ديوار ندبه

با تسامح دولتهاي مسلمان، منع ورود يهوديان، کاملاً فراموش نشد، اما به تدريج تخفيف يافت. بنابراين در طي زمان، يهوديان کم‏کم راه خود را به شهر مقدس باز کردند. اين يهوديان در خارج از بخشي از ديوار غربي حرم که در زمان حاضر به «ديوار ندبه» معروف است زاري و ندبه مي‏کردند. احتمالاً تا آنجا که به رهبران مسلمان مربوط مي‏شود، اين عمل به طور غيررسمي به صورت عبادتي براي يهوديان درآمد. شبيه اين مسأله، زماني بود که صلاح‏الدين در
يکشنبه، 27 بهمن 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ديوار ندبه
ديوار ندبه
ديوار ندبه

با تسامح دولتهاي مسلمان، منع ورود يهوديان، کاملاً فراموش نشد، اما به تدريج تخفيف يافت. بنابراين در طي زمان، يهوديان کم‏کم راه خود را به شهر مقدس باز کردند. اين يهوديان در خارج از بخشي از ديوار غربي حرم که در زمان حاضر به «ديوار ندبه» معروف است زاري و ندبه مي‏کردند.
احتمالاً تا آنجا که به رهبران مسلمان مربوط مي‏شود، اين عمل به طور غيررسمي به صورت عبادتي براي يهوديان درآمد. شبيه اين مسأله، زماني بود که صلاح‏الدين در 1187م بيت‏المقدس را پس گرفت. معروف است که صليبيون اين شهر را از جمعيت مسلمان پاک کردند و تعداد اندک سکنه يهودي را در آتش سوزاندند. صلاح‏الدين، مسلمانان را مجددا در آن شهر سکني داد و يهوديان را دوباره به شهر راه داد. بنا به نوشته، مورخ يهودي قرن نوزدهم، هاينريش گريتز، امپراتوري صلاح‏الدين، پناهگاهي امن براي يهوديان تحت فشار بود. او نسبت به يهوديان با عدالت رفتار مي‏کرد، همچنان‏که حتي با بدترين دشمنان خود چنين مي‏کرد. در حکومت او يهوديان به موفقيت‏هاي مهمي دست يافتند.
مجاز بودن فريضه مذهبي گريستن بر ديوار غربي، در آستانه سومين مکان مقدس مسلمانان و در نقطه‏اي بسيار نزديک به محل معراج حضرت محمد (ص) از طرف مسلمانان سياسي کاملاً تسامح‏آميز بود، زيرا حکومتهاي اسلامي از زمان جانشينان صلاح‏الدين ايوبي تا سلاطين مملوک و عثماني، همه، اين اجازه را به يهوديان دادند که اين عبادت را بدون هيچ مشکلي انجام دهند. در هر حال، يهوديان براي اولين‏بار در سال 1840م ادعا کردند که مقدار بيشتري ـ بيش از آنچه مرسوم بود ـ از ديوار براي عبادت متعلق به آنهاست. پيش از آنکه وارد جزئيات شويم، ضروري به‏نظر مي‏رسد که ابتدا محل دقيق و اندازه محل ندبه را مشخص کنيم.
يهوديان عادت داشتند که سوگواري و ندبه را در محدوده‏اي به اندازه حدودا سي‏يارد از مرز بيروني ديوار غربي حرم، و روي سنگفرشي در جلو اين محدوده، به پهناي 11 پا انجام دهند. ممکن است ادعا شود، شش‏رج پايين ديوار از سنگهاي بزرگ و حکاکي‏شده احتمالاً از بقاياي معبد هرود است. اما سه‏رج بعدي از سنگهاي صيقلي و احتمالاً کار رومي‏هاست در حالي‏که رج بالايي آن، از دوره سلطان‏سليمان قانوني که تمام ديوارهاي شهر را تعمير و بازسازي کرد باقي مانده است. به اين ترتيب، وسعت محوطه ديوار ندبه کمتر از 120 يارد مربع بود و تنها راه رسيدن به آن، از شمال و از طريق کوچه‏اي باريک بود. محل ندبه در جنوب و غرب، با خانه‏هاي وقفي مراکشي‏ها احاطه شده بود. در منتهي‏اليه شمال محل ندبه و به موازات کوچه‏اي که به آن منتهي مي‏شود، ديواري وجود دارد و موقوفه‏اي ديگر را که ابتدا به عنوان مدرسه و بعد محکمه مذهبي از آن استفاده مي‏شد، از آن جدا مي‏کرده است. سنگفرش محل ندبه، مانند بيشتر خيابانها و کوچه‏هاي بيت‏المقدس از سنگ خاراست.

