توصیه روایات بر عفت و دوری از شهوات
پرسش :
مسأله عفت و دوری از شهوات چه جایگاهی در روایات اسلامی دارد؟
پاسخ :
چه راه هایی برای کنترل شهوات در جامعه وجود دارد؟
پاسخ اجمالی:
در روایات اسلامی تعابیر مختلفی در این باره آمده؛ مانند: 1- جاهل، برده شهوت خود است. 2- کسى که اسیر شهوت شد، اسارتش پایان نپذیرد. 3- شهوات را بمیرانید تا زندگى جاودانه یابید. 4- همنشین شهوت و تمایلات نفسانى، داراى نفس مریض و عقل علیل است. 5- عبادتى بافضیلت تر از پاکدامنى نیست و ...
پاسخ تفصیلی:
در روایات اسلامی مسئله «عفت» و دوری از شهوات بسیار مورد توجه قرار گرفته است. امام صادق(علیه السلام) از رسول گرامى اسلام(صلی الله علیه و آله) نقل کردند که: «ثَلَاثٌ اَخافُهُنَّ عَلَى اُمّتِى بَعدِى: اَلضَّلَالَةُ بَعدَ المَعْرِفَةِ وَ مَضَلَّاتُ الفِتَنِ وَ شَهْوَةُ البَطْنِ وَ الفَرْجِ»(1)؛ (سه چیز است که بعد از خود بر امت خود مى ترسم: گمراهى بعد از معرفت و شناخت، گمراهى در آزمایشها و امتحانات و شهوت شکم و فرج [اشاره به شهوت جنسى]).
امام باقر(علیه السلام) مى فرمایند: «عبادتى بافضیلت تر از پاکدامنى شکم و فرج نیست».(2)
امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: امیرالمؤمنین(علیه السلام) بسیار می فرمودند که «اَفْضَلُ الْعِبَادَةِ اَلْعِفَافُ»(3)؛ (بهترین عبادت، عفاف و پاکدامنى و کنترل شهوات است).
امام على(علیه السلام) در وصیّتى به فرزند خود محمدبن حنفیه مى فرمایند: «مَنْ لَمیُعطِ نَفْسَهَ شَهْوَتَهَا اَصَابَ رُشْدهُ»(4)؛ (کسى که خواهش هاى نفس را در اختیارش نگذاشت و به خواسته ها و تمایلات آن جواب مثبت نداد، به رشد و هدایت رسیده است).
میلها و خواسته ها در هر زمینه اى که باشد براى پرهیزکارانِ واقعى قابل کنترل است و آنها هیچ گاه اسیر و برده شهوت نمى شوند؛ زیرا (برده شهوت پست تر از بردگان است)؛«عَبْدُ الشَّهْوَةِ اَذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّقِّ»(5) و کسى که اسیر شهوت شد، اسارتش پایان نپذیرد مگر با مرگ. «عَبْدُ الشَّهْوَةِ اَسِیرٌ لَایَنْفَکُ أسْرُهُ»(6) و پرهیزکاران به مقتضاى علم (و ایمانى) که دارند به بردگى شهوت کشیده نمى شوند که: «اَلْجَاهِلُ عَبْدُ شَهْوَتِهِ»(7)؛ (جاهل، برده شهوت خود است) و اساساً خواهش هاى نفسانى جاهلان را اسیر مى کند: «اَلشَّهَوَاتُ تَسْتَرِقُّ الْجُهُولَ»(8) و اگر شهوت کنترل شد یعنى عقل حاکم شده است:
کدخداى تن بشر عقل است *** از همه حال باخبر عقل است
هر که با عقل آشنا باشد *** از همه عیبها جدا باشد(9)
یکى از عرفا گفته است: «چه حیوان چموشى محتاج تر است به لجام محکم، از نفس خودت».(10)
یکى از زاهدان گفته: «دشمنان انسان سه چیز است: دنیا، شیطان و نفس او، خود را از دنیا با زهد و بى اعتنائى به آن و از شیطان با مخالفت با آن و از نفس با ترک شهوات آن، حفظ کن».(11)
سقراط حکیم مریض بود به او گفتند: براى شما مرغى ذبح کنیم، گفت: «دل هاى کسانى که در باب معرفت حقایق غرق باشند، منبرهاى فرشتگان و ملائکه است و شکم هاى کسانى که از شهوات لذت برند، قبرهاى حیوانات هلاک شده است».(12)
یکى از حکماى هند گفت: «از دو دسته از مردم باید پرهیز کرد و دورى گزید، یکى کسى که بگوید: نه ثوابى، نه عقابى، نه معادى و نه نیکى و نه گناهى است [منکر این امور باشد و خداشناس نباشد] و دیگر آنکه مالک شهوت خود نباشد و قادر بر گرداندن قلب و دیده اش از شهوت نباشد».(13)
در روایتى آمده است: «اِسْتَهِینُوا بِالْمُوْتِ کَیْلَا تَمُوتُوا وَ اَمِیْتُوا الشَّهَوَاتِ تَخْلُدُوا»(14)؛ (مرگ را خوار و حقیر شمارید تا نمیرید و شهوات را بمیرانید تا زندگى جاودانه یابید).
