نگاهي جامعه شناسانه به عزاداري
نگاهي جامعه شناسانه به عزاداري
برگزاري مجالس عزاداري در دو ماه محرم و صفر و بويژه دهه اول محرم از سنّتهاي رايج در كشورماست؛ اما هيئتهاي منسجم و گسترده عزاداري تنها در خلال دهه محرم و روز اربعين برگزار ميشوند. علاوه بر اين، برخي مجالس عزاداري نيز در طول ايام سال مخصوصاً در برخي مناسبتهاي مذهبي و ملي و همچنين در ماه شعبان و رمضان بر پا ميشود. در سالروز وفات ائمّه اهل بيتعليهم السلام و در مجالس فاتحهخواني براي اموات و در مناسبتهاي ديگر نيز مجالس عزاداري منعقد ميشود. پذيرايي در اين مجالس با چاي و شربت يا شام و ناهار و امثال آن مرسوم است. افراد سرشناس، تجار و بازاريان اموال هنگفتي را براي اقامه مجالس عزاداري خرج کرده و گاه به برخي هيئتها و دستهجات نيز کمک مالي نموده و پاداش و هدايايي به سخنرانان، شاعران و نوحهسرايان تقديم ميکنند. آنان بر اين باورند که اين گونه اعمالِ نيک موجب تقربشان به خداوند شده و شفاعت امامان را در روز قيامت نصيبشان ميگرداند.
برخي از مردم معتقدند که انجام شعائر و مراسم مذهبي، مهمترين وسيله نجات در آخرت است. اين اعمال موجب تقرب به خدا و نيل به شفاعت ائمّه اطهارعليهم السلام ميشود. اين در حالي است که بسياري از آنها به دنبال تقرب به خداوند از طريق عمل صالح، تقوا و امر به معروف و نهي از منکر نيستند. زيرا آنان ميپندارند که خدا بدون ترديد همه گناهانشان را به خاطر انجام شعائر ديني و مراسم مذهبي خواهد آمرزيد؛ هر چند اگر از اهل کباير باشند.
مجالس عزاداري به دلايل ديگري نيز برگزار ميشوند. گاه برخي افراد نذر ميکنند، در صورت موفقيت در تجارت و يا بهبودي اوضاع اقتصادي به برپايي مجلس روضهخواني اقدام نموده يا مقداري پول به اين گونه مجالس در مساجد و حسينيهها اهدا کنند. همچنين در ميان مردم مرسوم است که هر گاه ساخت خانهاي نو به پايان ميرسد و يا محل جديدي براي کار افتتاح ميکنند و يا خانه خود را اعم از ملکي يا استيجاري تغيير ميدهند، مجلسي براي عزاداري در آن محل برپا نموده و در پايان نيز با شام از حاضران پذيرايي ميکنند. در حقيقت هر عمل خيري که به قصد قربت انجام ميشود، منافع ديگري نيز براي افراد به دنبال دارد؛ منزلت اجتماعي و ديني آنها در اثر اين اعمال بالا رفته و در چشم ديگران از افراد نيکوکار به حساب ميآيند.
از سوي ديگر اين مناسبتها فرصت خوبي براي برخي افراد عاطل و بيکار و مردمان فقير به شمار ميرود. آنان با گردش در مجالس مختلف به مقداري خوراك و غذا دست يافته و فرصتي نيز براي گذراندن اوقات فراغت مييابند.
بديهي است که اين گونه قضايا و نمونهها را نميتوان به همه اشکال عزاداري حسيني تعميم داد. در واقع عزاداران حسيني از گروهها و طبقات مختلف اجتماعي بوده و تفاوتهاي بسياري از جهات اقتصادي، اجتماعي، و فرهنگي ميان آنها مشاهده ميشود. در مجالس عزاداري علاوه بر علما و بازاريان عدهاي از دانشگاهيان، فرهنگيان، کارمندان، کارگران و سيار اقشار جامعه نيز شرکت ميکنند و بسياري از اينان از روي محبت به اهل بيت و جهت ابراز همدردي با آن بزرگواران در مجالس عزاداري شرکت ميکنند. البته تعداد اندکي نيز براي تماشا، تفريح يا گذراندن اوقات فراغت به اين مجالس ميآيند. به طور کلي دهه محرم يک مناسبت ديني و اجتماعي و در عين حال استراحتي تفريحي است؛ بويژه براي برخي بازاريان و صاحبان مشاغلکه در طول سال به کار اشتغال داشته و هيچ فرصتي براي استراحت و رفع خستگي ندارند.
