عرفات از نگاه اعراب

اعراب، كشورهاى عربى ، توده هاى عرب و دولتهاى عرب، ديدگاه يكسانى به ياسرعرفات نداشته اند و ندارند. عرفات كه حداقل ۵ دهه سابقه حضور فعال درمعادلات خاورميانه عربى را داشت ، با دشمنى ها، دوستى ها، رقابتها و همكاريهاى مختلفى در درون جهان عرب روبرو بود . بسيارى از دوستان سياسى وى در جهان عرب ، بعدها به صورت مخالفان سرسخت و منتقدان جدى وى برآمدند
پنجشنبه، 23 آبان 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
عرفات از نگاه اعراب
عرفات از نگاه اعراب
عرفات از نگاه اعراب

اعراب، كشورهاى عربى ، توده هاى عرب و دولتهاى عرب، ديدگاه يكسانى به ياسرعرفات نداشته اند و ندارند. عرفات كه حداقل ۵ دهه سابقه حضور فعال درمعادلات خاورميانه عربى را داشت ، با دشمنى ها، دوستى ها، رقابتها و همكاريهاى مختلفى در درون جهان عرب روبرو بود . بسيارى از دوستان سياسى وى در جهان عرب ، بعدها به صورت مخالفان سرسخت و منتقدان جدى وى برآمدند و بسيارى ديگر كه روزگارى از روابط سرد و تيره اى با رهبر فلسطينيان روبرو بودند، در سالهاى پايانى عمر به صورت دوستان نزديك او درآمدند. ترديدى نيست كه عرفات با حفظ اصل «تشكيل دولت مستقل فلسطينى به پايتختى قدس» يك رهبر پراگماتيس و عمل گرا به شمار مى رفت كه بنابرملاحظات سياسى ـ امنيتى ، دوستان و شركاى سياسى خود را تغيير مى داد و دوستان و منتقدان وى نيز در پاره اى از موارد بنابر ملاحظات سياسى و منافع ملى شان در مقاطعى به او نزديك شدند يا از او فاصله گرفتند.

قاهره؛ تناوبى از دوستى و دشمنى

مصريان پيش از هردولت ديگرى، دوستى و دشمنى با عرفات را تجربه كرده اند. بعد از كودتاى ۱۹۵۲ ، عرفات روابط مناسبى با «جمال عبدالناصر» و ژنرال «نجيب» رهبران كودتا برقرار كرد و اين ارتباط، تا هنگام مرگ ناصر در سال ۱۹۷۰ برقرار بود. روابط سادات جانشين ناصر با عرفات را بايد به دو مقطع تاريخى تقسيم كرد. از سال ۱۹۷۰ تا ۱۹۷۷ كه سادات هنوز به اسرائيل نرفته بود و قرارداد كمپ ديويد را امضا نكرده بود، روابط عرفات و سادات بسيار دوستانه بودومصريان در جنگ ۱۹۷۳ نيز با اسرائيل جنگيده بودند. اما هنگامى كه سادات به تل آويو رفت ومناخيم بگين را در آغوش گرفت، روابط عرفات و اكثر اعراب با سادات به تيرگى گراييد. دوران سرد روابط عرفات و دولتمردان مصر حتى تا سالهاى اول دوره حكومت مبارك ادامه يافت.
بعدها كه مصر به دامن اعراب بازگشت، به تدريج روابط عرفات با سران مصر بهبود يافت، به گونه اى كه از سال ۱۹۹۳ به بعد، عرفات با حمايت «حسنى مبارك» در غزه مستقر شد و ديدارهاى متعدد و منظمى بين عرفات و چهار مسؤول ارشد مصر برقرار گرديد. اين چهار مسؤول ، حسنى مبارك رئيس جمهور، « عمرو موسى» وزير امور خارجه و دبيركل بعدى اتحاديه عرب، «اسامه الباز» مشاور سياسى مبارك و سرلشگر «عمر سليمان» رئيس سرويس هاى امنيتى مصر بود. علاوه بر اينها، بايد از روابط نزديك عرفات با «پطروس غالى » دبيركل مصرى تبار سازمان ملل متحد در دهه ۹۰ و «عصمت عبدالمجيد» دبيركل مصرى اتحاديه عرب ياد كرد كه حلقه كاملى از روابط عرفات با مصريها را تشكيل مى دادند. عرفات در آخرين ماههاى عمر خود بيش از هر رهبر عرب ديگر به مبارك نزديك بود. مبارك نيز كه خود را به حفظ جان عرفات متعهد مى ديد، به كرات نسبت به تهديد جان عرفات به اسرائيل هشدار مى داد. مصر درماههاى اخير تلاش كرد بين عرفات و گروههاى فلسطينى طرفدار مبارزه مسلحانه، نوعى توافق مشترك براى اداره نوار غزه پس از عقب نشينى ارتش اسرائيل از اين منطقه بوجود آورد. محور اين تلاش ها، عمر سليمان رئيس سرويس هاى اطلاعاتى و امنيتى مصر بود.

