آشنایی با فقهای شیعه(2)

7. شيخ ابو جعفر طوسى، معروف به شيخ الطائفه. از ستارگان بسيار درخشان جهان اسلام است. در فقه و اصول و حديث و تفسير و كلام و رجال تاليفات فراوان دارد. اهل خراسان است. در سال 385 متولد شده و در سال 408 يعنى در 23 سالگى به بغداد كه آن وقت مركز بزرگ علوم و فرهنگ اسلامى بود مهاجرت كرد و تا پايان عمر در عراق ماند و پس از استادش سيد مرتضى رياست علمى و فتوائى شيعه به او منتقل شد. مدت پنج‏سال پيش شيخ مفيد درس خوانده است.
يکشنبه، 12 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آشنایی با فقهای شیعه(2)
  آشنایی با فقهای شیعه(2)
آشنایی با فقهای شیعه(2)
منبع:آشنايي با علوم اسلامي، استاد شهيد مرتضي مطهري
7. شيخ ابو جعفر طوسى، معروف به شيخ الطائفه. از ستارگان بسيار درخشان جهان اسلام است. در فقه و اصول و حديث و تفسير و كلام و رجال تاليفات فراوان دارد. اهل خراسان است. در سال 385 متولد شده و در سال 408 يعنى در 23 سالگى به بغداد كه آن وقت مركز بزرگ علوم و فرهنگ اسلامى بود مهاجرت كرد و تا پايان عمر در عراق ماند و پس از استادش سيد مرتضى رياست علمى و فتوائى شيعه به او منتقل شد. مدت پنج‏سال پيش شيخ مفيد درس خوانده است. ساليان دراز خدمت‏شاگرد مبرز شيخ مفيد يعنى سيد مرتضى بهره‏مند شده است. استادش سيد مرتضى در سال 436 در گذشت و او 24 سال ديگر بعد از استادش در قيد حيات بود. دوازده سال بعد از سيد در بغداد ماند ولى بعد به علت‏يك سلسله آشوبها كه خانه و كتابخانه‏اش به تاراج رفت به نجف مهاجرت كرد و حوزه علميه را در آنجا تاسيس كرد و در سال 460 در همان جا در گذشت. قبرش در نجف معروف است. شيخ طوسى كتابى در فقه دارد به نام «النهاية‏» كه در قديم الايام كتاب درسى طلاب بوده است. كتاب ديگرى دارد به نام «مبسوط‏» كه فقه را وارد مرحله جديدى كرده است و در عصر خودش مشروح ترين كتاب فقهى شيعه بوده است. كتاب ديگرى دارد به نام «خلاف‏» كه در آنجا، هم آراء فقهاء اهل سنت را ذكر كرده و هم راى شيعه را. شيخ طوسى كتابهاى ديگر نيز در فقه دارد. قدما تا حدود يك قرن پيش اگر در فقه «شيخ‏» به طور مطلق مى‏گفتند مقصود شيخ طوسى بود و اگر شيخان مى‏گفتند مقصود شيخ مفيد و شيخ طوسى بود.
شيخ طوسى يكى از چند چهره معروفى است كه در سراسر فقه نامشان برده مى‏شود. خاندان شيخ طوسى تا چند نسل همه از علماى و فقها بوده‏اند. پسرش شيخ ابو على ملقب به مفيد ثانى، فقيه جليل القدرى است، و بنا بر نقل مستدرك الوسائل (1) او كتابى دارد به نام «امالى‏» و كتاب «النهاية‏» پدرش را نيز شرح كرده است.
مطابق نقل كتاب «لؤلؤالبحرين‏» دختران شيخ طوسى نيز فقيه و فاضله بوده‏اند. شيخ ابو على فرزندى دارد به نام شيخ ابو الحسن محمد، بعد از پدرش ابو على مرجعيت و رياست‏حوزه علميه به او منتقل شد و بنا بر نقل ابن عماد حنبلى در كتاب «شذرات الذهب فى اخبار من ذهب‏» (2) در زمان اين مرد بزرگ طلاب علوم دينى شيعه از اطراف و اكناف به سوى او مى‏شتافته‏اند، و او خود مردى پارسا و زاهد و عالم بوده است. عماد طبرى گفته است اگر صلوات بر غير انبيا روا بود من بر اين مرد صلوات مى‏فرستادم. او در سال 540 در گذشته است (3) .
8. قاضى عبد العزير حلبى معروف به ابن البراج. شاگرد سيد مرتضى و شيخ طوسى است. از طرف شيخ طوسى به بلاد شام كه وطنش بود فرستاده شد. بيست‏سال در طرابلس شام قاضى بود. در سال 481 در گذشته است. كتابهاى فقهى او كه بيشتر نام برده مى‏شود يكى به نام «مهذب‏» است و ديگرى به نام «جواهر».
