مقدمه
زندگی با یک همسر کنترل گر ممکن است برای بسیاری از افراد خیلی دشوار و آزار دهنده باشد. همسران کنترل گر معمولاً تمام رفتارهای همسر خود را زیر نظر گرفته، انتقاد نموده و فعالیت های او را به شدت محدود می کنند. بسته به میزان کنترل گری همسرتان، شما می توانید از روش های مختلفی مشکل خود را تا حد زیادی حل نمایید. در برخی موارد صحبت کردن با همسر کارساز بوده و گاهی اوقات نیاز به مشاوره خواهید داشت. در مواردی نیز کنترل گری همسر حل شدنی نیست و باید روش های کنار آمدن با این موقعیت را فرا بگیرید. در برخی مواردِ بسیار آزار دهنده، ممکن است مشاور به شما پیشنهاد طلاق را ارائه دهد. با ما همراه باشید تا برخی زوایای مربوط به این مشکل زناشویی را با یکدیگر مرور کنیم.
1. برخورد با کنترل گری های ساده و خفیف
الف. آرام باشید. برای بسیاری از افراد، بحث و جنجال، عکس العملی طبیعی به کنترل گری همسر محسوب می شود. متأسفانه یک فرد کنترل گر خیلی بعید است که تسلیم شده و اجازه دهد شما برنده بحث باشید، بنابراین این تاکتیک تنها به تشدید شرایط منجر شده و کمکی به حل آن نخواهد کرد. به جای بحث و جدل سعی کنید تا جایی که می توانید آرام بمانید. شما می توانید بدون داد و فریاد و بی احترامی، با همسر خود مخالفت کرده و متفاوت با خواست و نظر او رفتار کنید.
اگر فکر می کنید در مورد موضوعی با همسر خود توافق ندارید می توانید به جای اینکه بگویید: "حرفت اشتباه است. نظر من بهتر است." از جملاتی مانند "متوجه منظورت می شوم، آیا تو هم متوجه منظور من هستی؟"، استفاده کنید.
ب. ناراحتی خود را با همسرتان در میان بگذارید. در برخی موارد فرد کنترل گر به آزار دهنده بودن رفتارهای خود آگاه نیست و لازم است با صحبت کردن، ناراحتی خود را با او در میان بگذارید. البته باید مراقب باشید لحنتان به نحوی نباشد که نتیجه عکس بگیرید.
مثلاً به جای اینکه مستقیماً اعتراض خود را بیان کرده و بگویید: "چرا اینقدر من را کنترل می کنی؟" می توانید از عبارتی همچون "احساس می کنم این روزها یک مقدار من را کنترل می کنی، آیا واقعاً به من اعتماد نداری؟"، استفاده کنید.
اگر همسرتان با شنیدن چنین عبارات ملایمی باز هم تغییری در رفتارش صورت نداد، بدانید این روش برای مشکل شما چاره ساز نیست و باید به فکر راه های دیگری باشید.
ج. با همسر خود همدلی کنید. وقتی همسرتان سعی می کند با رفتارش به شما تحکم کرده و یا کنترلتان نماید، سعی کنید امور را از چشم انداز او نگاه کنید. یک لحظه با خود فکر کنید چرا همسرتان چنین رفتاری از خود نشان می دهد و سعی کنید علت آن را دریابید. این کار باعث می شود در صورت کنترل گری همسرتان، کمتر دچار خشم و عصبانیت شوید.
با این روش ممکن است دریابید که علت برخی کنترل گری های او خود شما و رفتارتان است که در این صورت به اصلاح آن ها خواهید پرداخت. اما با این حال باید توجه داشت استفاده از این روش به هیچ عنوان به معنای کوتاه آمدن و تسلیم شدن در برابر رفتارهای کنترل گرانه همسر نخواهد بود.
نکته: توجه نمایید که معنای کنترل گری ممکن است در یک فرهنگ با فرهنگ دیگر متفاوت باشد. مثلاً در فرهنگ اسلامی بیرون رفتن زن بدون اجازه شوهر اشکال دارد. ولی از سویی مردها نیز نباید با تمسک به این حکم، سخت گیری های غیر منطقی را برای همسر خود اعمال کنند.