زمينه‏هاي تعرض يهوديان

در نتيجه شورش محمدعلي پاشا عليه سلطان عثماني در 1840م بيت‏المقدس تحت حکومت محمدعلي ـ پاشاي مصر ـ قرار گرفت، و مردم، پادشاهي او را به رسميت شناختند، و قوانين اسلامي و عثماني در سراسر سوريه و فلسطين رعايت مي‏شد. تعداد يهوديان بيت‏المقدس را در دوره سلطه مصريان نمي‏توان معلوم کرد،
اما اکثر آنان به عنوان مهاجر از روسيه، لهستان و اتريش آمده و مليتهاي خارجي خود را حفظ کرده بودند و همچنين از امتيازات آن و از مزاياي نظام کاپيتولاسيون بهره مي‏بردند. يهوديان خارجي سعي داشتند از قانون زمين سود برده، امتيازات منافعي را در محل ندبه به دست آورند.
حکومت مصر مشتاق بود که نظر مساعد قدرتهاي خارجي را به دست آورد و يکي از ابزارهاي به دست آوردن و حفظ آن را، لطفي مي‏دانست که به اقليت‏هاي مذهبي يهودي و مسيحي نشان مي‏داد. تحت اين شرايط، کنسول بريتانيا تعهد کرد تا به عنوان نذر، يک يهودي انگليسي، سنگفرش‏کردن محل ندبه را به عهده بگيرد. در مرحله اول انجمن مشورتي شهر اين تقاضا را مورد بررسي قرار داد که پس از شنيدن گواهي و سخنان متولي وقف ابوالمدين، به شدت با مخالفت روبه‏رو شد. بررسي اين شورا دو نکته مهم را آشکار کرد: الف) اينکه يک زاويه در منتهي‏اليه جنوبي محل ندبه قرار داد که احتمالاً يکي از دو زميني است که به ترتيب در 703 و 720 وقف شده است. ب) و اينکه يهوديانِ بي‏اعتنا به محبت و سازگاري مسلمانان با آنان براي ساکنين مراکشي مزاحمت زيادي ايجاد خواهند نمود.
تا اين هنگام، هنوز قوانين عثماني، تمام خارجيان را از دستيابي به املاک در هر نقطه از امپراتوري محدود مي‏کرد. بنابراين قانون، پاشاي مصر، از دادن مجوز به يک يهودي خارجي براي خريد قطعه زميني نزديک بيت‏المقدس خودداري کرد. او متوجه حيله‏اي که در پشت اين درخواست نهفته بود، گرديد و درخواست را با دلايل متقاعدکننده‏اي که در نامه‏هاي رسمي از جانب حاکم سوريه به حاکم نوشت، درج کرد:
از صورت مذاکرات مجلس شوراي قدس آشکار مي‏شود که محل مورد درخواست براي سنگفرش کردن به وسيله يهود که پيوسته به ديوار حرم شريف است و نيز نقطه‏اي نزديک به «البراق» در داخل ملک وقفيه حضرت ابومدين (قدس)، و آنچه يهوديان در گذشته هرگز آن را تعمير نکرده‏اند از نظر شرعي تعمير آن براي ايشان غيرمجاز است و مساعدت يهود در اين امر غيرممکن است، بايد مجددا عليه بلند کردن صدا و نوشتن مقالات و صدور بيانيه‏ها اخطار داده شود و به آنها اجازه داده شده است که مانند قديم تنها اين مکان را زيارت کنند.
