تهران از صفویه تا قاجار

تهران تا زمان شاه طهماست اول صفوی چندان مورد توجه نبود ولی شاه طهماسب قصبه‌ی تهران را، که معبری بین مازندران و آذربایجان و خراسان بود، تقویت نمود تا همچون قلعه‌ای محکم آماده‌ی مقابله با هجوم عثمانی‌ها و ازبکان
سه‌شنبه، 3 شهريور 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تهران از صفویه تا قاجار
 تهران از صفویه تا قاجار

 

نویسنده: مصطفی مؤمنی




 

تهران تا زمان شاه طهماست اول صفوی چندان مورد توجه نبود ولی شاه طهماسب قصبه‌ی تهران را، که معبری بین مازندران و آذربایجان و خراسان بود، تقویت نمود تا همچون قلعه‌ای محکم آماده‌ی مقابله با هجوم عثمانی‌ها و ازبکان شود. (1) وضع مساعد طبیعی، مجاورت با شهر باستانی ری و مرقد امامزاده حمزه (که صفویان طبق شجره نامه‌ای نسب خود را به او می‌رساندند) و مرقد حضرت عبدالعظیم، در توجه به این ناحیه مؤثر بود. کارکرد دفاعی با ساخت برج و بارو، و احداث بازار از نخستین اقداماتی بود که به تهران رونق و اعتبار داد. به دستور شاه طهماسب اول صفوی در 961، اطراف تهران بارویی بنا کردند که شش هزار گام طول و 114 برج (به عدد سوره‌های قرآن کریم) داشت و در زیر هر برج یک سوره از قرآن را دفن کردند. چهار دروازه برای شهر ساختند و خندق دور بارو را به اراضی شنزار متصل کردند. (2) مینورسکی می‌نویسد که دقیقاً این 114 برج در نقشه‌ی ایلیا برزین (3)، نقشه مهندسی شهر تهران در 1842/1258، دیده می‌شود. (4) با تلفیق کارکرد دفاعی و باورهای مذهبی (با قداست بخشیدن به برج و بارو از طریق دفن سوره‌ای از قرآن در زیر هر برج) و با گسترش دیگر کارکردهای شهری، تهران به شهری مهم بدل شد. برای مثال، شاه طهماست بازار تهران را احداث کرد و امین احمد رازی، که در 1002 نگارش هفت اقلیم را به پایان برده، با توجه به برج و بارو و بازار است که «طهران» را شهر خوانده است. (5) در همین زمان، در تهران مساجدی هم ساخته شد و به دستور خواهر شاه طهماسب، حمام و مدرسه و تکیه‌ی بزرگی در آنجا ساختند که به تکیه‌ی خانم شهرت یافت. (6) از سیاحت نامه پیترو دلا واله (7)، سیاح ایتالیایی که در 1618/1027 در تهران بوده، ویژگی‌های دیگر این شهر پیداست. به نوشته‌ی وی (8) تهران شهری وسیع و از قزوین بزرگ‌تر است. جمعیت آن زیاد نیست و خانه‌های بسیار ندارد. باغ‌های بسیار بزرگی دارد که در آنها انواع میوه‌ها به عمل می‌آید و به اطراف فرستاده می‌شود. در تمام کوچه‌ها جوی‌های آب روان است که به باغ‌ها می‌رود. کوچه‌های تهران پر از درختان چنار است، تهران شهر چنارهاست. در عوض، این شهر عمارت با اهمیتی ندارد و خان در خود تهران منزل دارد. (9) جمال‌زاده، از قول سرتوماس هربرت (10) که در 1629/1039 در تهران بوده است، بازار دوره‌ی شاه طهماسبی را دارای دو قسمت، روباز و مسقف، می‌داند. (11) او شمار خانه‌های تهران را در این زمان سه هزار واحد ذکر کرده (12) و اسکارس (13) با توجه به این رقم، جمعیت آن زمان تهران را حدود 25000 تا 30000 تن تخمین زده و این دالّ بر وجود شهری معتبر است. گزارش‌های اوایل دوره‌ی قاجار این برآورد جمعیت را تأیید نمی‌کنند.
شاه عباس اول صفوی (حک‍: 996-1038) در محل فعلی ارگ در داخل حصار شاه طهماسبی، چهارباغ و چنارستانی، معروف به چنار عباسی، احداث کرد که بعدها دیوار بلندی دور آن کشیدند و عمارات سلطنتی و مقر حکومت را در آن ساختند و نامش را ارگ نهادند. (14)
از قراین پیداست که مسجد جامع عتیق، که در بازار کنونی تهران در نزدیکی مسجد امام خمینی (نام سابق آن: مسجد شاه) واقع گردیده، در دوره‌ی شاه عباس دوم (حک‍: 1052-1077)، در 1072، به اهتمام شخصی به نام رضی الدین ساخته شده و در دوره‌ی قاجار مرمت و بر بنای آن افزوده شده است. (15) پادشاهان صفویه قصبه تهران را به شهر تبدیل کردند و یکی از بیگلربیگی‌ها را برای خدمت و نظارت بر امور شهر تهران برگزیدند. (16) در دوره‌ی آخرین پادشاهان صفوی، گاهی تهران مقر موقتی دربار بود، به طوری که شاه سلیمان اول صفوی (حک‍: 1077 یا 1078-1105) در آنجا قصری ساخت. (17) در جمادی الآخرة 1119 که شاه سلطان حسین صفوی (حک‍: 1105-1135) قصد زیارت کرد، زمستان را در شهر طهران گذراند و در آنجا به میرمحمدباقر خاتون آبادی، مدرس مدرسه‌ی چهارباغ اصفهان، خلعت داد. (18) این گونه اقامت‌ها در تهران نشانه‌ی توجه به این شهر و اهمیتش در آن دوره بوده است.
تهران، پس از پایان غائله‌ی افغان و آغاز سلطنت نادرشاه (1148)، اهمیت نظامی یافت. توجه نادرشاه به شهر به گونه‌ای بود که در 1152 به فرزند خود، رضاقلی میرزا، فرمان حکومت تهران را داد (19) و کل ولایت، تیول رضاقلی میرزا شد و خراجات و مالیات به او تعلق گرفت. (20) نادرشاه پس از بازگشت از هندوستان (1152)، در تهران مجلسی از علمای مذاهب تشکیل داد. وی در 1154 در تهران فرمان داد تا رضاقلی میرزا را کور کنند و بعدها رضاقلی میرزا در همین «بلده‌ی طیبه‌ی تهران» کشته شد. (21) در تاریخ نادرشاهی (نادرنامه)، از تهران در پایان کار دولت صفوی این گونه یاد شده است: «دارالامان طهران»، «حاکم نشین ری و شهریار»، «مکان فیض توأمان»، «دارالایمان طهران» و «در خوبی یکتای آفاق». (22)
کریم خان زند در 1172، در قصر شاه سلیمان اول، در تهران به تخت نشست (23) و در تابستان 1173، به علت گرمای هوای تهران، به شمیران رفت و حکم کرد که در غیبت او عمارت سلطنتی و دیوان خانه‌ای بزرگ و باغی در جنب دیوان‌خانه و یک حرم‌خانه بنا کنند. وی در اوایل زمستان، با تمام شدن کار این عمارت، به تهران برگشت. او برای آبادی شهر تلاش بسیار نمود و می‌خواست تهران را پایتخت خود کند. (24) گزارش تاریخ نویسان دوره‌ی قاجار - که در 1172-1173 از تهران با عنوان دارالاماره‌ی کریم‌خان یاد کرده‌اند - وجود عمارت یاد شده را تأیید می‌کند. محل این بنا ظاهراً در زاویه‌ی شمال غربی حیاط معروف به گلستان، در کاخ سلطنتی تهران، در فضای کوچکی به نام خلوت کریم‌خانی بوده است. (25) به این ترتیب، حکومت سلطنتی ابتدا در پایتخت فضای خاص خود، یعنی قصرها، را ایجاد کرد. علاوه بر بناهایی با کارکردهای حکومتی و اقتصادی، اماکن دیگری با کارکردهای مذهبی، از جمله مساجد و امامزاده‌ها، نیز در تهرانِ پیش از دوره‌ی صفوی و دوره‌ی صفویه و زندیه به وجود آمد. بدین ترتیب در اواخر دوره‌ی زندیه، ساختار اصلی شهر تهران شکل یافته بود و آقامحمدخان قاجار وارث شهری با تجارب شهرسازی ایرانی شد که دارای کارکردهای حکومتی و دفاعی، اقتصادی، دینی، جمعیت کافی و جایگاه بسیار مهم راهبردی به عنوان پایتخت بود.