د. از همسر خود سؤالات سازنده بپرسید. اگر همسرتان شروع به انتقاد و یا بازجویی از شما نمود، می توانید سریعاً سؤالاتی را مطرح کنید تا بوسیله آن ها متوجه رفتارش شود. با این سؤالات به او نشان دهید که انتظاراتش به چه میزان غیر منطقی و انتظاراتش تا چه حد غیر قابل قبول هستند.
مثلاً می توانید بپرسید: "آیا دقیقاً به من گفته بودی چه کار کنم؟" و یا اینکه: "احساس نمی کنی این رفتارت محترمانه نیست؟"
هر گز حالت دفاعی به خود نگیرید، زیرا این نوع رفتارها، کنترل گری همسرتان را تقویت خواهد کرد.
اگر فکر می کنید در مورد موضوعی با همسر خود توافق ندارید می توانید به جای اینکه بگویید: "حرفت اشتباه است. نظر من بهتر است." از جملاتی مانند "متوجه منظورت می شوم، آیا تو هم متوجه منظور من هستی؟"، استفاده کنید.
ب. ناراحتی خود را با همسرتان در میان بگذارید. در برخی موارد فرد کنترل گر به آزار دهنده بودن رفتارهای خود آگاه نیست و لازم است با صحبت کردن، ناراحتی خود را با او در میان بگذارید. البته باید مراقب باشید لحنتان به نحوی نباشد که نتیجه عکس بگیرید.
مثلاً به جای اینکه مستقیماً اعتراض خود را بیان کرده و بگویید: "چرا اینقدر من را کنترل می کنی؟" می توانید از عبارتی همچون "احساس می کنم این روزها یک مقدار من را کنترل می کنی، آیا واقعاً به من اعتماد نداری؟"، استفاده کنید.
اگر همسرتان با شنیدن چنین عبارات ملایمی باز هم تغییری در رفتارش صورت نداد، بدانید این روش برای مشکل شما چاره ساز نیست و باید به فکر راه های دیگری باشید.
ج. با همسر خود همدلی کنید. وقتی همسرتان سعی می کند با رفتارش به شما تحکم کرده و یا کنترلتان نماید، سعی کنید امور را از چشم انداز او نگاه کنید. یک لحظه با خود فکر کنید چرا همسرتان چنین رفتاری از خود نشان می دهد و سعی کنید علت آن را دریابید. این کار باعث می شود در صورت کنترل گری همسرتان، کمتر دچار خشم و عصبانیت شوید.
با این روش ممکن است دریابید که علت برخی کنترل گری های او خود شما و رفتارتان است که در این صورت به اصلاح آن ها خواهید پرداخت. اما با این حال باید توجه داشت استفاده از این روش به هیچ عنوان به معنای کوتاه آمدن و تسلیم شدن در برابر رفتارهای کنترل گرانه همسر نخواهد بود.
نکته: توجه نمایید که معنای کنترل گری ممکن است در یک فرهنگ با فرهنگ دیگر متفاوت باشد. مثلاً در فرهنگ اسلامی بیرون رفتن زن بدون اجازه شوهر اشکال دارد. ولی از سویی مردها نیز نباید با تمسک به این حکم، سخت گیری های غیر منطقی را برای همسر خود اعمال کنند.
د. از همسر خود سؤالات سازنده بپرسید. اگر همسرتان شروع به انتقاد و یا بازجویی از شما نمود، می توانید سریعاً سؤالاتی را مطرح کنید تا بوسیله آن ها متوجه رفتارش شود. با این سؤالات به او نشان دهید که انتظاراتش به چه میزان غیر منطقی و انتظاراتش تا چه حد غیر قابل قبول هستند.
مثلاً می توانید بپرسید: "آیا دقیقاً به من گفته بودی چه کار کنم؟" و یا اینکه: "احساس نمی کنی این رفتارت محترمانه نیست؟"
هر گز حالت دفاعی به خود نگیرید، زیرا این نوع رفتارها، کنترل گری همسرتان را تقویت خواهد کرد.
2. اصلاح الگوهای تکرار شونده رفتارهای کنترل گرانه
الف. برای انکار آماده باشید. کنترل گرها معمولاً نمی دانند که دیگران را کنترل می کنند. در حقیقت، بسیاری از کنترل گرها احساس می کنند خودشان در حال کنترل شدن هستند. اگر همسر کنترل گری دارید، باید برای اینکه او را متقاعد کنید که رفتارهای کنترل گرایانه دارد، وقت بگذارید.