سوريه، هم دوست و هم منتقد

سوريها از اولين رژيمهاى حامى عرفات بودند و در جريان نبردهاى فلسطينيان و ارتش اردن در سال ۱۹۷۰ ، جانب فلسطينيان را گرفتند. اما بعدها كه عرفات به انتقاد از حضور نظامى سوريه در لبنان پرداخت، روابط وى با حافظ اسد تيره شد.
بعدها اين روابط اندكى بهبود يافت، اما پس از مدتى تيره شد تا آنجا كه عرفات در ژوئن سال ۱۹۸۳ از خاك سوريه اخراج شد. از آن زمان تا سال ۱۹۹۳ كه عرفات توافقنامه اسلو را امضا كرد، سوريها به انتقاد محدود از عرفات ادامه دادند، اما پس از توافقنامه اسلو ، دامنه انتقاد از وى راعلنى و گروههاى فلسطينى مخالف وى را در دمشق فعال كردند و در نتيجه، دمشق به مركز گروههاى فلسطينى مخالف عرفات تبديل شد. با اين وجود، بعدها، سوريه ضمن انتقاد از عرفات، تلاش كرد تا نوعى همكارى تاكتيكى را با وى شروع كند. با اين حال سوريه راهبردهاى عرفات در مقابل اسرائيل و آمريكا را قبول نداشت.

رياض، حامى محتاط

آل سعود مسير محتاطانه ومتعادلى را در روابط با عرفات حفظ كرده است . سعودى ها هرگز در جنگ هاى اعراب و اسرائيل شركت مستقيم نداشتند و دوستى آنها با فلسطينى ها و از جمله عرفات از يك خط مشى محتاطانه پيروى كرده است. آل سعود برخلاف سوريه، مصر و اردن، از فتح و ساف حمايت نظامى نكرد، اما همانند قاهره، امان و دمشق ، برخوردهاى تند با آنان نيز نداشته است. سعوديها، سياست فلسطينى خود را براساس يك اصل تنظيم كرده اند كه هنوز نيز به آن وفادارند و آن «ضرورت تشكيل دولت مستقل فلسطينى به پايتختى قدس است».
در دوران زمامدارى ملك «فيصل» در حمايت از «مسجد الاقصى» مبتكر تشكيل سازمان كنفرانس اسلامى شدند، اما اين به معناى حمايت صريح از مبارزات مسلحانه عرفات نبود، كما اينكه در آن دوران عرفات، فتح، ليبى ، سوريه ، يمن شمالى و عراق نماد جناح مترقى وتندرو جهان عرب تلقى مى شدند و عربستان، نماد محافظه كارى به شمار مى رفت. در دوران ملك فهد، روابط عرفات و آل سعود مستحكم تر شد، اما حمايت عرفات از حمله صدام به كويت، سعودى ها را از عرفات به شدت خشمگين كرد، به گونه اى كه سالها طول كشيد تا دربار سعودى بار ديگر پذيراى عرفات شود. رياض طى سالهاى اخير در هماهنگى با مصر ترجيح داد از تشكيلات خودگردان به رياست عرفات حمايت كند، اما حمايت هاى محصولى و غيردولتى از حماس نيز همچنان ادامه دارد.

