سيد ابوالقاسم دهكردي (نجفي)
منبع:رجال و مشاهير اصفهان
سيد ابوالقاسم دهكردي اصفهاني (معروف به نجفي)
از طراز اول علماي امروزه اصفهان. مسقط الرأس او قصبه ي دهكرد قاعده ي چهارمحال،در سن دوازده سالگي جهت تحصيل به مدرسه ي صدر اصفهان وارد شده سنه ي هزار و دويست و هشتاد و چهار هجري نزد برادر بزرگ تر خود آقا سيّد محمّد جواد مقدمات ادبيات را تحصيل كرد،و پس از مدّتي از آقا ميرزا محمد حسن نجفي و ملا محمد باقر فشاركي استفاده نموده در سن بيست و پنج سالگي اجازه ي اجتهاد گرفته،در سي سالگي عازم عتبات و تكميل مراتب علميّه شده در سامره نزد ميرزا محمد حسن شيرازي مشغول مي گردد،و بعد از آن جا در نجف از حاج ميرزا حبيب الله رشتي استفاده ي فقه و اصول مي كند.
در آن وقت محضر ميرزاي رشتي مشتمل بر هشتصد نفر محصّل بوده از علما و فضلا- اين ميرزاي رشتي و ميرزاي شيرازي هر دو از شاگردان شيخ مرتضي انصاري بوده اند.
پس از شش هفت سال داراي اجازه ي و قوه ي اجتهاد مطلق شده به اصفهان عودت مي كند و در مدرسه ي صدر به تدريس فقه و اصول و تفسير و حديث و رجال مشغول مي گردد،و سالهاست كه در امور شرعيه به جز اقامه ي جماعت در شهر رمضان منبر و وعظ و نقل احاديث،داخل در هيچ كاري نمي شود. (1) حاجي كلباسي وقتي اجراي صيغه ي نكاحيه ي والده ي او را نموده در سجل قباله نوشته:
بسم الله الرحمن الرحيم،اسئل الله تعالي البركته و كثره النسل و اولاد الصالح.
هنگام وفات والده ي او به موجب نقل خوداو داراي چهل و دو نفر اولاد بوده است،اولاد بلا واسطه السيّد محمد جواد،السيّد ابوالقاسم،السيّد محمد، (السيّد محمود)،السيّد احمد ملقب به نوربخش كه پنج نفر بودند و يك دختر كه اعقاب هريك نيز بسيار و باقي است.
**ابن سيّد محمد باقر بن ابراهيم دهكردي،فقيه مجتهد اصولي،عالم فاضل،از اعاظم مجتهدين و مدرّسين اصفهان بود.
در شهركرد در روز شنبه غرّه ي رجب سال 1272 متولّد شده،و در نزد آقا ميرزا ابوالمعالي كلباسي،و حاج شيخ محمد باقر مسجد شاهي،و آقا ميرزا محمد حسن نجفي [و ملا اسماعيل حكيم] و ديگران تحصيل نموده،و در سامراء خدمت ميرزاي بزرگ (2) شيرازي رسيده،و در نجف نزد شيخ زين العابدين مازندراني و حاج ميرزا حسين نوري تلمّذ فرموده.
در اصفهان مدرسه ي صدر تدريس، و در مسجد سفره چي اقامه ي جماعت مي فرموده،و مركز فتوي و مراجعات مردم بود.
كتب زير از تأليفات اوست:
از طراز اول علماي امروزه اصفهان. مسقط الرأس او قصبه ي دهكرد قاعده ي چهارمحال،در سن دوازده سالگي جهت تحصيل به مدرسه ي صدر اصفهان وارد شده سنه ي هزار و دويست و هشتاد و چهار هجري نزد برادر بزرگ تر خود آقا سيّد محمّد جواد مقدمات ادبيات را تحصيل كرد،و پس از مدّتي از آقا ميرزا محمد حسن نجفي و ملا محمد باقر فشاركي استفاده نموده در سن بيست و پنج سالگي اجازه ي اجتهاد گرفته،در سي سالگي عازم عتبات و تكميل مراتب علميّه شده در سامره نزد ميرزا محمد حسن شيرازي مشغول مي گردد،و بعد از آن جا در نجف از حاج ميرزا حبيب الله رشتي استفاده ي فقه و اصول مي كند.