هر چه می توانید در مکالمات خود با همسرتان، محترمانه برخورد کنید. اگر می خواهید زندگی خوبی را با همسر خود ادامه دهید، هرگز نباید به شخصیتش حمله کنید. پس به جای حمله به شخصیتش بر روی رفتارها و موقعیت هایی که شما را آزار می دهند، تمرکز کنید.
برای توضیح رفتارهای کنترل گرایانه او تا می توانید مثال هایی از رفتارهایش ارائه دهید.
با این حال آماده هر گونه انکار از طرف مقابل خود باشید.
ب. حد و مرز ها را مشخص کنید. وقتی درباره رفتارهای کنترل گرایانه همسرتان صحبت می کنید، لازم است به صورت واضح بیان کنید چه رفتارهایی را می توانید تحمل نموده و توان تحمل چه رفتارهایی را ندارید.
با جزئیات کامل به همسر خود بگویید که به نظرتان کدام رفتارها باید اصلاح شوند. باید با همسر خود بنشینید و تمام مشکلات و رفتارهای آزار دهنده او را روی کاغذ بنویسید و درباره راهکارهای حل آن ها با هم مشورت کنید.
در نظر داشته باشید ممکن است در این اوقات همسر شما فکر کند که در حال کنترل او هستید، پس از او نیز بخواهید همین کار را در مورد شما انجام داده تا سوء تفاهم ها به صورت کامل رفع شوند.
ج. از مشاور کمک بخواهید. اگر به هر دلیلی همسر شما در مورد تغییر خود مقاومت کرد و یا اینکه خودتان نتوانستید مشکلتان را حل کنید، به فکر کمک از یک متخصص باشید.
ممکن است لازم باشد همسر شما برای ریشه یابی مشکل خود به یک رواندرمانگر مراجعه کند. و یا اینکه می توانید هر دوی شما به یک زوج درمانگرِ کار بلد مراجعه کرده و به کمک راهنمایی های تخصصی او مشکل خود را تا حد زیادی حل نمایید.
هر چه می توانید در مکالمات خود با همسرتان، محترمانه برخورد کنید. اگر می خواهید زندگی خوبی را با همسر خود ادامه دهید، هرگز نباید به شخصیتش حمله کنید. پس به جای حمله به شخصیتش بر روی رفتارها و موقعیت هایی که شما را آزار می دهند، تمرکز کنید.
برای توضیح رفتارهای کنترل گرایانه او تا می توانید مثال هایی از رفتارهایش ارائه دهید.
با این حال آماده هر گونه انکار از طرف مقابل خود باشید.
ب. حد و مرز ها را مشخص کنید. وقتی درباره رفتارهای کنترل گرایانه همسرتان صحبت می کنید، لازم است به صورت واضح بیان کنید چه رفتارهایی را می توانید تحمل نموده و توان تحمل چه رفتارهایی را ندارید.
با جزئیات کامل به همسر خود بگویید که به نظرتان کدام رفتارها باید اصلاح شوند. باید با همسر خود بنشینید و تمام مشکلات و رفتارهای آزار دهنده او را روی کاغذ بنویسید و درباره راهکارهای حل آن ها با هم مشورت کنید.
در نظر داشته باشید ممکن است در این اوقات همسر شما فکر کند که در حال کنترل او هستید، پس از او نیز بخواهید همین کار را در مورد شما انجام داده تا سوء تفاهم ها به صورت کامل رفع شوند.
ج. از مشاور کمک بخواهید. اگر به هر دلیلی همسر شما در مورد تغییر خود مقاومت کرد و یا اینکه خودتان نتوانستید مشکلتان را حل کنید، به فکر کمک از یک متخصص باشید.
ممکن است لازم باشد همسر شما برای ریشه یابی مشکل خود به یک رواندرمانگر مراجعه کند. و یا اینکه می توانید هر دوی شما به یک زوج درمانگرِ کار بلد مراجعه کرده و به کمک راهنمایی های تخصصی او مشکل خود را تا حد زیادی حل نمایید.