ادله و مبانی فقهی که کشور باید از لحاظ دفاعی قوی باشد
پرسش :
یکی از تاکیدات پیوستهی رهبر معظم انقلاب، توجه به قدرت دفاعی ایران و عناصر قدرت آفرین است؛ ادله و مبانی فقهیای که کشور باید از لحاظ دفاعی قوی باشد و عناصر قدرت خود را هر روز تقویت کند را تشریح بفرمایید.
پاسخ :
کسب قدرت، حفظ قدرت و توسعه قدرت برای تبیین حقایق اسلام ناب، دفاع از حق، گسترش عدل، آزادیهای مشروع، حاکمیت توحید، کرامت انسان، پیشرفت، مقابله با طاغوت و مفسدین و مجرمین و جنایتکاران و اصلاح جهان، واجب شرعی است و برای این کار تشکیل دولت در اسلام واجب است. تشکیل دولت در اسلام به هدف اقامهی دین است؛ یعنی حاکمیت توحید، عدالت، کرامت انسان، پیشرفت، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و نجات بشریت و خدمت به محرومین و مستضعفین. از این جهت، حفظ دولت اسلامی و تحقق اهداف و پیشبرد وظایف آن، به یک قدرت بازدارنده در مقابل مستبدین، مستکبرین، طواغیت، شیاطین و مفسدین نیاز دارد.
میتوان گفت که تحقق تمدن اسلامی متوقف بر قدرت بازدارنده است. تحقق تمدن اسلامی بر پایهی فرهنگ و باورها و ارزشهای اسلامی حداقل به چند مؤلفه نیاز دارد:
مؤلفهی اوّل، اندیشهی مکتبی و ارزشی است که همان اندیشهی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله بر پایهی مکتب اهل بیت علیه السلام است.
مؤلفهی دوم، وجود رهبری تمدنساز است.
مؤلفهی سوم، بسیج ظرفیتهای نخبگان و خواص برای تحرک و پویایی و تبدیل ضعف به قدرت و تهدید به فرصت است.
مؤلفهی چهارم، حضور مردم در صحنه و احیای ظرفیتهای اجتماعی و قدرت اجتماعی است.
مؤلفهی پنجم، پیشرفت علمی و فتح قلههای دانش و معرفت و علم است که اقتدار میآفریند.
مؤلفهی ششم، رفع موانع و تولید قدرت دفاعی، نظامی، امنیتی و حفظ امنیت و دستاوردها در مقابل مزاحمین، معارضین، معاندین، نیروهای متخاصم، دشمنان تمدن اسلامی و بشری است.
و مؤلفهی هفتم، صبر و مقاومت و پایداری است.
بنابراین، اگر دولت اسلامی قدرت بازدارندهی قوی نداشته باشد، دشمنان تمدن اسلامی، دشمنان اسلام، دشمنان بشریت و جهان استکبار نمیگذارند تمدنی شکل بگیرد؛ یعنی اجتهاد مبتنی بر مقتضیات زمان و بسط حقایق دینی و نظریهپردازی دینی و استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفتهی بشری و اقتدار بازدارنده بر پایهی اصل «لا تظلمون و لا تظلمون»(۱) است و نفی ستمگری بهوسیلهی تمدن اسلامی محقق میشود.
در واقع تولید قدرت، حفظ قدرت، تداوم پیوستهی قدرت، افزایش قدرت و توسعهی قدرت برای اهداف متعالی، یک واجب عقلی و شرعی است. بعد از اینکه ما پذیرفتیم دولت در اسلام جزء احکام اوّلیه است و حفظ و پیشبرد اهداف آن در دنیایی که تعارض منافع گوناگونی در آن وجود دارد و جهان استکبار و سلطه اجازه نمیدهد که یک تمدن انسانی پا بگیرد، اقتدار بازدارنده واجب عقلی و شرعی است.
جهاد از جَهد و جُهد گرفته شده است؛ یعنی تلاش خستگیناپذیر و بهکارگیری تمام ظرفیتِ توان عقلی، روحی، عاطفی، روانی و حیثیتی و تجمیع همهی ظرفیتها برای تولید قدرت؛ در تولید قدرت و بهکارگیری قدرت شاید از معنای لغوی جهاد هم استفاده شود. جهاد اقتضای تولید قدرت است و در آن چهار عنصر وجود دارد: عنصر اوّل، تولید قدرت. عنصر دوم، تولید و بهکارگیری قدرت فیسبیلالله که برای اسلام، منافع مسلمین، بشریت، مقابله با ظلم و جنایت، مقابله با طواغیت و شیاطین و مفسدین و دشمنان اسلام و امت اسلامی است. عنصر سوم، جهاد و مقابله با دشمنان بشریت و انسانیت و دشمنان امت اسلامی که در عصر حاضر البته آمریکا و صهیونیستها نماد بارز آن هستند. و عنصر چهارم، جهاد تحت امر ولی فقیه عالم، عادل، باتقوا، مدیر و مدبر است.
