0
مسیر جاری :
الهی الهی‌نامه

الهی

الهی سینه ای ده آتش افروز در آن سینه دلی و آندل همه سوز هر آن دل را که سوزی نیست دل نیست دل افسرده غیر از آب و گل نیست
الهی دلی ده الهی‌نامه

الهی دلی ده

الهی دلی ده که جای تو باشد لسانی که در وی ثنای تو باشد الهی بده همتی آنچنانم.... که سعیم وصول بقای تو باشد
الا تا به کی الهی‌نامه

الا تا به کی

الا تا بکی از در دوست دوری گرفتار دام سرای غروری نه بردل ترا از غم دوست دردی نه بر چهره از خاک آن کوی گردی نه گلزار معنی ، نه رنگی، نه بوئی
اشتباه الهی‌نامه

اشتباه

گذشت عمر و بيا غفلت از اله مكن بس است خيره سرى ديگر اشتباه مكن هر آنچه نامه نوشتى تو از گناه بس است بيا و توبه كن و نامه اى سياه مكن به ميهمانى خود خوانده ات خدا اينك
استغفارها الهی‌نامه

استغفارها

اى شفاى علّت بيمارها پيش تو آسان، همه دشوارها اى سرور سينه صاحبدلان اى فروغ ديده بيدارها اى به كينه ذات تو نابرده پى
از ما عجیب نیست الهی‌نامه

از ما عجیب نیست

از ما عجیب نیست دعایی نمی رسد از تحبس الدعا که صدایی نمی رسد ما تحبس الدعا شده نان شبهه ایم آنجا که شبهه است عطایی نمی رسد
یاران مذاب سایر اشعار عاشورایی

یاران مذاب

...و رد پای اسب از سینه‌ی تفتیده‌‎ی تاریخ رد می‌شد نگاه کاروان هم، از مسیر چشم‌های میخ رد می‌شد و گاهی گریه‌ای می‌‎شد قناری، درهوای بهت صحرایی و درگوش بیابان هم طنین افکنده می‌شد بغض لالایی
یادگار سایر اشعار عاشورایی

یادگار

دهه‌ی اول محرم بود یک نفر باز هم به در می‌زد باز هم طبق عادتی مالوف دل به شوق حسین پر می‌زد
یال بلند اسب سایر اشعار عاشورایی

یال بلند اسب

می‌آید از نهایت تنهایی، یال بلند اسب، رها در باد این سرخ یال اسب پریشان است، یا لحظه‌های خون و خدا در باد می‌آید و هراس من از این است، کاین قامت بلند چه خواهد شد آن صبر با شکوه خدا، زینب، آیا هنوز مانده...
یک نیستان غریبی سایر اشعار عاشورایی

یک نیستان غریبی

ستم بود و آتش، ستم بود و خنجر ستم بود و قنداقه‌ی سرخ اصغر ستم بود و غربت، ستم بود و ناله ستم بود و فردای دلگیر خواهر