یکى از عوامل خاموش کردن شعله هاى خانمان سوز شهوات، حفظ شکم و عدم پرخورى است و از روایات اینطور برداشت می شود که گویا شهوت رانی معلول پرخوری است.
خداوند ما را از همنشینى شهوت دور گرداند که مولى فرمودند: «قَرِینُ الشَّهْوَةِ مَرِیضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْلِ»(15)؛ (همنشین شهوت و تمایلات نفسانى، داراى نفس مریض و عقل علیل است).
پینوشتها:
(1). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 79، باب (العفة)؛ من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1413 قمری، چاپ: دوم، ج 4، ص 407، (و من ألفاظ رسول الله ص الموجزة التی لم یسبق إلیها).
(2). الکافی، همان؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة( ط- القدیمة)، اربلى، على بن عیسى، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، بنى هاشمى، تبریز، 1381 قمری، چاپ: اول، ج 2، ص 118، (و أما مناقبه الحمیدة و صفاته الجمیلة).
(3). مکارم الأخلاق، طبرسى، حسن بن فضل، شریف رضى، قم، 1412 قمری / 1370 شمسی، چاپ: چهارم، ص 269، (فیما جاء فی فضل الدعاء)؛ الکافی، همان.
(4). من لا یحضره الفقیه، همان، ج 4، ص 392، (و من ألفاظ رسول الله ص الموجزة التی لم یسبق إلیها)؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، 1409 قمری، چاپ: اول، ج 15، ص 250، ص 22 باب (وجوب العفة).
(5). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 قمری، چاپ: دوم، ص 464، حکمت 13؛ شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، محقق / مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، 1404 قمری، چاپ: اول، ج 20، ص 342، (الحکم المنسوبة).
(6). غرر الحکم و درر الکلم، همان، حکمت 15؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نورى، حسین بن محمد تقى، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، 1408 قمری، چاپ: اول، ج 11، ص 346، باب 42 (وجوب اجتناب الشهوات و اللذات المحرمة).
(7). غرر الحکم و درر الکلم، همان، ص 34، حکمت 504.
(8). همان، ص 51، حکمت 965.
(9). مصباح الشریعة، منسوب به جعفر بن محمد(ع)، امام ششم، مترجم: علامه مصطفوى، حسن، انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران، تهران، 1360 شمسی، چاپ: اول، ص 160، (شرح).
(10). إحیاء علوم الدین، غزالی، أبو حامد محمد بن محمد، دار المعرفة، بیروت، بی تا، ج 8، ص 119، (و قال سفیان الثوری).
(11). همان.
(12). اخلاق محتشمی، اسفندیاری (محتشم السلطنه)، حسن، حسینیه ارشاد، تهران، ۱۳۸۹ قمری / ۱۳۴۸ شمسی، ص 349.
(13). همان، ص 348.
(14). همان. ص 347.
(15). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، همان.
منبع: اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى،تهیه و تنظیم: اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان، قم، 1385 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 397.
امام باقر(علیه السلام) مى فرمایند: «عبادتى بافضیلت تر از پاکدامنى شکم و فرج نیست».(2)
امام صادق(علیه السلام) مى فرمایند: امیرالمؤمنین(علیه السلام) بسیار می فرمودند که «اَفْضَلُ الْعِبَادَةِ اَلْعِفَافُ»(3)؛ (بهترین عبادت، عفاف و پاکدامنى و کنترل شهوات است).
امام على(علیه السلام) در وصیّتى به فرزند خود محمدبن حنفیه مى فرمایند: «مَنْ لَمیُعطِ نَفْسَهَ شَهْوَتَهَا اَصَابَ رُشْدهُ»(4)؛ (کسى که خواهش هاى نفس را در اختیارش نگذاشت و به خواسته ها و تمایلات آن جواب مثبت نداد، به رشد و هدایت رسیده است).
