0
مسیر جاری :
دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور شرح دیوان حافظ

دیگر ز شاخ سرو سهی بلبل صبور

بار دیگر بلبل عاشق و شکیبا از شاخه ی سرو بلند قامت آواز سر دارد که چشم بد از روی گل دور باد؛ بلبل با آواز خود رسیدن فصل بهار را نوید می دهد.فصل عشق و مستی فرا می رسد.
ای خرّم از فروغ رُخَت لاله زار عمر شرح دیوان حافظ

ای خرّم از فروغ رُخَت لاله زار عمر

ای معشوقی که از تابش و درخشندگی چهره ی زیبایت،عمرم چون لاله زار با طراوت و شاداب است!به سوی من بازگرد که بدون وجود گل رویت، شکوفه ی جوانی ام پژمرده و طراوت و شادابی آن تمام شد؛ پیش از آنکه تو بیایی، شکوفه...
گر بود عمر به میخانه رِسَم بار دگر شرح دیوان حافظ

گر بود عمر به میخانه رِسَم بار دگر

اگر فرصت و عمری باقی مانده باشد، دوباره به میکده که محفل صاحبدلان آزاده است، می روم و در آنجا به جز خدمت کردن به این رندان و عاشقان صادق کار دیگری نمی کنم.
شب وصل است و طی شد نامه ی هَجر شرح دیوان حافظ

شب وصل است و طی شد نامه ی هَجر

شب وصال است و دوره ی فراق به پایان رسیده و این شب تا سپیده دم سرشار از آرامش و سلامتی است شبی که عاشق به وصال معشوق می رسد، شبی سرشار از آرامش و زیبایی است.(اشاره ی به آیه 5 سوره ی قدر).
روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر شرح دیوان حافظ

روی بنمای و وجود خودم از یاد ببر

ای معشوق!چهره ی زیبای خود را نمایان کن تا با دیدن آن، همه ی هستی خود را از یاد ببرم و وجود خود را دیگر نبینیم و بگذار تا خرمن عاشقان سوخته دل با این تجلّی بر باد برود و نابود گردد.
ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر شرح دیوان حافظ

ای صبا نکهتی از کوی فلانی به من آر

ای باد صبا!ای پیک عشق و محبت!برای من زار و ناتوان از غم عشق، بوی خوشی از کوی دوست برسان تا برای من راحت و آسایشی باشد و جان و روحم آرام گیرد.
صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار شرح دیوان حافظ

صبا ز منزل جانان گذر دریغ مدار

ای باد صبا!ای پیک عاشقان!از اینکه بر کوی معشوق بگذری و از او برای این عاشق بیدل و شیدا خبری بیاوری دریغ مکن که ممکن است پاسخ محبت آمیزی داشته باشد.
عید است و آخر گل و یاران در انتظار شرح دیوان حافظ

عید است و آخر گل و یاران در انتظار

عید فطر فرارسیده است و پایان فصل رویش و شکوفایی گل و دوستان عاشق در انتظارند.ای ساقی!به هنگام طلوع هلال ماه نو به چهره ی شاه نگاه کن تا ماه خوشی در پیش داشته باشیم و آنگاه به مبارکی و میمنت شراب بیاور.
الا ای طوطی گویای اسرار شرح دیوان حافظ

الا ای طوطی گویای اسرار

ای طوطی که گوینده ی رازهای نهانی هستی!هرگز منقار تو از شکر خالی مباد.ای قلم که رازهای عالم هستی از تو بر صفحه ی روزگار جاری می شود!از سخن نغز و شیرین خالی نباشی.
معاشران گره از زلف یار باز کنید شرح دیوان حافظ

معاشران گره از زلف یار باز کنید

ای دوستان!حلقه های پر پیچ و تاب زلف یار را باز کنید و با قصّه ی باز کردن زلف یار، شب خوش عاشقان را طولانی تر کنید.ای عاشقان!بیایید امشب را در کنار معشوق آسوده بنشینیم.امشب شب خوبی است، بیایید تا دیرگاه...