زندگی نامه ی زين الدين على بن احمد شهيد ثانى رحمت الله علیه(1)
ولادت و زندگي:
شـهـيـد ثانى در سال 911 متولد شده و در 966 شهيد شده است مسافرت متعددى كرده و اساتيد فـراوانى ديده است به مصر و دمشق و حجاز و بيت المقدس و عراق و استانبول مسافرت كرده و از هر خرمنى خوشه هايى چيده است تنها اساتيد سنى او را دوازده تن نوشته اند به همين جهت مردى جـامـع بوده است علاوه بر فقه و اصول , از فلسفه وعرفان و طب و نجوم هم , آگاهى داشته است فـوق الـعاده زاهد و متقى بوده است شاگردانش در احوالش نوشته اند كه در ايام تدريس شبها به هـيـزم كـشـى براى اعاشه خاندانش مى رفت و صبح به تدريس مى نشست مدتى در بعلبك به پنج مـذهـب (جعفرى , حنفى , شافعى , مالكى و حنبلى ) تدريس مى كرده است شهيد تاليفات متعددى دارد معروف ترين تاليف او در فقه , شرح لمعه شهيد اول , و ديگر مسالك الافهام است كه شرح شـرايـع مـحقق حلى است شهيد ثانى نزد محقق كركى (قبل ازآنكه به ايران بيايد) تحصيل كرده است شهيد ثانى به ايران نيامد صاحب معالم كه ازمعاريف علما پايان كتاب النفلية با انها شهيد ثانى كه مورد تاييد محدث قمى نيز قرار گرفته است .شيعه است , فرزند شهيد ثانى است 2 .
فقيه عاليقدر و دانشمند بزرگوار شيعه , زين الدين بن نورالدين شيخ على بن احمد عاملى جبعى , مـعـروف بـه شهيد ثانى در سيزدهم شوال 911 ه ق , در يك خانواده علم و فقاهت زاده شده و هـمزمان با حيات پدر بزرگوارش , نورالدين على بن احمد, تحصيلات مقدماتى را نزد او گذراند سپس به قريه ميس رفت و نزد شيخ على بن عبدالعالى ميسى (م 938 ه ق ) تحصيلات خود را ادامـه داد و كـتابهاى شرائع الاحكام محقق حلى , و ارشاد علا مه حلى , و كتاب قواعد علا مه را نزد او خواند.
او يـكـى از اعـيان و مفاخر فقهاى نامدار شيعه , و يكى از اكابر متبحرين در علوم اسلامى و يكى از اسـتوانه هاى فقهى و اجتهادى در طول ادوار فقه اسلامى مى باشد كه از نظر آثار و بركات وجودى كـم نـظـيـر مـى باشد او در قرن دهم هجرى مى زيسته و باتلاش و كوشش خستگى ناپذير فقه آل محمد (ص ) را به نقاط مختلف جهان بسط وانتشار داده است .
سفرهاى علمى :
او بـه سـال 938 هـ ق دوبـاره به جبع بازگشت , ولى نتوانست توقف خود را كه موجب توقف علمى او مى شد, چندان ادامه دهد, لذا مجددا آهنگ دمشق نمود تا ازآنجا به مصر برود البته مدتى كـوتـاه در دمـشـق درنـگ كـرد و كـتـاب صـحيح مسلم وصحيح بخارى را در مدرسه سـلـيـمـيه نزد شمس الدين طولون قرائت كرد وسپس در نيمه ربيع الاول 942 ه ق به صـوب مـصر حركت نمود مدت مسافرت او ازدمشق به مصر, حدود يك ماه به طول انجاميد و در ميان راه كرامات و خوارق عاداتى از وى مشاهده شد كه شاگردش ابن العودى آنها را بازگو كرده است در مصر نزدشانزده استاد برجسته و دانشمند به اندوختن ذخاير علمى در علوم عربى , اصول فقه ,هندسه , معانى , بيان , عروض , منطق , تفسير و ساير علوم ديگر سرگرم شد.