اين سنـد نخستيـن کوشش بـراي تغييـر وضع موجود را که به‏دست يهوديان خارجي تحت حمايت بيگانگان انجام مي‏گرفت، آشکار مي‏کند. نه خاخام‏هاي به رسميت شناخته شده از سوي رهبران عثماني، و نه يهوديان متدين، در اين موضوع دستي نداشته‏اند. اکثريت مطلق اجتماع کوچک يهود در بيت‏المقدس متدين بودند و اکثرا زماني براي دعا به بيت‏المقدس مي‏آمدند که روزهاي آخر عمر را سپري مي‏کردند و مي‏خواستند اين آخرين روزها را در اين مکان بگذرانند. آنان در فقر و در وضعيتي غيربهداشتي زندگي مي‏کردند و از امکاناتي که براي عبادت در محل ندبه، در اختيارشان قرار مي‏گرفت راضي بودند. آنان مي‏دانستند که ديوار روي ملکي اسلامي قرار دارد و سنگفرش کف ديوار که براي عبادت به روي آن مي‏ايستند و همچنين مسير عبورشان در يک کوچه بن‏بست که به خانه‏هاي وقفي مراکشيان منتهي مي‏شود، بخشي از اوقاف اسلامي را تشکيل مي‏دهد. آنها، ظاهرا، گرچه به‏طور غيررسمي، به توافق رسيده بودند که با کفار و با مسيحيان به نوعي نظم و ترتيب ـ نه شبيه به آنچه در زمان حکومت روميان وجود داشت ـ دست يابند. عکسهاي محل ندبه که محققان و مسافران در طي نيمه دوم قرن نوزدهم تا جنگ جهاني اول، برداشته‏اند. همواره، يهوديان سالخورده‏اي را با رداي بلند شرقي و کلاهاي تزيين شده با پوست خز، نشان مي‏دهد که يا رو به ديوار ايستاده‏اند يا روي زمين نشسته‏اند. هيچ نشاني از چهارپايه، صندلي و يا حتي حصير ديده نمي‏شود. بنابر رسم، مردان در يک طرف و زنان در طرف ديگر مي‏ايستادند. به‏طور آشکاري، يهوديان بي‏قيد و بند در لباسهاي اروپايي حضور ندارند تا در جهت کوشش براي استقرار آداب جديد، اختلافاتي به وجود آورند.
در 1911م کوشش مستقيم‏تر ديگري به عمل آمد تا وضع موجود را در محل ندبه تغيير دهد. اين کوشش از هنگامي شروع شد که پيدايش صهيونيسم به اين موضوع کاملاً مذهبي جنبه‏اي سياسي داد.
در آخرين دهه‏هاي قرن نوزدهم تا سال 1914م تعداد يهودياني که به عنوان مهاجر از روسيه و کشورهاي مجاور مي‏آمدند، قابل توجه بود. بسياري از ايشان در نزديکي بيت‏المقدس اقامت مي‏کردند و بيشتر صهيونيستهايي بودند با اعتقادات اندک مذهبي و بي‏قيد و بند که اغلب تابعيت بيگانه خود را حفظ مي‏کردند تا حمايت کنسول خارجي را به‏دست آورند. اولين تلاش براي بدعتگزاري در محل ندبه، پس از ورود اين خارجيان صورت گرفت. چهارپايه‏ها، نيمکتها و ساير وسايل، بدون اينکه با گروههاي ديگر توافقي حاصل شود. به محل ندبه آورده شد. به‏علاوه سنت ايستادن نزديک ديوار روي سنگفرش، به عنوان محل اصلي عبادت گسترش‏يافته، شامل شکلي از مناسک ديني شد، چنان‏که گويي آن محل يک کنيسه است. بايد يادآور شد که براساس حکم 1840م اعلام عقايد و دعا با صداي بلند قدغن بود. يک چنين زمينه‏سازي‏هايي، بدان‏گونه که اکنون براي اين محل مطرح شده بود نيز ممنوع بود. سروصدا براي موقوفه‏نشينان مراکشي بهانه مناسبي براي اعتراض بود؛ گرچه اکنون اظهارات يهوديان درباره خانه‏هاي وقفي در کوچه و بالاي سنگفرش جلو ديوار نيز
