آمحمد كاظم واله
منبع:رجال و مشاهير اصفهان
مدتي در بغداد توطن داشته بعد به اصفهان آمده پس از تحصيل در عراق عرب. حكيمي شاعر بوده. بيشتر شهرت او از وضع سليقه و نظافت اوست. خط نستعليق را خوش مي نوشته. دليل سليقه و كمالات او مقبره و تكيه ي زيباي عالي است كه اول تخت پولاد واقع است،و خود او به مساعدت صدر الاعظم ساخته . حتي سنگ قبر خود را به خط خوش تعليق،خود نوشته كه به سبك فلاسفه اظهار عقيدت نموده،و بعضي از او خرده گيري كرده اند.
در مدرسه ي جدّه ي اصفهان منزل و حجره اي داشته ممتاز تر از ساير حجرات،مطابق سليقه ي خود تعمير نموده است. در اظهار سليقه ي او نوشته اند كه ذغال آتش قليان را مي تراشيده و قشنگ مي ساخته،در نظافت اصراري داشته. حاج محمد حسين خان صدر اعظم از او توجهي مي نموده و برايش تكيه ساخته در صفا و زيبايي اسباب حجره از خدام و فرش و ظروف و كتب نفيسه،مانند او كس را ميسّر نبود.
معروف است يكي از شعرا و عرفاي زمان او كه نيز اهميتي داشته – مهدي بيك شقاقي (1) – كه او نيز در فنّ شعر و عرفان اهميتي داشته و مقبره ي او در درب امام است وفات او در سنه ي 1214،به منزل او آمده كثافت ها مي كند از قبيل آب دهن انداختن به ديوارهاي پاكيزه ي او،و با بالا پوش نمدي كاهآلود در اطاق نشستن و شپش هاي لباس خود را گرفتن و زنده زنده به لباس و جامه ي خواب واله ريختن و غيره و غيره،تا اين كه واله خشمناك مي شود و به او تعرّض مي كند. آن شخص به واله جواب مي گويد كه چون گفته:
واله در مورچه خورت فتحعلي شاه را ملاقات نمود فتحعلي شاه به او گفت:
مرحوم صدر اصفهاني به خصوص وي را مورد عنايت و توجه قرار داده،و جهت او تكيه اي در اول تخت فولاد بنا نهاد كه آن را به مناسبت تخلّص او (والهيّه) ناميدند.
در 1229 وفات يافته،در صحن تكيه ي خود در بقعه اي مخصوص مدفون گرديد. (3)
مرحوم واله علاوه بر فضايل سابق الذكر،در نوشتن خطّ نسخ و شكسته و رقاع استاد بوده،و سنگ قبر به خط خود اوست.
درباره ي حسن سليقه و ظرافت طبع او داستانها نقل مي كنند. ملاقات او با مهدي بيك شقاقي در حديقه الشعراء مذكور است،و داستان او با حاج محمد ابراهيبم امين الرعايا در مقدمه ي ديوانش مضبوط؛طالبين مراجعه كنند.
در مدرسه ي جدّه ي اصفهان منزل و حجره اي داشته ممتاز تر از ساير حجرات،مطابق سليقه ي خود تعمير نموده است. در اظهار سليقه ي او نوشته اند كه ذغال آتش قليان را مي تراشيده و قشنگ مي ساخته،در نظافت اصراري داشته. حاج محمد حسين خان صدر اعظم از او توجهي مي نموده و برايش تكيه ساخته در صفا و زيبايي اسباب حجره از خدام و فرش و ظروف و كتب نفيسه،مانند او كس را ميسّر نبود.
