ادغام معنویت در خانواده درمانی
اکنون، زمان انسجام معنویت در اقدامات بالینی فرارسیده است (کونینگ، ۲۰۰۷). هنگامی که درمانگر از اهمیت باورها و اقدامات معنوی غفلت کند و مراجع امور معنوی را کنار گذارد، فرآیند درمان، آنان را به احساس فروپاشی می کشاند (گریفیت و الیوت، 2002). بسیاری از خانواده ها و زوج هایی که برای درمان یا مشاوره مراجعه می کنند، امری فراتر از کاهش نشانگان، حل مسئله یا افزایش مهارت های ارتباطی را دنبال می کنند. آنان به دنبال معنا و ارتباطات عمیق تری در زندگی خویش هستند. نزد بسیاری، نگرانی معنوی، مشکلات بدنی، عاطفی و ارتباطی را تشدید می کند. نزد برخی، تأثیر متقابل دین و فرهنگ، ظالمانه و آسیب رسان بوده است.
پژوهش های میدانی دریافته اند که بسیاری از آمریکایی ها از پزشکان، درمانگران و مشاوران خود می خواهند که به دغدغه های معنوی آنها بپردازند. با وجود این، برخی از متخصصان بالینی در نظر گرفتن این بعد بسیار مهم را تازه شروع کرده اند. اکنون علاقة فزاینده ای به معنویت در میان متخصصان سلامت روانی به ویژه خانواده درمانگران پیدا شده است. البته هنوز بیشتر آنان احساس می کنند که بیمار با آموزش های آنان آماده می شود و از عنوان کردن معنویت با مراجع دوری می کنند و اگر این موضوع مطرح شود، آنها احساس ناراحتی می کنند (والش، ۲۰۰۹).
پژوهش های میدانی دریافته اند که بسیاری از آمریکایی ها از پزشکان، درمانگران و مشاوران خود می خواهند که به دغدغه های معنوی آنها بپردازند. با وجود این، برخی از متخصصان بالینی در نظر گرفتن این بعد بسیار مهم را تازه شروع کرده اند. اکنون علاقة فزاینده ای به معنویت در میان متخصصان سلامت روانی به ویژه خانواده درمانگران پیدا شده است. البته هنوز بیشتر آنان احساس می کنند که بیمار با آموزش های آنان آماده می شود و از عنوان کردن معنویت با مراجع دوری می کنند و اگر این موضوع مطرح شود، آنها احساس ناراحتی می کنند (والش، ۲۰۰۹).
[تاثیر معنویت بر رفاه جسمی و روانی]
اکنون در مدت یک دهه، مطالعات کمی به شواهد فراوانی در تأثیر معنویت بر رفاه جسمانی و روانی دست یافته اند. به طور روزافزون، امکانات، برای انسجام علم و معنویت در بررسی کردن روابط زوج ها و خانواده ها به کار گرفته شده است. مطالعات کیفی، درک بهتری از نقش اعمال و باورهای دینی در غلبه بر ناملایمات و تفسیر مشکلات و حل آنها به بار آورده است. گنجاندن موضوعات معنوی در مجموعه تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSMIV)، گواه بر پذیرش فزاینده اهمیت امور معنوی در ارزیابی و درمان در حوزه سلامت روانی است. در (DSMIV) مقوله مشکلات دینی یا معنوی را برای توجه بالینی بر مشکل دینی یا معنوی، می توان استفاده کرد که نمونه های آن عبارت از تجربه های ناراحت کننده ای است که به فقدان یا تردید ایمانی و یا تردید در ارزش های معنوی باز می گردد (انجمن روان پزشکی آمریکا، ۱۹۹۴).
هنگامی که درمانگران نسبت به مناسبات بالقوه باورها و رفتارهای معنوی مراجعان غفلت ورزند و مراجعان علایق معنوی خویش را بازداری کنند، ممکن است درمان، آنان را با احساس پراکندگی و نقص روبه رو کند. اکنون زمان آن رسیده که معنویت را با اقدامات بالینی ادغام کنیم.
هنگامی که درمانگران نسبت به مناسبات بالقوه باورها و رفتارهای معنوی مراجعان غفلت ورزند و مراجعان علایق معنوی خویش را بازداری کنند، ممکن است درمان، آنان را با احساس پراکندگی و نقص روبه رو کند. اکنون زمان آن رسیده که معنویت را با اقدامات بالینی ادغام کنیم.
