ایجاد و رشد همدلی نیازمند تلاش در سه بعد مهم شناختی، عاطفی و ارتباط است.
هم دلی
سومین مبنای روان شناختی ارتباط مؤثر والدین و فرزندان، فرآیند همدلی است. همدلی مفهوم مهمی در حوزه روان شناسی و ارتباط بین فردی است. در آثار پیشگامانه کارل راجرز (Carl Rogers) مفهوم همدلی به بهترین وجه توصیف شده است، ولی آن را طوری در نظر گرفته که به آسانی در ارتباط والدین با فرزندان قابل استفاده است.
همدلی در اندیشه راجرز
به گفته راجرز، همدلی فرآیندی است که متضمن حساس بودن به احساسات متغیر دیگر افراد و پیوند عاطفی با آنهاست. همدلی متضمن فرآیند «برای مدتی در زندگی دیگران زیستن» و وارد دنیای ادراکی دیگری شدن و وقایع را از دید او نگریستن است. همدلی عبارت است از اجتناب از داوری در باب احساسات دیگران و در مقابل، کوشش برای درک کامل این احساسات از دید آنها.
همدلی لزوما مستلزم آن است که فرزند بداند که والدین، او را درک کرده اند. چنین ارتباطی فراتر از آن است که صرفا بگوییم «من احساس شما را درک می کنم.» برای همدلی ابتدا باید تجربه عاطفی فرزند را دقیقا درک کرد و سپس آنچه را والدین فهمیده اند در قالب کلمات یا اشارات به فرزند منتقل نمود. طبیعی است که علایم غیرکلامی در ارتباط والدین با فرزند نقش مهمی ایفا می کند. همدلی غیر از همدردی است. هم دردی، نگرانی، تأسف یا ترحمی است که شخص ممکن است راجع به دیگری احساس کند یا نشان دهد، اما همدلی عبارت است از کوشش برای هم احساسی با دیگری برای درک احساسات وی از دیدگاه خود او. همدلی مشارکت در احساس دیگران است، نه اظهار احساسات خود.
همدلی لزوما مستلزم آن است که فرزند بداند که والدین، او را درک کرده اند. چنین ارتباطی فراتر از آن است که صرفا بگوییم «من احساس شما را درک می کنم.» برای همدلی ابتدا باید تجربه عاطفی فرزند را دقیقا درک کرد و سپس آنچه را والدین فهمیده اند در قالب کلمات یا اشارات به فرزند منتقل نمود. طبیعی است که علایم غیرکلامی در ارتباط والدین با فرزند نقش مهمی ایفا می کند. همدلی غیر از همدردی است. هم دردی، نگرانی، تأسف یا ترحمی است که شخص ممکن است راجع به دیگری احساس کند یا نشان دهد، اما همدلی عبارت است از کوشش برای هم احساسی با دیگری برای درک احساسات وی از دیدگاه خود او. همدلی مشارکت در احساس دیگران است، نه اظهار احساسات خود.
مولفه های همدلی
بدون شک، همدلی نیازمند تلاش های متعدد و دقیقی است. ایجاد و رشد همدلی نیازمند تلاش در سه بعد مهم شناختی، عاطفی و ارتباط است:
1. مؤلفه شناختی همدلی والدین را ملزم می سازد که رفتار فرزند را دقیقا مشاهده کرده و از معنای مشاهدات خود آگاهی یابد. همدلی نیازمند آشنایی با تجربه رفتاری فرزند و نیز اطلاع از تاثیرات آن رفتار است؛ اطلاعاتی نظیر تأثیرات رفتار فرزند بر افکار و عواطف او و یا هنگام رویارویی با مسائل مختلف زندگی.
٢. مؤلفه عاطفی همدلی نیازمند حساسیت به احساسات فرزند و گوش دادن به گفته های او درباره احساسات خویش است. این احساسات در قالب کلام، حرکات و یا اعمال فرزند جلوه گر می شود. این مؤلفه ها نیازمند هم آهنگی دریافت های والدین از عواطف فرزند از طریق رفتارهای او است.
