چه چیزی یک آدم را اسکیزویید می کند؟

. کودکی که در محیطی آشفته و پر از تهدید زندگی می کند ممکن است برای حفظ خودش از لحاظ اجتماعی با دیگران قطع ارتباط کند.
 

هرچند تجربة خاصی در دوران کودکی با پیشینه خانواده ای معینی را نمی توانیم به عنوان علت اختلال شخصیت اسکیزویید معرفی کنیم ولی معمولا حداقل یکی از والدین شخصیت اسکیزویید، ویژگی های جدی اسکیزوییدی دارد. صفات اسکیزوییدی، زمینه خانوادگی دارند. در ضمن احتمال این که اسکیزوییدها خانواده گی با سابقه اسکیزوفرنی داشته باشند، بیشتر است - اسکیزوفرنی یکی از اختلالات جدی روانپزشکی است که مشخصه آن توهم و قطع تماس با واقعیت است. در ضمن، مورد غفلت واقع شدن و نقص در روابط و درگیری هیجانی با والدین و سایر اعضای خانواده از مشخصه های دوران کودکی شخص اسکیزویید است. افراد خانواده شخص اسکیزویید هم خشک و سرد هستند و سکوت، کارهای انفرادی و عدم ارتباط هیجانی جزء هنجارهای آنها است.
 
رفتار شخص اسکیزویید هم دفاعی با در جهت صیانت نفس است. کودکی که در محیطی آشفته و پر از تهدید زندگی می کند ممکن است برای حفظ خودش از لحاظ اجتماعی با دیگران قطع ارتباط کند. اگرچه این کناره گیری اسکیزوییدی در دوران کودکی، انطباق محسوب می شود ولی وقتی به نوجوانی با بزرگسالی کشیده می شود، مشکلات شغلی و رابطه ای مهمی ایجاد می کند. اختلال شخصیت اسکیزویید در مردها اندکی بیش از زن ها تشخیص داده می شود.
 
اسکیزویید به عنوان طرف رابطه
 تیپ شخصیتی اسکیزویید همواره سرد و خالی از احساس خواهد بود. اگر می خواهید به عنوان طرف مقابل خود در رابطه، با یک مرد یا زن اسکیزویید، رابطه عاشقانه برقرار کنید، بی شک به جایی نخواهید رسید. شخص اسکیزویید می تواند همکار مالی، هم اتاقی (البته اگر دنبال یک هم اتاقی می گردید که متوقع و توجه طلب نباشد) یا دستیار تحقیق خوبی باشد ولی نیازهای هیجانی یا بدنی شما را هرگز برآورده نخواهد کرد.
 
البته مسئله این است که شخص اسکیزویید واقعا تمایلی به برقراری رابطه ای نزدیک و صمیمی ندارد. او احتمالا به معاشرت عاشقانه اهمیتی نمی دهد و علاقه ای به نزدیکی و باهم بودن و حتی حرف زدن ندارد. در این جا با یک تناقض روبرو هستید: طرف اسکیزویید شما هرگز نمی تواند به معنای عاشقانه کلمه، یار شما باشد. او آن قدر علاقه میان فردی ندارد که بخواهد پیوند خالصانه ای با شما برقرار کند.
 

در عین حال تعجبی ندارد اگر به بی میلی و بی علاقگی جنسی طرف سرد و خالی از احساستان خو بگیرید. اگرچه ممکن است برای ارضای جنسی شما حرکات و تلاش هایی کند ولی کمتر از دیگران برای رابطه جنسی پیشقدم می شود و تمایل نشان می دهد. این عدم درگیری و بی علاقگی، علت قرار و مدارهای اندک و نادر بودن ازدواج اسکیزوییدها است. بد نیست رابطه خود با طرف اسکیزوییدتان را پیگیری کنید و از خودتان بپرسید اصلا این رابطه چطور شروع شد. احتمالا شما برای شروع رابطه پیشقدم شده اید و شما این رابطه را حفظ کرده اید. اسکیزوییدها به ندرت پیشقدم می شوند.
 

طرف اسکیزویید شما جدای از بی تفاوتی و بی میلی جنسی، به صمیمیت هیجانی هم گرایشی ندارد. سردی و بی تفاوتی شخص اسکیزویید معمولا شکایت اصلی طرف آنها است. اگرچه اکثر انسان ها در آرزوی عشق و ارتباط به سر می برند و از طرد شدن و زیر ذره بین قرار گرفتن می ترسند اما شخص اسکیزویید چنین آرزو و ترسی ندارد. برای او اصلا فرقی نمی کند. حتی وقتی ازدواج می کند هم نوعی متارکه و همزیستی موازی به جای همزیستی درهم تنیده بر زندگی او حاکم است.
 
طرف مقابل شخص اسکیزویید یا همسرش که احساس می کند بین او و شخص اسکیزویید دیواری کشیده شده و توجهی به او نمی شود، طرف اسکیزویید را برای مشاوره زوجی می آورد تا به صفات پیش گفته او رسیدگی شود. تعجبی ندارد که شخص اسکیزویید از اصرار طرف مقابلش برای درمان گیج شود، اهمیتی به دغدغه ها و نگرانی های او ندهد و از تهدیدهای طرف مقابل یا همسرش به جدایی یا طلاق مضطرب نشود. فقط در این مرحله است که طرف خواهان درمان میفهمد شخص اسکیزویید واقعا به او نیاز ندارد؟
 
خلاصه این که اگر با یک اسکیزوییدی رابطه برقرار کرده اید، تعجب نکنید اگر بشنوید بسیار سرد و خالی از احساس است و یک تنهای بی تفاوت است. اسکیزویید از صمیمیت اجتناب می کند و فعالیت های انفرادی را ترجیح می دهد. شخص اسکیزویید نه ظرفیت برقراری ارتباط هیجانی را دارد و نه علاقه ای به آن نشان می دهد. به همین دلیل، طرف های آنها عمدتا احساس می کنند مورد غفلت واقع و منزوی شده اند. پیش آگهی برای برقراری رابطه ای سالم، پرشور و رضایت بخش، ضعیف است. اگر تصور می کنید می توانید با تلاش و تیزهوشی بیشتر، طرف مقابل تان را عوض کنید خودتان را گول زده اید و درد و رنج تان را طولانی تر خواهید کرد.
 

نویسنده: دبلیو. بِرَد جانسون و کِلی مورِی

 
منبع: کتاب «عشق دیوانه وار»