فقرا و اقشار کمدرآمد نيز در اين مجالس شرکت کرده و هر يک به حسب امکانات و توان خود، کمک مالي يا خدماتي را ارائه ميدهند. برخي به رهگذران و افراد تشنه، آب خنک ميدهند يا گلاب بر سر و روي عزاداران ميپاشند، يا به هر نحو ممکن در مجالس و دستهجات عزاداري به خدمتگذاري در آستان امام حسينعليه السلام ميپردازند. از سوي ديگر برخي روضهخوانها رؤساي هيئتها، شاعران، نوحهسرايان و نيز برخي خادمان و متوليان مكانهاي مقدس از اين مجالس در جهت منافع خود بهره برده و از اين فرصت براي کسب درآمد استفاده ميکنند. گرچه اين عمل آنها در ظاهر بر خلاف شرع نيست؛ اما بعضي از آنها با بهکارگيري برخي شيوههاي نفاق و چاپلوسي و بعضي ديگر با انجام برخي خدمات به امتيازات متعدد مادي و معنوي از جانب افراد سرشناس يا مقامات محلي نايل ميآيند. آنان براي دستيابي به منافع خويش از لطمه زدن و آسيب رساندن به اصول و اهداف اين مجالس ديني باکي ندارند.
بسياري از تجار سرشناس، بازاريان و افراد ذينفوذ، با مصرف اموال هنگفتي براي اقامه مجالس عزاداري و تقديم نذورات و هداياي نقدي و غير نقدي به سخنرانان و روضهخوانها به دنبال اهداف و منافع ديگري غير از تقرب به خدا و دستيابي به شفاعت اهل بيتعليهم السلام هستند. آنان به منظور ارتقاء منزلت اجتماعي خود و گاه کسب درآمد بيشتر به اين اعمال نيک دست ميزنند. هر مجلس و مراسمي که شخصيتهاي مذهبي و افراد سرشناس و صاحب نفوذ بيشتري در آن شرکت کنند، از اهميت و ارزش بيشتري برخوردار است. همچنين جايگاه مذهبي و اجتماعي صاحبان مجلس و نوع پذيرايي و شهرت واعظ و منزلت اجتماعي او نيز بر اهميت مجلس ميافزايد.
برخي نيز از اين مجالس به طور مستقيم يا غير مستقيم براي نيل به اهداف اقتصادي خويش استفاده ميکنند؛ البته اقامه اين گونه مجالس و ارائه خدماتي به عزاداران بر منزلت ديني و اجتماعي فرد در ميان خويشان، آشنايان و اطرافيانش ميافزايد. از اين رو برخي با اقامه مجلس عزاداري يا کمک به هيئتهاي حسيني و احترام به سخنرانان و روضهخوانها و مداحان تنها در انديشه ارتقاي منزلت خويش نزد مردم هستند تا به عنوان فردي باتقوا و نيکوکار شناخته شوند. آنان در اين مراسمها اموال زيادي خرج ميکنند تا به طور مستقيم يا غير مستقيم به برخي اهداف و مقاصد شخصي خود برسند. از باب مثال پوسترهايي به نام خويش يا نام دفتر تجاري و يا شرکت خود تقديم ميکنند و بدين وسيله از اين هدايا به عنوان يک آگهي تبليغاتي بهره ميبرند.
در واقع بيشتر خطبا و روضهخوانها به صورت غير مستقيم براي صاحبان مجلس و خانوادههايشان تبليغ ميکنند. سخنران معمولاً در پايان منبرش براي صاحبان مجلس، دعا نموده و از آنان تشکر ميکند و ثواب الهي برايشان طلبيده و نيز آنها را به برگزاري بيشتر اين گونه مجالس تشويق ميکند. خطيب نيز به طور طبيعي از پاداش نقدي و احياناً هداياي صاحب مجلس برخوردار ميشود. بدين ترتيب مجالس حسيني به ابزاري براي کسب منزلت اجتماعي بدل شده است. از اين رو هر صاحب ثروتي مايل است در خانهاش و يا در يکي از مساجد يا حسينيهها، مجلس عزاداري برگزار کند و هيئتها و دستهجات حسيني را با هداياي خويش ياري رساند. علاوه بر اينها دستاندرکاران مجالس و هيئتهاي عزاداري بويژه رؤساي هيئتها، روضهخوانها، نوحهسرايان، علمداران، بازيگران نقشهاي عباس و قاسم و امام سجاد و حتي بازيگران نقشهاي شمر و عمر سعد و ... در خود احساس فخر و غرور ميکنند. نگاههاي تماشاچيان که بيانگر احساس احترام و شيفتگي آنهاست، خود به نحوي مشوق آن بازيگران است؛ بويژه هنگامي که از مقابل انبوه زنان عبور کرده و صداي شيون و فرياد آنان بلند ميشود.