در آن وقت محضر ميرزاي رشتي مشتمل بر هشتصد نفر محصّل بوده از علما و فضلا- اين ميرزاي رشتي و ميرزاي شيرازي هر دو از شاگردان شيخ مرتضي انصاري بوده اند.
پس از شش هفت سال داراي اجازه ي و قوه ي اجتهاد مطلق شده به اصفهان عودت مي كند و در مدرسه ي صدر به تدريس فقه و اصول و تفسير و حديث و رجال مشغول مي گردد،و سالهاست كه در امور شرعيه به جز اقامه ي جماعت در شهر رمضان منبر و وعظ و نقل احاديث،داخل در هيچ كاري نمي شود. (1) حاجي كلباسي وقتي اجراي صيغه ي نكاحيه ي والده ي او را نموده در سجل قباله نوشته:
بسم الله الرحمن الرحيم،اسئل الله تعالي البركته و كثره النسل و اولاد الصالح.
هنگام وفات والده ي او به موجب نقل خوداو داراي چهل و دو نفر اولاد بوده است،اولاد بلا واسطه السيّد محمد جواد،السيّد ابوالقاسم،السيّد محمد، (السيّد محمود)،السيّد احمد ملقب به نوربخش كه پنج نفر بودند و يك دختر كه اعقاب هريك نيز بسيار و باقي است.
**ابن سيّد محمد باقر بن ابراهيم دهكردي،فقيه مجتهد اصولي،عالم فاضل،از اعاظم مجتهدين و مدرّسين اصفهان بود.
در شهركرد در روز شنبه غرّه ي رجب سال 1272 متولّد شده،و در نزد آقا ميرزا ابوالمعالي كلباسي،و حاج شيخ محمد باقر مسجد شاهي،و آقا ميرزا محمد حسن نجفي [و ملا اسماعيل حكيم] و ديگران تحصيل نموده،و در سامراء خدمت ميرزاي بزرگ (2) شيرازي رسيده،و در نجف نزد شيخ زين العابدين مازندراني و حاج ميرزا حسين نوري تلمّذ فرموده.
در اصفهان مدرسه ي صدر تدريس، و در مسجد سفره چي اقامه ي جماعت مي فرموده،و مركز فتوي و مراجعات مردم بود.
كتب زير از تأليفات اوست:
- 1. بشارت السالكين،يا واردات غيبيّه؛
2. جنّه المأوي،در اخلاق؛
3. حاشيه بر جامع عبّاسي؛
4. حاشيه بر نخبه ي حاجي كلباسي؛
5. حاشيه بر تفسير صافي؛
6. حاشيه بر وافي؛
7. ذخيره،در ادعيه؛
8. رساله اي در مبحث الفاظ؛
9. رساله اي در قبض؛
10. رساله اي در طهارت؛
11. رساله ي عمليّه جهت مقلّدين [= هدايه الانام]؛
12. شرح بر شرايع،در دو مجلّد؛
13. شرح فارسي بر من لا يحضره الفقيه؛
14. الفوايد،در متفرقّات؛
15. لمعات،در شرح دعاي سمات؛
16. وسيله المنابر يا منبر الوسيله كه آن را وسيله نيز گويند،در دو مجلّد؛و غيره. (3)
پي نوشت ها:
1. وفات ابوالقاسم دهكردي در ششم شوال 1353 اتفاق افتاد،جنازه ي او بر حسب وصيتش با تجليل هرچه تمامتر به مقبره ي زينبيه حمل و در يكي از اطاق هاي صحن دفن نمودند. مرحوم دهكردي را تأليفات و رسايل چندي است ... ر.ك.سيّد محمد باقر كتابي: رجال اصفهان،ص200.
2. ريحانه الدب 2: 244.
3. رجال اصفهان: 14.