٣. مؤلفه ارتباط همدلی متمرکز بر انتقال این نکته به فرزند است که والدین او را درک کرده، حقایقی درباره تجارب و رفتارهای فرزند می دانند و احساسات کنونی او را دقیقا درک می کنند به عبارت دیگر، همدلی مستلزم آن است که به نحوی به فرزند منتقل شود که والدین او را درک می کنند.
1. مؤلفه شناختی همدلی والدین را ملزم می سازد که رفتار فرزند را دقیقا مشاهده کرده و از معنای مشاهدات خود آگاهی یابد. همدلی نیازمند آشنایی با تجربه رفتاری فرزند و نیز اطلاع از تاثیرات آن رفتار است؛ اطلاعاتی نظیر تأثیرات رفتار فرزند بر افکار و عواطف او و یا هنگام رویارویی با مسائل مختلف زندگی.
٢. مؤلفه عاطفی همدلی نیازمند حساسیت به احساسات فرزند و گوش دادن به گفته های او درباره احساسات خویش است. این احساسات در قالب کلام، حرکات و یا اعمال فرزند جلوه گر می شود. این مؤلفه ها نیازمند هم آهنگی دریافت های والدین از عواطف فرزند از طریق رفتارهای او است.
٣. مؤلفه ارتباط همدلی متمرکز بر انتقال این نکته به فرزند است که والدین او را درک کرده، حقایقی درباره تجارب و رفتارهای فرزند می دانند و احساسات کنونی او را دقیقا درک می کنند به عبارت دیگر، همدلی مستلزم آن است که به نحوی به فرزند منتقل شود که والدین او را درک می کنند.
تاثیرات همدلی در رابطه موثر والدین و فرزندان
برای همدلی می توان تأثیرات زیر را در زمینه ارتباط مؤثر والدین و فرزندان برشمرد:
۱. همدلی والدین تأثیر مهمی در محافظت و مراقبت از فرزند دارد، زیرا هنگامی که والدین از وضعیت و شرایط فرزندشان آگاه باشند و او را درک کنند، به دقت و درجه مراقبت خود از فرزندشان در هنگام بروز خطر می افزایند.
۲. هنگامی که فرزند احساس کند که والدین او را درک می کنند، احتمال بیشتری دارد که از توصیه های والدین خود پیروی نماید. هرگاه به فرزند برای بیان نیازها و نگرانی های عاطفی به فرزند فرصت داده شود، او احساس می کند که می تواند به والدین خود اعتماد داشته باشد. همچنین احساس می کند که والدین به مسائل واقعی او می پردازند و در اجرای تصمیماتی که مربوط به مراقبت و محافظت و یا رشد و کمال آنهاست با والدین خود بیشتر تشریک مساعی می کنند. در واقع، توانایی والدین برای همدلی با فرزند و درک لو، عامل مؤثری برای تمایل فرزند برای مراجعه به والدین در آینده است.
٣. هرگاه فرزند از رابطه همدلانه والدین با خود راضی باشد، حتی اگر از نتایج ارتباط رضایت نداشته باشد، کم تر علیه والدین حالت دفاعی به خود گرفته و با آنها به مخالفت صریح می پردازد. والدینی که با فرزندشان همدلی دارند می توانند احساس سرخوردگی احتمالی فرزند را از نتایج توصیه های خود و چگونگی ارتباط خود با فرزندان کشف نموده و برای یافتن راه حلی که برای هر دو قابل قبول باشد، کوشش کنند؛ به عبارت دیگر، والدینی که با احساسات فرزند خود همدلی می کنند، مایل و قادرند که به طور سازنده به سمت مطلوب حرکت کنند و زمینه ارتباط مطلوب و مؤثر با فرزندشان را فراهم نمایند.
