تاوان خواستن
بود در کاريز بي سرمايه اي عاريت بستد خر از همسايه اي رفت سوي آسيا و خوش بخفت چون بخفت آن مرد، حالي خر برفت گرگ آن خر را بدّريد و بخورد روز...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
پيغام
بقالي زني را دوست مي داشت. با کنيزک خاتون پيغام ها کرد که: “من چنينم و چنانم و عاشقم و مي سوزم و آرام ندارم و بر من ستم ها مي رود و دي چنين بودم...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
پيرزن و يوسف
گفت يوسف را چو مي بفروختند مصريان از شوق او مي سوختند چون خريداران بسي برخاستند پنج ده همسنگ (1) مشکش خواستند پير زالي دل به خون آغشته بود ريسماني...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
پس گردني
اعرابيئي اقتدا به امامي کرد، امام بعد از فاتحه، آيه:الاعراب اشدّ کفراً و نفاقاً (1) برخواند. عرب برنجيد و سيلي محکم بر گردن امام زد. اما در رکعت...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
صلح و جنگ
شيخ ما [ابوسعيد ابوالخير]، قدس الله روحه العزيز، در نيشابور به جايي مي رفت. به سر “کوي حرب” رسيد. دکان آراسته ديد، پر رياحين و ميوه هاي نيکو...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
برادري
مردي به شخصي رسيد و آغاز گله کرد که: “روا باشد که مرا نمي شناسي و رعايت حق نمي کني؟” آن شخص حيران ماند و گفت: “از اينها که تو مي گويي، من خبر...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
آرزو
گفت يکي را که: “خواجه، تو جهودي؟” گفت: “ني، فقيهم.” گفت: “کاشکي جهود بودئي!” گفت: “چرا؟” گفت: “مرا کبريت مي بايد!” آنجا عادت بود که جهودان پگاه...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
اعجاز
شخصي دعوي نبوت کرد، پيش خليفه اش بردند. از او پرسيد که: “معجزه ات چيست؟” گفت: “معجزه ام اين که هرچه در دل شما مي گذرد، مرا معلوم است؛ چنان که...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
اسب پيشکشي
شاهنشها، حقيقت اسبي که داده اي بشنو ز لطف تا برسانم به عزّ عرض درويش بي عصاش نگيرد ز من به مفت طرار مفلسش نستاند ز من به قرض گر شيهه اي زند،...
سه‌شنبه، 8 آذر 1390
بررسی نقش تکیه کلام ها در آثار طنز
ساخت لغات جدید در هر زبانی روش های مختلفی دارد که بسط یا گسترش معنایی کلمات رایج، ترکیب دو واژه از قبل موجود و ترخیم (کوتاه کردن واژه چند هجایی)...
شنبه، 28 آبان 1390
يادداشت هايي درباره طنز خواني و طنز نويسي
تکرار بي مورد واژه در جمله، براي پوشاندن ضعف هاي کلام، در حقيقت تلاش بيهوده اي است براي سرپوش گذاشتن بر مشکلات گفتاري؛ از جمله واژه هايي که در...
دوشنبه، 25 مهر 1390
طنز
تصويرگر: مهدي صادقي تاريخ و حوادث تاريخي، همواره خواندني و شنيدني است. اما بعضي از حوادث و شخصيت هاي تاريخي را مي توان با بياني طنز آميز گفت...
سه‌شنبه، 12 مهر 1390
يادداشت هاي يك دختر تنها
داشتم خواب مي ديدم كه يك شاهزاده با شنلي روي دوش و تاجي بر سر و لبخندي بر لب، با اسب سفيدي از راه رسيد و دست مرا گرفت، (البته ما عقد كرده بوديم؛...
يکشنبه، 20 شهريور 1390
طنز پارسي
اشارتي دراين مقاله درحد توان خود به اين سوال مفروض پاسخ مي دهيم که چه شرايط و عواملي درخنده دار شدن يک اثر نقش دارد؟ به عبارتي ديگر اگر قرار...
يکشنبه، 20 شهريور 1390
لطايف ادبي(2)
خليفه اي عادت داشت فقط لباس سياه رنگ به تن کند؛ تا اينکه يک روز شخصي از خليفه پرسيد: «چرا اميرالمؤمنين به لباس سياه بيشتر توجه دارند؟» خليفه...
يکشنبه، 6 شهريور 1390
لطايف ادبي(1)
گوش و هوش و دل و جان، يک نفسي با من دار تا بداني که غرض چيست مرا، زين اشعار من دگر بهر تو يک سفره بسازم اکنون کاشتها آوردت گر تو بخواني يک...
يکشنبه، 6 شهريور 1390
حکايات فکاهي(4)
جمعي نشسته بودند و دوباره کمال و نقصان مردان مي گفتند. يکي از آن ها گفت: هر که دو چشم بينا ندارد نيم مرد است و هر که در خانه عروسي زيبا ندارد...
يکشنبه، 6 شهريور 1390
حکايات فکاهي(1)
از بهر روز عيد، سلطان محمود، خلعت هر کسي تعيين مي کرد. چون به طلحک(1) رسيد فرمود که پالاني بياريد و بدو دهيد. چنان کردند. چون مردم خلعت پوشيدند،...
يکشنبه، 6 شهريور 1390
حکايات فکاهي(2)
درويشي نزد خواجه اي بخيل رفت و گفت: پدر من و تو آدم، و مادرمان حواست، پس ما برادر هستيم و تو اين همه مال اندوخته اي و من چيزي ندارم. از تو مي...
يکشنبه، 6 شهريور 1390
حکايات فکاهي (3)
اسب يکي از سپاهيان را دزديدند. يارانش نزد او آمدند و گفتند: غمگين مباش! اگر اسبت در دنيا گم شد، در آخرت سر از ترازوي اعمال تو بلند خواهد کرد!...
يکشنبه، 6 شهريور 1390