شـاگـردش ابـن العودى تمام اساتيد او را در بغية المريد نام مى برد كه از آن جمله است شـيخ ابوالحسن بكرى , نويسنده كتاب الانوار في مولد النبى و مجلسى از اين كتاب در بحار الانوار مطالبى نقل كرده است شهيد ثانى در شوال 944 ه ق به زيارت خانه خدا و نيز زيارت قبر شـريف پيامبر اكرم (ص ) و ائمه بقيع موفق شد درصفر 944 ه ق بار ديگر به موطن خود جبع مـراجـعـت كـرد در ربيع الاول 946 ه ق به زيارت ائمه هدى (ع ) در عراق مشرف شد و در پنجم شعبان همان سال به جبع بازگشت و چند سالى در آنجا ماند در ذيحجه 948 ه ق مسافرت به بـيـت الـمـقـدس رادر پـيـش گرفت و وارد اين شهر شد و در محضر شيخ شمس الدين بن ابى اللطيف مقدسى , قسمتى از صحيح مسلم و بخارى را قرائت نمود و از اين استاد اجازه روايت را اخـذ كـرد پـس از آن بـه موطن خود مراجعت نمود و در آنجا مشغول تحقيق و مطالعه و تدريس گشت .
پـس از آن بـه صوب روم شرقى عزم سفر كرد و در هفدهم ربيع الاول 949 ه ق از طريق دمشق و حلب وارد قسطنطنيه گرديد اين دانشمند بلند همت و سخت كوش به گوشه اى پناهنده گشت و در طى مـدت هيجده روز دست اندر كار نگارش رساله اى شد كه راجع به ده علم بود ده مبحث جالب آن را در آن رساله تحرير كرد و آن را نزدقاضى عسكر محمد بن محمد بن قاضى زاده رومى كـه خـود از دانشمندان برجسته آن ديار به شمار مى رفت , فرستاد پس از ملاقات او با شهيد ثانى , مـيـان آن دو در در مسائل مختلف مباحثات و مذاكرات علمى صورت گرفت و نوشته هاى شهيد ثـانـى و نـيزمذاكرات علمى او, قاضى رومى را بر آن داشت كه صورت برنامه اى كه حاوى وظائف مـدارسى بود در اختيار او قرار داده و به او پيشنهاد كرد كه در انتخاب مدرسه دلخواه خود مختار اسـت و مـى تـواند افاضات علمى و تدريسى خود را در هرمدرسه اى كه مطابق سليقه اوست اجرا نـمـايـد, و در ضـمـن با اصرار از او درخواست مى كرد كه در شام يا حلب به انجام وظيفه تدريس بپردازد شهيد ثانى پس از استخاره ,اقامت در مدرسه نوريه واقع در بعلبك را انتخاب كرد و از سوى قاضى مزبور, اداره امور اين مدرسه به وى , واگذار شد.
مدت توقف شهيد ثانى در قسطنطنيه چهار ماه به طول انجاميد و طبق معمول كه لحظه اى را به هـدر نـمـى داد, در طـول ايـن مـدت كـوتـاه با سيد عبدالرحيم عباسى ,نويسنده كتاب معاهد الـتـنصيص آشنايى پيدا كرد و با او مجالست و آمد و شد آغازنمود و از محضرش از لحاظ علمى استفاضه مى كرد.
در يـازدهم رجب از طريق عراق به جبع بازگشت و در مسير بازگشت خود به زيارت مراقد ائمه اطـهـار (ع ) تـشـرف حاصل نمود و اين مراجعت با نيمه صفر 953 ه ق همزمان بود او سرانجام در بعلبك اقامت گزيد.
شهرت علمى :
كار و تلاش :
از بـركات وجودى اين شخصيت بزرگوار, با اين فضائل روحى و معنوى ,فرزند برومندى همچون عـلا مه بزرگوار و دانشمند پارسا و ژرف نگر, ابومنصورجمال الدين حسن (صاحب معالم ) به ثمر رسيد كه آثار گرانبهايى در اصول فقه وساير علوم اسلامى به دنياى شيعه ارمغان آورد.