۱. همدلی والدین تأثیر مهمی در محافظت و مراقبت از فرزند دارد، زیرا هنگامی که والدین از وضعیت و شرایط فرزندشان آگاه باشند و او را درک کنند، به دقت و درجه مراقبت خود از فرزندشان در هنگام بروز خطر می افزایند.
۲. هنگامی که فرزند احساس کند که والدین او را درک می کنند، احتمال بیشتری دارد که از توصیه های والدین خود پیروی نماید. هرگاه به فرزند برای بیان نیازها و نگرانی های عاطفی به فرزند فرصت داده شود، او احساس می کند که می تواند به والدین خود اعتماد داشته باشد. همچنین احساس می کند که والدین به مسائل واقعی او می پردازند و در اجرای تصمیماتی که مربوط به مراقبت و محافظت و یا رشد و کمال آنهاست با والدین خود بیشتر تشریک مساعی می کنند. در واقع، توانایی والدین برای همدلی با فرزند و درک لو، عامل مؤثری برای تمایل فرزند برای مراجعه به والدین در آینده است.
٣. هرگاه فرزند از رابطه همدلانه والدین با خود راضی باشد، حتی اگر از نتایج ارتباط رضایت نداشته باشد، کم تر علیه والدین حالت دفاعی به خود گرفته و با آنها به مخالفت صریح می پردازد. والدینی که با فرزندشان همدلی دارند می توانند احساس سرخوردگی احتمالی فرزند را از نتایج توصیه های خود و چگونگی ارتباط خود با فرزندان کشف نموده و برای یافتن راه حلی که برای هر دو قابل قبول باشد، کوشش کنند؛ به عبارت دیگر، والدینی که با احساسات فرزند خود همدلی می کنند، مایل و قادرند که به طور سازنده به سمت مطلوب حرکت کنند و زمینه ارتباط مطلوب و مؤثر با فرزندشان را فراهم نمایند.
یک نمونه عملی
رابطه مؤثر برخاسته از ارتباط همدلانه والدین با فرزند را می توان در گفته های یکی از مراجعان به مرکز مشاوره روان شناختی به خوبی مشاهده کرد:
یک نوجوان (۱۷ساله پسر) در یک مشاوره، احساس خود را راجع به پدر خود چنین ابراز می کرد: «آنچه واقعا به من در حرف زدن با پدرم کمک می کند، این است که حتی اگر با نظرش هم مخالفت کنم، از دست من عصبانی نمی شود. بیشتر اوقات سرانجام آنچه او می خواهد انجام می دهم، اما آنچه اهمیت دارد این است که پدرم حرف های من را به خوبی گوش می دهد و می شنود. دانستن این که او به حرف های من گوش می دهد، عمل گوش دادن من به او را ساده تر می کند.»
زمانی که والدین به نوجوان اجازه مخالفت کردن می دهند، در حقیقت، مفاهیم و معانی مختلفی را به طور ضمنی به او تفهیم می کنند.
منبع: تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن. گروه نویسندگان. صص 363-366، موسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی (ره). سوم. 1388.
یک نوجوان (۱۷ساله پسر) در یک مشاوره، احساس خود را راجع به پدر خود چنین ابراز می کرد: «آنچه واقعا به من در حرف زدن با پدرم کمک می کند، این است که حتی اگر با نظرش هم مخالفت کنم، از دست من عصبانی نمی شود. بیشتر اوقات سرانجام آنچه او می خواهد انجام می دهم، اما آنچه اهمیت دارد این است که پدرم حرف های من را به خوبی گوش می دهد و می شنود. دانستن این که او به حرف های من گوش می دهد، عمل گوش دادن من به او را ساده تر می کند.»
زمانی که والدین به نوجوان اجازه مخالفت کردن می دهند، در حقیقت، مفاهیم و معانی مختلفی را به طور ضمنی به او تفهیم می کنند.
منبع: تقویت نظام خانواده و آسیب شناسی آن. گروه نویسندگان. صص 363-366، موسسه آموزشی-پژوهشی امام خمینی (ره). سوم. 1388.