كويت؛ بهترين حامى و سرسخت ترين منتقد

عرفات همراه با بسيارى از رهبران ارشد فلسطينى سالهاى جوانى، خود را به عنوان نيروى كار متخصص در كويت طى كرده اند وكويت همواره مركزى امن براى جمعيت متخصص و كارشناسان و تجار فلسطينى بود. اين نگرش مثبت تا سال ۱۹۹۰ ادامه يافت ولى در اين سال به يك دشمنى ويژه بين آل صباح و عرفات تبديل شد. آل صباح هرگز حمايت عرفات از حمله صدام به كويت را نبخشيدند و با وجود آنكه بعد از جنگ نفت، ميانجى گرى هاى بسيار به عمل آمد تا عرفات و آل صباح را آشتى دهند، ولى آل صباح هرگز به طور اساسى به اين تلاش روى خوش نشان نداد و حتى كينه آل صباح ازعرفات دامنگير فلسطينى هاى مقيم كويت نيز شد و در دوران پس از جنگ نفت، محدوديت هاى متعددى عليه آنها اعمال شد.

اردن، خانه دوم فلسطينى ها

اردن را مى توان خانه دوم فلسطينى ها نام نهاد، چون هم از باقى مانده اراضى فلسطينى در شرق رود اردن تشكيل شد و هم بخش عمده اى از اتباع اين كشور را فلسطينى تبارها تشكيل مى دهند. اردن نخستين محل سكونت و استقرار چريك هاى فلسطينى بود و تأسيس فتح و ساف نيز با استفاده از اراضى اردن ممكن شد. اردنى ها در جنگهاى اوليه اعراب ـ اسرائيل حضور مؤثرى داشتند اما پس از شكست ،۱۹۶۷ دولت اردن به تدريج به حضور پررنگ فلسطينى ها دركشور مشكوك شد و حمل سلاح از سوى آنان را بهانه قرارداد كه اين چالش به تيرگى روابط عرفات و ملك حسين و كشتار فلسطينى ها در سپتامبر سياه ۱۹۷۰ منجر شد. فلسطينى ها نيز به تلافى، «وصفى التل» نخست وزير اردن را ترور كردند. رابطه عرفات و ملك حسين تا سالها تيره بود، ولى بعدها با ميانجيگرى ساير سران عرب بهبود يافت. در سال ،۱۹۹۳ ملك حسين از مذاكرات پنهان اسلو برآشفت و عرفات را مورد انتقاد قرارداد. در همين دوران، طرح كنفدراسيون فلسطينى ـ اردن از سوى عرفات مطرح شد كه اردنى ها آن را نپذيرفتند، چون مطمئن بودند كه در ساختار جديد غلبه با فلسطينى ها خواهد بود و نه خاندان هاشمى. اردنى ها چندى بعد، ترجيح دادند از ادعاهاى خود بر اراضى كرانه باخترى چشم بپوشند تا امكان تشكيل دولت تحت رهبرى عرفات در اين مناطق ميسر شود. روابط ملك حسين و عرفات پس از امضاى قرارداد وادى عربه بين اردن و اسرائيل بهبود يافت و اين روابط تا هنگام مرگ ملك حسين ادامه يافت. در دوران حكومت ملك عبدالله جوان نيز اردن تلاش كرده است همانند مصر، خود را به سرنوشت عرفات حساس نشان دهد و از مدافعان سياسى عرفات قلمداد شود، اگرچه تمامى ابعاد سياست عرفات را مورد تأييد قرار نمى داده است. اردنى ها مايل هستند به جاى عرفات، رهبرى چون ابومازن يا قريع قرار بگيرد كه مذاكرات طرفين به سرانجام برسد و زمينه براى فعاليتهاى اقتصادى مشترك در منطقه فراهم شود.

صدام ـ عرفات؛ دوستان سنتى

صدام و رژيم بعث به طور سنتى از دوستان عرفات به شمار مى رفتند. بعثى هاى عراق در دوران تندروى و راديكاليسم دهه هاى ۶۰ و ۷۰ ميلادى، همراه با عرفات عليه رژيم هاى محافظه كار عرب، موضع مشترك اتخاذ مى كردند. حتى عراق برخى واحدهاى خود را ـ اگرچه كوچك ـ به جنگهاى اعراب و اسرائيل اعزام كرد و بخش قابل ملاحظه اى از فلسطينى ها ساكن عراق بودند و بعدها كه چريك هاى فلسطينى در سال ۱۹۸۲ از بيروت اخراج شدند، عراق بخشهايى از آنان را پذيرفت. اوج دوستى صدام و عرفات، حمايت رئيس ساف از حمله صدا به كويت بود. البته بايد گفت كه صدام نيز در جريان جنگ نفت با هدف قراردادن اسرائيل از طريق موشك، محبوبيت فوق العاده اى نزد فلسطينيان به دست آورد. عرفات بعد از جنگ نفت مجبور شد تحت فشار ساير رهبران عرب، روابط خود را با صدام محدود كند، اما روابط دوستانه آنها با پايان حيات رژيم صدام ادامه يافت و عرفات از مخالفان حمله آمريكا به عراق بود. دولت كنونى، على رغم حمايت از حقوق مردم فلسطين براى تشكيل دولت مستقل فلسطينى، به روابط ويژه دوران صدام با عرفات پايان داده است و ترجيح مى دهد كه خارج از نگاه آمريكا به عرفات، با وى ارتباط برقرار نكند.

لبنان، كشور چند موضع

لبنان را نمى توان داراى موضع واحدى نسبت به عرفات تلقى كرد. از روزى كه فلسطينى ها، اردن را در سال ۱۹۷۰ ترك كردند و راهى لبنان شدند، برخى از گروههاى لبنانى از آنان استقبال و برخى ديگر، از آنان به عنوان يك مزاحم و رقيب ياد كردند. عرفات در دوران حضور خود در لبنان كه تا سپتامبر ۱۹۸۲ به طول انجاميد، مجبور شد به ائتلاف هاى متعددى مبادرت ورزد و در مقطعى، با فالانژهاى مسيحى حزب كتائب وارد جنگ شود، در مقطعى با نيروهاى سورى به رويارويى برخيزد و در مواردى با نيروهاى لبنانى. درواقع، آنچه كه برخى لبنانى ها را آزار مى دهد، قدرت مانور عرفات و يارانش در محيط داخلى لبنان بود، يعنى همان سوء ظنى كه ملك حسين به فلسطينى ها داشت. پس از خروج از لبنان، نفوذ عرفات در لبنان اگرچه كاهش اما ادامه يافت و او از طريق نمايندگان خود نظير «منير مقدح» و عناصر فعال در اردوگاههاى «برج البراجنه» و ساير اردوگاههاى «صور» و «صيدا» در صحنه سياسى لبنان ايفاى نقش مى نمود. اگرچه بعدها با ظهور حزب الله حضور جناح عرفات در لبنان كم رنگ شد و حزب الله به عنوان منتقد روند مذاكرات عرفات به موضعگيرى عليه وى پرداخت. بعدها، نوعى آتش بس سياسى عرفى بين عرفات و حزب الله به وجود آمد و طرفين عليرغم اختلافات راهبردى در مورد نحوه مبارزه با اسرائيل، از موضعگيرى عليه يكديگر خودددارى كردند. در سطح دولت لبنان نيز دوران رياست جمهورى اميل لحود، لبنانى ها تلاش كردند تا موضع خود در قبال عرفات را در چارچوب ديدگاههاى سوريه هماهنگ كنند، يعنى نوعى انتقاد غيرعلنى، ضمن حمايت عمومى از عرفات و ساير فلسطينى ها در برابر فشارهاى اسرائيل
منبع: روزنامه ایران

معرفي سايت مرتبط با اين مقاله


تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.