9. شيخ ابو الصلاح حلبى. او نيز اهل شامات است. شاگرد سيد مرتضى و شيخ طوسى بوده و صد سال عمر كرده است. در «ريحانة الادب‏» مى‏نويسد كه او شاگرد سلار بن عبد العزيز آت الذكر نيز بوده است. اگر اين نسبت درست باشد، مى‏بايست ابو الصلاح، سه طبقه را شاگردى كرده باشد! كتاب معروف او در فقه به نام «كافى‏» است. در سال 447 در گذشته است. اگر عمر او صد سال بوده است و در 447 هم وفات كرده باشد او از هر دو استادش بزرگسال‏تر بوده است. شهيد ثانى او را «خليفة المرتضى فى البلاد الحلبية‏» خوانده است.
10. حمزة بن عبد العزيز ديلمى معروف به «سلار ديلمى‏». در حدود سال 448 تا 463 در گذشته است. شاگرد شيخ مفيد و سيد مرتضى است. اهل ايران است و در خسروشاه تبريز در گذشته است. كتاب معروف او در فقه به نام «مراسم‏» است. سلار هر چند هم طبقه شيخ طوسى است نه از شاگردان او، در عين حال محقق حلى در مقدمه كتاب «المعتبر» از او و ابن البراج و ابو الصلاح حلبى به عنوان «اتباع الثلاثه‏» نام مى‏برد يعنى او را از پيروان مى‏شمارد كه على الظاهر مقصودش اين است كه اين سه نفر تابع و پيروان سه نفر ديگر (شيخ مفيد، سيد مرتضى، شيخ طوسى) بوده‏اند.
11. سيد ابو المكارم ابن زهره. در حديث به يك واسطه از ابو على پسر شيخ الطائفه روايت مى‏كند و در فقه با چند واسطه شاگرد شيخ طوسى است. اهل حلب است و در سال 585 در گذشته است. كتاب معروف او در فقه به نام «غنيه‏» معروف است. هرگاه در اصطلاح فقهاء «حلبيان‏» (به صيغه تثنيه) گفته شود، مقصود ابو الصلاح حلبى و ابن زهره حلبى است، و هرگاه «حلبيون‏» (به صيغه جمع) گفته شود، مقصود آن دو نفر به علاوه ابن البراج است كه او هم اهل حلب بوده است. بنا بر اين آنچه در مستدرك (4) ضمن احوال شيخ طوسى آمده است، ابن زهره كتاب «النهاية‏» شيخ طوسى را نزد ابو على حسن بن الحسين معروف بن ابن الحاجب حلبى خوانده است، و او آن كتاب را نزد ابو عبد الله زينوبادى در نجف و او نزد شيخ رشيد الدين على بن زيرك قمى وسيد ابن هاشم حسينى وآن دو نزد شيخ عبد الجبار رازى تحصيل كرده بوده‏اند و شيخ عبد الجبار شاگرد شيخ طوسى بوده است. بنا بر اين نقل، ابن زهره با چهار واسطه شاگرد شيخ طوسى بوده است.
12. ابن حمزه طوسى، معروف به عماد الدين طوسى. هم طبقه شاگردان شيخ طوسى است. بعضى او را هم طبقه شاگردان شاگردان شيخ دانسته و بعضى دوره او را از اين هم متاخرتر دانسته‏اند. نياز به تحقيق بيشترى است.
سال وفاتش دقيقا معلوم نيست. شايد در حدود نيمه دوم قرن ششم در گذشته است. اهل خراسان است. كتاب معروفش در فقه به نام «وسيله‏» است.
13. ابن ادريس حلى. از فحول علماى شيعه است. خودش عرب است و شيخ طوسى جد مادرى او (البته مع الواسطه) به شمار مى‏رود. به حريت فكر معروف است. صولت و هيبت جدش شيخ طوسى را شكست. نسبت به علماء و فقهاء تا سر حد اهانت انتقاد مى‏كرد. در سال 598 در سن 55 سالگى در گذشته است. كتاب نفيس و معروف او در فقه به نام «سرائر» است. گفته‏اند كه ابن ادريس از تلامذه سيد ابو المكارم ابن زهره بوده است، ولى بنا بر تعبيراتى كه ابن ادريس در كتاب الوديعه از كتاب «السرائر» مى‏كند چنين بر مى‏آيد كه صرفا معاصر وى بوده است و او را ملاقات كرده است و در برخى مسائل فقهى ميان آنها مكاتباتى رد و بدل شده است.