[تحقیقات رایت، واتسون و بل]
رایت، واتسون و بل (۱۹۹۶)، متخصصان با گرایش نظریه سیستمی را ترغیب کرده اند که انسان ها را به عنوان موجوداتی زیستی، روانی، اجتماعی معنوی تلقی کنند. زمانی که ما معنویت و سایر جنبه های تجارب خویش را انسجام بخشیم، می توانیم دیدگاهی کل گرایانه به معنای درست، از خانواده ها، دردها و توانایی های بهبودبخش آنها به دست آوریم. بیتسون (۱۹۷۹)، نظریه پرداز سیستم ها به ما می آموزد که به دنبال الگوهای ارتباط دهنده باشیم و ذهن و طبیعت را یک واحد ضروری بدانیم.
البته خودآگاهی درمانگر از معنویت، بخش مهم و ضروری یک درمان مؤثر و اخلاقی است. مطالعه ای در مورد خانواده درمانگران نشان داد که:
۹۵ درصد از شرکت کنندگان در این مطالعه، خود را افراد معنوی می دانند.
۹۶ درصد از آنان معتقدند که بین بهداشت معنوی و بهداشت روانی رابطه وجود دارد.
۷۱ درصد آنها به طور منظم نماز می خوانند.
۴۸ درصد از شرکت کنندگان به حساب آوردن معنویت برای کمک به مراجع را ضروری می دانستند.
۶۲ درصد آنها معتقد بودند که هر شخص بعد معنوی دارد و باید در اقدامات بالینی به آن توجه شود.
۵۳ درصد از آنان معتقدند که درمانگران، زوجها و خانواده ها، باید یک دوره معنویت بگذرانند (روسا و همکاران، ۲۰۱۰).
همچنین کارسون و همکاران (۲۰۰۲) در مطالعه ای در مورد انجمن روانشناسان خانواده ازدواج در آمریکا، به طور تصادفی چهارصد مورد از ۱۲۰۰ نام را انتخاب کردند و پرسشنامه ای را برای آنها ارسال کردند. نتایج نشان داد که معنویت و دین نقش برجسته ای در زندگی شخصی و تخصصی خانواده درمانگران دارد. مراجعان به شدت از پرداختن به جنبه های معنوی و دینی زندگی خود در درمان حمایت کردند. در دهه های اخیر روانشناسان به طور فزاینده ای به نیاز پرداختن به امور دینی و معنوی در درمان های بهداشت روانی به ویژه با مراجعان بسیار مذهبی بی برده اند (هیج، ۲۰۰۶).
البته خودآگاهی درمانگر از معنویت، بخش مهم و ضروری یک درمان مؤثر و اخلاقی است. مطالعه ای در مورد خانواده درمانگران نشان داد که:
۹۵ درصد از شرکت کنندگان در این مطالعه، خود را افراد معنوی می دانند.
۹۶ درصد از آنان معتقدند که بین بهداشت معنوی و بهداشت روانی رابطه وجود دارد.
۷۱ درصد آنها به طور منظم نماز می خوانند.
۴۸ درصد از شرکت کنندگان به حساب آوردن معنویت برای کمک به مراجع را ضروری می دانستند.
۶۲ درصد آنها معتقد بودند که هر شخص بعد معنوی دارد و باید در اقدامات بالینی به آن توجه شود.
۵۳ درصد از آنان معتقدند که درمانگران، زوجها و خانواده ها، باید یک دوره معنویت بگذرانند (روسا و همکاران، ۲۰۱۰).
همچنین کارسون و همکاران (۲۰۰۲) در مطالعه ای در مورد انجمن روانشناسان خانواده ازدواج در آمریکا، به طور تصادفی چهارصد مورد از ۱۲۰۰ نام را انتخاب کردند و پرسشنامه ای را برای آنها ارسال کردند. نتایج نشان داد که معنویت و دین نقش برجسته ای در زندگی شخصی و تخصصی خانواده درمانگران دارد. مراجعان به شدت از پرداختن به جنبه های معنوی و دینی زندگی خود در درمان حمایت کردند. در دهه های اخیر روانشناسان به طور فزاینده ای به نیاز پرداختن به امور دینی و معنوی در درمان های بهداشت روانی به ویژه با مراجعان بسیار مذهبی بی برده اند (هیج، ۲۰۰۶).
منبع: کتاب «زوج درمانی با روی آورد اسلامی»
نویسنده: محمدرضا سالاری فر
نویسنده: محمدرضا سالاری فر
بیشتر بخوانید:
مبانی زوج درمانی اسلامی
خانواده موفق در اندیشه روان شناسان (بخش اول)
شاخص های شناسایی خانواده ی موفق
بسترهای لازم برای خانواده ی موفق (بخش اول)
در زندگی زناشویی تان مفهومی مشترک خلق کنید
تحلیل روان شناختی باورهای غیر منطقی در زندگی مشترک