده ي توليد چاپي است. به قلم همين استاد عاليمقام کتابت قرآن به خط ريحان، و نسخه هاي ديگر به خط نسخ در سال هاي اخير به طبع رسيده است.
منبع مقاله:
خرّمشاهي، بهاء الدين؛ (1389)، قرآن پژوهي (2)، تهران: شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ نخست.
/م