البته هزينههاي پذيرايي و ديگر خدمات در بسياري از اين مراسم هم از طريق هداياي مردم عادي تأمين ميشود که به شيوههاي مختلفي جمعآوري ميگردد. برخي از مردم به هزينه خود مجلسي در خانه خود يا در حسينيهها، مساجد و يا ديگر اماکن عمومي برگزار ميکنند. برخي نيز اجرت واعظ و خطيب را ميپردازند و عدهاي هم هزينه چاي، شکر، کيک و غيره را ميپذيرند و گاه نيز يکي از نيکوکاران هزينه اطعام عزاداران را بر عهده ميگيرد. برخي نيز پارچههاي سياه، سبز و گاه قرمز براي پوشاندن ديوارهاي محل عزاداريها و تهيه پرچم و نوشتهجات مختلف در اختيار هيئت ميگذارند. شيرينيجات و شمع و گلاب و غيره نيز به همين ترتيب تهيه ميشود.
علاوه بر اين، تعداد زيادي از مردم در طول برپايي مراسم عاشورا و اربعين خود را به طور ويژه در خدمت امام حسينعليه السلام قرار داده و مسؤوليت جمعآوري هداياي مردمي را در اماکن مختلف و از اقشار مختلف بر عهده ميگيرند. جمعآوري و نگهداري هدايا و مصرف آنها تحت نظر شوراي ويژهاي متشکل از رييس هيئتها و دستيارانش قرار دارد.
افراد فوق با حضور در محلهاي تجاري، شرکتها، بازار، قهوهخانهها و اماکن ديگر به جمعآوري هداياي مردم پرداخته و در برابر آن به هر يک از اهدا کنندگان رسيد ميدهند. برگ رسيد معمولاً داراي مهر هيئت مورد نظر است. اين اشخاص معمولاً در راه رضاي خدا و به منظور خدمتگزاري در آستان مقدس امام حسينعليه السلام به اين گونه خدمات دست ميزنند.
راههاي ديگري نيز براي جمعآوري کمکهاي مردمي به طور غير مستقيم نظير نصب صندوقي در اماکن تجاري، مساجد و حسينيهها متداول است. اين روش تنها به جمعآوري کمکهاي مردمي محدود نميشود؛ بلکه شبکهاي منسجم براي انجام کارهاي خيريه تشکيل ميدهد.
اين گونه مجالس و مراسم مردمي براي تعدادي از سخنرانان، روضهخوانها، نوحهسرايان، شعرا و ... منبع درآمد به شمار ميرود. آنان همه درآمد خود يا بخشي از آن را از طريق اين مراسم مذهبي به دست ميآوردند. البته اين اموال به عنوان هديه و پاداش و نه مزد و درآمد به آنها داده ميشود. پاداش سخنرانان و روضهخوانان به ميزان ثابت و مشخصي نيست؛ بلکه بر اساس ويژگيهاي هر کدام تعيين ميشود. بنابراين هر سخنراني که صداي رساتر و خوشتري داشته باشد، در طول دهه محرم از پاداش بيشتري برخوردار ميشود. از اين رو تعدادي از سخنرانان به برکت صداي خود از تمکن مالي برخوردار شده و برخي نيز با هواپيما به شهرها و کشورهاي مختلف براي برگزاري مجالس عزاداري مسافرت ميکنند.
آنان در اين سفرها به پاداش و هداياي بسياري دست مييابند. با اين حال تعدادي ديگر از سخنرانان و روضهخوانها در وضعيت فقيرانهاي به سر برده و از درآمد کافي براي امرار معاش برخوردار نيستند. برخي مداحان و نوحهسرايان نيز در ايام عاشورا و روز اربعين، مبالغ هنگفتي دريافت ميکنند. اين مبالغ از سوي ثروتمندان حاضر در مراسم اهدا ميشود.