در این باره، خداوند متعال در سورهی مبارکه الأنفال آیهی ۶۰ میفرماید: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم و َما تُنفِقوا مِن شَیءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیکُم وَأَنتُم لا تُظلَمون»؛ هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابلهی با آنها [ دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا بهوسیلهی آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هرچه در راه خدا (و تقویت بنیهی دفاعی اسلام) انفاق کنید، بهطور کامل به شما بازگردانده میشود و به شما ستم نخواهد شد!
علاوه بر مبانی قرآنی، روایات زیادی هست که تولید قدرت را یک فرض مسلم میداند. در روایات اشاره شده است که خداوند از انسان مؤمن ضعیف قهرش میآید.(۲)
مؤلفههای اسلام مبتنی بر وجود قدرت است و یکی از ویژگیهای پیروان انبیاء این است که هرگز ضعیف نشدند؛ به تعبیر قرآن «ما ضَعُفوا وَمَا استَکانوا»(۳). بنابراین، ضعف را باید به قدرت تبدیل کنیم و قدرت بازدارنده در مقابل دشمنان برای حفظ اسلام، امت اسلامی و کیان مسلمین نهتنها واجب شرعی است، بلکه وجود قدرت برای توسعهی حق، عدالت، توحید و دفاع از قدرت و بهکارگیری قدرت برای کرامت انسان یک اصل مسلم است.
پینوشتها:
۱. سوره مبارکه البقرة آیه ۲۷۹/ فَإِن لَم تَفعَلوا فَأذَنوا بِحَربٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسولِهِ ۖ وَإِن تُبتُم فَلَکُم رُءوسُ أَموالِکُم لا تَظلِمونَ وَلا تُظلَمونَ/ اگر (چنین) نمیکنید، بدانید خدا و رسولش، با شما پیکار خواهند کرد! و اگر توبه کنید، سرمایههای شما، از آنِ شماست [= اصل سرمایه، بدون سود]؛ نه ستم میکنید، و نه بر شما ستم وارد میشود.
۲. مراجعه کنید به وسائل الشیعة، حرعاملی، ج۱۶، ص۱۲۲، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب۱، ح۱۳، آلالبیت.
۳. سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۴۶/ وَکَأَیِّن مِن نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما أَصابَهُم فی سَبیلِ اللَّهِ وَما ضَعُفوا وَمَا استَکانوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ/ چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچگاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان میرسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامتکنندگان را دوست دارد.
منبع: khamenei.ir
پاسخ از آیت الله عباس کعبی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
کسب قدرت، حفظ قدرت و توسعه قدرت برای تبیین حقایق اسلام ناب، دفاع از حق، گسترش عدل، آزادیهای مشروع، حاکمیت توحید، کرامت انسان، پیشرفت، مقابله با طاغوت و مفسدین و مجرمین و جنایتکاران و اصلاح جهان، واجب شرعی است و برای این کار تشکیل دولت در اسلام واجب است. تشکیل دولت در اسلام به هدف اقامهی دین است؛ یعنی حاکمیت توحید، عدالت، کرامت انسان، پیشرفت، مبارزه با فقر و فساد و تبعیض و نجات بشریت و خدمت به محرومین و مستضعفین. از این جهت، حفظ دولت اسلامی و تحقق اهداف و پیشبرد وظایف آن، به یک قدرت بازدارنده در مقابل مستبدین، مستکبرین، طواغیت، شیاطین و مفسدین نیاز دارد.
میتوان گفت که تحقق تمدن اسلامی متوقف بر قدرت بازدارنده است. تحقق تمدن اسلامی بر پایهی فرهنگ و باورها و ارزشهای اسلامی حداقل به چند مؤلفه نیاز دارد:
مؤلفهی اوّل، اندیشهی مکتبی و ارزشی است که همان اندیشهی اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله بر پایهی مکتب اهل بیت علیه السلام است.
مؤلفهی دوم، وجود رهبری تمدنساز است.
مؤلفهی سوم، بسیج ظرفیتهای نخبگان و خواص برای تحرک و پویایی و تبدیل ضعف به قدرت و تهدید به فرصت است.
مؤلفهی چهارم، حضور مردم در صحنه و احیای ظرفیتهای اجتماعی و قدرت اجتماعی است.
مؤلفهی پنجم، پیشرفت علمی و فتح قلههای دانش و معرفت و علم است که اقتدار میآفریند.
مؤلفهی ششم، رفع موانع و تولید قدرت دفاعی، نظامی، امنیتی و حفظ امنیت و دستاوردها در مقابل مزاحمین، معارضین، معاندین، نیروهای متخاصم، دشمنان تمدن اسلامی و بشری است.
و مؤلفهی هفتم، صبر و مقاومت و پایداری است.
بنابراین، اگر دولت اسلامی قدرت بازدارندهی قوی نداشته باشد، دشمنان تمدن اسلامی، دشمنان اسلام، دشمنان بشریت و جهان استکبار نمیگذارند تمدنی شکل بگیرد؛ یعنی اجتهاد مبتنی بر مقتضیات زمان و بسط حقایق دینی و نظریهپردازی دینی و استفاده از علوم و فنون و تجارب پیشرفتهی بشری و اقتدار بازدارنده بر پایهی اصل «لا تظلمون و لا تظلمون»(۱) است و نفی ستمگری بهوسیلهی تمدن اسلامی محقق میشود.