كـتـاب معالم الدين فى الاصول ابومنصور حسن , جايگزين كتاب اصول فقه فشرده مختصر ابن حاجب گشت و چند قرن است كه به عنوان كتاب درسى طلا ب علوم دينى در حوزه علمى شيعه مورد استفاده قرار مى گيرد و مانند كتاب پدر, يعنى الروضة البهيه همچنان جاويدان و پـايدار است و در پايگاههاى حضرت ولى عصر (عج ) عطش علمى شاگردان مكتب اميرالمؤمنين عـلى (ع ) را فرو مى نشاند وقلب آنان را با آبشخورهاى پرفيض خود سيراب مى سازد اثر گرانبهاى ديـگـر فـرزنـدچـنـان پدرى , كتاب منتقى الجمان فى الاحاديث الصحاح و الحسان است كه كمتردانشمندى مى تواند از آن احساس بى نيازى كند.
از نوادگان فاضل او, شيخ محمد بن حسن مى باشد.
مرحوم خوانسارى صاحب روضات الجنات , درباره شهيد ثانى چنين مى گويد: تا كنون در جمع دانـشـمـندان بزرگ و برجسته شيعه كسى را به ياد ندارم كه ازلحاظ شكوه شخصيت , سعه صدر, خـوش فـهمى , حسن سليقه , داشتن نظم و برنامه تحصيلى , كثرت اساتيد, ظرافت طبع , معنويت سـخـن و پـختگى و بى نقص بودن آثارعلمى به پاى او برسد, بلكه اين استاد بزرگوار در تخلق به اخلاق الهى و قرب منزلت ,چنان مى نماياند كه تالى تلو معصوم (ع ) است و بلافاصله در رده پس از معصومان (ع ) قرار دارد 3 .
شـهـيـد ثـانـى به هنگام ميزبانى از واردين بى اختيار مى گشت و در پذيرايى ازميهمانان و تامين حوائج متقاضيان در حد ايثار و فداكارى مى كوشيد.
اساتيد:
1 ـ پدر او, احمد عاملى جبعى (م 925 ه ق ) در ميس .
2 ـ شيخ على بن عبدالعالى ميسى (م 938 ه ق ) در ميس .
3 ـ شيخ محمد بن مكى حكيم و فيلسوف , در دمشق .
4 ـ سيد حسن بن جعفر كركى , در كرك نوح .
5 ـ شيخ احمد بن جابر, در دمشق .
6 ـ شمس الدين طولون دمشقى حنفى , در دمشق .
7 ـ شيخ ابوالحسن بكرى .
8 ـ شيخ شمس الدين ابواللطيف مقدسى , در بيت المقدس .
9 ـ سيد عبدالرحيم عباسى , در قسطنطنيه .
10 ـ ملا حسن جرجانى .
11 ـ ملا محمد استرآبادى .
12 ـ ملا محمد على گيلانى .
13 ـ شهاب الدين بن نجار حنبلى .
14 ـ زين الدين حرى مالكى .
15 ـ شيخ ناصر الدين طلاوى كفعمى .
و اسـتـادان ديـگـرى كـه در طى سـفـرهـاى عـلـمـى خود با آنان آشنا شده بود و به وسيله آنها اندوخته هاى علمى خود را لحظه به لحظه فزاينده تر نموده است .
تاليفات و آثار:
تـالـيـفـات شهيد ثانى كه از روض الجنان آغاز مى شود و به الروضة البهيه ازلحاظ تاريخ تـالـيـف پايان مى گيرد, واقعا همچون روضه و بوستانى است كه هرپژوهشگر دانشهاى دينى را با مناظر دل انگيز خود بر سر نشاط آورده تا گم شده خودرا در ميان آنها بيابد و قلب او با مشاهده هر زاويـه اى از ايـن بـوستان و آبشخورهاى آن سيراب گردد و نسيم ايمان و عقيده را در سطور اين تاليفات استنشاق نمايد.
آثـار شـنـاخـتـه شـده ايـن عـالم بزرگوار و فقيه عاليقدر را بر حسب ترتيب موضوعى در زير ياد مى كنيم :
الف ـ كتب و رسالات فقهى :
2 ـ مـسـالك الافهام في شرح شرايع الاسلام كه تاريخ پايان كتاب ديات آن 2ربيع الاول 964 است 4 .
3 ـ الفوائد العملية في شرح النفلية .
4 ـ المقاصد العلية في شرح الالفية , در 19 ربيع الاول 950.
5 ـ نتايج الافكار في حكم المقيمين فى الاسفار, در دوشنبه 27 رمضان 950.
