شاعر: سید محمدجواد شرافت
دنیای با حضور تو دنیای دیگریست
روز طلوع سبز تو فردای دیگریست
بوی بهشت میوزد از کوچه باغها
خاک زمین بهاری گلهای دیگریست
گلهای مریم از گل نرگس معطرند
عیسی اسیر نام مسیحای دیگریست
دیگر زمان از این همه تکرار خسته است
تاریخ، بیقرار قضایای دیگریست
فردای بی تو آیینهدار سیاهی است
فردای با تو نور به معنای دیگریست
با هر غروب جمعه دلم زار میزند
چشم انتظار جمعه زیبای دیگریست
با یادت ای مسافر شب گریهی بقیع
در جمکرانم و دل من جای دیگریست