مسیر جاری :
#اشعار اوحدی مراغه ای در راسخون
#اشعار اوحدی مراغه ای در مقالات
#اشعار اوحدی مراغه ای در فیلم و صوت
#اشعار اوحدی مراغه ای پرسش و پاسخ
#اشعار اوحدی مراغه ای در مشاوره
#اشعار اوحدی مراغه ای در خبر
#اشعار اوحدی مراغه ای در سبک زندگی
#اشعار اوحدی مراغه ای در مشاهیر
#اشعار اوحدی مراغه ای در احادیث
#اشعار اوحدی مراغه ای در ویژه نامه
حضرت زهرا (س) حلقه ارتباط و اتصال در عالم هستی
مقایسه سودآوری اتریوم و سولانا
سیر خط فارسی باستان
یاد مادر از زبان فرزندان حضرت زهرا (سلام الله علیها)
اهمیت آموزش و یادگیری خوشنویسی
پیوند عرفانی در هنر خوشنویسی
استناد حضرت زهرا (س) به آیات قران در خطبه فدک
سوالات متداول بلیط تهران دبی علی بابا
انواع هوش مصنوعی را به همراه کاربرد هریک بشناسید
دوگانه جنگ و صلح در اسلام
خلاصه ای از زندگی مولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
پیش شماره شهر های استان تهران
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
چهار زن برگزیده عالم
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
پیش شماره شهر های استان گیلان
قل هوالله لامره قد قال
قل هوالله لامره قد قال شاعر : اوحدي مراغه اي من لهالحمد دائما متوال قل هوالله لامره قد قال صمد لم يلد و لم يولد احد غير واجب باحد حي و قيوم نزد زمرهي حق آنکه...
در آن مدت، که بود از محنت تب
در آن مدت، که بود از محنت تب شاعر : اوحدي مراغه اي جهان بر چشم من تاريک چون شب در آن مدت، که بود از محنت تب بدين پرتو بگفتم پانصد بيت دلم مصباح گشت و فکرتم زيت رجب...
اگر نتوان به دير و زود کردن
اگر نتوان به دير و زود کردن شاعر : اوحدي مراغه اي ببايد چارهي بهبود کردن اگر نتوان به دير و زود کردن چو دير از کار ميآيي، درست آي حريف چستي، اندر عشق چست آي چو دير...
شنيدم حاجييي احرام بسته
شنيدم حاجييي احرام بسته شاعر : اوحدي مراغه اي چو در ريگ بيابان گشت خسته شنيدم حاجييي احرام بسته جمال کعبه نيکو عذر خواهست بخود گفت: ار چه پر تشويش راهست کجا مرغ حرم...
چه باک؟ امروز اگر ره دور باشد
چه باک؟ امروز اگر ره دور باشد شاعر : اوحدي مراغه اي اگر فردا به منزل حور باشد چه باک؟ امروز اگر ره دور باشد چو رخ بنمود عذر جرمها خواست گر از معشوق صد جور و جفا خاست...
چو آمد نامهي معشوق چالاک
چو آمد نامهي معشوق چالاک شاعر : اوحدي مراغه اي به عاشق، گفت آن مهجور غمناک چو آمد نامهي معشوق چالاک مشرف کرد خواهد يار ما را غنوده بخت شد بيدار ما را روا گشت آنچه...
که يار بيوفا با مهر شد جفت
که يار بيوفا با مهر شد جفت شاعر : اوحدي مراغه اي چو بشنيد اين غزل با اوحدي گفت که يار بيوفا با مهر شد جفت
که روز غم بسر خواهد شد آخر
که روز غم بسر خواهد شد آخر شاعر : اوحدي مراغه اي سخن نوعي دگر خواهد شد آخر که روز غم بسر خواهد شد آخر به شادي بارور خواهد شد آخر نهال آرزو در سينه و دل ولي کارت چو...
زهي! از جام مهرت مست گشته
زهي! از جام مهرت مست گشته شاعر : اوحدي مراغه اي ز کوباکوب هجران پست گشته زهي! از جام مهرت مست گشته کنون بنشين، که آن خود کشيدي بسي در عشق گرم و سرد ديدي که عزم آن...
دگر بار آن بت از خواري پشيمان
دگر بار آن بت از خواري پشيمان شاعر : اوحدي مراغه اي شد از جور و ستمگاري پشيمان دگر بار آن بت از خواري پشيمان ضرورت نامهاي در مهرباني نوشت از غايت مهري، که داني به...