در واقع تولید قدرت، حفظ قدرت، تداوم پیوستهی قدرت، افزایش قدرت و توسعهی قدرت برای اهداف متعالی، یک واجب عقلی و شرعی است. بعد از اینکه ما پذیرفتیم دولت در اسلام جزء احکام اوّلیه است و حفظ و پیشبرد اهداف آن در دنیایی که تعارض منافع گوناگونی در آن وجود دارد و جهان استکبار و سلطه اجازه نمیدهد که یک تمدن انسانی پا بگیرد، اقتدار بازدارنده واجب عقلی و شرعی است.
جهاد از جَهد و جُهد گرفته شده است؛ یعنی تلاش خستگیناپذیر و بهکارگیری تمام ظرفیتِ توان عقلی، روحی، عاطفی، روانی و حیثیتی و تجمیع همهی ظرفیتها برای تولید قدرت؛ در تولید قدرت و بهکارگیری قدرت شاید از معنای لغوی جهاد هم استفاده شود. جهاد اقتضای تولید قدرت است و در آن چهار عنصر وجود دارد: عنصر اوّل، تولید قدرت. عنصر دوم، تولید و بهکارگیری قدرت فیسبیلالله که برای اسلام، منافع مسلمین، بشریت، مقابله با ظلم و جنایت، مقابله با طواغیت و شیاطین و مفسدین و دشمنان اسلام و امت اسلامی است. عنصر سوم، جهاد و مقابله با دشمنان بشریت و انسانیت و دشمنان امت اسلامی که در عصر حاضر البته آمریکا و صهیونیستها نماد بارز آن هستند. و عنصر چهارم، جهاد تحت امر ولی فقیه عالم، عادل، باتقوا، مدیر و مدبر است.
در این باره، خداوند متعال در سورهی مبارکه الأنفال آیهی ۶۰ میفرماید: «وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَیلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُم وَآخَرینَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ یَعلَمُهُم و َما تُنفِقوا مِن شَیءٍ فی سَبیلِ اللَّهِ یُوَفَّ إِلَیکُم وَأَنتُم لا تُظلَمون»؛ هر نیرویی در قدرت دارید، برای مقابلهی با آنها [ دشمنان]، آماده سازید! و (همچنین) اسبهای ورزیده (برای میدان نبرد)، تا بهوسیلهی آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید! و (همچنین) گروه دیگری غیر از اینها را که شما نمیشناسید و خدا آنها را میشناسد! و هرچه در راه خدا (و تقویت بنیهی دفاعی اسلام) انفاق کنید، بهطور کامل به شما بازگردانده میشود و به شما ستم نخواهد شد!
علاوه بر مبانی قرآنی، روایات زیادی هست که تولید قدرت را یک فرض مسلم میداند. در روایات اشاره شده است که خداوند از انسان مؤمن ضعیف قهرش میآید.(۲)
مؤلفههای اسلام مبتنی بر وجود قدرت است و یکی از ویژگیهای پیروان انبیاء این است که هرگز ضعیف نشدند؛ به تعبیر قرآن «ما ضَعُفوا وَمَا استَکانوا»(۳). بنابراین، ضعف را باید به قدرت تبدیل کنیم و قدرت بازدارنده در مقابل دشمنان برای حفظ اسلام، امت اسلامی و کیان مسلمین نهتنها واجب شرعی است، بلکه وجود قدرت برای توسعهی حق، عدالت، توحید و دفاع از قدرت و بهکارگیری قدرت برای کرامت انسان یک اصل مسلم است.
پینوشتها:
۱. سوره مبارکه البقرة آیه ۲۷۹/ فَإِن لَم تَفعَلوا فَأذَنوا بِحَربٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسولِهِ ۖ وَإِن تُبتُم فَلَکُم رُءوسُ أَموالِکُم لا تَظلِمونَ وَلا تُظلَمونَ/ اگر (چنین) نمیکنید، بدانید خدا و رسولش، با شما پیکار خواهند کرد! و اگر توبه کنید، سرمایههای شما، از آنِ شماست [= اصل سرمایه، بدون سود]؛ نه ستم میکنید، و نه بر شما ستم وارد میشود.
۲. مراجعه کنید به وسائل الشیعة، حرعاملی، ج۱۶، ص۱۲۲، کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر، باب۱، ح۱۳، آلالبیت.
۳. سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۴۶/ وَکَأَیِّن مِن نَبِیٍّ قاتَلَ مَعَهُ رِبِّیّونَ کَثیرٌ فَما وَهَنوا لِما أَصابَهُم فی سَبیلِ اللَّهِ وَما ضَعُفوا وَمَا استَکانوا ۗ وَاللَّهُ یُحِبُّ الصّابِرینَ/ چه بسیار پیامبرانی که مردان الهی فراوانی به همراه آنان جنگ کردند! آنها هیچگاه در برابر آنچه در راه خدا به آنان میرسید، سست و ناتوان نشدند (و تن به تسلیم ندادند)؛ و خداوند استقامتکنندگان را دوست دارد.
منبع: khamenei.ir