دلیل ارتکاب گناه نمازگزاران
پرسش :
چرا برخی از نمازگزاران مرتکب گناه می شوند؟
پاسخ :
این مطلب که نماز باید آدمی را از ارتکاب فحشاء و منکرات باز دارد، حقیقتی است که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد؛ زیرا قرآن به صراحت این خاصیت را برای نماز اثبات می کند، پس نمازی که این خاصیت در آن نباشد و تنها صورت نماز در آن یافت شود لامحاله آن نماز، از نفاق خالص نشأت گرفته و نفاق هم که بدون شک سبب دوری انسان از خدا می شود.
اگر نماز، از جمیع جهات فاقد روح بود این نماز، در بازداشتن انسان از فحشاء و منکرات هم هیچ اثری نخواهد داشت، نه جزیی و نه کلی؛ ولی اگر بعض از مراتب روح را با خود داشت، لا محاله به همان اندازه اثر خواهد داشت.
نتیجه این که نمازی که از جمیع وجوه فاقد روح و از جمیع جهات بدون حضور قلب باشد، این نماز ثمره ای جز دوری بنده از خدا نخواهد داشت. و این نماز، نماز کسی است که برای ریا و یا از روی استهزاء و مسخره نماز بخواند؛ اما نمازی که حتی یک دهم و یا بیشتر آن با حضور قلب [و برای خدا] انجام گیرد، به همان اندازه مورد قبول واقع می شود [و به همان اندازه فرد را از گناه باز می دارد].(1)
مرحوم علامه طباطبایی نوشته است:
مراد آیه «...أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ...؛ نماز را برپا دار، یقیناً نماز از کارهای زشت، و کارهای ناپسند باز می دارد...»(2) از اینکه نماز، از فحشاء و منکر باز می دارد بازداریِ به نحو اقتضاست نه به نحو علیت تامه؛ یعنی طبیعت نماز این گونه است که اگر مانعی در کار نباشد و مزاحمی پیش نیاید، اثرش، بازداری از فحشا و منکر است، نه اینکه این بازداری به نحو علیت تامه باشد، به این معنا که هر کس نماز خواند دیگر نتواند گناه کند. از این رو سخن کسانی که در پاسخ این شبهه گفته اند: نماز در بعضی افراد اثر دارد یا اثر نماز، تا وقتی است که انسان در نماز است و مانند این حرفها، صحیح نیست؛ بلکه نماز، در همه و در همه احوال اثر دارد؛ اما به نحو اقتضا. خلاصه اینکه یاد خدا (نماز) و موانعی که از آن اثر جلوگیری می کنند، مانند دو کفه ترازو هستند؛ هر وقت کفه یاد خدا سنگین شود، نمازگزار گناه نمی کند و هر جا کفه آن موانع سنگین شود، یاد خدا ضعیف شده، در نتیجه شخص مرتکب گناه می شود.(3)
ممکن است علت اینکه بعضی نمازگزاران مرتکب گناه می شوند این باشد که نمازی که می خوانند از روی عادت است نه ترس از خدا؛ چون ترک عادت بسیار دشوار است، نماز را ترک نمی کند و معاصی را مرتکب می شود.(4) پس اگر نمازگزار، نمازش را نه از روی عادت، بلکه به سبب انجام وظیفه و با همراه شرایط و خصوصیات آن انجام دهد، او را در ترک معاصی بسیار کمک کرده و تدریجاً گناه را ترک خواهد کرد.
پینوشتها:
1- اسرار الصلاة، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 177 ـ 179. لازم به یادآوری است که این مطلب از دیدگاه عرفانی صحیح است وگرنه هرگاه نماز با شرایطی که در رساله های عملیه آمده، خوانده شود به لحاظ فقهی مجزی و کافی خواهد بود.
2- سوره عنکبوت، آیه 45
3- ترجمه المیزان، ج 16، ص 198.
4- همان، ص 163.
منبع: حوزه نت
این مطلب که نماز باید آدمی را از ارتکاب فحشاء و منکرات باز دارد، حقیقتی است که هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد؛ زیرا قرآن به صراحت این خاصیت را برای نماز اثبات می کند، پس نمازی که این خاصیت در آن نباشد و تنها صورت نماز در آن یافت شود لامحاله آن نماز، از نفاق خالص نشأت گرفته و نفاق هم که بدون شک سبب دوری انسان از خدا می شود.
اگر نماز، از جمیع جهات فاقد روح بود این نماز، در بازداشتن انسان از فحشاء و منکرات هم هیچ اثری نخواهد داشت، نه جزیی و نه کلی؛ ولی اگر بعض از مراتب روح را با خود داشت، لا محاله به همان اندازه اثر خواهد داشت.
نتیجه این که نمازی که از جمیع وجوه فاقد روح و از جمیع جهات بدون حضور قلب باشد، این نماز ثمره ای جز دوری بنده از خدا نخواهد داشت. و این نماز، نماز کسی است که برای ریا و یا از روی استهزاء و مسخره نماز بخواند؛ اما نمازی که حتی یک دهم و یا بیشتر آن با حضور قلب [و برای خدا] انجام گیرد، به همان اندازه مورد قبول واقع می شود [و به همان اندازه فرد را از گناه باز می دارد].(1)
مرحوم علامه طباطبایی نوشته است:
مراد آیه «...أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ...؛ نماز را برپا دار، یقیناً نماز از کارهای زشت، و کارهای ناپسند باز می دارد...»(2) از اینکه نماز، از فحشاء و منکر باز می دارد بازداریِ به نحو اقتضاست نه به نحو علیت تامه؛ یعنی طبیعت نماز این گونه است که اگر مانعی در کار نباشد و مزاحمی پیش نیاید، اثرش، بازداری از فحشا و منکر است، نه اینکه این بازداری به نحو علیت تامه باشد، به این معنا که هر کس نماز خواند دیگر نتواند گناه کند. از این رو سخن کسانی که در پاسخ این شبهه گفته اند: نماز در بعضی افراد اثر دارد یا اثر نماز، تا وقتی است که انسان در نماز است و مانند این حرفها، صحیح نیست؛ بلکه نماز، در همه و در همه احوال اثر دارد؛ اما به نحو اقتضا. خلاصه اینکه یاد خدا (نماز) و موانعی که از آن اثر جلوگیری می کنند، مانند دو کفه ترازو هستند؛ هر وقت کفه یاد خدا سنگین شود، نمازگزار گناه نمی کند و هر جا کفه آن موانع سنگین شود، یاد خدا ضعیف شده، در نتیجه شخص مرتکب گناه می شود.(3)
ممکن است علت اینکه بعضی نمازگزاران مرتکب گناه می شوند این باشد که نمازی که می خوانند از روی عادت است نه ترس از خدا؛ چون ترک عادت بسیار دشوار است، نماز را ترک نمی کند و معاصی را مرتکب می شود.(4) پس اگر نمازگزار، نمازش را نه از روی عادت، بلکه به سبب انجام وظیفه و با همراه شرایط و خصوصیات آن انجام دهد، او را در ترک معاصی بسیار کمک کرده و تدریجاً گناه را ترک خواهد کرد.
پینوشتها:
1- اسرار الصلاة، میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، ص 177 ـ 179. لازم به یادآوری است که این مطلب از دیدگاه عرفانی صحیح است وگرنه هرگاه نماز با شرایطی که در رساله های عملیه آمده، خوانده شود به لحاظ فقهی مجزی و کافی خواهد بود.
2- سوره عنکبوت، آیه 45
3- ترجمه المیزان، ج 16، ص 198.
4- همان، ص 163.
منبع: حوزه نت