6 ـ رسالة في ارث الزوجة من العقار, در 956.
7 ـ رسالة في احكام الحيوة , در سه شنبه 25 ذى الحجه 956.
8 ـ رسالة في وجوب صلوة الجمعه .
9 ـ رسالة فى الحث على صلوة الجمعه , اين رساله , به جز رساله قبلى مى باشد.
10 ـ رسالة في تحريم طلاق الحائض الحامل المدخول بها, الحاضر زوجها.
11 ـ رسالة في حكم طلاق الحائض الغائب عنها زوجها.
12 ـ رسالة في تحقيق النية .
13 ـ مناسك الحج الكبير.
14 ـ مناسك الحج الصغير.
15 ـ رسالة في عدم جواز تقليد الميت .
16 ـ الفتاوى المختصره , غالبا در مسائل مربوط به عبادات است .
17 ـ رسالة في انفعال ما البئر.
18 ـ رسالة فيما اذا احدث المجنب حدثا صغيرا في اثنا الغسل .
19 ـ رسالة فيما اذا تيقن الحدث و الطهارة و شك فى السابق منهما.
20 ـ المسائل النجفيه (كه هنگام بازگشت از استانبول (قسطنطنيه ) به نجف , به آنها پاسخ نوشته است ).
21 ـ مسائل جبل عامل , كه پس از مراجعت از مكه در جبل عامل پاسخ آنها رانگاشته است .
22 ـ رسالة في عدم قبول الصلوة الا بالولاية .
23 ـ الـرسـالـة الاسـطنبولية فى الواجبات العينيه كه هم در فقه و واجبات علمى وهم در مسائل اعتقادى است , در 12 صفر 952 ه ق .
24 ـ الـروضـة الـبـهية في شرح اللمعة الدمشقيه , كه آن را در مدت 6 ماه و 6 روز, يا15 ماه تاليف كرده است .
25 ـ حاشية المختصر النافع .
26 ـ حاشيه ارشاد الاذهان .
27 ـ حاشيه قواعد الاحكام .
28 ـ حاشيه شرايع الاسلام .
ب ـ كتب درايه :
30 ـ شرح البداية في علم الدراية .
ج ـ كتب اصول فقه :
د ـ كتب مربوط به حديث :
33 ـ شرح حديث الدنيا مزرعة الاخرة .
34 ـ كتاب فى الاحاديث مرحوم شيخ حر عاملى گويد: حدود هزار حديث به خط شهيد ثانى ديدم كه از مشيخه حسن بن محبوب انتخاب كرده بود.
ه ـ كتب ادعيه :
36 ـ رسالة في آداب الجمعه .
و ـ كلام :
ز ـ تفسير:
ح ـ نحو:
40 ـ شرح المنظومة فى النحو.
ط ـ اخلاق و عرفان دينى :
42 ـ منية المريد في آداب المفيد و المستفيد, در آداب تعليم و تعلم كه كتابى فوق العاده مفيد در امر آموزش و تربيت مى باشد كه صحيح ترين و كامل ترين ترجمه آن توسط دانشمند محترم , جناب آقاى دكتر سيد محمد باقر حجتى انجام پذيرفته است .
43 ـ مـسـكـن الـفؤاد عند فقد الاحبة و الاولاد (آرام بخش دل به هنگام از دست دادن دوستان و فرزندان ) كه اين كتاب را پس از حادثه از دست دادن چند فرزند, پيش از شيخ حسن صاحب كتاب معالم الاصول در تسلى خاطر خويش و ديگران , در روزجمعه اول رجب 954 ه ق نگاشته است .
44 ـ تلخيص مسكن الفؤاد.
45 ـ كشف الريبة عن احكام الغيبة .
46 ـ التنبيهات العليه على وظائف الصلوة الغيبية , يا اسرار الصلوة كه دراسرار عرفانى و نكات و آداب درونى و باطنى نماز مى باشد و با استمداد از احاديث در 9 ذى الحجه 951 تحرير شده است .
اينها برخى از آثار و تاليفات مرحوم شهيد ثانى بوده كه بر آن اطلاع يافته شد 5 .
منبع:www.andisheqom.com
/س