پی‌نوشت‌ها:

1. آتابای، ص 16.
2. اعتمادالسلطنه، 1367-1368 ش، ج 1، ص 828.
3. Berezin
4. د. اسلام، چاپ اول، ج 8، ص 715؛ معتمدی، ص 139-140.
5. ر.ک. ج 3، ص 7.
6. آتابای، ص 16-17.
7. Pietro Della Valle
8. ص 288.
9. همان جا.
10. Sir Thomas Herbert
11. 1339، ص 9-10.
12. همان، ص 10.
13. ص 75.
14. اعتمادالسلطنه، 1367-1368 ش، ج 1، ص 841؛ کریمان، ص 135-176.
15. ملازاده، ص 106.
16. آتابای، ص 17.
17. جمال زاده، 1339، ص 10.
18. حسینی خاتون آبادی، ص 556.
19. استرآبادی، ص 346.
20. همان، ص 367؛ تکمیل همایون، ج 1، ص 64.
21. مروی، ج 2، ص 851؛ جمال زاده، 1339، ص 10؛ تکمیل همایون، ج 1، ص 64، 66.
22. وارد، ص 6، 11-13.
23. اعتمادالسلطنه، 1367-1368 ش، ج 1، ص 844.
24. همان جا.
25. نفیسی، ج 1، ص 38.

منبع مقاله :
مومنی، مصطفی ...و دیگران، (1389)، جغرافیا، تاریخ، فرهنگ، تهران: نشر کتاب مرجع، چاپ دوم.



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.