14. شيخ ابو القاسم جعفر بن حسن بن يحيى بن سعيد حلى، معروف بن «محقق‏». صاحب كتابهاى زياد در فقه از آن جمله: شرايع، معارج، معتبر، المختصر، النافع و غيره است. محقق حلى با يك واسطه شاگرد ابن زهره و ابن ادريس حلى سابق الذكر است. در «الكنى و الالقاب‏» ذيل احوال «ابن نما» مى‏نويسد.
«محقق كركى در وصف محقق حلى گفته است: اعلم اساتيد «محقق‏» در فقه اهل بيت، محمد بن نماى حلى و اجل اساتيد او ابن ادريس حلى است‏».
ظاهرا مقصود محقق كركى اين است كه اجل اساتيد «ابن نما» ابن ادريس است. زيرا ابن ادريس در 598 در گذشته است و محقق در 676 در گذشته است. قطعا محقق حوزه درس ابن ادريس را درك نكرده است. در «ريحانة الادب‏» مى‏نويسد:
«محقق حلى شاگرد جد و پدر خودش و سيد فخار بن محمد موسوى و ابن زهره بوده است‏».
اين نيز اشتباه است، زيرا محقق، ابن زهره را كه در 585 در گذشته است درك نكرده است. بعيد نيست كه پدر محقق شاگرد ابن زهره بوده است. او استاد علامه حلى است كه بعدا خواهد آمد.
در فقه كسى را بر او مقدم نمى‏شمارند. در اصطلاح فقهاء هرگاه‏« محقق‏» به طور مطلق گفته شود مقصود همين شخص بزرگوار است. فيلسوف و رياضى دادن بزرگ خواجه نصير الدين طوسى با او درحله ملاقات كرده و در جلسه درس فقهش حضور يافته است. كتابهاى «محقق‏»، مخصوصا كتاب «شرايع‏» در ميان طلاب يك كتاب درسى بوده و هست و فقهاء زيادى كتب محقق را شرح كرده يا حاشيه بر آنها نوشته‏اند.
15. حسن بن يوسف بن على بن مطهر حلى، معروف به علامه حلى. يكى از اعجوبه‏هاى روزگار است. در فقه و اصول و كلام و منطق و فلسفه و رجال و غيره كتاب نوشته است. در حدود صد كتاب از آثار خطى يا چاپى او شناخته شده كه بعضى از آنها به تنهائى (مانند تذكرة الفقهاء) كافى است كه نبوغ او را نشان دهد. علامه كتب زيادى در فقه دارد كه غالب آنها مانند كتابهاى محقق حلى در زمانهاى بعد از او از طرف فقهاء شرح و حاشيه شده است. كتب معروف فقهى علامه عبارت است از: ارشاد، تبصرة المتعلمين، قواعد، تحرير، تذكرة الفقهاء، مختلف الشيعه، منتهى. علامه اساتيد زيادى داشته است. در فقه شاگرد دایى خود محقق حلى، و در فلسفه و منطق شاگرد خواجه نصير الدين طوسى بوده است. فقه تسنن را نزد علماى اهل تسنن تحصيل كرده است. علامه در سال 648 متولد شده و در سال 726 در گذشته است.
16. فخر المحققين، پسر علامه حلى. در 682 متولد شده و در سال 771 در گذشته است. علامه حلى در مقدمه «تذكرة الفقهاء» و در مقدمه كتاب «قواعد» از فرزنش به تجليل ياد كرده است و در آخر «قواعد» آرزو كرده كه پسر بعد از پدر كارهاى ناتمام او را تمام كند. فخر المحققين كتابى دارد به نام «ايضاح الفوائد فى شرح مشكلات القواعد». آراء فخر المحققين در كتاب «ايضاح‏» در كتب فقهيه مورد توجه است.
17. محمد بن مكى، معروف به شهيد اول. شاگرد فخر المحققين و از اعاظم فقهاى شيعه است. در رديف محقق حلى و علامه حلى است. اهل جبل عامل است كه منطقه‏اى است در جنوب لبنان و از قديم‏ترين مراكز تشيع است و هم اكنون نيز يك مركز شيعه است. شهيد اول در سال 734 متولد شده و در 786 به فتواى يك فقيه مالكى مذهب و تاييد يك فقيه شافعى مذهب شهيد شده است. او شاگرد شاگردان علامه حلى و از آن جمله فخر المحققين بوده است. كتابهاى معروف شهيد اول در فقه عبارت است از «اللمعه‏» كه در مدت كوتاهى در همان زندانى كه منجر به شهادتش شد تاليف كرده است (5) و عجيب اين است كه اين كتاب شريف را در دو قرن بعد فقيهى بزرگ شرح كرد كه او سرنوشتى مانند مؤلف پيدا كرد، يعنى شهيد شد و «شهيد ثانى‏» لقب گرفت. «شرح لمعه‏» تاليف شهيد ثانى است كه همواره از كتب درسى طلاب بوده و هست. كتابهاى ديگر شهيد اول عبارت است از: دروس، ذكرى، بيان، الفيه، قواعد. همه كتب او از نفائس آثار فقهى است. كتب شهيد اول نيز مانند كتب محقق و علامه حلى در عصرهاى بعد از طرف فقهاء شرح ها و حاشيه‏هاى زياد خورده است.