بزرگترين اشکال برخي شاعران و روضهخوانها اين است که در اشعار و سخنرانيهاي خود چندان به حقايق تاريخي و علمي پايبند نبوده و گاه مطالبي از کتابهاي مبتذل و غير معتبر نقل ميکنند. اطلاعات و معلومات آنها برگرفته از مجموعهاي داستانها و افسانههاي خرافي است که هيچ عقل سليمي آن را تصديق نکرده و هيچ منطق درستي آن را نپذيرفته و در تضاد کامل با اصول و ارزشهاي اهل بيتعليهم السلام و نهضت بزرگ امام حسين، قرار دارند. اِشکال ديگري که به برخي سخنرانان و نوحهسرايان وارد است، نگاه نادرست آنها به عاشورا ميباشد. آنان با تمرکز بر مظاهر و مراسمهاي عاشورا و وا نهادن اهداف بنيادي آن نهضت به تکوين خردي جمعي مبتني بر عاشورا و بدون توجه به مناسبتهاي مذهبي ديگر پرداختند. گويا زندگي و حيات تنها در مظاهر و مراسمهاي عاشورا خلاصه شده است. در واقع اهداف عاشورا متنوع و پويا است که نميتوان آن را در بعدي محدود خلاصه کرد. حيات عاشورايي، عقيده عاشورا و مواضع انقلابي آن را نبايد با نگاههاي تنگ خويش محدود ساخته و آن مفاهيم بلند را به مراسمي خشک و بيروح تبديل کرد. نکته مهم در اين ميان آن است که بيشتر شرکتکنندگان و تأثيرگيرندگان از اين شعائر و مراسم از ميان عامه مردم، کارگران، کشاورزان، و ... هستند که از سطح سواد و فرهنگ بالايي برخوردار نيستند. از اين رو روضهخوانهايي که در ماه محرم و صفر به اقامه عزاداري ميپردازند، غالباً از سطح فرهنگ پايين و سادهاي برخوردارند؛ اما با اين حال به خوبي ميتوانند با نقل داستانهاي کربلا و قهرمانيهاي شهيدان در ضمن برخي احاديث و اشعار به تحريک عواطف و احساسات مستمعين بپردازند و با صداي بلند و سوزناک خود قادرند بسياري از مردم را به گريه واداشته و رنج و دردهاي روزانه آنها را با مصايب غمبار و دردناک کربلا پيوند دهند.
روضهخوانان و سخنراناني بيشتر مورد پسند مردم قرار ميگيرند که حادثه غمبار دشت کربلا را با قصهها و افسانههاي عاطفي آميخته و بدين وسيله شيون و اشک بيشتري از آنان جاري سازند. در اين ميان براي مردم اهميتي ندارد که آن داستانها و افسانهها و روايات از نظر تاريخي و منطقي صحت داشته و يا با انديشه و مواضع و اهداف امام حسينعليه السلام سازگار باشد. آنچه مهم است صداي رسا و زيباي روضهخوانان و لحن سوزناک اوست که اشک و شيون را به دنبال دارد.
از مباحث فوق به اين واقعيت مهم اجتماعي ميرسيم که شعائر و مراسم مذهبي بيش از مفاهيم و اصول ديني بر توده مردم اثر ميگذارد. در واقع تأثير آموزههاي فقها و مجتهدان بر توده مردم بسيار کمتر از رسوم و سنن مذهبي است. اين رسوم و سنن گاه موجب تهي شدن دين از محتواي حقيقي آن و در نتيجه ناکارآمدي آن در جامعه ميشود. هرگاه اهداف و مباني يک آيين از درون تهي شود، از آن دين به جز چند رسم و عادت خشک چيزي بر جاي نميماند. اگر دين از بعد واقعي و عملي آن به عنوان يک شيوه زندگاني تهي گردد، در آن صورت نقش حقيقي خود را در بناي انسان، جامعه و تمدن از دست داده است.
* اين مقاله از كتاب تراژدي کربلا، نوشته ابراهيم حيدري، ترجمه علي معموري و محمّد جواد معموري. چاپ اوّل: قم، دارالکتاب الاسلامي، همراه با تصرف در عبارات آن، گرفته شده است.