میلها و خواسته ها در هر زمینه اى که باشد براى پرهیزکارانِ واقعى قابل کنترل است و آنها هیچ گاه اسیر و برده شهوت نمى شوند؛ زیرا (برده شهوت پست تر از بردگان است)؛«عَبْدُ الشَّهْوَةِ اَذَلُّ مِنْ عَبْدِ الرِّقِّ»(5) و کسى که اسیر شهوت شد، اسارتش پایان نپذیرد مگر با مرگ. «عَبْدُ الشَّهْوَةِ اَسِیرٌ لَایَنْفَکُ أسْرُهُ»(6) و پرهیزکاران به مقتضاى علم (و ایمانى) که دارند به بردگى شهوت کشیده نمى شوند که: «اَلْجَاهِلُ عَبْدُ شَهْوَتِهِ»(7)؛ (جاهل، برده شهوت خود است) و اساساً خواهش هاى نفسانى جاهلان را اسیر مى کند: «اَلشَّهَوَاتُ تَسْتَرِقُّ الْجُهُولَ»(8) و اگر شهوت کنترل شد یعنى عقل حاکم شده است:
کدخداى تن بشر عقل است *** از همه حال باخبر عقل است
هر که با عقل آشنا باشد *** از همه عیبها جدا باشد(9)
یکى از عرفا گفته است: «چه حیوان چموشى محتاج تر است به لجام محکم، از نفس خودت».(10)
یکى از زاهدان گفته: «دشمنان انسان سه چیز است: دنیا، شیطان و نفس او، خود را از دنیا با زهد و بى اعتنائى به آن و از شیطان با مخالفت با آن و از نفس با ترک شهوات آن، حفظ کن».(11)
سقراط حکیم مریض بود به او گفتند: براى شما مرغى ذبح کنیم، گفت: «دل هاى کسانى که در باب معرفت حقایق غرق باشند، منبرهاى فرشتگان و ملائکه است و شکم هاى کسانى که از شهوات لذت برند، قبرهاى حیوانات هلاک شده است».(12)
یکى از حکماى هند گفت: «از دو دسته از مردم باید پرهیز کرد و دورى گزید، یکى کسى که بگوید: نه ثوابى، نه عقابى، نه معادى و نه نیکى و نه گناهى است [منکر این امور باشد و خداشناس نباشد] و دیگر آنکه مالک شهوت خود نباشد و قادر بر گرداندن قلب و دیده اش از شهوت نباشد».(13)
در روایتى آمده است: «اِسْتَهِینُوا بِالْمُوْتِ کَیْلَا تَمُوتُوا وَ اَمِیْتُوا الشَّهَوَاتِ تَخْلُدُوا»(14)؛ (مرگ را خوار و حقیر شمارید تا نمیرید و شهوات را بمیرانید تا زندگى جاودانه یابید).
یکى از عوامل خاموش کردن شعله هاى خانمان سوز شهوات، حفظ شکم و عدم پرخورى است و از روایات اینطور برداشت می شود که گویا شهوت رانی معلول پرخوری است.
خداوند ما را از همنشینى شهوت دور گرداند که مولى فرمودند: «قَرِینُ الشَّهْوَةِ مَرِیضُ النَّفْسِ مَعْلُولُ الْعَقْلِ»(15)؛ (همنشین شهوت و تمایلات نفسانى، داراى نفس مریض و عقل علیل است).
پینوشتها:
(1). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 79، باب (العفة)؛ من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، 1413 قمری، چاپ: دوم، ج 4، ص 407، (و من ألفاظ رسول الله ص الموجزة التی لم یسبق إلیها).
(2). الکافی، همان؛ کشف الغمة فی معرفة الأئمة( ط- القدیمة)، اربلى، على بن عیسى، محقق / مصحح: رسولى محلاتى، هاشم، بنى هاشمى، تبریز، 1381 قمری، چاپ: اول، ج 2، ص 118، (و أما مناقبه الحمیدة و صفاته الجمیلة).
(3). مکارم الأخلاق، طبرسى، حسن بن فضل، شریف رضى، قم، 1412 قمری / 1370 شمسی، چاپ: چهارم، ص 269، (فیما جاء فی فضل الدعاء)؛ الکافی، همان.
(4). من لا یحضره الفقیه، همان، ج 4، ص 392، (و من ألفاظ رسول الله ص الموجزة التی لم یسبق إلیها)؛ وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، 1409 قمری، چاپ: اول، ج 15، ص 250، ص 22 باب (وجوب العفة).
(5). غرر الحکم و درر الکلم، تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، محقق / مصحح: رجائى، سید مهدى، دار الکتاب الإسلامی، قم، 1410 قمری، چاپ: دوم، ص 464، حکمت 13؛ شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، محقق / مصحح: ابراهیم، محمد ابوالفضل، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، قم، 1404 قمری، چاپ: اول، ج 20، ص 342، (الحکم المنسوبة).
(6). غرر الحکم و درر الکلم، همان، حکمت 15؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، نورى، حسین بن محمد تقى، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(ع)، مؤسسة آل البیت(ع)، قم، 1408 قمری، چاپ: اول، ج 11، ص 346، باب 42 (وجوب اجتناب الشهوات و اللذات المحرمة).
(7). غرر الحکم و درر الکلم، همان، ص 34، حکمت 504.
(8). همان، ص 51، حکمت 965.
(9). مصباح الشریعة، منسوب به جعفر بن محمد(ع)، امام ششم، مترجم: علامه مصطفوى، حسن، انجمن اسلامى حکمت و فلسفه ایران، تهران، 1360 شمسی، چاپ: اول، ص 160، (شرح).
(10). إحیاء علوم الدین، غزالی، أبو حامد محمد بن محمد، دار المعرفة، بیروت، بی تا، ج 8، ص 119، (و قال سفیان الثوری).
(11). همان.
(12). اخلاق محتشمی، اسفندیاری (محتشم السلطنه)، حسن، حسینیه ارشاد، تهران، ۱۳۸۹ قمری / ۱۳۴۸ شمسی، ص 349.
(13). همان، ص 348.
(14). همان. ص 347.
(15). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، همان.
منبع: اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازى،تهیه و تنظیم: اکبر خادم الذاکرین، نسل جوان، قم، 1385 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 397.