در ميان فقهاء شيعه، كتابهاى سه شخصيت فوق الذكر، يعنى محقق حلى، علامه حلى، شهيد اول كه در قرن هفتم و هشتم مى‏زيسته‏اند، به صورت متون فقهى در آمده و ديگران بر آنها شرح و حاشيه نوشته‏اند و كسى ديگر نمى‏بينيم كه چنين عنايتى به آثار او شده باشد. فقط در يك قرن گذشته دو كتاب از كتابهاى شيخ مرتضى انصارى كه در حدود صد و سيزده سال از وفاتش مى‏گذرد چنين وضعى به خود گرفته است.
خاندان شهيد اول خاندان علم و فضل و فقه بوده‏اند و نسلهاى متوالى اين شرافت را براى خود نگهدارى كرده‏اند. شهيد سه پسر دارد كه هر سه از علما و فقها بوده‏اند هم چنان كه همسرش ام على و دختر ام الحسن نيز فقيهه بوده‏اند و شهيد زنان را در پاره‏اى از مسایل فقهى به اين دو بانوى فاضله ارجاع مى‏كرده است. در كتاب «ريحانة الادب‏» مى‏نويسد:
«بعضى از بزرگان، فاطمه دختر شهيد را «شيخة‏» و «ست المشايخ‏» يعنى سيدة المشايخ لقب داده‏اند».
18. فاضل مقداد. اهل سيور است كه از قراء حله است. از شاگردان مبرز شهيد اول است. كتاب معروف او در فقه كه چاپ شده و در دست است و از او نقل مى‏شود كتاب «كنز العرفان‏» است. اين كتاب، آيات الاحكام است، يعنى در اين كتاب آن سلسله از آيات كريمه قرآن كه از آنها مسائل فقهيه استنباط مى‏شود و در فقه مطرح مى‏گردد تفسير شده و به سبك فقهى به آنها استدلال شده است. در شيعه و سنى كتابهاى زيادى در آيات الاحكام نوشته شده است و كنزل العرفان فاضل مقداد بهترين و يا از بهترين آنها است. فاضل مقداد در سال 826 وفات كرده است. علي هذا او از علماء قرن نهم هجرى محسوب مى‏شود.
19. جمال السالكين ابو العباس احمد بن فهد حلى اسدى. در سال 757 متولد شده و در سال 841 وفات يافته است. در طبقه شاگردان شهيد اول و فخر المحققين است. مشايخ حديث او فاضل مقداد سابق الذكر و شيخ على بن الخازن فقيه و شيخ بهاء الدين على بن عبد الكريم است. (6) على الظاهر اساتيد فقهى او نيز همين ها هستند. ابن فهد تاليفات فقهى معتبر دارد از قبيل «المهذب البارع‏» كه شرح «مختصر النافع‏» محقق حلى است، و شرح «ارشاد» علامه به نام «المقتصر» و شرح الفيه شهيد اول. شهرت بيشتر ابن فهد در اخلاق و سير و سلوك است. كتاب مشهور او در اين زمينه «عدة الداعى‏» است.
20. شيخ على بن هلال جزائرى. زاهد و متقى و جامع المعقول و المنقول بوده است. استاد روايتش ابن فهد حلى است و بعيد نيست كه استاد فقه وى نيز هم او باشد. مى‏گويند در عصر خودش شيخ الاسلام و رئيس شيعه بوده است. محقق كركى شاگرد او بوده و او را به صفت فقاهت و شيخ الاسلامى ستوده است. ابن ابى جمهور احسایى نيز فقه را نزد او تحصيل كرده است.

پى‏نوشت ها:

1- جلد 3/ص 498.
2- جلد 4/ص 126 - 127.
3- قسمتهاى مربوط به شيخ ابو الحسن فرزند شيخ ابو على، از ياد داشتى است كه دوست عالي قدر، دانشمند محترم آقاى نصر الله شبسترى تبريزى مرقوم فرموده‏اند، و ايشان آن را از علامه سيد محمد صادق آل بحر العلوم در مقدمه‏اى كه بر رجال شيخ طوسى نوشته‏اند، نقل كرده‏اند.
4- جلد 3/ص 506.
5- گويند براى امير على بن مؤيد، امير سربداران خراسان.
6- الكنى و الالقاب.





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط