مفهوم عدالت الهي

همان گونه که رحمت، سلام (آرامش و سلامت)، جمال و ودود (مهربان) از اسماي الهي هستند، عدل نيز از اسماي الهي محسوب مي شود. خدا عدل است هم چنان که عقل، مُقسط و حَکَم نيز هست. عدل در عين عدالت، مُقسط و برقرار
شنبه، 14 تير 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
مفهوم عدالت الهي
 مفهوم عدالت الهي

 

نويسنده: سيد حسين نصر
مترجم: سيد محمد صادق خرازي



 

همان گونه که رحمت، سلام (آرامش و سلامت)، جمال و ودود (مهربان) از اسماي الهي هستند، عدل نيز از اسماي الهي محسوب مي شود. خدا عدل است هم چنان که عقل، مُقسط و حَکَم نيز هست. عدل در عين عدالت، مُقسط و برقرار کننده ي عدل نيز هست، بنابراين مي توان گفت که در مفهوم اسلامي خداوند عادل و در برترين مفهوم خود، عين عدالت نيز هست.
حال بايد ديد که از ديدگاه اسلامي، خود عدالت و عدالت در مورد خداوند، به چه معناست؟ در يکي از کلمات قصار علي بن ابي طالب آمده است: «عدالت هر چيز را در جاي خود قرار مي دهد». عدالت به تعادل ارتباط دارد، به اين که حق هر چيز داده شود، به اين که همه چيز بر اساس ذاتش در مکان مناسب خود قرار گيرد و مطابق با آنچه افلاطون در کتاب جمهوريت گفته، عدالت عبارت از اين است که هر کس وظيفه اي را در جامعه برعهده بگيرد که مطابق با سرشت اوست. حال، خداوند همان الحق است، واقعيت و حقيقتي که از آن کلمه اي گرفته شده که وظيفه ي هر چيز و قانون و حقانيت را نشان مي دهد. خداوند حقيقت و واقعيت مطلق است، تنها حقيقت بدون هيچ حد و مرزي در ذاتش؛ خداوند خود عدالت است، زيرا او تنها خودش است و هيچ چيز جز او وجود ندارد. هيچ امکاني از عدم توازن يا بي نظمي در خداوند نيست، زيرا هيچ ديگري در او وجود ندارد که موجب چنين امري شود. از لحاظ متافيزيکي و اعتقادي، در واقع تنها خدا کامل، عدالت مطلق و برترين برپا کننده ي عدل است.
عالمان اسلامي در طول قرون در اين مورد بحث کرده اند که آيا آنچه خداوند انجام داده، از آن جا که عين عمل او بوده، عادلانه هست يا عمل خداوند نمي تواند چيزي جز فعل عادلانه ي او باشد که ما آن را بر اساس هوشي که خود او به ما عطا فرموده اين چنين درک مي کنيم. اشعريان که به مدت هزار سال بر اصول فکري تسنن چيره بودند، بحث نخست و معتزله ي سني مذهب و تشيع مبحث دوم را باور دارند. اما نتيجه ي اصلي اين بحث تا آن جا که به ديدگاه اسلامي مربوط مي شود، يکسان است و مؤيد اين است که خداوند کمال عدل است و در تمام آفرينش خود عدالت را برپاي داشته است. قرآن تأکيد مي کند که: «وکلام پروردگار تو در راستي و عدالت به حد کمال است» (انعام، 115) و همچنين: «هيچ خدايي بر پاي دارنده ي عدل جز او نيست» (آل عمران، 18). خداوند همه چيز را براساس عدل آفريده و به زن و مرد اختيار و اراده داده است تا عادل باشند. در قرآن سه مرتبه تأکيد شده است که خدا عادلان را دوست دارد.
بر اساس اين عدالت جهاني و انساني است که خداوند انسان را داوري مي کند. قرآن بر اهيمت نقش خداوند به عنوان داور که قبلاً در تورات نيز ذکر شده، تأکيد کرده است. در واقع قرآن به وضوح مي گويد: «ما به بني اسرائيل کتاب و علم داوري عطا کرديم» (جاثيه، 16)، و در «تورات که در آن [بني اسرائيل] حکم خداوند است» (مائده، 108). مسلمانان پرهيزگار هنگامي که با کينه و ستم روبه رو مي شوند، به شدت حسي در آن ها تداعي مي شود که در زبور (7:6) آمده است: «اي خداوند در غضب خود برخيز، به سبب قهر دشمنانم بلند شو، و براي من بيدار شو، اي که داوري را امر فرموده اي».
از ديدگاه اسلامي خداوند برترين داوران است: «تو ميان بندگانت داوري خواهي کرد» (زمر، 46) و «او بهترين داوران است» (يوسف، 80). به علاوه، قرآن بدون ا نتظار جواب مي پرسد: «آيا خدا داورترين داوران نيست؟» (تين، 8) داوري خداوند، داوري نهايي است؛ زيرا «خدا حکم مي کند و هيچ چيز حکم او را فسخ نمي کند» (رعد، 241) هرچند که از ميزان رحمت خداوند تنها خود او آگاه است. در واقع، خداوند تنها داور است؛ زيرا «حکم تنها حکم خداست» (انعام، 57) و «فرمان، فرمان اوست» (قصص، 88)، هرچند که قضاوت انسان ها نيز در جهان برقرار است. مسلمانان نيز همچون يهوديان و مسيحيان مؤمن هزاران سال بر داوري خداوند تکيه کرده اند و عدالت او برتر از تمامي نهادهاي انساني است. رستگاري نهايي در عدالت الهي و داوري او از اعمال انسان ها نهفته است؛ زيرا تنها او به همه چيز آگاه است و مي تواند اعمال انسان ها را نه تنها بر اساس ظاهر بلکه براساس نيت هاي قلبي داوري کند. نيت انسان است که ارزش هر عملي را نشان مي دهد و بنا به يکي از گفته هاي معروف پيامبر: «اعمال انسان بر اساس نيت و قصد آن سنجيده مي شود». مسلمانان در طول زندگي شان هر بار که به داوري انساني خوانده شده اند، به خاطر آورده اند که: «آيا داور ديگري جز خدا طلب کنم؟» بدون اين شيوه ي اعتقادي، هر مسئوليتي در برابر قوانين الهي يا انساني يا عرف و نهادهاي انساني که براي قضاوت انسان ها بر اساس قوانين وضع شده ايجاد شده است، از آن ها سلب مي گردد. در هر حال، داور نهايي خداوند است و داوري نهايي، در وقايع روز داوري است.
منبع مقاله :
نصر، سيد حسين، (1385)، قلب اسلام، ترجمه ي سيد محمد صادق خرازي، تهران: نشرني، چاپ چهارم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط