عزاداری و گریه بر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) غیر از بعد عبادی و ثوابی که بر آن ذکر شده، بعد سیاسی هم دارد که معمولاً مورد غفلت قرار می گیرد و این بعد سیاسی هم دارد که معمولاً مورد غفلت قرار می گیرد و این بعد سیاسی عزاداری است که اسلام را زنده نگه داشته است و به امت وحدت کلمه بخشیده و آنان را در برابر دشمنان پیروز کرده است، و در انسانها روحیه ایثار، فداکاری، آزادگی، فتوت، مردانگی، غیرت، حق خواهی، حق طلبی، ستیزه جوئی با ظلم و کفر، صبر بر مصائب و مشکلات و روح شجاعت و جهاد در راه عقیده و... ایجاد می کند. عزاداری یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است که حتی تظاهر به گریه کردن هم نوعی سربازی و اعلام وابستگی به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل است و در واقع اعلام موضع است «انی سلمٌ لمن سالمکم و حربٌ لمن حاربکم و ولیٌ لمن والاکم و عدوٌ لمن عاداکم». و دشمن از این بعد سیاسی عزاداری می ترسد، از این که ما ملت گریه هستیم، نه گریه مظلومانه و ذلیلانه، بلکه گریه ای که ما را بر دفاع از مظلوم و ایستادگی در برابر ظلم می انگیزد.
امام خمینی (رحمه الله علیه ) می فرمایند:
«ما ملت گریه سیاسی هیتیم. ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان می دهیم و سرهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است خرد می کنیم.» (صحیفه نور/ ج13/ ص327) و این سیل هاست که بیان ظلم و بیدادگری را از بن می کند و پرچم عدالت و انسانیت را به اهتزار در می آورد.
و باز می فرمایند:
«این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط برای این است که ما گریه کنیم بر سیدالشهدا(علیه السلام)، نه سیدالشهداء احتیاج به این گریه ها دارد و نه این گریه ها خودش فی نفسه کاری از آن برمی آید... جنبه سیاسی این مجالس بالاتر از همه جنبه های دیگری که هست: (صحیفه نور/ج13/ص153)
مستشرق آلمانی «پروفسور ماربین» درباره علت زنده ماندن شیعه می گوید:
« ما در میان ملل و اقوام، مردی مانند شیعه پرشور و زنده ندیده ام ؛ زیرا شیعیان به واسطه بپا کردن عزاداری حسین (علیه السلتم) سیاست های عاقلانه ای در پیش گرفته اند و نهضت های مذهبی و ثمر بخشی بوجود آورده اند و یقین دارم که سیاست عاقلانه مسلمانان و اجرای برنامه های زندگی ساز آنان بواسطه عزاداری حسین (علیه السلام) بوده است.
مادامی که این روش و خصلت در میان مسلمانان وجود دارد، هرگز آنان تن به خواری نمی دهند و تحت اسارت کسی نمی روند. شیعیان در حقیقت از این راه ( اقامه عزاداری حسین علیه السلام) به یکدیگر درس جوانمردی و شجاعت می دهند، و پر روشن است امتی که از گهواره تا گور چنین تعالیم عالیه ای می آموزند به چه درجه ای از افکار نغز و سجایای عالی خواهند رسید.
آری، چنین ملتی سزاوار هستند که به عالیترین درجات سعادت، شرافت برسند و آنان هستند که از حریم شرافت و حماسه های خود به خوبی پاسداری می کنند و از این راه به تمدن عالی روز می رسند، و این مکتب است که حقوق انسانی و اصول سیاست را یاد می دهد.»(فلسفه شهادت و عزاداری حسین علی (علیهما السلام)، ص 92)
این گریه و عزاداری است که نهال ایمان و جهاد را در قلوب مردم شکوفا می سازد و یک ملت حماسه ساز پدید می آورد.
عزاداری و گریه باید در انسانها، یک حرکت انقلابی ایجاد کند در برابر ستمگران و روحیه ی از خود گذشتگی و ایثار را در آنان زنده گرداند. باید با گریه و عزاداری روحمان را به روح حسینی و حرکت حسینی متصل کنیم و روح بلندی داشته باشیم و چنان که امام حسین ( علیه السلام) کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید، ما نیز باید چنین باشیم، ولی اگر این روح و فلسفه عزاداری و اشک ریختن فراموش شود و مسئله بصورت یک عادت درآید یا وسیله ای باشد برای گناهکاران که با آن وارد بیمه امام حسین (علیه السلام) شوند و هر کاری که دلشان خواست انجام دهند به امید آنکه گریه کننده ی بر حسین بن علی ( علیهما السلام ) را عذابی نیست و آتش جهنم بر او حرام است و بدون آن که از نظر اجتماعی عمل معناداری به شمار رود، فقط برای کسب ثواب ( که البته دیگر ثوابی هم نخواهد بود ) مراسم مجرد از وظایف اجتماعی و بی رابطه با حسین های زمان و بی رابطه با یزید و عبیدالله های زمان برپا شود، در چنین مراسمی نه تنها تباکی اثر ندارد، اگر یک من اشک هم نثار کنیم بجایی نمی رسد و دشمنی هم از چنین عزاداری هراسی نخواهد داشت. آن چه دشمنان اسلام از آن بیم دارند، روح عزاداری است که ملت ها را در برابر ستمگران بسیج می کند، دشمن از فعال و متحرک و زنده بودن مکتب شیعه واهمه دارد که با زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهادت امام حسین (علیه السلام) و عزاداری بر آن حضرت ایجاد شده است.
این عزاداری ها و محرم و عاشورا سرمایه عظیم و گرانبهائی است که در اختیار ماست و هر سرمایه مهمی آفت هائی هم دارد، بنابراین باید آن را از آفت ها مصون داشت. بدون آسیب زدائی، این سرمایه عظیم و جاودانه در معرض خطر قرار می گیرد و آن ویژگی ها و آثاری را که برای آن بیان شد، نخواهد داشت، دیگر به انسانها روحیه فداکاری و ایثار و جهاد در راه عقیده و... نخواهد داد.
دشمنان نیز متوجه این قضیه شده اند که اگر این عزاداری ها به صورت سالم و کامل صحیح برگزار گردد، این مکتب جهانی خواهد شد و انسانهائی را تربیت می کند که حاکم بر جهان می شوند و حاکمیت آنان را به خطر می اندازند.
بنابراین سعی می کنند با ایجاد تحریفات و انحرافات در مراسم عزاداری، روح حسینی را از آن بگیرند و بعد سیاسی را از آن جدا کنند و اگر کسی می خواهد عزاداری کند، فقط برای ثواب و بعد عبادی این کار را بکند و انگیزه ای برای ایستادگی در برابر ستمگران نداشته باشد. بنابراین می خواهد با شناسائی افراد پول پرست و دارای عقائد سست و بی اطلاع از معارف شیعه، در عزاداریها رسوخ کنند و رسومی را اضافه کنند که با عقاید شیعه منافات دارد و با این کارها می خواهند شیعه را از یک مذهب دارای قدرت منطقی به یک مذهب درویشی بی محتوا و خرافی تبدیل کنند تا همگان از آن متنفر باشند و در افکار عمومی شیعیان مورد تمسخر واقع شوند و بعضی از مداحان ناآگاه که هدفی جز گریاندن مردم ندارند و می خواهند با گریه، همه را به بهشت بفرستند، و یا برای هنرنمائی و پیشی گرفتن از رفیقان با رقیبان خود مداحی می کنند، بی تقصیر نیستند و هر روز چیز جدیدی از خود ساخته و بر روضه اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می افزویند که واقعاً شناختن چهره واقعی آن حضرت را دشوار می کند. حسین در چهره ای که التماس می کند، حسینی که می خواهد بگریزد ولی دشمنان مانع او می شوند! حسینی که در آن وضع باعجله بساط عروسی راه می اندازد تا یکی از جوانان بنی هاشم ناکام از دنیا نرود!
و... وقتی آن روح حماسی و حرکت حسینی در عزاداری نبود، دشمن نیز از آن نمی هراسد و مخالفتی هم با برگزاری آن ندارد و چنین عزاداری که پایه ی آن دروغ و هنرنمائی بی محتوا و بدون توجه به بعد سیاسی و اجتماعی باشد، امام حسین (علیه السلام) هم آن را نمی پذیرد، عزاداری که با آهنگ مبتذل باشد و غلوآمیز باشد و شئون اهل بیت (علیهم السلام) در آن رعایت نشود و عزاداران آن در ظاهر ادعای عشق و ارادت به ائمه بکنند ولی در عمل و باطن از سیره و روش آنان تبعیت نکنند و خدای نکرده واجبات الهی را ترک کنند و آلوده به محرمات الهی باشند و بخواهند با گریه و اشک بر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) گناهان خود را پاک نماید، نه تنها به ثوابی نمی رسد بلکه با اعمال خود مذهب حیات بخش تشیع را زیر سؤال می برند و موجب می شوند که رسانه های بیگانه، شیعیان را خرافی، وحشی و بی منطقی معرفی کنند. ما در اینجا به برخی از آفات و آسیب های عزاداری اشاره می کنیم:
1- توجه به جنبه ملکوتی و فراموش کردن الگوی عملی بودن ائمه (علیهم السلام).
2- تحریف.
3- قرار گرفتن وسیله در جای هدف.
4- غلو در حق اهل بیت (علیهم السلام).
5- دروغ.
6- طرح مسائل ذلت آمیز.
7- مطرح کردن سست مسئله با خواب و مکاشفه.
8- مطالب و کارهای موهن.
9- استفاده از موسیقی مبتذل و لهوی.
10- اکتفا به عزاداری و دوری از وعظ و تبلیغ.
11- طولانی بودن مجالس عزاداری.
12- توجه به چشم و ابرو و غفلت از مقامات معنوی.
13-بی توجهی به نماز ( تا خیر نماز از وقت فضیلت و یا فوت آن).
14- آزار و اذیت مردم.
چه باید کرد با آسیب ها و آفت هائی که عزاداری را تهدید می کنند؟
علماء چه وظیفه ای دارند؟ آیا به وظیفه ی خود عمل می کنند؟
مداحان چه باید بکنند؟ چه بخواهند؟ از کجا بخوانند؟ چگونه بخوانند؟
آیا راهی برای برگزاری عزاداری صحیح داریم؟ یا باید به عزاداری جدید تن در دهیم و طبق رسومات جدید عزاداری کنیم؟
تفصیل مطالب را در کتاب عزاداری جدید و عزاداری صحیح تألیف نگارنده ( که تلاشی است مختصر برای نقد و تبیین تحریفات و آسیبها و آفت هایی که عزاداری را تهدید می کند و بیان راههای صحیح عزاداری و منابع اصل و معتبر) مطالعه فرمایید.
منبع: ماهنامه فرهنگی سیاسی، اجتماعی راه راستان
امام خمینی (رحمه الله علیه ) می فرمایند:
«ما ملت گریه سیاسی هیتیم. ما ملتی هستیم که با همین اشکها سیل جریان می دهیم و سرهایی را که در مقابل اسلام ایستاده است خرد می کنیم.» (صحیفه نور/ ج13/ ص327) و این سیل هاست که بیان ظلم و بیدادگری را از بن می کند و پرچم عدالت و انسانیت را به اهتزار در می آورد.
و باز می فرمایند:
«این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط برای این است که ما گریه کنیم بر سیدالشهدا(علیه السلام)، نه سیدالشهداء احتیاج به این گریه ها دارد و نه این گریه ها خودش فی نفسه کاری از آن برمی آید... جنبه سیاسی این مجالس بالاتر از همه جنبه های دیگری که هست: (صحیفه نور/ج13/ص153)
مستشرق آلمانی «پروفسور ماربین» درباره علت زنده ماندن شیعه می گوید:
« ما در میان ملل و اقوام، مردی مانند شیعه پرشور و زنده ندیده ام ؛ زیرا شیعیان به واسطه بپا کردن عزاداری حسین (علیه السلتم) سیاست های عاقلانه ای در پیش گرفته اند و نهضت های مذهبی و ثمر بخشی بوجود آورده اند و یقین دارم که سیاست عاقلانه مسلمانان و اجرای برنامه های زندگی ساز آنان بواسطه عزاداری حسین (علیه السلام) بوده است.
مادامی که این روش و خصلت در میان مسلمانان وجود دارد، هرگز آنان تن به خواری نمی دهند و تحت اسارت کسی نمی روند. شیعیان در حقیقت از این راه ( اقامه عزاداری حسین علیه السلام) به یکدیگر درس جوانمردی و شجاعت می دهند، و پر روشن است امتی که از گهواره تا گور چنین تعالیم عالیه ای می آموزند به چه درجه ای از افکار نغز و سجایای عالی خواهند رسید.
آری، چنین ملتی سزاوار هستند که به عالیترین درجات سعادت، شرافت برسند و آنان هستند که از حریم شرافت و حماسه های خود به خوبی پاسداری می کنند و از این راه به تمدن عالی روز می رسند، و این مکتب است که حقوق انسانی و اصول سیاست را یاد می دهد.»(فلسفه شهادت و عزاداری حسین علی (علیهما السلام)، ص 92)
این گریه و عزاداری است که نهال ایمان و جهاد را در قلوب مردم شکوفا می سازد و یک ملت حماسه ساز پدید می آورد.
عزاداری و گریه باید در انسانها، یک حرکت انقلابی ایجاد کند در برابر ستمگران و روحیه ی از خود گذشتگی و ایثار را در آنان زنده گرداند. باید با گریه و عزاداری روحمان را به روح حسینی و حرکت حسینی متصل کنیم و روح بلندی داشته باشیم و چنان که امام حسین ( علیه السلام) کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید، ما نیز باید چنین باشیم، ولی اگر این روح و فلسفه عزاداری و اشک ریختن فراموش شود و مسئله بصورت یک عادت درآید یا وسیله ای باشد برای گناهکاران که با آن وارد بیمه امام حسین (علیه السلام) شوند و هر کاری که دلشان خواست انجام دهند به امید آنکه گریه کننده ی بر حسین بن علی ( علیهما السلام ) را عذابی نیست و آتش جهنم بر او حرام است و بدون آن که از نظر اجتماعی عمل معناداری به شمار رود، فقط برای کسب ثواب ( که البته دیگر ثوابی هم نخواهد بود ) مراسم مجرد از وظایف اجتماعی و بی رابطه با حسین های زمان و بی رابطه با یزید و عبیدالله های زمان برپا شود، در چنین مراسمی نه تنها تباکی اثر ندارد، اگر یک من اشک هم نثار کنیم بجایی نمی رسد و دشمنی هم از چنین عزاداری هراسی نخواهد داشت. آن چه دشمنان اسلام از آن بیم دارند، روح عزاداری است که ملت ها را در برابر ستمگران بسیج می کند، دشمن از فعال و متحرک و زنده بودن مکتب شیعه واهمه دارد که با زنده نگهداشتن یاد و خاطره شهادت امام حسین (علیه السلام) و عزاداری بر آن حضرت ایجاد شده است.
این عزاداری ها و محرم و عاشورا سرمایه عظیم و گرانبهائی است که در اختیار ماست و هر سرمایه مهمی آفت هائی هم دارد، بنابراین باید آن را از آفت ها مصون داشت. بدون آسیب زدائی، این سرمایه عظیم و جاودانه در معرض خطر قرار می گیرد و آن ویژگی ها و آثاری را که برای آن بیان شد، نخواهد داشت، دیگر به انسانها روحیه فداکاری و ایثار و جهاد در راه عقیده و... نخواهد داد.
دشمنان نیز متوجه این قضیه شده اند که اگر این عزاداری ها به صورت سالم و کامل صحیح برگزار گردد، این مکتب جهانی خواهد شد و انسانهائی را تربیت می کند که حاکم بر جهان می شوند و حاکمیت آنان را به خطر می اندازند.
بنابراین سعی می کنند با ایجاد تحریفات و انحرافات در مراسم عزاداری، روح حسینی را از آن بگیرند و بعد سیاسی را از آن جدا کنند و اگر کسی می خواهد عزاداری کند، فقط برای ثواب و بعد عبادی این کار را بکند و انگیزه ای برای ایستادگی در برابر ستمگران نداشته باشد. بنابراین می خواهد با شناسائی افراد پول پرست و دارای عقائد سست و بی اطلاع از معارف شیعه، در عزاداریها رسوخ کنند و رسومی را اضافه کنند که با عقاید شیعه منافات دارد و با این کارها می خواهند شیعه را از یک مذهب دارای قدرت منطقی به یک مذهب درویشی بی محتوا و خرافی تبدیل کنند تا همگان از آن متنفر باشند و در افکار عمومی شیعیان مورد تمسخر واقع شوند و بعضی از مداحان ناآگاه که هدفی جز گریاندن مردم ندارند و می خواهند با گریه، همه را به بهشت بفرستند، و یا برای هنرنمائی و پیشی گرفتن از رفیقان با رقیبان خود مداحی می کنند، بی تقصیر نیستند و هر روز چیز جدیدی از خود ساخته و بر روضه اباعبدالله الحسین (علیه السلام) می افزویند که واقعاً شناختن چهره واقعی آن حضرت را دشوار می کند. حسین در چهره ای که التماس می کند، حسینی که می خواهد بگریزد ولی دشمنان مانع او می شوند! حسینی که در آن وضع باعجله بساط عروسی راه می اندازد تا یکی از جوانان بنی هاشم ناکام از دنیا نرود!
و... وقتی آن روح حماسی و حرکت حسینی در عزاداری نبود، دشمن نیز از آن نمی هراسد و مخالفتی هم با برگزاری آن ندارد و چنین عزاداری که پایه ی آن دروغ و هنرنمائی بی محتوا و بدون توجه به بعد سیاسی و اجتماعی باشد، امام حسین (علیه السلام) هم آن را نمی پذیرد، عزاداری که با آهنگ مبتذل باشد و غلوآمیز باشد و شئون اهل بیت (علیهم السلام) در آن رعایت نشود و عزاداران آن در ظاهر ادعای عشق و ارادت به ائمه بکنند ولی در عمل و باطن از سیره و روش آنان تبعیت نکنند و خدای نکرده واجبات الهی را ترک کنند و آلوده به محرمات الهی باشند و بخواهند با گریه و اشک بر اباعبدالله الحسین (علیه السلام) گناهان خود را پاک نماید، نه تنها به ثوابی نمی رسد بلکه با اعمال خود مذهب حیات بخش تشیع را زیر سؤال می برند و موجب می شوند که رسانه های بیگانه، شیعیان را خرافی، وحشی و بی منطقی معرفی کنند. ما در اینجا به برخی از آفات و آسیب های عزاداری اشاره می کنیم:
1- توجه به جنبه ملکوتی و فراموش کردن الگوی عملی بودن ائمه (علیهم السلام).
2- تحریف.
3- قرار گرفتن وسیله در جای هدف.
4- غلو در حق اهل بیت (علیهم السلام).
5- دروغ.
6- طرح مسائل ذلت آمیز.
7- مطرح کردن سست مسئله با خواب و مکاشفه.
8- مطالب و کارهای موهن.
9- استفاده از موسیقی مبتذل و لهوی.
10- اکتفا به عزاداری و دوری از وعظ و تبلیغ.
11- طولانی بودن مجالس عزاداری.
12- توجه به چشم و ابرو و غفلت از مقامات معنوی.
13-بی توجهی به نماز ( تا خیر نماز از وقت فضیلت و یا فوت آن).
14- آزار و اذیت مردم.
چه باید کرد با آسیب ها و آفت هائی که عزاداری را تهدید می کنند؟
علماء چه وظیفه ای دارند؟ آیا به وظیفه ی خود عمل می کنند؟
مداحان چه باید بکنند؟ چه بخواهند؟ از کجا بخوانند؟ چگونه بخوانند؟
آیا راهی برای برگزاری عزاداری صحیح داریم؟ یا باید به عزاداری جدید تن در دهیم و طبق رسومات جدید عزاداری کنیم؟
تفصیل مطالب را در کتاب عزاداری جدید و عزاداری صحیح تألیف نگارنده ( که تلاشی است مختصر برای نقد و تبیین تحریفات و آسیبها و آفت هایی که عزاداری را تهدید می کند و بیان راههای صحیح عزاداری و منابع اصل و معتبر) مطالعه فرمایید.
منبع: ماهنامه فرهنگی سیاسی، اجتماعی راه راستان