معروف است يكي از شعرا و عرفاي زمان او كه نيز اهميتي داشته – مهدي بيك شقاقي (1) – كه او نيز در فنّ شعر و عرفان اهميتي داشته و مقبره ي او در درب امام است وفات او در سنه ي 1214،به منزل او آمده كثافت ها مي كند از قبيل آب دهن انداختن به ديوارهاي پاكيزه ي او،و با بالا پوش نمدي كاهآلود در اطاق نشستن و شپش هاي لباس خود را گرفتن و زنده زنده به لباس و جامه ي خواب واله ريختن و غيره و غيره،تا اين كه واله خشمناك مي شود و به او تعرّض مي كند. آن شخص به واله جواب مي گويد كه چون گفته:
تو را خواهم،نخواهم رحمتت،گر امتحان خواهي
در رحمت به رويم بند و درهاي بلا بگشا
خداوند من را جهت امتحان تو فرستاد تا دروغ تو معلوم گردد.در رحمت به رويم بند و درهاي بلا بگشا
واله در مورچه خورت فتحعلي شاه را ملاقات نمود فتحعلي شاه به او گفت:
ديدار تو حل مشكلات است
صبر از تو خلاف ممكنات است (2)
فتحعلي شاه او را بسيار محترم مي داشته.از اشعار اوست:صبر از تو خلاف ممكنات است (2)
از بس كه در گلستان،ذوق اسيريم بود
شكل قفس نهادم بنياد آشيان را
تا از كه داشت پيغام اين باد صبحگاهي
كاورده در ترانه،مرغان نغمه خوان را
و نيز:شكل قفس نهادم بنياد آشيان را
تا از كه داشت پيغام اين باد صبحگاهي
كاورده در ترانه،مرغان نغمه خوان را
آمد به سرم يار و هنوز از ره حيرت
چشمم به ره قاصد و گوشم به پيام است
و نيز:چشمم به ره قاصد و گوشم به پيام است
به شاخ سدره و طوبي قرار كي گيرد
به شوق دام تو مرغي كز آشيان برخاست
و نيز:به شوق دام تو مرغي كز آشيان برخاست
به جاي وعده ي يك بوسه،صد جان دادم و شادم
نمي دانم گرم يك بوسه مي دادي چه مي كردم
و نيز:نمي دانم گرم يك بوسه مي دادي چه مي كردم
بالي نگشاديم به گلزار كه امروز
بايد به مكافات به كنج قفس افتاد
**اديب عارف فاضل،و حكيم شاعر،سال ها در عراق عرب ساكن،و تحصيل فضل و كمال نموده،به وطن خود مراجعت كرده،در مدرسه ي جدّه ساكن شده،عموم مردم از شريف و وضيع به وي ارادت داشته،و در احترام او و استفاده از كمالاتش سعي مي نمودند.بايد به مكافات به كنج قفس افتاد
مرحوم صدر اصفهاني به خصوص وي را مورد عنايت و توجه قرار داده،و جهت او تكيه اي در اول تخت فولاد بنا نهاد كه آن را به مناسبت تخلّص او (والهيّه) ناميدند.
در 1229 وفات يافته،در صحن تكيه ي خود در بقعه اي مخصوص مدفون گرديد. (3)
مرحوم واله علاوه بر فضايل سابق الذكر،در نوشتن خطّ نسخ و شكسته و رقاع استاد بوده،و سنگ قبر به خط خود اوست.
درباره ي حسن سليقه و ظرافت طبع او داستانها نقل مي كنند. ملاقات او با مهدي بيك شقاقي در حديقه الشعراء مذكور است،و داستان او با حاج محمد ابراهيبم امين الرعايا در مقدمه ي ديوانش مضبوط؛طالبين مراجعه كنند.
پي نوشت ها:
1. در خصوص اين شخصيت به ذيل اين عنوان از همين اثر،مراجعه نماييد.
2. در ايام پيري زمان سلطنت فتحعلي شاه را درك كرد و در نزد رجال آن دولت به مقام فضل و ادب شهرت و حرمت داشت. در اين سال 1229 وفات كرد و بر دروازه تخت پولاد اصفهان در تكيه اي كه به نام تكيه ي واله معروف است و نخست به نام باغ والهيه بوده دفن شد.
براي اطلاع بيشتر ر.ك. مجمع الفصحاء ج2، ب 1 ، 1155 ،تذكره القبور،ص 16 و شمس التواريخ ، ص78.
3. مجمع الفصحاء: 559 ، مقدمه ي ديوان اشعار،رجال اصفهان :23.