مطرح بود. شايد ترس مراکشي‏ها از اين بود که يهوديان بتوانند براساس مدارکي ادعاي مالکيت کنند، اما اين مسأله بسيار روشن و آشکار بود، چنان‏که هيأت نمايندگي وقف، در شوراي اداره‏کننده بيت‏المقدس به تاريخ 12 نوامبر 1911م اعلام کرد:
متولي اوقافِ ابي‏مدين شعيب (قدس‏اللّه‏ سره) در خواستي فرستاده است که از آن بر مي‏آيد، افراد طايفه يهود که عادت داشتند روبه‏روي «ديوار براق» قرار گرفته در خارج حرم شريف در قدس در جهت غربي، هنگام زيارتشان روي پا بايستند، برخلاف عادت اخير، براي نشستن صندليهايي مي‏آورند که در هنگام زيارتشان بنشينند. از آنجا که «براق» قسمت بالاي وقف مذکور است که به کوچه بن‏بست منتهي مي‏شود، متولي مشاراليه درخواست کرده است از اين کار به فوريت جلوگيري شود تا مبادا يهود در آينده ادعاي مالکيت مکان مزبور را بکند. اين درخواست هنگامي که تقديم شد، جناب مفتي و اداره وقف و دستگاه محکمه شرعي در مطالعه اين درخواست، توضيح دادند که وقف مذکور داخل منطقه مسقّف مجاور محيط مسجدالاقصي است از جهت غربي که عبارت است از کوچه‏اي بن‏بست که جزء ملزومات و منابع وقف است و شرعا گذاشتن صندلي يا آويختن پرده يا چيزهاي ديگر از اين دست يا احداث هر نوع بدعتي که نشانه مالکيت باشد ممنوع است و کسي حق ندارد از اين قبيل اشياء در آنجا قرار دهد يا بدعتي بگذارد که به اشغال فضاي مسجدالاقصاي شريف بينجامد و بايد تدابير ممانعت از اين کارها اتخاذ شود. بعد از مذاکرات در اين‏باره مجلس مقرر کرد که به هيچ‏رو قرار دادن اشياء به‏گونه‏اي که نشانه مالکيت باشد اجازه داده نشود؛ خواه در اين وقف و خواه در کنار حياط حرم شريف، و نيز ضرورت دارد به هيچ‏کس فرصت قرار دادن اشيائي از اين دست داده نشود. بايد همان شيوه پيشين حفظ گردد و بنابراين، درخواست مذکور را همراه با ملحقات آن به جناب سرپرست اجراي دستورات مي‏فرستيم.
دادخواست به مفتي اعظم، شعبه اوقاف و دادگاه شريعه، تسليم شد و تمام آنان تأکيد کردند که اوقاف مذکور، متعلق به خانه‏هاي مجاور ديوار مسجدالاقصي در بخش غربي است که در کوچه‏اي بن‏بست، در داخل وقف مورد بحث قرار دارد و به موجب ممانعت‏هاي قانون. اسلام، تحت هر شرايطي، قرار دادن صندلي يا اشيائي شبيه به آنان نادرست است. انجام دادن هر تغييري که منجر به ادعاي مالکيت ديوار مسجدالاقصي شود نيز ممنوع است. آنان درخواست کردند گامهايي براي بازداشتن يهوديان از ارتکاب چنين اعمالي، برداشته شود. پس از بررسي، انجمن تصميم گرفت که به يهوديان اجازه آوردن چيزهايي که نشان‏دهنده تملک است ندهد؛ چه در وقف مذکور و چه در نزديکي ديوار حرم شريف هيچ‏کس مجاز به آوردن چنين وسايلي نباشد، اما لازم است که رسم قديمي حفظ شود بنابراين ما اين درخواست را همراه با ضمائم آن، براي اقدام، به عالي‏جناب حاکم، تقديم مي‏کنيم.




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.